آرمان طیران نویسنده نمایش «مرغ دریایی دایی وانیا» که این روزها در تماشاخانه سنگلج روی صحنه است درباره نگاه پارودی که به نمایشنامههای آنتوان چخوف داشته است به خبرنگار مهر گفت: نمایشنامه «مرغ دریایی دایی وانیا» اثر جدیدی نیست و محصول دهه ۸۰ است و در واقع حاصل نگاه پارودی است که من به ۲ نمایشنامه «مرغ دریایی» و «دایی وانیا» چخوف داشتم. ۲ نمایشنامه دیگر نیز با همین سبک و سیاق به نگارش درآوردم که آنها هم حاصل همین نگاه به آثار شکسپیر و هنریک ایبسن هستند و «مکلت» و «اشباح خانه عروسک» نام دارند.
وی ادامه داد: این نمایشنامه حاصل نگاهی برآمده از شرایط جامعه است. مخاطبانی که خواننده نمایشنامههای کلاسیک و کمی قدیمتر هستند زمانی که این آثار را مطالعه میکنند ناخودآگاه به دنبال وجه تسمیه مفاهیم مطرح شده در این کارها با شرایط روز جامعهشان هستند و در برخی مواقع به نظر میرسد همان شرایط و ویژگیهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… را در نمایشنامههایی که سالها قبل و در شرایط متفاوتی به نگارش درآمدهاند، مشاهده میکنیم.
طیران یادآور شد: من به عنوان نویسنده برای بیان شرایط و رخدادهای روز جامعهام از منظر نمایشی روی آثاری دست میگذارم که این مفاهیم را در خود جای دادهاند و زمینه و بستر آمادهای برای پرداختن به این مسائل دارند منتهی برای اینکه بتوانم بیان بهتری داشته باشم به سمت پارودی، کمدی، فارس و مضحکه میروم. چون چارچوب کلی نمایشنامههایی که انتخاب کردهام تراژدی هستند اما فارغ از رویکرد نویسنده اصلی، این پارودی نویسی باعث میشود که مخاطب با لذت بیشتری به این نمایشنامههای ترکیبی نگاه کند. در مرحله بعد یک قدم جلوتر میروم و نمایشنامه را به فرهنگ ایرانی نزدیکتر میکنم مانند اتفاقی که در همین نمایشنامه «مرغ دریایی دانی وانیا» رخ داده است. در این نمایشنامه بستر اتفاقات دوران مشروطه است که جامعه دستخوش یک سری التهابات شده و هرکس به فکر این است که از این نمد برای خودش کلاهی ببافد.
نویسنده «یک زندگی ایرانی» درباره تغییراتی که در هر ۲ نمایشنامه برای تبدیل به یک اثر واحد داده است، توضیح داد: در «مرغ دریایی دایی وانیا» بخشی از داستان مربوط به «مرغ دریایی» و بخشی دیگر مربوط به «دایی وانیا» است. در این ۲ نمایشنامه نشانههای زیادی از انفعال شخصیتهای داستان وجود دارد؛ کاراکترهایی که در نظام سرمایه داری سرزمین خود را از دست میدهند اما هیچ کاری برای نجات آن انجام نمیدهند که همین تم انفعال را در «باغ آلبالو» چخوف نیز شاهد هستیم.
وی متذکر شد: در این اثر نمایشی تمام کاراکترهای تاثیرگذار هر ۲ نمایشنامه انتخاب و به صورت شخصیتهای ایرانی در دوران قاجار به تصویر کشیده شدهاند. البته نمایشنامه «مرغ دریایی دایی وانیا» در عین حال که در داستان و شخصیتها وامدار ۲ نمایشنامه چخوف است اثری مستقل به حساب میآید و حتی مخاطبی که این آثار را نخوانده باشد با کار ارتباط برقرار میکند.
وی در پایان صحبتهایش درباره داستان نمایش توضیح داد: از سوی سفارت روسیه تلگرامی برای دربار ظل السلطان فرستاده میشود که در آن عنوان میشود یکی از اتباع روسیه قرار است به مدت یک ماه برای پیدا کردن مرغ دریایی به ایران بیاید. کاشف به عمل میآید که این شخص همان چخوف است و برای پیدا کردن مرغ دریایی ذهنی خودش میخواهد به ایران بیاید و مرغ دریایی را که از سیبری به سمت انزلی آمده و حالا گذارش به سد کرج افتاده، پیدا کند. این مسیر فانتزی و پارودی است که برای روایت سیر داستان نمایش انتخاب شده است که در این مسیر همه دربار میخواهند از این اتفاق به نفع خود استفاده کنند و در نهایت هم چون انقلاب مشروطه اتفاق میافتد چخوف از آمدن به ایران پشیمان میشود و هر کدام از آدمهای نمایش نیز به یکی از سفارتهای موجود در ایران پناهنده میشوند و تنها شخصی که در دربار باقی میماند ژوکرمیرزا است که میتوان گفت همان سیاه تخت حوضی در نمایشهای آیینی و سنتی ایرانی است.
این اثر نمایشی به کارگردانی حسین حیدری پور تا ۱۰ آذر ماه ساعت ۱۸ در تماشاخانه سنگلج روی صحنه است.
نظر شما