به گزارش خبرنگار مهر، برنامه «چراغ» شبکه ۵، در هفته جاری میزبان فرزانه سریر استاد دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری، رئیس کمیسیون زنان وکلای قوهی قضائیه و عضو ستاد عالی حقوق بشر قوهی قضائیه با سابقهی دو دهه فعالیت در این حوزه، بود.
سریر با اشاره به بعد اجتماعی وجود انسان گفت: انسان یک موجود اجتماعی است و پر واضح است که تعاملات اجتماعی نیز در انسان مؤثر است و به عبارتی هم تأثیر میپذیرد و هم تأثیر میگذارد و یک رابطه تعاملی تأثیر و تأثرّی دارد. لذا به فراخور هر محیط لباسی متناسب با آن باید پوشید. برای مثال فرد نمیتواند با همان لباسی که در مراسم عروسی حضور مییابد به عنوان یک وکیل در دادگاه حاضر شود. پس نمیتوان گفت لباس و پوشش بی تأثیر است کما اینکه نوع لباس پوشیدن فرد به لحاظ حقوقی جرم خیزی ایجاد میکند و یا سبب ایجاد ناملایمات روحی و روانی خواهد شد. پروندهای بود که خانمی در مجتمع ۳۴ یا ۳۵ واحدی زندگی میکردند، خانوادهای از این مجتمع که نذری داشتند. پسر خانواده مشغول به توزیع نذری میشود در یکی از واحدها با دختر خانمی که پوشش بسیار نامناسبی داشت مواجه میشود و وقتی این آقا کاسه نذری را گرفت به قولی عشق در یک نگاه اتفاق میافتد. لذا چون آقا قائل به رعایت حرمتها بودند با خانواده خود در میان میگذارد، خانواده هم شروع به تحقیق در مورد این دختر خانم میکنند. چون قاعدتاً در مجتمعهای بزرگ همسایهها شناختی نسبت به هم ندارند. در نتیجه تحقیق، خانواده متوجه میشوند که پدر و مادر دختر خانم در شهرستان هستند و این دختر خانم مجرد هستند و به قولی در خانه مجردی زندگی میکند و سابقهی خوبی هم ندارد ولی آقا پسر فکر میکنند چون این دختر خانم پوشش مناسب ندارد، خانواده اش این نظر را دارند لذا خودش تحقیق میکند و به همین نتیجه میرسد ولی با این وجود خودش موضوع را با دختر خانم مطرح میکند و میگوید من به خاطر علاقهای که نسبت به شما دارم تا حالا هر کاری کردید میتوانم گذشت کنم اما اگر بعد از ازدواج با من به این کارها ادامه دهید مطمئن باش که تو را خواهم کشت! پس خودِ اقدام و شروع به جرم و تهدید، خودش جرم محسوب میشود. این اثر قضائی و حقوقی پوششی است که روی اعمال افراد دارد. ادامه کار به اینجا رسید که این آقا پسر کشیک میکشد و وقتی دو تا مرد وارد منزل این خانم شدند با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و پلیس دختر خانم را به خاطر روابط نامشروع دستگیر کردند و قضیه تمام شد. ولی اثری که روی روحیه ی این جوان گذاشت منجر شد تا یکسال تحت روان درمانی قرار بگیرد سپس بتواند به زندگی عادی برگردد. پس نمیتوانیم بگوئیم که پوشش ما تأثیری در دیگران ندارد چون عملاً میبینید که این اتفاق افتاده است.
وی خاطر نشان کرد: به طور مسلم عدم رعایت حریمها مشکل ساز است. برای مثال خانوادهای مراجعه کرده بودند که آقا کارمند عالی رتبه بانک و خانم دبیر بود. آقا صفات پسندیدهای از جمله خیرخواهی داشتند و در محیط کار به خانمی که فرزند و همسرش را در سانحهی تصادف از دست داده بودند و مادرشان هم فوت کرده بود و با پدرشان زندگی میکردند و وضع مالی خوبی نداشتند کمک میکنند. با اینکه این آقا اهل رعایت حریم و حرمتها بودند و هر هفته به منزل پدری این خانم رفته و مایحتاج آنها را تأمین میکردند ولی رفتارها و پوشش این خانم طوری بوده که بالاخره نظر این آقا را جلب میکند، ایجاد وابستگی میکند و سرانجام این خانم به عقد موقت این آقا در می آیند. همسرشان که متوجه میشوند میگویند که نمیتوانند با چنین مردی زندگی کنند. من در وهله ی اول به عنوان یک وکیل بایستی صلح و سازش بین آنها ایجاد میکردم چون یک دختر ۱۹ ساله و یک پسر ۱۶ ساله داشتند و ۲۰ سال زندگی مشترک داشتند. لذا وقتی بررسی کردم دیدم این خانمی که به عقد موقت درآورند در همه جا پوشش نامناسب دارند حتی از حراست محل کارشان هم بارها مورد تذکر قرار گرفته بودند. حتی وقتی این آقا آخر هفته بابت کمک به منزل آنها می رفته پوشش بسیار بسیار نامناسب و رفتار تحریک آمیزی داشته است، طوری که کمتر کسی می توانسته مقاومت کند. که به این آقا گفتم شما چرا با همسرتان این کمکها را نمیبردید؟ یا به خانم گفتم چرا شما به همراه همسرتان نرفتید درست است که نیست ایشان خیرخواهانه بوده ولی گاهی خود انسان میتواند راهکاری در پیش بگیرد که منتهی به چنین مشکلاتی نشود. اگر مرد نقش ضعیفی دارد زن باید مکمل رفتار او باشد. که سرانجام منجر به طلاق توافقی شد تا اینکه یک روز قبل از موعد دادگاه این خانم تماس گرفتند و پرسیدند که چه تصمیمی بهتر است؟ که پیشنهاد دادم یک هفته مهلت بگیرد و با هم به یک سفر زیارتی بروند و گفتگویی داشته باشند، چون آقا مردی قابل اعتماد بودند و ۲۰ سال زندگی مشترک داشتند، که الحمدلله این کار را انجام دادند و ختم به خیر شد و به زندگی مشترکشان برگشتند.
سریر تصریح کرد: به نظر میرسد بین مفهوم شخصی بودن و حریم خصوصی خلط معنا صورت گرفته است. آنچه که ربطی به دیگران ندارد و بدون مجوز و حکم قانون کسی اجازه مداخله، تجاوز و تجسس در آن را ندارد، حریم خصوصی است نه لباس پوشیدن. بر اساس اسناد بینالمللی و هم قوانین داخلی از جمله ماده ۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۱۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، اعلامیه اسلامی حقوق بشر هر سه اذعان دارند حریم خصوصی یعنی احدی حق ندارد به اسم شرافت، مسکن، شغل و حقوق فرد دیگر و مکاتبات و مراسلات مداخلهی غیر قانونی کند و یا تجسس و تجاوز کند و قوانین از فرد در مقابل این مداخلات و تجاوزات غیرقانونی حمایت میکند. پس پوشش داخل حریم خصوصی نیست. علاوه بر آن ۵ کنوانسیون بینالمللی داریم که ایران به هر ۵ تا ملحق شده است: کنوانسیون منع مجازات و کشتار دسته جمعی که در سال ۱۹۴۶ مصوب شده است، کنوانسیون تکمیلی لغو بردگی سازمانها و اعمال مشابه بردگی در سال ۱۹۵۷ مصوب شده است، کنوانسیون بینالمللی رفع تبعیض نژادی مربوط به سال ۱۹۶۵، کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان و پروتکل الحاقی آن سال ۱۹۶۷ و کنوانسیون بینالمللی لغو و مجازات جنایات آپارتاید که مصوب سال ۱۹۷۳ هست. حریم خصوصی در اسناد بینالمللی اینگونه تعریف شده است؛ کجای این اسناد آمده است که پوشش جز حریم خصوصی افراد است که اگر من هر جوری لباس پوشیدم به کسی ارتباط ندارد. در قوانین داخلی نیز در اصول ۲۲، ۲۵ و ۳۹ قانون اساسی دقیقاً همین مواردی که در اسناد بینالمللی جز حریم خصوصی در نظر گرفته شده است در اینجا هم در نظر گرفته شده و در قانون مجازات اسلامی مواد ۵۸۰ و۵۸۲، در قانون احترام به آزادیهای مشروع و پوشش شهروندی بند ۶ و ۸ به این موضوع اشاره میکند که باز شامل مسکن و همان مواردی که در اسناد بینالمللی اشاره شد میشود و به هیچ عنوان شامل پوشش نمیشود. پس نه تنها پوشش جز حریم خصوصی نیست بلکه نوع پوشش افراد در جامعه تأثیرگذار هم هست.
وی گفت: پروندهای داشتیم که خانمی با حالتی بسیار مستأصل مراجعه کرده بودند که همسرشان مدیرعامل یک شرکت تجاری بودند و مقید و اهل رعایت حریمها بودند و اینها یک دختر کوچک هم داشتند ولی منشی این شرکت خانمی بودند که به هیچ وجه حریمها را رعایت نمیکردند و روز به روز هم به عدم رعایت پوشش خود اضافه میکرد یعنی اگر یک روز با روسری میآمد، ماه بعد با شال میآمد یا ماه بعد شالش را شل تر میبست و … این مساله تا جایی پیش میرود که این منشی توجه آقا را به خودش جلب میکند البته آقا هم مقصر بودند در این مقوله چون لغزش پیدا کرد و هر کس در این امر لغزش پیدا کند خطاکار است چه عمد و چه غیر عمد. متأسفانه آقا به این خانم علاقمند میشود و با او ازدواج میکند. بنابراین چه امری باعث شد که مردی که مقید هم هست دچار لغزش شود؟ آن هم در درازمدت نه طی ۴ یا ۶ ماه؟ ۴ سال طول کشید که این خانم منشی توانست روی این آقا تأثیر بگذارد. پس چطور میتوان ادعا کرد پوشش نسبت به تعاملات اجتماعی افراد فاقد اثر است! در حالی که نوع پوشش توانست یک خانواده را متلاشی کند. این خانم منشی که در ابتدا با یک پوششی که همسو با معیارهای اعلامی این آقا بوده وارد شرکت شده و به تدریج با تغییر و کاستن پوشش و جلب توجه و ازدواج با این مرد، از او خواسته بود که مالی را هم به نام او بزند و بعد هم علیرغم اینکه از این مرد فرزند هم داشت، آنها را رها کرده و میرود و وقتی در مورد او تحقیق میکنند متوجه میشوند که حرفه و شگرد او همین فریب است و فردی است که چشم به مال دیگری دارد و دامی را پهن میکند با عدم رعایت حرمتها.
سریر بیان کرد: یا در نمونه دیگری و در یک محیط فرهنگی مدیر عامل یک انتشارات، همسری با ۴ فرزند داشتند، این خانم به بنده مراجعه کردند و گفتند من میخواهم همه حق و حقوق مالی خود را از همسرم بگیرم که وقتی طرح مسئله کردند گفتند که همسرشان مدتی نسبت به خانواده کم توجه شده بودند که من تصور کردم به خاطر مشغله کاری او باشد تا اینکه نه تنها شهریه تحصیل بچهها را نمیداد بلکه نفقه من را هم نمیداد و ما مستاصل شده بودیم طوری که ناچار اقدام به فروش طلاهایم کردم. ولی بعد از بررسی متوجه شدم همسرم یک خانه مستقل دارد و همسر و فرزند هم دارد. به بنده مراجعه کرده و درخواست کمک داشتند در حالی که ۳۲ سال زندگی مشترک با همسرشان داشتند و همسرشان هم او را تهدید به طلاق کرده بود، چون فرزندانش بزرگ شده بودند و همه در سن ازدواج بودند و گفته بودند که این خانم را طلاق میدهد و با همسر جدیدش زندگی میکند. بعد از دادخواست طلاق یک روز دیدم این خانم مراجعه کردند و گفتند که همسر دوم آقا که ۱۴ سکه مهریهاش بوده و خانه هم به نام او بوده، با رضایت کامل درخواست طلاق داده و اذعان هم کرده که با نیت مالی به این آقا نزدیک شده و حتی فرزند کوچک خود را رها کرده و گفته بود من لیاقت تربیت او را ندارم و آقا هم پشیمان و با گریه و زاری به نزد همسر اولش میآید و اظهار پشیمانی میکند و حتی فرزند کوچک آنها را هم این خانم بزرگ میکنند.
این وکیل دادگستری در بخشی از سخنان خود گفت: عدم رعایت حریمها موضوعیت دارد و به مکان خاصی اختصاص ندارد. ممکن است محل کار یا بیمارستان، دانشگاه و یا خانه باشد. اتفاقاً پروندهای داشتم که یک خانم جوان ۲۱ ساله با برگهای که دال بر عدم تمکن مالی موکل بر پرداخت حق الوکاله بود به همراه پسری جوان نزد من آمدند و گفتند دیگر تحمل ادامه زندگی با همسرش را ندارد، که من متوجه شدم پسری که همراه ایشان هست پسرخاله اوست نه همسرشان! و گفتند تنها کسی که در دنیا مرا درک میکند همین پسرخالهام است. گفت همسر من شکاک هست و فکر میکند من با پسرخالهام رابطه دارم؛ گفتم شاید رفتاری از شما سر زده که این فکر را کردند و یا اینکه مگر شما قبل از ازدواج در مورد او تحقیق نکرده بودید؟ اگر آدم بددلی بود چرا با او ازدواج کردید؟ گفتند چرا اتفاقاً فرد مؤدب و خوبی است. این در حالی بود که فقط دو سال از ازدواج آنها میگذشت و میگفت از سویی همسر این پسرخالهام هم فکر میکند من با او ارتباط دارم. در صورتیکه رابطه ما با خانواده خالهام خیلی خوب و صمیمی است. با هم مسافرت میرویم، و… اصلاً پسرخالههایم مثل برادرهای من هستند. به او گفتم فکر نمیکنید مشکل از شما باشد؟ همسر شما از یک خانواده متفاوت است و همسر پسرخاله شما نیز از یک خانواده متفاوت با تربیت متفاوت، فکر نمیکنید مشکل از شماست چرا که هر دوی آنها یکجور در مورد شما فکر میکنند؟ این خانم پوشش مناسبی هم نداشت یک مانتوی جلو باز با پوششی نامناسب داشتند و متوجه نگاه من به نوع لباسشان هم شدند. بطور کلی و در یک جمله، بنابر تجربیات متفاوت زیستهای که در کشورمان داریم، عدم رعایت حدود و حریمها نادرست و مشکل ساز است.
لازم بذکر است برنامه تلویزیونی چراغ در فصل سوم، در روزهای یکشنبه و سه شنبه حوالی ساعت ۲۱ از شبکه ۵ سیما به روی آنتن میرود و هر هفته یک چالش را مورد بحث و گفتگو قرار میدهد و یک نظرسنجی هفتگی برگزار میکند.
نظر شما