به گزارش خبرگزاری مهر، آژانس عکس مستند «سو» که وقایع و اتفاقات قابل توجه در نقاط مختلف کشور را در حوزهها و زمینههای مختلف مورد توجه قرار میدهد، در گزارشی به فعالیت یکی از فعالان در نقطه صفر مرزی پرداخته که عاشق تئاتر است و در مسیر عشق خود به تئاتر افراد علاقهمند به این هنر را از مشاغل مختلف گردهم آورده و به تولید و اجرای تئاتر در شهر گرمی استان اردبیل میپردازد.
مطلب ذیل نوشته فاطمه حیدری و عکسها از پوریا ترابی است.
«مبدا هنر نه بازی است نه جادو نه تصعید نیازهای خفته، مبدا هنر، خود حقیقی آدمی است که هنر غیر از این مبدا از هر کجا بیاید عقیم است و بی اثر، به مثابه ابزاری میماند در دست طفلی خرد که تنها آن را به بازی میگیرد و از آن فقط به لحظهای سرگرم میشود.
هنر برآمده از حقیقت آدمی، تلفیقی است نغز و عجیب از عشق و ایثار که جان میبخشد و در وجود آدمها نفوذ میکند و خیالشان را از عمق وجود تا بیکران هستی به پرواز میگیرد و آن گاه در ناخودآگاهشان ماندگار میشود.
در این روزگار که معنایش رفته و هیاهویش مانده، هر آنکس که بتواند عشق و ایثار خفته در جانش را بیدار کند هنرمند است. حسن مهدیزاده اما یک قدم جلوتر رفته، هنرش را به کار گرفته است. او که روزها در قامت مهندس، در نقطه صفر مرزی، جاده میسازد، شبها بر تار و پود ترمه تئاتر، نقش میزند و در میانه این دو، مربی رزمی است و گاهی هم آواز گروه سرود را رهبری میکند؛ بی شک جامع اضداد است.
او مجنون وار گرد لیلی تئاتر شهر «گرمی» میگردد و هر بار نادیده گرفته میشود، نادیده که هیچ بایکوت میشود. گاهی تنها سالن شهر را هم از او دریغ میکنند. او می گوید: «اینها مهم نیست محل تمرین و اجرا میتواند هرجا باشد، آنچه برایم ارزشمند است آن است که توانستهام برای کسانی که تا به حال تجربه بازیگری نداشتهاند و حتی صحنه تئاتر را هم از نزدیک ندیدهاند، فرصتی بسازم.»
کشاورز، دستفروش، دانشجو، شاگرد مغازه، سرباز، دانش آموز، بازیگران تئاتر گروه هنری «ترمه» هستند، ترمهای که سال ۹۶ دوباره رونق گرفت تا پناهشان باشد شاید هم امید و آیندهشان.
سختیهای راه زیادند، جادهها زیادی صعب العبور شدهاند، اما حسن مهدیزاده جان سختتر از این حرف هاست که درجا بزند او حتی به قدر لحظهای نمیایستد و منتظر کسی نمیماند، او هنرمند است، مسیر را هموار میکند و پیش میرود.
نظر شما