۱۶ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۵۴

در یادداشتی تبیین شد؛

گریه بر مصیبت و ظلم، امری عقلانی است

گریه بر مصیبت و ظلم، امری عقلانی است

گریه و زاری در غم اهل بیت (ع) جلوه‌ای از مهر و محبت به آنان می‌باشد که خداوند همه مسلمانان را به آن امر کرده است. گریه یکی از نمونه‌های بارز تعظیم و تجلیل از شعائر و نمادهای الهی می‌باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، محمدامین غروی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به بیان زوایایی از عزاداری حضرت زهرا (س) پرداخته است که در ادامه با هم می‌خوانیم:

مظلومیت؛ یک سلاح قطعی

بازگویی ظلم‌های صورت گرفته، بهترین دستمایه برای متعاقد ساختن مردم به سوی حق و حقیقت می‌باشد؛ زیرا وجود ظلم گواه وجود حقی است که غصب شده و سخن از چنین ظلمی، بی‌درنگ بر احساسات مردم تأثیر گذاشته و آنها را نسبت به پذیرش حقیقت و ایستادگی بر آن، هدایت می‌کند.

مظلومیت امام حسین (ع) تأثیری عمیق بر طرفداران ادیان و مذاهب دیگر گذاشته و آنها را به روشن بینی و گزینش آئین شیعه سوق داده است. یکی از نویسندگان مسیحی می‌گوید: «اگر ما مسیحیان شخصیتی مانند امام حسین (علیه السلام) داشتیم، در هر کوی و برزنی برایش منبری برپا می‌کردیم و همگان را با نام حسین به سوی مسیحیت مجذوب می‌ساختیم .»[۱] این سخنان ناشی از تأثیر بی بدیل نمادهای احساسی و عاطفی در جریان‌های مظلوم، برای جذب قلوب مردم و ابراز همدردی آنها می‌باشد.

آثار اخلاقی گریه و اشک

گریه بر مصیبت و ظلم، امری عقلانی است که هیچ کسی در آن تفاوت دیدگاه ندارد و روح پاک و سلیم، آن را می‌پذیرد. اما اگر همین گریه به خاطر ظلم‌هایی باشد که بر دوستان و اولیای الهی وارد شده، بی‌شک فواید بسیاری خواهد داشت. گریه و زاری در غم اهل بیت (ع) جلوه‌ای از مهر و محبت به آنان می‌باشد که خداوند همه مسلمانان را به آن امر کرده است. گریه یکی از نمونه‌های بارز تعظیم و تجلیل از شعائر و نمادهای الهی می‌باشد.

گریه و برپایی جلساتی که سبب اشک ریختن بر مصیبت اهل بیت (ع) است، در واقع بیانگر مبارزه و جهاد با ظالمان و اعلام نکوهش و انزجار از جنایتشان و دوری از رفتار و باورهای آنان تا روز قیامت می‌باشد. در واقع چنین مراسم‌هایی یکی از شیوه‌های نهی از منکر محسوب می‌شود و بی‌شک تهدیدی است برای ظالمان معاصر که روش ظالمان دیروز را پی گرفتند. مبارزه و فتنه‌انگیزی ظالمان در طول تاریخ تا امروز، بهترین گواه بر تأثیر برپایی چنین اشک‌ها و عزاداری‌هایی می‌باشد.

حضرت زهرا (ع) با اینکه کوه صبر و بردباری است اما پس از جریان سقیفه و غصب خلافت امیرالمومنین (ع) برای پدر بزرگوار خویش اشک می‌ریخت و ناله می‌کرد که دلیل آن، نپذیرفتن این ظلم و ستم و همچنین اعتراض به این انحراف بزرگی بود که پس از رسول خدا (ص) برای مسلمانان رخ داد.

سنجش ناپذیر بودن مظلومیت حضرت زهرا (ع)

مصیبت و سختی که حضرت فاطمه (ع) از مردم کشید، در مقایسه با مورد مشابه آن - اگر چنین شباهتی یافت شود - غم و اندوه را دو برابر می‌کند؛ زیرا:

اولاً: به طور کلی، زن یک موجود لطیف است و به حمایت و مراقبت نیاز دارد و یکی از حکمت‌های واجب نبودن جهاد برای زنان همین است. در افکار عمومی، اگر ظلمی به زن شود، تأثیر او بر جان‌ها و ناراحتی از آن، بیشتر از وقتی است که همان ظلم به مرد شود. از این رو معمولاً مردان خود را برای قیام، انقلاب و مقابله با ظلم پیش قدم می‌کنند ولی زنان به این مسائل ورود نمی‌کنند. بر همین اساس ظلمی که بر حضرت زهرا (ع) وارد شد، دردناک‌تر و غم انگیزتر می‌باشد.

ثانیاً: عصمت حضرت زهرا (علیها السلام) و منزلت و جایگاه ایشان نزد خدا و پیامبر اکرم (ص) و همچنین به دلیل اینکه این بانوی قدیسه، نزدیک ترین فرد به رسول خدا و تنها دختری بود که از ایشان برای امت مسلمان بر جای مانده و خداوند متعال در قرآن کریم محبت ایشان را برای مسلمانان واجب فرموده: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی؛ [۲] بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم .»[۳] به طور طبیعی و عاقلانه می‌باید این نزدیک بودن و قرابت با خاتم الانبیا (ص) سبب بیشتر شدن محبت و احترام می‌شد نه روا داشتن ستم بر این بانو!

ثالثاً: سخت‌ترین ظلم‌ها به بانوی دو عالم وارد شد؛ حضرت زهرا (ع) که هجده سال سن دارد، در شرایطی است که مادر چند فرزند بوده و جنینی را درون خود پرورش می‌دهد؛ به تازگی پدر خویش را از دست داده و طعم بی مادری را از کودکی چشیده و دلتنگ اوست. بی‌شک چنین بانویی، به مهربانی و آرامش نیاز مبرمی دارد؛ اما با شدیدترین انواع جنایات، بی عدالتی، آزار و اذیت، پایمال ساختن حقوق و غصب آن‌ها و سپس ضرب و شتم طاقت‌فرسای منجر به سقط جنین؛ و در پایان پس از چند روز درد کشیدن در بستر بیماری، با شهادت مواجه می‌شود.

رابعاً: انسان هر چند در شکم مادر باشد، حق حیات و معاش دارد. مسلم است که قاتل جنین علاوه بر مجازات، باید برای این جنایت دیه پرداخت کند. اما در جریان سقط جنین حضرت زهرا (ع) صرفاً با پرداخت دیه، ماجرا ختم نمی‌شود و زشتی این جنایت همچنان تا قیامت باقی است؛ زیرا کشته شدن فرزند حضرت زهرا (ع)، نابودی یک نسل محسوب می‌شود چه آن که نسل خاتم الانبیا (ص) فقط از مسیر فرزندان امیرالمومنین و حضرت زهرا (ع) ادامه پیدا کرد که از نسل یکی از دو امام یعنی امام حسن و امام حسین (ع) می‌باشد. اما اگر آن جنین زنده می‌ماند، سرشاخه و پدر گروه بسیار بزرگی از فرزندان رسول خدا (ص) می‌شد که متأسفانه مسیر به دنیا آمدن او ظالمانه متوقف شد و یک سوم فرزندان رسول خدا از بین رفتند.

نتیجه گیری

حادثه ناگواری که در مورد حضرت صدیقه طاهره (ع) روی داد، یک فاجعه‌ای بزرگ است که انسان آزاده و دارای روح پاک نمی‌تواند به سادگی از آن عبور کند. اگر عده‌ای برای رهبران خود مظلومیت ساختگی ایجاد می‌کنند و برای آن غصه می‌خورند تا مردم را به عقاید باطل خویش جذب کنند، بی شک شیعیان باید با برپایی مراسم عزاداری در مورد مظلومیت پیشوایان معصومشان (ع) به ویژه حضرت زهرا (ع) سخن بگویند که به توضیح بسیاری از حقایق تاریخی ارتباط داشته و می‌تواند در برابر دروغ‌ها و تزویرهایی که قرن‌هاست مردم را فریب داده، پرده‌برداری کند.

پی نوشت
[۱]. انطوان بارا، الحسین فی الفکر المسیحی، ص: ۸۲.
[۲]. شوری/۲۳.
[۳]. حسکانی، شواهد التنزیل، ج ۲، ص: ۱۸۹.

کد خبر 5378335

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha