به گزارش خبرنگار مهر، در دو دهه اخیر اخبار فرونشست زمین در مناطق مختلف و هشدار احتمال فرونشست در برخی دشتهای کشور به مراتب شنیده میشود. برخی کارشناسان یک سوم دشتهای کشور را تحت تأثیر فرونشست و علت اصلی این پدیده را برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی برای توسعه کشاورزی عنوان میکنند. در واقع فرونشست میتواند زمینه ساز پیامدهای بسیاری از جمله تخریب آبخوانها، خطوط جادهای، راه آهن، باند فرودگاهها، خطوط انتقال آب، گاز، نفت، تخریب تأسیسات، سدها، مناطق روستایی و شهری و کوچ اجباری شود.
تعریف فرونشست
بنا بر تعریف مراجع علمی فرونشست به جابهجایی بافت خاک آبرفتی در سطح خود، در محور قائم و به سمت پایین است. وقتی فرونشست در یک دشت رخ میدهد، دانه بندی و ترکیب لایههای آن آبخوان را به هم نمیزند. در واقع آب لایهها را تخلیه و آنها را فشرده میکند، اتفاقی که در فرونشست رخ میدهد، به هم خوردن ذرات نسبت به هم، است؛ دانههایی که بر روی هم قرار داشتند داخل فضای خالی یکدیگر میافتند. در سطح زمین ممکن است این حرکت به شکل بیرون زدگی چاهها (به اصطلاح کشاورزان سبزشدگی چاهها) یا به صورت یک خط ممتد بروز میکند. در صورت تشبیه فرونشست به یک کاسه بزرگ سبزشدگی در مرکز و فرونشست در لبه کاسه اتفاق میافتد.
علل بروز فرونشست
فرونشستها در دو دسته طبیعی و غیر طبیعی قرار میگیرند، دسته طبیعی معمولاً نسبت به عوامل غیرطبیعی از سرعت و اهمیت کمتری برخوردارند. دلایل بروز آنها میتواند کوهزایی، آتشفشان، زلزله، تغییرات خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، حرکات آهسته و ناگهانی زمین باشد اما دلایل عوامل غیرطبیعی یا انسانزاد شامل تخلیه سیالات داخل زمین، معدن کاری، آماده سازی زمین برای ساخت و ساز و کشاورزی، تغییر مسیر رودخانهها و ایجاد موانع بر مسیر رودها یا به عبارتی سدسازی میتواند باشد. در این بین تخلیه سیالات زمین به ویژه آب بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. آب معمولاً برای مصارف شرب، صنعت و کشاورزی به روشهای مختلف به ویژه حفر چاه استخراج میگردد. تعداد چاههای مجاز کشور در سال ۱۳۹۸ بیش از ۴۸۷ هزار حلقه و میزان برداشت از آنها بیش از ۴۸ میلیارد مترمکعب بود؛ علاوه بر این تعداد ۳۲۱ هزار چاه غیر مجاز با دبی ۷ میلیارد مترکعب در سال شناسایی شده است.
تغییر رویکرد از عملکرد علمی- تاریخی
در همین راستا محمد ملایی، کارشناس منابع آبی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: علت شکلگیری فرونشست در کشور بیشتر ناشی از تغییر رویکرد از عملکرد علمی- تاریخی و بهرهگیری از کاریزها، سدهای زیرزمینی، بندها و آب بندها به سدسازی بیرویه و گاهی غیرعلمی بدون تجهیز پایین دست به ابزار بهرهگیری مناسب از آبهای سطحی است که مانع حرکت آب به پایین دست و در نتیجه عدم تغذیه آبخوان میگردد.
برداشت آبهای زیرزمینی لزوماً دلیل فرونشست در کشور نیست
وی افزود: با مطالعاتی که در از برخی مناطق شهر تهران انجام شده، این نتیجه حاصل شده است که برداشت آبهای زیرزمینی و کاهش سطح آبخوان لزوماً دلیل فرونشست نیست. طبق این مطالعات فرونشست در مناطق ۱۷، ۱۸و ۱۹ شهرداری و به سمت شرق و جنوب تهران بیشتر اتفاق افتاده است درحالی که سطح آبخوان در این مناطق بالا بوده است؛ از طرفی در مناطق ۵، ۲۱ و ۲۲ که برداشت آبهای زیرزمینی برای شرب بیشتر صورت میگیرد و سطح آبخوان افت داشته، فرونشست کمتر بوده است. از این موارد نتیجه گرفته میشود که علاوه بر برداشت آبزیرزمینی، جنس خاک منطقه هم نقش بهسزایی در روند فرونشست دارد.
اصلاح ساختار سیاستهای کلان مدیریت منابع آب کشور
ملایی با اشاره به اینکه در حال حاضر کارگروهی تحت عنوان سازگاری با کمآبی با مسئولیت وزیر نیرو از سال ۱۳۹۶ مشغول به فعالیت است و حاصل فعالیتهای این کارگروه در قالب برنامههای سازگاری با کمآبی استانها مدون شده است، افزود: عمده مصوبات این کارگروه نظارت و کنترل برداشت از چاهها و جلوگیری از کشت محصولات با نیاز آبی بالا است درحالی که بعضی سدسازیهای بیرویه و غیرعلمی در کشوری خشک و نیمه خشک از انتقال آب به پایین دست و تغذیه سفرههای زیرزمینی جلوگیری مینماید و متأسفانه این رویه اجرایی وزارت نیرو که متولی اصلی آب کشور است نقش بهسزایی در فرونشست دارد.
این کارشناس منابع آبی تصریح کرد: وزارت نیرو در حالی از کاهش برداشت آبهای زیرزمینی و مقابله با چاههای غیر مجاز به عنوان سیاست و راهکار اصلی سخن میگوید که بنا بر آمار منابع و مصارف آب کشور سهم این چاهها در تخلیه منابع آب زیرزمینی تنها ۱۳ درصد است و ۸۷ درصد بقیه مربوط به چاههایی است که خود وزارت نیرو برای آنها پروانه قانونی صادر کرده است.
تغذیه آب آبخوانها
وی افزود: یکی دیگر از راهکارهای کاهش فرونشست برطرف کردن نواقص طرح احیا و تعادل بخشی آبهای زیرزمینی است. ایراد اصلی طرح تعادل بخشی، بسنده کردن به کاستن از تخلیه آبخوانها و غفلت از تغذیه و افزایش ورودی آبخوان هاست. این چه تعادل بخشی است که همیشه سعی دارد ترازویی را که یک کفه آن خالی است، یعنی رها شدگی آبخیزداری در کشور، با صرف پرداختن به کفه دیگر آن یعنی کنترل مصارف به تعادل بکشاند؟
ملایی ادامه داد: نداشتن ساختار واحد و مجتمع مدیریت تغذیه و تخلیه آبخوانها سبب شده است طرح احیا و تعادل بخشی آبهای زیرزمینی کارایی لازم را نداشته باشد. آبخیزداری، آبخوانداری و تغذیه مصنوعی سفرههای آبزیرزمینی یکی از ظرفیتهای مهمی است که باید در اولویتهای برنامههای سند ملی سازگاری با کم آبی جای گیرد.
توسعه روشهای نوین آبیاری
این کارشناس منابع آب با اشاره به اینکه توسعه آبیاری تحت فشار یکی دیگر از راهکارهای کاهش فرونشست است، گفت: در این روش راندمان آبیاری در حدود ۷۰ درصد افزایش مییابد. البته باید توجه داشت اگر آب صرفه جویی شده برای توسعه کشت بیش از اندازه مورد استفاده قرار گیرد، آبیاری تحت فشار تأثیر مثبتی برای منابع آب نخواهد داشت زیرا در روش آبیاری سنتی ۳۰ درصد آب به آبخوان باز میگردد ولی در روش تحت فشار این آب حذف میگردد.
واگذاری مدیریت آبخوان به مردم و نمایندگان آنها
وی افزود: استفاده از ظرفیت ذینفعان و مردم محلی در مدیریت آبخوانها بسیار تأثیرگذار است. معیشت مردم محلی وابسته به کشاورزی و کشاورزی وابسته به آب و آب وابسته به زنده ماندن آبخوان است و استفاده از این اصل میتواند در بسیاری از تصمیم گیری ها و برنامهریزی ها مورد توجه قرار گیرد. واگذاری مدیریت آبخوان به مردم و نمایندگان آنها با نظارت دستگاههای مرتبط از بسیاری از هزینههای اضافی میکاهد و پایش برداشت از چاهها را میسرتر میسازد.
ملایی با اشاره به اینکه در گذشته هم مدیریت آب توسط میراب، یعنی کسی که مردم او را قبول داشتن صورت میگرفت، گفت: باید این ساختار در قالب شورا و شرکتهای خدماتی ایجاد گردد و نسبت به توانمندسازی این تشکلهای مردمی اقدام نمود و وظایف مدیریت دشت را به خود آنها سپرد؛ البته این امر نیازمند اصلاح برخی قوانین و نظارت مستمر است. نمونه اجرا شده این امر در دشت گرمسار است؛ در دشت گرمسار یک عدد چاه غیر مجاز وجود ندارد زیرا مردم خود مراقب و محافظ منابع آبشان هستند. در کشور استرالیا برای مدیریت حوضه GAP اتحادیهای از مصرف کنندگان تشکیل شده است و دولت فقط نظارت میکند. امروز این آبخوان با وجود برداشت مستمر نه تنها افت نکرده بلکه فشار و میزان آرتزینش افزایش یافته است، وسعت این حوضه از تمام سرزمین ما بیشتر است.
به کارگیری ظرفیت آبهای نامتعارف
این کارشناس منابع آب اظهار داشت: استفاده از آبهای نامتعارف نیز میتواند بار بسیاری را از دوش آبخوانهای آبرفتی بردارد. تعریف منابع آب جدید و استفاده از ظرفیت آبهای نامتعارف بسیار راهگشاست. در واقع تنوع بخشی به منابع آب فرصت استفاده از ظرفیتهای آب در مواقع مورد نیاز را به وجود میآورد.آب ژرف، تصفیه پساب، باران زایی و تقطیر رطوبت مناطق شرجی ( air to water) ظرفیتهایی است که میتواند به کارگرفته شود و از فرونشست بکاهد.
آمایش سرزمین
ملایی در پایان تأکید کرد: یکی دیگر از راهکارهای مدیریت فرونشست آمایش سرزمین است. طبق مطالعهای که یک شرکت مهندسی در سال ۱۳۵۴ انجام داده است، به توسعه کرانههای جنوب و ایجاد بنادر و نواحی صنعتی بر کنارههای خلیج فارس و دریای عمان اولویتی اساسی داده شده است زیرا تأمین منابع اولیه و آب در این مناطق میسرتر است؛ حال آنکه در سالهای جاری به جای گسترش صنایع در مناطق پر آب، آنها در مناطق کم آب گسترش یافته اند و خود این امر موجب فشار بر منابع آب زیرزمینی و در نتیجه فرونشست شده است.
در پایان لازم به تأکید است به طور کلی با یک برنامهریزی کارشناسی، منسجم و مدیریت واحد تغذیه و تخلیه آبخوان و استفاده از ظرفیت مردم میتوان نسبت به مدیریت صحیح و احیا آبخوانهای در معرض تهدید فرونشست کشور اقدام نمود. نظام مدیریت آب کشور باید مورد بازبینی قرار گیرد و نواقص آن اصلاح گردد. برنامهریزی ها باید در سطوح بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت انجام پذیرد و از طولانی شدن روند اجرای برنامهها هراسی نداشت زیرا در صورت برنامه ریزی صحیح و اجرای آن توسط تمام دولتها، نتایج مثبت آن در آینده دیده خواهد شد.
نظر شما