خبرگزاری مهر -گروه دین و آئین-عصمت علیآبادی: امروز سالگرد رحلت بانوی کرامت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها است. به سبب سفارش ائمه (ع) نسبت به زیارت حضرت معصومه (س)، شهر قم به یکی از پرترددترین شهرهای اسلامی - شیعی با رویکرد مذهبی تبدیل شد و از گذشته تاکنون شاهد رفت و آمدهای فراوان مردم و عالمان در این خطه هستیم.
امروزه شهر قم در حال ترویج علم، دانش و معرفت دینی به سراسر دنیا است و در این زمینه به درخشندگی خاصی دست یافته است و این شهر در میان شهرهای مسلمین جهان مانند نوری است که درخشندگی و جاذبه خاص خود را دارد. شهر قم دارای فرهنگ اسلامی و برخاسته از آموزههای دینی است. حوزه علمیه قم با شعاع معنوی حضرت معصومه (س)، حوزههای علمیه و سراسر ایران اسلامی را در برگرفته است، حوزههای علمیه خاستگاه فرهنگ و تمدن اسلام و مکتب اهل بیت (ع) و خاستگاه فکری و ایدئولوژیک انقلاب اسلامی است که شخصیتهایی مانند امام خمینی، به عنوان بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و متفکران و نامآوران بزرگ حوزه از همین شهر برخاستند.
در ساماندهی فرهنگی و معنوی باید شهر قم به عنوان الگو برای فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی و مظهر پیشرفت ایران و اسلام در نظر گرفته شود، بزرگان انقلاب اسلامی نظیر شهید دکتر بهشتی از ابتدای انقلاب اسلامی این دغدغه را داشتند که قم در سطح تعلیم و تربیت بستری برای مدیریت جامعه اسلامی و در سطح فرهنگ اسلامی زمینه ساز پیشرفت ایرانی اسلامی در تراز شایسته انقلاب اسلامی باشد، در همین خصوص با حجتالاسلام حمید فاضل قانع دانشآموخته حوزه علمیه قم، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید:
*شهر قم در توسعه فرهنگ اسلامی و پایهگذاری تمدن اسلامی چه نقشی داشته و دارد؟
فرهنگ، هرگاه به ترازی از غنا و بالندگی برسد که بتواند پاسخگوی تمام نیازهای مادی و معنوی اعضای یک جامعه باشد میتواند آن جامعه را به چرخه تمدن وارد کند. جامعه مسلمان در پرتو بهرهگیری از آموزههای والای اسلامی خیلی زود خردهفرهنگهای زیرمجموعهی خود را به سطحی از غنا و بالندگی رسانید که تمدن برآمده از آن، در یک بازه زمانی طولانی و برای چندین سده، پیشگام تمدنیِ جوامع بشری بود. در این فرآیند بهرهگیری از آموزههای راهگشای اسلام، نقشی کلیدی داشت و البته اصیلترین آموزههای اسلامی را اهلبیت (ع) و خاندان پیامبر اسلام (ص) به جامعه مسلمان ارائه میکردند.
از اینرو شیعیان در پیوستگی کامل با این گنجینه پربار و گرانبها، سهمی چشمگیر و نقشی پررنگ در غنای فرهنگی جامعه مسلمان و سپس شکلگیری تمدن اسلامی داشتند. در این چارچوب، کشور ایران که از همان سده نخست هجری، اجتماعاتی از شیعیان را در بر گرفته بود پیوند پایداری با معارف و آموزههای پیشوایان مذهب شیعه برقرار کرد و نقش چشمگیری در گسترش فرهنگ اسلامی و بالندگی جامعه مسلمان تا پدیداری تمدن اسلامی ایفا کرد.
سهم ارزندهای از این رسالت جامعه ایرانی را شهر قم بهعنوان کانون سنتی اجتماع شیعیان و پیروان اهلبیت (ع) بر عهده داشت. دعوت مردم قم از فاطمه معصومه (س) که در مسیر سفر از حجاز به خراسان، در شهر ساوه متوقف شده بود، گویای تمرکز جمعیتیِ پیروان و شیفتگان اهلبیت (ع) در شهر قم است و نشان از آن دارد که جمعیت شیعیان در این شهر از پیشینه قابل توجهی بهرهمند بودهاند. ورود فاطمه معصومه (س) به شهر قم و اقامت کوتاه ایشان در این شهر، نقطه عطفی در درخشش قم در حوزه فرهنگ اسلامی با محوریت آموزههای اهلبیت بود.
مکتب کلامی و فقهی علمای مسلمانی که قم را پایگاه دانشی خود قرار داده بودند در دوره فراز تمدنی جامعه مسلمان با تأکید بر ویژگیهای برگرفته از آموزههای شیعی اصیل و با محوریت شیخ صدوق، دیدگاه و رویکردی پاکیزه و بهدور از افراط و تفریط در حوزه معارف دینی ارائه کرد که نمایانگر روح حاکم بر تمدن اسلامی در دوره فراز آن بود. این رویکرد با شدت و ضعفهایی تا دوران معاصر و احیای حوزه علمیه قم بهدست شیخ عبدالکریم حائری یزدی ادامه یافت که در نهایت، بزرگانی مانند امام خمینی را به جامعه مسلمان ارائه کرد تا در پرتو رهبری او، جامعه مسلمان در آستانه ورود دوباره به چرخه تمدن قرار بگیرد.
مکتب کلامی و فقهی علمای مسلمانی که قم را پایگاه دانشی خود قرار داده بودند در دوره فراز تمدنی جامعه مسلمان با تأکید بر ویژگیهای برگرفته از آموزههای شیعی اصیل و با محوریت شیخ صدوق، دیدگاه و رویکردی پاکیزه و بهدور از افراط و تفریط در حوزه معارف دینی ارائه کرد
*مواجهه علما و عموم شیعیان با مرکزیت شهر قم برای فرهنگ اسلامی چگونه بوده است؟
از سدههای نخست تاریخ اسلام، مناطق گوناگونی از ایران بهعنوان مراکز تجمع شیعیان و کانون فرهنگی آنان مطرح شدند؛ اما شهر قم، بهویژه پس از حضور فاطمه معصومه (س)، همچون چراغی فروزان، روشنیبخش جریانهای فکری و دینیِ اثرگذار بر فرهنگ اسلامی بوده است. اندیشمندان و عالمان بزرگ مسلمان از دیرباز، شهر قم را کانون تجمع خویش ساختهاند. مکتب اصولی قم در کنار مکاتب کربلا، سامرا و نجف، جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. این نقشآفرینی بیوقفه تا روزگار معاصر ادامه یافته است و امروزه حوزه علمیه قم در کنار حوزه علمیه نجف، عهدهدار رسالت ترویج و گسترش فرهنگ اسلامی است. این جایگاه از سوی عموم شیعیان نیز بهرسمیت شناخته شده و بسیاری از شیعیان ایران و جهان، یافتههای فقهی علمای قم را بهعنوان دیدگاه رسمی آئین اسلام پذیرفتهاند.
*آیا قم میتواند پاسخگوی مطالبات نسل امروز و آینده درباره فرهنگ و تمدن اسلامی باشد؟
بله؛ همانگونه که شهر قم در بزنگاههای تاریخی مانند دوره فراز تمدن اسلامی و همچنین در دوره معاصر بهعنوان خاستگاه انقلاب اسلامی، نقش ویژهی خود را ایفا کرده است با تکیه بر همان توان و پیشینه میتوان انتظار داشت که اکنون و در آینده نیز از توانمندی لازم برای پاسخگویی به مطالبات فرهنگی و تمدنی نسلهای تازه برخوردار باشد؛ اما ویژگی مهم شهر قم در دو بازه زمانی مورد اشاره یعنی دوره فراز تمدن اسلامی و دوره آغاز انقلاب اسلامی، آن است که این شهر با پیشگامی اندیشمندان و نخبگان، در متن وقایع اجتماعی بود و به همین دلیل، فهم درست و کاملی از زمینهها، علتها و پیامدهای مسائل اجتماعی بهدست آورده بود. بهرهمندی از چنین اندوخته گرانباری بهصورت طبیعی، شهر قم و علمای آن را به چارهجویی و ارائه راهحل واداشته بود و آنها نیز با تکیه بر گنجینه ارزشمند فرهنگ اسلامی ایرانی، گرهگشای مسائل اجتماعی روزگار خود بودند. تجربه درخشان و پرتکرار قم در این عرصه، پشتوانه قابل توجهی است که بر اساس آن میتوان علمای شهر قم را به شرط آگاهی جامع و اشراف کامل به اقتضائات این روزگار، پیشگام پاسخگویی به نیازهای روزآمد نسلهای تازه دانست.
*نگاه حمایتگرانه مسئولان نظام به گسترش فرهنگ اسلامی از شهر قم به دیگر شهرهای ایران، منطقه و دنیا باید چگونه باشد؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهدلیل نقش قابل توجهی که قم و حوزه علمیه آن در آگاهیبخشی و هدایت مردم بهسوی فرهنگ اسلامی ایرانی داشت عملاً سیاست فرهنگی کشور بهسوی تقویت نهاد حوزه علمیه قم و مراکز پژوهشی و آموزشی زیرمجموعه آن چرخش معناداری پیدا کرد. اکنون سهگانه حوزه علمیه قم، جامعة المصطفی (ص) و جامعه الزهرا (س) همراه مراکز و مؤسسات پیرامونی خود در جوار حرم فاطمه معصومه (س)، حجم قابل توجهی از فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و تربیت نیروی انسانی را با هدف اثرگذاری فرهنگی در گستره ملی، منطقهای و جهانی بهعهده گرفتهاند. البته روشن است که دستیابی به این هدف والا و اثبات دوباره توانمندی فرهنگ اسلامی ایرانی در برپایی تمدنی بالنده، نیازمند آن است که افق نگاهمان را به افقی بالاتر برکشیم و بهدور از افراط و تفریط، راه میانه را در پیش گیریم، پیرایههایی که در گذر زمان بر دامان آموزههای دینی نشسته بزداییم و فطرت پاک انسانی را مخاطب خویش سازیم.
نظر شما