به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه رادیویی سوفیا به مناسبت سالگرد ارتحال علامه محمدتقی جعفری تبریزی شب گذشته به بررسی شخصیت و آرای این عالم فقید اختصاص داشت.
میهمانان این برنامه مهدی چهل تنی استاد حکمت اسلامی و رییس اسبق انجمن حکمت و فلسفه ایران، منوچهر صدوقی سها، استاد فلسفه و عرفان اسلامی و عبدالرحیم گواهی استاد فلسفه و ادیان بودند.
محمد جواد ادبی، کارشناس مجری این برنامه، بحث را با منوچهر صدوقی سها آاغاز کرد و پرسید ساختار اندیشه ای استاد محمد تقی جعفری چگونه بود اساتید ایشان چه کسانی بودند؟ چه خواندند و چه شد که به فلسفه اسلامی و سینایی خو گرفتند ؟
صدوقی سها با اشاره به اینکه این مطالبی که میگوید اغلب از خود ایشان است گفت: ایشان تحصیلاتش را از تبریز شروع و ادبیات را به صورت موضوعی مطالعه کردند. در ادبیات عرب حجتی بودند زیرا از محضر مرحوم میرزا علی اکبر اهری در تبریز بهره برده بودند. ایشان می فرمودند از ابتدا که ادبیات و فقه و اصول می خواندم نظرم متوجه جهان شناسی بود. در حوزه سید عبدالحجت ایروانی در شهر تبریز شرح تجرید را خواندند و در ١٧سالگی به تهران می آمدند و در محضر آقا میرزا احمد آشتیانی منظومه و اسفار مطالعه می کنند. در محضرشیخ محمدرضاتنکابنی فقه و اصول را فرا می گیرند و سپس به قم مشرف و در کنار فقه و اصول در محضر میرزا مهدی مازندرانی نیز حاضر می شوند. در سال ١٣٢١شمسی مشرف به نجف می شوند و در آنجا استاد فلسفه و مربی عرفانی ایشان شیخ مرتضی طالقانی است و در محضر شیخ صدرا بادکوبه ای حاضر شدند و فیزیک جدید و ریاضی را نیز تحصیل کردند اما علامه هیچ گاه به این تحصیل اکتفا نکردند .
سپس ادبی خطاب به گواهی گفت که تحصیل علامه جعفری نزد اساتید مختلف چه شانی را برای علامه محمد تقی جعفری به ارمغان آورد و چگونه تزکیه پیدا کرد؟
گواهی پاسخ داد: آیت الله خویی در نجف به ایشان گفتند اگر در آنجا بمانند مرجعیتشان مسلم است و اجازه اجتهاد در مرتبه عالی از ایشان دریافت کردند . دیگرانی هم بودند که در محضر اساتید ایشان تلمذ می کردند اما آقای جعفری ، جعفری شد. چگونه کسی از مرجعیت گذشت و به تهران بازمی گردد و خانه ای نزدیک دانشگاه می گیرد تا در کنار دانشجوها باشد ؟! ایشان بین شخصیت های علمی و دانشجویان بسیار محبوبیت داشتند. ضمن اینکه علاوه بر تلمذ در محضر اساتید بزرگ خودشان ویژگی های متفاوتی داشتند . ایشان می فرمودند حدود ١١٠ هزار بیت عربی حفظ هستند. اولین کتابش تعاون الدین و العلم است که این موضوع دغدغه امروز دنیاست و ایشان قبل از دهه ٤٠ این کتاب را به رشته تحریر درآوردند. ایشان با برتراند راسل که فیلسوف غربی بود به نامه نگاری هایی در همین زمینه پرداختند.
در میانه برنامه، ادبی این سوال را مطرح کرد که این پویش و شعله ور شدن شعله طلب در نسبت با کدام استاد ایشان بیشتر است؟
صدوقی سها پاسخ داد: به گمان بنده علامه جعفری از نوادر اشخاصی در عالم اسلام بودند که واقعا میاندیشیدند و به تعبیر دکتر دینانی می فلسفیدند. یک بار ایشان شرح تجرید درس می گفتند ، مسئله زیاد آشکار نشد خود ایشان فرمودند من استاد خوبی نیستم. امروزه به بنده مراجعه می کنند که آیا ایشان فیلسوف بودند ؟ آنها مرادشان از این سوال استاد فلسفه است ، ایشان موضوعات تفکر برای خود داشتند ، شأن ایشان در فلسفه کلاسیک با آثار دم دستیشان روشن نمی شود اگر کسی می خواهد علامه جعفری را به عنوان فیلسوف بشناسد به آثاری از ایشان که مطرح هم نیستند باید مراجعه کند .
سپس مهدی چهل تنی هم به بحث اضافه شد و گفت: علامه در تفسیر مثنوی گاهی نکته های کوتاهی را بیان و عبور می کردند. در همین نکات کوتاه به قدری نکته وجود دارد که می توان آنها را گسترش داد.ایشان نکات ایده دهنده بسیار دارند . نکته دیگر آنکه زمانی که ایشان مطلبی را مطرح می کردند اگر کسی اشکالی در آن باب مطرح می کرد در صورت درست بودن می پذیرفتند یا می فرمودند باید فکر کنند و بعد از تفکر روی آن اشکال آن را رد یا قبول می کردند همین موضع نشان گر تواضع ایشان بود. علامه جعفری حافظه بسیار بی نظیری داشتند . ایشان در کسب و نوع درآمدشان بسیار دقت می کردند. همچنین علامه به فلسفه غرب و شرق آشنا بوداما از خود ایشان شنیدم که زیاد تکیه به فلسفه نمی کردند. ارادت و علاقه ایشان به امیرالمؤمنین بود و هرگاه نام ایشان به زبان می آمد اشک از چشمشان جاری می شد . ایشان اهل شهود هم بودند.
ادبی در ادامه این برنامه این سوال را مطرح کرد که چرا علامه محمد تقی جعفری همواره از شیخ مرتضی طالقانی یاد می کردند؟ ایا می خواستند فضایل ایشان را بگویند یا اتحادی بین این شاگرد و استاد بود؟
صدوقی سها پاسخ داد: قطعا کششی بوده است که علامه جعفری را به شیخ مرتضی طالقانی رسانده است وگرنه اساتید بسیاری در نجف حاضر بودند ، نقل است که شیخ مرتضی طالقانی شاید ماه ها از حجره اش بیرون نمی آمده وایشان اخلاق تندی هم داشتند پس علت اینکه علامه از شیخ مرتضی طالقانی بسیار یاد می کردند اتحاد میان این دو بود ایشان خودش را در آینه او می دید و او را در آینه خودش .
وی ادامه داد: اگر یقین نداشتم این موضوع را بیان نمی کردم ، علامه جعفری هم وارد عالم مثال شده بودند و مکاشفاتی نیز داشتند اما نه همیشه ، می آید و می رود و بیشتر آن به تربیت شیخ مرتضی بازمیگشت اما در واقع عطیه الهی بود .
سپس ادبی از چهل تنی خواست که کمی از احوالات عرفانی علامه بگوید.
وی پاسخ داد: ایشان بسیار عادی و معمولی در جامعه حاضر می شدند و با مردم عادی نیز در نشست و برخاست بودند رفتار ایشان به نحوی بود که اگر کسی رایحه ای نچشیده باشد اینگونه رفتار نمی کرد . ایشان در حین تدریس مطالب بسیاری در عمل و بیان به شاگردانشان می آموختند . ایشان در تفسیر مثنوی ، آیات و روایاتی که مرتبط با هر بیت بود را بیان می نمودند . چه کسی غیر از ایشان این توانایی را داشت که آیات و روایات را با مثنوی تطبیق دهد؟! ایشان بسیار نرم خو و با محبت بودند و بسیار شوخ طبع بودند .
ایشان در طی نامه نگاری هایی که با راسل داشتند در آخرین نامه خود علامه فرمودند راسل دیگر جواب نخواهد داد و همین گونه هم شد .راسل درجایی بیان کرده بود که اگر کسی یک دروغی بگوید اشکالی ندارد تاثیری در این جهان ندارد ، این نگاه کاملا فیزیکی به اخلاق است . علامه پاسخ دادند دروغ یعنی تباه کردن واقعیت پیش خود و شخصی که به او دروغ می گویید چگونه می شود که مهم نباشد و تاثیری نداشته باشد .
در ادامه این موضوع گواهی گفت: راسل بسیار مشهور بود. آقای جعفری دنبال هیچ مقام وشهرتی نبود اما در پی حقیقت و اندیشه بود . این بسیار عجیب است که شخصی دو کار عظیم مثنوی و نهج البلاغه را در کارنامه کاری خود داشته باشد . کار ایشان در کشف و لغات از علاقه شدید ایشان به عرفان و مثنوی بود چون واقعا کار بسیار سختی بود. چگونه می شود شخصی روحانی باشد و دنبال مرید و مقام نباشد . علامه جعفری انسان پاکی بود. ندیدم که یک بار از کسی بدگویی کنند. مثنوی برای علامه جعفری غایت نیست.مثنوی ظرفی بود که آقای جعفری افکار فلسفی و فقهی را در آنجا بیان داشتند . از شرح مثنوی و نهج البلاغه ایشان می شود ده ها رساله دکتری برداشت نمود. گاهی هنگام مطالعه شرح مثنوی آدم خسته می شود آنقدر نکته دارد.
در پایان، ادبی، استاد فلسفه وعرفان سپس از میهمانان خواست تا از ذوقیات علامه جعفری بگویند.
صدوقی سها در این زمینبه گفت : یکی از خصوصیات بسیار والای ایشان نکته سنجی و حاضر جوابی ایشان بود. ایشان در شعر و شاعری فارسی و عربی نیز دستی داشتند .
وی سپس یکی از شعرهای علامه را خواند.
نظر شما