به گزارش خبرنگار مهر، نشر اختران نهمین چاپ کتاب «در ستایش شرم: جامعهشناسی حس شرم در ایران» نوشته حسن قاضی مرادی را با شمارگان ۷۵۰ نسخه، ۱۴۴ صفحه و بهای ۲۸ هزار تومان منتشر کرد.
«شوق گفتوگو و گستردگی فرهنگ تکگویی در میان ایرانیان»، «در پیرامون خودمداری ایرانیان: رسالهای در روانشناسی اجتماعی مردم ایران»، «کار و فراغت ایرانیان»، «ملکمخان: نظریهپرداز نوسازی سیاسی در عصر مشروطه»، «نوسازی سیاسی در عصر مشروطه ایران» و «پویایی نقد» از دیگر تالیفات مهم قاضی مرادی است.
چاپ پیشین «در ستایش شرم» سال ۱۳۹۸ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۱۷ هزار تومان منتشر شده بود. نخستین چاپ این کتاب سال ۱۳۸۳ با شمارگان هزار و پانصد نسخه و بهای ۱,۶۵۰ تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. دو چاپ از این کتاب را نیز انتشارات کتاب آمه در ابتدای این دهه منتشر کرد. «در ستایش شرم» نخستین جلد از مجموعه «آسیب شناسی اجتماعی ایران» در نشر اختران است.
کتاب سه فصل دارد: «تعریف و تبیین شرم»، «حس شرم در میان ایرانیان» و «تجربه شرم». نویسنده در فصل اول کتاب، ابتدا به تعریف مفهوم «شرم» پرداخته و آن را از مفاهیمی چون حس گناه، حس تقصیر و اشتباه متمایز کرده است. همچنین درک سنتی و نوین از شرم نیز در همین فصل تحلیل میشود. قاضی مرادی در تبیین حس شرم در معنای نوین آن کوشیده است تا بر موضوع خود انگیختگی درونی فرد در تجربه حس شرم به عنوان تمایز اصلی میان درک سنتی و نوین از حس شرم را در قلمرو فرهنگی صحه بگذارد.
نویسنده در فصل دوم ارجاعاتی به متون کلاسیک ادب ایرانیان داشته و نمونههایی از آنها را در تعریف و توصیف شرم آورده است. او جامعه مذهبی ایران از دوره اشکانیان تا ساسانیان و اسلام را مورد واکاوی قرار داده و شایستها و ناشایستها را در هر کدام از این دورهها مرور کرده است؛ شایست و ناشایستهایی که تولیدکننده حس شرم هستند.
او در فصل سوم هم گریزی به اخلاق عرفانی در ایران زده است و شرم و حیا را از این دید مورد بررسی قرار داده است و بعد پندنامهها را از نظر شرم و آزرم کاویده است. ضرورت تجربه حس شرم و چگونگی تحقق آن در فرد و در جامعه از نکات مهم این فصل است.
در بخشی از مقدمه نویسنده بر این کتاب میخوانیم:
«رنگ شرم، سرخ است؛ رنگ خشم و عصیان. در تجربهی حس شرم، سرخی حاصل خشم به خود و در پی آن، تمایل به عصیان علیه خود است؛ خود چه به مثابهی یک فرد، و چه یک گروه، یا سازمان، یا طبقه و یا یک ملت. از همین رو چه کمیاب مینماید این سرخی! آن هم برای ما ایرانیان که چه بسیار از نگریستن به خود و نقد خود گریزانیم و بنابراین چه اندک سرخ میشویم.»
*مهران کامل مستعلی بیگلو
نظر شما