به گزارش خبرنگار مهر، یاسر جلالی کارشناس فرهنگی به بهانه انتصاب پیمان جبلی به ریاست سازمان صداوسیما، در قالب یادداشتی تحلیلی به طرح پیشنهاداتی برای سکانداری رسانه ملی پرداخته است.
متن کامل این یادداشت را در ادامه میخوانید؛
۶۳ سال پیش در یازدهم مهر ماه ۱۳۳۷ تلویزیون در ایران آغاز به کار کرد. شاید هیچ سالی به اندازه این سالهایی که در آن هستیم، برای تلویزیون مهم نبوده است. برهه مهمی که تلویزیون و رسانه به معنای سازمان صداوسیما در حال فروریختن است و رسانه به مفهوم جدید در حال رویش و توسعه مخاطب و افزایش دسترسی و تثبیت نقش مؤثر خود.
در شرایطی هستیم که سازمان صداوسیما داریم و خواهیم داشت اما به تدریج و با سرعت و شتاب بالا، شاید دیگر عنوان تلویزیون و رسانه ملی قابل اطلاق به آن سازمان معظم نباشد. چند سال است میگوییم که رؤسای این دوره خطیر سازمان صداوسیما میتوانند مدیریت بهینه و کم تنش سقوط را بر عهده بگیرند و متولی تشییع باشکوه آن باشند و یا با اتکا به سرمایه زنده و ارزنده این سازمان و داراییهای کمنظیر آن، سازه جدیدی برای هدایت افکار عمومی بنا کنند.
چرا که صداوسیما حقیقتاً اصلیترین سرمایه و ابزار حاکمیت در میدان نبرد ناجوانمردانه رسانهای علیه جمهوری اسلامی است و علیرغم تلاشهای جریانهای داخلی و خارجی برای شکل دادن انحصارهای جدید با ظاهر خصوصی، همچنان بسیار بیش از همه مدعیان، در محتواهای نمایشی، ورزشی، اخبار و سایر گونهها، مخاطب و دامنه اثرگذاری دارد.
بارها تلاش کردهایم که حداقل با مثال به متولیان در حاکمیت بگوییم که این بنا در حال فرو ریختن است. پلاسکو که فروریخت، تشبیه جدیدی ساختیم و گفتیم که سازه حکمرانی به معنای قبلی آن و درحالیکه ما تصور آتش در یک طبقه را داریم، با بهت فرو خواهد ریخت. روزی به آقای علی عسکری رئیس سابق صداوسیما گفته شد که شما ناخدای یک ناو جنگی هستید که هم باید خود ناو را حفظ کنید و هم مأموریت حفاظت از یک عرصه و سرزمین به پهنای افکار عمومی را بر عهده دارید. ناو شما در حال از دست دادن کارکرد خود است و این اتفاق فقط ناو را دچار خسارت نمیکند بلکه چالش ملی و فراملی برای کشور و انقلاب ایجاد میکند.
رسانه و هدایت افکار عمومی از محورهای جدی توجه رهبری در سخنان دو سال اخیر است و ایشان مستمراً از اولویت بالا و لزوم تغییر در این فضا سخن میگویند. به توصیف ایشان در شرایطی هستیم که با یک جنگ تبلیغاتی و جنگ نرم و حرکت گمراهکننده و همهجانبه دشمن برای تأثیرگذاری و بالاتر از آن، تسلط بر افکار عمومی ملت ایران مواجهیم و اذهان مردم رها شده است. بحث تکلیف و وظیفه همگانی و به صورت خاص لشکر عظیم جوانان برای جهاد تبیین و انتشار افکار درست و صحیح به میان آمده است.
در اولین دیدار هیئت دولت هم دیدیم که گفته شد که قرار است ساختار فرهنگ و رسانه کشور بازسازی شود؛ حرف از تغییر و ادغام و افزایش بهرهوری نیست بلکه بازسازی انقلابی با توصیف جامع و کامل آن مدنظر است.
بالاخره رستم است و یک دست اسلحه! با همه نقدها، در این نبرد عجیب و درگیری ناخواسته و ناگزیر امروز، تنها مرد میدان و داروندار جمهوری اسلامی، رسانه ملی است؛ و حال که رئیس جدید رسانه ملی در معرض یک بازسازی قرار دارد، پیشنهاد میشود که طرح تحول اساسی و معماری جدید سازمان صداوسیما بر اساس مطالعه دقیق مخاطب، مصرف، تغییرات توسعه فضای مجازی، آیندهپژوهی رسانه و توجه به آینده و تغییرات رسانه، محتوا، فرم و روشهای اثرگذاری و نیز در نظر گرفتن موارد زیر و تعیین نسبت با این سرفصلها آماده و اجرایی شود:
۱. توجه به قانون اداره صداوسیما به عنوان یک تکلیف بر زمین مانده با مؤلفههای شخصیت حقوقی، ساختار، نظارتپذیری، حدود اختیارات رئیس سازمان، فرایندهای اداری، نظام حقوق و دستمزد، لزوم شفافیت مالی و اداری، تعیین حدود اختیارات شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، مسئله فرکانس، تعیین تکلیف زیرمجموعههای سازمان و صندوق بازنشستگی، حقوق مالکیت فکری در مورد حقوق تولیدکنندگان و مؤلفان و حق سازمان
۲. برنامهریزی در جهت ایجاد مخاطب پایدار با ضریب اثر بالا در منطقه (رسیدن به ۴۰۰ میلیون مخاطب) و تدبیر لازم برای حفظ و تعمیق آن
۳. کنشگری فعال در جنگ تبلیغاتی و رسانهای از طریق تغییر هویت و ساختار معاونت سیاسی به خبر، سرعت در روایتگری از رخدادها و وقایع و نیز ورود فعالانه و بههنگام و نیز توجه به ابعاد مکمل صداوسیما و فضای مجازی در هدایت افکار عمومی
۴. ساماندهی وضعیت نیروی انسانی سازمان با استفاده از ظرفیت قانون مدیریت خدمات کشوری و با اصلاح اساسی ساختار و روندهای مرتبط با دانشگاه صداوسیما در جهت شکلگیری جریان نیروی انسانی سازمان
۵. بهکارگیری روشهای عادلانه و توجه به استعدادیابی از همه نقاط کشور برای جذب و تربیت هنرمندان، بازیگران، مجریان و کارمندان متعهد و کارآمد و جوان
۶. توجه جدی به حوزه محتوا و جریانسازی و نیز تقدم آن بر حوزه فنی و تکنیکی؛ تقویت تولید آثار فاخر اسلامی-ایرانی با توجه به نیازهای روز (مبتنی بر پیمایشهای مستمر اجتماعی) و مبتنی بر «نقشه مهندسی فرهنگی کشور»
۷. تدارک خطوط محتوایی ویژه ازجمله «استحکام بنیان خانواده»، «فرهنگ کار و جهاد اقتصادی»، «نگاه امیدوارانه به آینده»، «احساس مسئولیت و تقویت روحیه مسئولیتپذیری»، «تربیت نسل جوان پیشرونده، امیدوار، پُرشوق، خودباور و معتقد به ارزشهای اسلامی و ملی»، «حفظ هویت دینی، ملی و انقلابی»، «حفظ سنتهای ملی و قومی»، «انعکاس مفاهیم اخلاقی و ارزشهای انقلاب اسلامی» و «سواد رسانهای»
۸. تمرکز بر محتوای مولد و نهضت نگارش فیلمنامه در جهت شکلگیری جریان باکیفیت و پرقدرت تولید محتوای تصویری از روشهای مختلف
۹. شکلدهی یک جریان پرقدرت و مستقل تولید محتوا برای مخاطب کودک و همچنین نوجوان
۱۰. تقویت روند برونسپاری تولید همکاری راهبردی با مجموعههای تولیدکننده و کمک به تأسیس استودیوهای برنامهسازی نسل نو با تکیه بر ظرفیت جناح مؤمن انقلابی و مجموعههای مردمی
۱۱. مصرف حداقل ۴۰ درصد از منابع سازمان در تولید سریال نمایشی و پویانمایی و افزایش سالانه آن تا رسیدن به هدف ۷۰ درصدی
۱۲. توجه ویژه به مخاطبین و مردم و برنامهسازی هوشمندانه و متناسب با نیازها و مسائل جامعه
o پیمایشهای اجتماعی دقیق و مستمر و نیازسنجی از گروههای مختلف اجتماعی
o تشکیل شوراهایی به نمایندگی از مردم و اقشار
o شکلگیری بازوهای مؤثر رصد و پیشنهاددهی برای بهبود مداوم
o تعامل و گفتگوی مستمر با مردم، مقابله با تصویرسازی غلط و ضد مردمی از سازمان و چهرهسازی از سازمان بهعنوان رسانهای از مردم و برای مردم
o برنامهریزی مستمر برای اعتلای مستمر ذائقه مخاطب از طریق تولید برنامههای باکیفیت و همراه با خلاقیت و نوآوری
۱۳. تدارک و توسعه سامانههای توصیهگری محتوا بهمنظور تحلیل مضمون و بررسی تناسب با مخاطب، بهویژه در حوزه کودکان و نوجوانان
۱۴. کاهش اندازه و ابعاد سازمان با بازطراحی ساختار با در نظر گرفتن رویکرد چابکسازی و کوچکسازی ابعاد سازمان، حذف ساختارهای اضافه و تعدیل نیرو، بازتعریف مناسب بومی، ملی و فراملی از مأموریت مراکز استانی
۱۵. محور قرار گرفتن پخش از طریق پهنباند در کنار پخش خطی در ساختار و تصمیم کلان برای مهاجرت و تعیین نقطه تمرکز از برودکست به برودبند در جهت توسعه نسل آینده تلویزیون و رسانه ملی
۱۶. استفاده حداکثری از امکانات و تجهیزات اداری و تولیدی و خروج تجهیزات فنی از رکود و به جریان انداختن سرمایههای راکد به نفع گروههای مردمی و سازمان
۱۷. تعیین محدوده دقیق صوت و تصویر فراگیر، حدود اختیارات ساترا، حدود تنظیمگری ساترا در مورد ارائهدهندگان خدمات صوت و تصویر فراگیر، نسبت ساترا با شورای عالی فضای مجازی
۱۸. تحول اساسی ساترا در جهت مدیریت و بهبود وضعیت نمایش خانگی مبتنی بر طرح تحول کلان و شاخصهای محتوایی غیر قابل اغماض
۱۹. کاهش وابستگی به منابع بودجهای از طریق تغییرات اساسی در اداره کل بازرگانی و صندوق بازنشستگی، اصلاح وابستگی درآمد بازرگانی سازمان به جریانهای خاص، تأمین مالی مستقیم از عواید ناشی از داراییهای راکد سرمایهای و به صورت خاص مشارکت فعالانه در موضوع فرکانس
۲۰. مدیریت تصویر چهرههای مؤثر و برنامهریزی برای استفاده از این سرمایه
نظر شما