به گزارش خبرنگار مهر: بازسازی انقلابی حوزه فرهنگ و به پیوست آن رسانه بهعنوان ساختار فرهنگساز و فرهنگ زدای عصر فعلی، نیاز به شناخت مختصات دقیق آنچه هست، آنچه میتواند باشد و آنچه باید باشد، است. در این فرآیند طراحان نقشه راه بازسازی با درک آنچه سببساز ضرورت تغییر با نگاه اصلاح شده است، بر داشتههای قابل ارتقا برای ترسیم مسیر مبتنی بر بازسازی و افق مطلوب و مورد انتظار از این بازسازی میپردازد.
این بازسازی که میتواند کاهشدهنده اثرات جدی مهندسی فرهنگی جامعه باشد، باید در لایه سازمانی، نیروی انسانی و سیاستها اعمال شود. اگر این سه لایه با استراتژی شناسایی نظام مسائل و حرکت انقلابی برای بازسازی آن حرکت کنند میتوان امیدوار بود فرهنگ و رسانه میتوانند جایگاه اصلی خود یعنی ایفای نقش موتور پیشران را در جامعه ایفا کنند.
این بازسازی انقلابی حوزه فرهنگ و رسانه باید با تاکید بر ایجاد همگرایی حداکثری و فعالسازی پتانسیلهای گوناگون عرصه فرهنگ باشد. اساساً چتر فرهنگ چتری با گستره وسیع است و اگر بازسازی مدنظر نتواند توابع مختلف مؤثر در این حوزه را ذیل خود جای دهد، به ناچار و بهزودی مجدد نیازمند بازگشت به عقب و شروع مجدد دارد.
بازسازی فرهنگی و رسانهای را بسان تعمیر کشتی روی اقیانوس است و وقتی از بازسازی سخن به میان میآید عدهای یا از روی عمد یا نادانسته سعی در ایجاد جو روانی بازگشت به پله نخست و شروع مجدد دارند که در بازه زمانی فعلی و تعدد و تکثر رسانهای و امواج بدون توقف محتوایی که در پارهای موارد مخرب فرهنگی نیز هستند، این نگاه مبتنی بر بازگشت به نقطه شروع میتواند باعث از دست رفتن مدیریت ادارک افکار عمومی و جایگزین سازی فرهنگی با شتاب بالا شود. فلذا بازسازی در حال حرکت و با نگاه تیزبینانهای نکته دارای اهمیت استراتژیک در توفیق روند مدنظر است.
داشتن نقشه راه فرهنگی مبتنی بر مخاطب شناسی، ذائقه شناسی و برآمده از نظام مسائل فرهنگی کشور را ضرورتی حتمی برای توفیق بازسازی انقلابی حوزه فرهنگ و رسانه عنوان کرد و وقتی از بازسازی سخن به میان میآید، این بازسازی باید به پایداری رابطه میان افکار عمومی و بدنه فرهنگی در لایههای مختلف منجر شود و الا باید منتظر ربایش افکار عمومی توسط فرهنگهای ساختگی موازی باشیم؛ فرهنگهایی که با پوسته جذاب باهدف تغییر پاردایم های فرهنگ ملی و بومی حرکت کرده و هر ثانیه تأخیر ما منجر به تقویت آن میشود.
قطعاً پرهیز از نگاه کوتاهمدت و مبتنی بر شعار و تعریف دقیق حفرههای نیازمند بازسازی فرهنگی و تحقق نتیجه کارآ و اثربخش میتواند، حرکتی انقلابی در راستای بازسازی فرهنگی رسانهای قلمداد شود.
رسانه، هم بهعنوان بخش مهمی از ساخت فرهنگی جامعه و هم بهعنوان بازوی جدی تحقق سیاستهای فرهنگی، باید دارای نقشی محوری بوده و بتواند ضرورتها، چیستی و چرایی این بازسازی را عمومیسازی کرده و مطالبه گر تحقق بدون فوت وقت این مهم باشد. آنچه نباید از آن غافل بود خسارتهای ناشی از تعلل در تحقق موفق بازسازی فرهنگی است.
* معصومه نصیری
نظر شما