به گزارش خبرنگار مهر، آرش خانباشی* در یادداشتی که در اختیار مهر قرار داده به بررسی چالشهای کسب و کارهای نوپای حوزه هوایی پرداخته است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
اصلیترین انگیزهای که عامل تاسیس مراکز نوآوری، مراکز رشد و... بوده و میتوان ادعا کرد تمام این مراکز برای پاسخ به آن بوجود آمدهاند، ارتباط بین دانشگاه به عنوان محل تولید علم با صنعت است. دانشگاه عموما منشأ شکلگیری ایده بوده و ایده به خودی خود (در صورت تبدیل نشدن به محصول) دارای ارزش تجاری بالایی نیست. آنچه که در این میان از اهمیت زیادی برخوردار است، تبدیل این ایدههای نشأت گرفته از فضای دانشگاه به محصولات قابل عرضه در بازار است.
پس به طور کلی آن ایدههایی ارزشمند هستند که به محصولات سودآور در بازار تبدیل شوند و در مرحله بعدی نیازهای صنعت را برطرف کنند. باید توجه داشت که زیستگاه اصلی مراکز نوآوری، دانشگاهها و در صورت وجود، مراکز آموزشی متصل به صنعت ( مانند دانشگاه صنایع هوایی) است.
وظیفهای که به مراکز نوآوری سپرده شده، شناسایی، انتخاب و هدایت ایدهها و گروههای نوآور است. این مراکز با ایجاد بسترهای مناسب (فضای کار اشتراکی، کارگاهها، امکانات و...) باعث شکلگیری گروههای نوآور حول آن ایدهها و حرکت آنها به سوی شرکت شدن میشوند. مهمترین کمکی که مراکز نوآوری در این مرحله به گروههای نوآور میکنند، تبدیل ایده به یک محصول قابل عرضه است.
گام بعدی که باید برداشته شود، ورود این شرکتهای دانشبنیان به صنعت است. شرکتهای دانشبنیان در این مرحله بدلیل وابستگیشان به دانشگاه توان کافی برای ورود به صنعت را ندارند و اینجاست که شتابدهندهها اهمیت پیدا میکنند. شتابدهندهها در واقع همان شرکتهای مادر و هلدینگها هستند که در اینجا وظیفه آنها هدایت و اتصال شرکتهای دانشبنیان به بازار (تجاریسازی) و ویرایش ایدههای نوآورانه که اکنون به محصول قابل ارزیابی تبدیل شدهاند، مطابق با نیاز صنعت است
شاخص ترین چالشی که کسبوکارهای نوپا در حوزه هوایی با آن مواجه بوده و در حوزههای دیگر صنعت به اندازه حوزه هوایی بر آن تاکید نمی شود مسئله استاندارد است. صنعت هوایی با سابقه طولانی در موضوع استاندارد و توجه فراوان به سلامت مسافر به عنوان مصرف کننده اصلی خدمات، دارای دامنه وسیع و گستردهای در حوزه مستندات و الزامات استاندارد است.
به دلیل اینکه اکثر شرکتهای فعال در حوزه هوایی ایران در پاسخ به نیازهای حوزه نظامی بوجود آمدهاند و به نوعی زادگاه نظامی دارند و همچنین بدلیل اینکه الزامات و استانداردهای حوزه نظامی به جدیت و سختی استانداردهای حوزه تجاری (غیرنظامی) نیست، متاسفانه در زمینه استاندارد بودن محصولات و برخوردار بودن آنها از شاخصههای استاندارد جهانی (در حوزه تجاری) سرمایهگذاری نشده است.
در صنعت هوانوردی بالابودن سطح استاندارد کالا از اهمیت بالایی برخوردار بوده و خطوط هوایی به عنوان مصرفکنندههای اصلی، قطعات و محصولات مورد نیاز خود را از شرکتهای خوشنام (Reliable) تهیه کرده و در این زمینه ریسک نمیکنند. میتوان گفت یکی از اقدامات ضروری که در این رابطه باید صورت گیرد، تغییر فرهنگ در صنعت هوانوردی به سمت فرهنگ تجاری و غیر نظامی و همچنین جاانداختن اهمیت مسئله استانداردهاست که تا حد زیادی بر دوش نهادهای سیاستگذار و تصمیمگیر در حوزه هوایی است.
در حال حاضر میتوان گفت شرکتهای فعال در صنعت هوایی نسبتا به یک بلوغ در تولید محصول و دستیابی به فناوری رسیدهاند، و مهمترین مسئلهای که با آن مواجه هستند، مسئله استاندارد است. استانداردها خود البته انواع مختلفی داشته که شاخصههای برخی از آنها از بقیه راحتتر است. بخشی از استانداردها، مربوط به هواپیما و قطعات آن است که سازمان هواپیمایی کشوری بر آنها نظارت دارد، برخی از آنها (مثلا در حوزه رادار، روشنایی باند فرودگاه و...) مستقیما مربوط به هواپیما نیستند. سازمان هواپیمایی کشوری بر روی این استانداردها نظارتی ندارد. در این زمینه ستاد توسعه فناوریهای فضایی و حملونقل پیشرفته با همکاری سازمان ملی استاندارد، اسنادی را تنظیم کرده که بتوان بر آن تکیه کرد. این امر علاوه بر اهمیت قانونگذاری، در آشنایی و تطبیق پذیری استارتآپها با استانداردهای حوزه هوایی بسیار موثر است.
یکی از اقداماتی که در راستای حل چالش عدم تطابق محصول با استانداردها میتواند مثمر ثمر باشد، ملزم کردن استارتآپهای حوزه هوایی به گذراندن دوره آموزشی مربوط به استانداردها (مانند قسمت ۲۱ که برای حوزه طراحی و تولید قطعات است)، یا برگزاری همین آموزشها توسط مراکز نوآوری هوایی برای گروههای زیرمجموعه آنهاست. اینگونه، گروههای نوآور با آشنایی کامل نسبت به الزامات و ملاحظات صنعت هوایی، اقدام به فعالیت در این حوزه کرده و کیفیت محصول و یا خدمت ارائه شده توسط آنها مطابق با استانداردهای بینالمللی خواهد بود.
دیگر اقدامی که در این زمینه باید انجام گیرد، تبیین و تشریح استانداردهای مختلف حوزه هوایی و تنظیم سندهایی برای صنعت هوانوردی مطابق با شرایط و امکانات کشور- مشابه آنچه ستاد توسعه فناوریهای فضایی و حملونقل پیشرفته و سازمان ملی استاندارد تنظیم کردند- توسط نهادهای ذیربط و نظارت بر اجرای آنها است. اهمیت تطابق مستندات و الزامات با امکانات کشور از این جهت است که در حال حاضر ابزار مورد نیاز برای سنجش استاندارد بودن برخی قطعات و سیستمهای هواپیما در کشور وجود ندارد.
شرکتها برای اثبات خود در حوزه هوایی، در زمینههای مختلف اقدام به فعالیت و سرمایهگذاری کرده و در هرکدام از زمینهها به محصولی در حد متوسط میرسند. ولی بعضا تنها یک مورد از محصولات، مورد نیاز صنعت بوده و به فروش میرود. این رویه علاوه بر بالا بردن هزینههای شرکت موجب کاهش کیفیت کالا نیز میشود. در مقابل اگر شرکتها بر روی یک محصول و یا یک نیاز خاص تمرکز کنند و تمام سرمایهگذاری آنها روی آن باشد، کیفیت محصول یا خدمت ارائه شده توسط آن به مراتب افزایش مییابد. البته این مسئله بدین معنا نیست که از سرریز تکنولوژی در عرصههای دیگر استفاده نشود بلکه به این معناست که ابتدا باید در یک عرصه خاص به تخصص لازم رسید سپس به سراغ عرصههای دیگر رفت.
بعضا گروههای نوآور در تولید و طراحی قطعات و سیستمهایی وارد میشوند که به هیچ وجه صرفه اقتصادی نداشته و بازاری برای آن محصولات وجود ندارد. نکته حائز اهمیت اینست که استارتآپها باید بر روی نیازهایی تمرکز کنند که برای کسبوکار آنها صرفه اقتصادی داشته باشد.
بدلیل خاستگاه نظامی که اکثر شرکتهای فعال در حوزه هوایی دارند، فرهنگ نگاه تجاری و مبتنی بر بازار در حوزه هوایی رواج پیدا نکرده است. در حوزه نظامی، بدلیل استراتژیک بودن و همچنین لزوم محرمانه ماندن تکنولوژی که به تبع خود محدود بودن در ارتباطات را عامل میشود، صرفه اقتصادی داشتن تولید یک محصول و یا تکنولوژی اولویت نداشته و دستیابی به آن محصول (بعضا به هر قیمتی) اهمیت بیشتری دارد. اما در عرصه غیر نظامی، تولید یک محصول منوط به صرفه اقتصادی داشتن آن است. استارتآپها به دلیل خاستگاه اقتصادی آنها و وابستگی حیات آنها به سودآوری (راهاندازی خط تولید، استخدام نیروی کار و...) باید سراغ تولید کالاها و یا طراحی سیستمهایی بروند که توجیه اقتصادی داشته باشد.
یکی از راههای آشنا کردن استارتآپها با نیازهای حوزه هوایی، ارائه و تشریح نیازهای مختلف من جمله نیازهای فناورانه از سوی هواپیماییها و شرکتهای فعال است. این اتفاق موجب شکلگیری استارتآپهایی حول آن نیازها می شود که این روند در نهایت چالش مورد بحث را برطرف میکند.
مشکلی که بر سر راه این مسئله قرار دارد، استرتژیک بودن برخی نیازهای این شرکتهاست. آنها در صورت تشریح و تببین نیازهای خود، در واقع ضعفهای خود را در معرض عموم قرار داده و راههای آسیب زدن به این شرکت ها (توسط تحریم و...) هموار میشود. برای پیشگیری از این اتفاق راهکاری که باید اتخاذ شود، از مسیر همکاری بین مراکز نوآوری و شرکتهای حوزه هوایی می گذرد.
به این صورت که مراکز نوآوری نیازهای شرکتها را به چندین پروژه و ریزمسئله تقسیم کنند و آنها را بین مراکز مختلف که توان حل آنها را دارند، از دانشگاهها و مراکز صنعتی تا تیمهای تخصصی فعال در مرکز نوآوری بسپارند. البته لازمه این امر وجود ارتباط عمیق بین مرکز نوآوری با مراکز علمی و صنعتی و نیز شناخت دقیق مرکز از حوزه هوایی است. این روشی است که سازمان ناسا برای برطرف کردن چالشها و نیازهای خود در بر میگیرد.»
*رئیس گروه هوایی ستاد توسعه فناوری های فضایی معاونت علمی و فناوری
نظر شما