محمدرضا عباسیان دبیر اسبق جشنواره فیلم فجر در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ادغام بخش ملی و جهانی جشنواره فیلم فجر پس از پنج دوره برگزاری مستقل «جشنواره جهانی فجر» گفت: از ابتدای این جداسازی و طی همه این پنج سال بارها گفتهایم که این اتفاق از ابتدا اشتباه بود. برگزاری جشنواره در همه دنیا استانداردهایی دارد و جالب است که امروز دوستان مدافع جداسازی هم دارند از استانداردها صحبت میکنند در حالی که در هیچ کجای دنیا چنین پدیدهای را شاهد نیستیم که یک دوره از یک جشنواره در ۲ بازه زمانی مختلف، با ۲ دبیر مختلف و ۲ محتوای مختلف برگزار شود. این اتفاق از ابتدا کاملاً نشدنی، غیراصولی و غیرحرفهای بود.
وی افزود: دوستان اگر تمایل داشتند یک جشنواره تخصصی بینالمللی برگزار کنند میتوانستند بهصورت مجزا و در هر بازه زمانیای که به آن علاقه دارند، آن را برگزار کنند. بهخصوص که مدعی بودند پول این جشنواره را خارج از سیستم وزارت ارشاد تأمین میکردهاند. میتوانستند آن را به عنوان اولین دوره جشنوارهای تحت عنوان «جشنواره بینالمللی فیلم تهران» برگزار کنند، اما این مضحک بود که بگوییم سیوچندمین دوره جشنواره فجر، بخش ملیاش در بهمنماه با دبیری آقای فلان برگزار میشود و بخش بینالمللاش در اردیبهشت ماه با دبیری فردی دیگر! از این منظر نفس این جداسازی از ابتدا غلط بود.
جشنواره فجر ۲۰۲۱ بخش بینالملل دارد؟
عباسیان درباره تصمیمگیریهای شتابزده هم در موعد جداسازی و هم در موعد ادغام مجدد هم گفت: به طور کلی اینکه اتفاقات و تصمیمات این روزها در وزارت ارشاد و سازمان سینمایی تا چه اندازه قابل دفاع است، خودش موضوع یک پیگیری جدی است که میتوان جداگانه به آن پرداخت. در این مورد هم تا جایی که بنده پیگیری کردهام هنوز بهصورت شفاف جزییات اعلام نشده و تنها در قالب یک خبر کوتاه به نقل از رئیس سازمان سینمایی اعلام شده که این ۲ رویداد از سال ۱۴۰۱ قرار است ادغام شود. یعنی جشنواره فجر در سال ۱۴۰۰ بخش بینالملل نخواهد داشت، هنوز هم درباره کیفیت برگزاری آن هیچ اعلامنظر رسمیای نشده است. آیا ما در سال ۲۰۲۱ جشنواره بینالمللی فجر خواهیم داشت؟ حالا چه به صورت ترکیبی چه به صورت مجزا. تکلیف این بخش هنوز مشخص نشده است و صرفاً میدانیم در سال ۲۰۲۲ قرار است بهصورت ادغام شده برگزار شود.
در ایران جشنوارهها صرفاً برای «برگزاری» برگزار میشوند و هیچ تأثیری در ارتقای فیلمسازی در کشور نداشته و ندارند. هیچ فیلمسازی امروز برای هیچ جشنوارهای در ایران فیلم نمیسازد. این وضعیت کلی جشنوارههای ماست دبیر اسبق جشنواره فجر درباره قرار داشتن بخش بینالمللی جشنواره فجر در سایه بخش ملی طی سالهای پیش از جداسازی هم توضیح داد: واقعیت این است که در دوره جداسازی هم شاهد اتفاق ویژهای نبودیم. حلقهای بسیار بسته از دوستان و نزدیکان یک طیف خاص، در فضای قلعهمانندی به اسم پردیس چارسو دورهم جمع میشدند! افرادی متولی برگزاری جشنواره شدند که اساساً متخصص برگزاری جشنواره نبودند. این افراد تخصصهای دیگری مانند بازیگری، تهیهکنندگی، عکاسی، فیلمنامهنویسی و کارگردانی در سینما داشتند، اما چون جزو حلقه برگزارکنندگان بودند، مسئولیتهایی را هم در جشنواره گرفتند! عزیزی که مسئولیت خیلی مهمی در برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر داشت، همزمان مشغول کارگردانی سریالش هم بود!
وی ادامه داد: دوستان بیایند و با آمار بگویند چه اتفاق ویژهای در این پنج دوره برگزاری مستقل جشنواره جهانی رخ داد. سوال اصلی که رسانهها باید پیگیر پاسخ آن باشند این است که کارکرد برگزاری یک جشنواره چیست؟ حتی بخش ملی جشنواره فیلم فجر از نظر محلی چقدر برد دارد؟ کارکرد تخصصی برگزاری یک جشنواره در دنیا این نیست. جشنوارهها در دنیا برگزار میشوند تا فیلمسازانی را به سمت یک چارچوب فکری مشخص سوق بدهند. کارکرد جشنوارهای مانند «کن» همین است که از دل آن عباس کیارستمی در میآید و در دنیا مطرح میشود. کیارستمی در ایران هم چندان مطرح نبود اما زمانی که در جشنواره «کن» مطرح شد، تبدیل به یک چهره جهانی شد و در ایران هم شناخته شد.
عباسیان در ادامه گفت: در ایران اما جشنوارهها صرفاً برای «برگزاری» برگزار میشوند و هیچ تأثیری در ارتقای فیلمسازی در کشور نداشته و ندارند. هیچ فیلمسازی امروز برای هیچ جشنوارهای در ایران فیلم نمیسازد. این وضعیت کلی جشنوارههای ماست. اما اگر بخواهیم درباره بخش «بینالملل فجر» صحبت کنیم باید به یاد داشته باشیم که در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ فیلمهای خوبی در دنیا تولید میشد که علاقمندان سینما در ایران امکان تماشای آنها را نداشتند. دوستان جشنواره نسخه ۳۵ میلیمتری این فیلمها را به ایران میآوردند که اکران آنها با استقبال بسیار زیادی هم مواجه میشد. خودم در دوران جوانی در صف میایستادم تا فیلمهای تارکوفسکی و دیگر فیلمهای مطرح آن زمان را روی پرده ببینم. امروز این کارکرد از بین رفته و فیلمهای روز دنیا را همه میتوانند بهصورت آنلاین در خانه ببینند.
وی افزود: دیگر کارکرد بخش بینالمللی جشنواره فجر نمایش فیلمهای ایرانی برای نمایندگان جشنوارههای خارجی بود تا امکان عرضه بینالمللی تولیدات سینمای ایران فراهم شود. این کارکرد هم امروز از بین رفته است و فیلمسازی که بخواهد فیلمش را به جشنوارههای خارجی برساند، دیگر آن را به «فجر» نمیدهد! فیلمساز بهصورت آنلاین فیلمش را برای جشنواره خارجی آپلود میکند و حتی میتواند بدون مجوز رسمی فیلمش را به جشنواره خارجی برساند. فلان فیلمساز اساساً در ایران ممنوعالکار است اما فیلم میسازد و در جشنواره خارجی هم شرکت میکند! پس جشنواره «فجر» این کارکرد خود را هم از دست داده است.
جداسازی «فجر جهانی» چه کمکی به سینمای ایران کرد؟
دبیر اسبق جشنواره فیلم فجر خود با طرح این پرسش که «در این شرایط جداسازی بخش جهانی جشنواره فجر با افزایش دو برابری هزینه برگزاری، چه کمکی به سینمای ایران کرد؟» ادامه داد: در این اوضاع خراب اقتصادی حوزه فرهنگ، یک نوبت ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان برای بخش ملی هزینه میشد و در نوبت بعد ۱۰ تا ۱۵ میلیارد برای بخش جهانی! کارکرد این هزینهها چه بوده است؟ اساساً کارکرد بخش «بینالملل» جشنواره فیلم فجر امروز نیاز به بازنگری دارد. ما چه بهرهبرداریای میتوانیم از پتانسیل بالای سینمای ایران در عرصه بینالمللی بهواسطه برگزاری جشنواره فجر داشته باشیم؟ چه طیفی از فیلمسازان همسو با فرهنگ ایرانی، اسلامی و انقلابی را توانستهایم جذب کنیم و فیلمهایشان را به دنیا نشان دهیم؟ سینمای ایران را با چه واسطهای میتوانیم به بخشهایی از دنیا ارائه کنیم که تا امروز عرضه نشده است؟
وی ادامه داد: حضور در جشنوارههای مطرح مانند کن و برلین که از طرف بخش خصوصی دارد انجام میشود، باید دید بخش دولتی چه بازارهای جدیدی را میتواند برای سینمای ایران بهوجود بیاورد. اینها کارکردهای جدید بخش «بینالملل» جشنواره فجر است که باید به آن فکر شود.
این مدیر فرهنگی با اشاره به سابقه دبیری خود در جشنواره فیلم فجر گفت: در زمان ما هم این مشکلات وجود داشت. ۴ ماه مانده به برگزاری جشنواره فیلم فجر بود که حکم دبیری بنده را زدند و برنامهریزی برای بخش بینالملل در بازه چهارماهه شوخی است! در عمل اما بازهم تیم برگزاری بخش بینالملل در آن دوره بهطور کامل متفاوت از تیم سنتی قبل و بعد از ما در بنیاد فارابی بودند. بیلان کاری ما هم در همان شکلی که مورد علاقه دوستان بود، بهمراتب بهتر بود. نمایندگان رسمی سینمای چین به ایران آمدند، هیأت اعزامی خانه سینمای لهستان را در جشنواره داشتیم. همه انتظاراتی که دوستان بهطور کلاسیک از این بخش داشتند، رخ داد اما قطعاً ما خودمان راضی نبودیم. اصلاح آن مسیر اما نیاز به برنامهریزی بلندمدت داشت که تا امروز در آستانه چهلمین دوره جشنواره هم اتفاق نیفتاده است.
عباسیان در پایان درباره عضویت جشنواره جهانی فیلم فجر در فیاپف هم گفت: اساساً باید پرسید فضیلت عضویت در فیاپف برای ما چیست؟ فیاپف چه چیزی به ما ارائه میکند؟ باید بررسی شود که از روز اول چگونه ایران عضو قیاپف شد؟ نمایندگانی که از ابتدا رفتند، چه کسانی بودند و چه کسانی از همان ابتدا مخالفت کردند؟ همه اینها را هم که نادیده بگیریم باید بپرسیم عضویت ایران در فیاپف چه کمکی به ما خواهد کرد؟ اولین اصل «فیاپف» این است که فیلم در جشنواره نباید سانسور شود، ما که این اصل را زیر پا میگذاریم و به اصول اولیه فیاپف متعهد نیستیم! پس عضویت در آنچه فضیلتی برای ما داشته که حالا برای از دست دادنش وااسفا سر بدهیم!؟
نظر شما