خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- مریم خرمائی: نخستین حضور تیم جدید ایران پای میز مذاکرات وین، جمعه گذشته به پایان رسید. نیمه نخست این دور که از ۸ آذر آغاز شد و به روایتی هفتمین حضور ایران و ۱+۴ پای میز مذاکرات وین بود، صرف خنثی کردن پروپاگاندای رسانههای غربی شد که با استناد به ادعاها «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه، طرف ایرانی را به «گرفتن ژست مذاکره و عدم جدیت» متهم میکردند.
نیمه دوم یا آن طور که «انریکه مورا» نماینده اتحادیه اروپا میگوید دور «۷.۵» مذاکره، صرف این شد که آیا هیئتهای دیگر مایلند ایدههای ایران را در متن اصلی که مبنای ادامه گفتگوها است؛ بگنجانند یا خیر.
نتیجه آنکه بعد از پایان دور هفتم، «علی باقری» مذاکره کننده ارشد ایران، اعلام کرد: به دو سند جدید مذاکراتی دست یافتیم که اینها دیگر سند پیش نویس مذاکرات ۲۰ ژوئن (شش دور قبل) نخواهند بود، بلکه دو سند جدید است که بر اساس مواضع ایران مبنای مذاکراتی خواهد بود که در آینده نزدیک در وین آغاز میشود.
در این میان، آنچه در ازسرگیری مذاکرات وین نباید نادیده گرفته شود؛ این است که دولت جدید ایران از همان ابتدا به صراحت مشخص کرد که «ما مذاکرات هستهای نداریم، چون موضوع هستهای در سال ۱۳۹۴ در قالب توافقی که بین ایران و ۱+۵ شکل گرفت، حل و فصل شد» و در ازسرگیری گفتگوهای وین، موضوع اصلی پیامدهای ناشی از خروج آمریکا از برجام و تحریمهای غیرقانونی این کشور است.
خبرنگار مهر در گفتگو با پروفسور «یوان ژانگ» (Yuan ZHANG)، به مسائل مختلفی ازجمله کارزار رسانههای غربی برای تحریف حقایق مذاکرات وین، مواضع چین، تاکید ایران روی برچیدن همه تحریمها و ارزیابی اراده سیاسی سایر طرفین برای به ثمر رسیدن مذاکرات، پرداخته است.
یوان ژانگ استاد مؤسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه مطالعات بین الملل شانگهای است. وی همچنین به عنوان مدیر پروژه مطالعات مذاهب خاورمیانه و محقق اندیشکده «دانشگاه ادیان و مرکز تحقیقاتی امنیت ملی چین» مشغول به کار است و به عنوان محقق با «مرکز مذهب و روابط بین الملل» در دانشگاه «فودان» شانگهای هم همکاری میکند.
*ازسرگیری مذاکرات وین را چگونه ارزیابی میکنید. آیا به نتیجه آن خوش بین هستید؟
ازسرگیری مذاکرات وین کلید حل مسئله هستهای ایران است. این مذاکرات فرصتی حیاتی برای بازگرداندن برجام به مسیر درست است. چین از اجماع حاصل شده میان ایران و سازمان بین المللی انرژی اتمی درباره نظارت بر تسهیلات هستهای ذیل برجام استقبال میکند.
مذاکرات وین هر سرانجامی که داشته باشد و هر تغییری که در وضعیت منطقهای و بین المللی حاصل شود؛ در رابطه راهبردی و دوستانه ایران-چین که مبتنی بر همکاری است؛ خللی وارد نمیشود.
اگر مذاکرات وین به سرانجام نرسد؛ آمریکا و متحدانش گزینههای جایگزین را ارائه خواهند داد حال آنکه آینده این به اصطلاح گزینههای جایگزین حتی غیرقابل پیش بینی تر (از حد انتظار) است.
*چین چه نقشی در پیشبرد روند مذاکره در این دور از گفتگوها ایفا میکند؟
چین به حصول راه حل سیاسی و دیپلماتیک درباره مسئله هستهای ایران تعهد کامل دارد. امسال پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان چین و ایران است و این دو کشور روابط همکاری راهبردی جامع با یکدیگر دارند. اگرچه چین هیچ علاقهای به صادر کردن مدل توسعه خود ندارد؛ از اینکه تجربیاتش در حوزههای حکومت داری، مدرن سازی و هموار کردن راه برای توسعه مستقل را با ایران به اشتراک بگذارد؛ استقبال میکند.
چین قاطعانه با همه اشکال یک جانبه گرایی و هژمون گرایی مخالف است و از اصل عدم مداخله در مسائل داخلی دیگر کشورها و حمایت از انصاف و عدالت بین المللی دفاع میکند. چین از سیگنالهای مثبت ایران (در این زمینه نیز) استقبال میکند.
پکن مطالبات منطقی ایران را مبنی بر لزوم برچیدن تحریمها درک و از این کشور در راستای تضمین منافع مشروعش حمایت میکند. در همین رابطه، چین از حصول توافقی که به نجات توافق هستهای ۲۰۱۵ منجر شود؛ استقبال میکند.
چین موضع عینی و بی طرفانه خود را حفظ کرده و همه طرفین را به تلاش برای ادامه روند مذاکره، یافتن راه حل های خلاقانه و ایجاد فضای مناسب برای گفتگو ترغیب میکند.
*ایران آشکارا موضعی جدی و سازنده در مذاکرات اتخاذ کرده است. برای مثال، برای شرکت در دور جدید گفتگوها، هیئتی با ترکیب کامل به وین اعزام کرد، پیشنهادات خود را در قالب دو پیش نویس ارائه داد و به توافقی جدید با آژانس بین المللی انرژی اتمی دست یافت. با این وجود، آمریکا و متحدان غربی واشنگتن همچنان ایران را به عدم جدیت کافی متهم میکنند. ارزیابی شما در این باره چیست؟
مطالبات ایران مبنی بر اینکه آمریکا باید همه تحریمها را بردارد، منطقی است و قدرتهای هژمونیک هم نباید به وسوسه توسل به زور برای محدود کردن مطالبات مشروع ایران و سایر کشورها تن دهند. با توجه به تعاملات مثبت دیپلماتیک با امارات و عربستان سعودی طی سالهای اخیر، اینکه ایران تلاشهای سازندهای در راستای پیشبرد صلح و ثبات منطقهای انجام میدهد؛ امری مسلم است.
در مقایسه با برقراری ارتباط مؤثر بین ایران و آمریکا، حل اختلافات میان سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز کار راحت تری به نظر میرسد.
*ایران روی برچیدن همه تحریمهای هستهای تاکید دارد. آیا آمریکا چنین کاری را انجام میدهد؟ در واقع، آیا هیچ اراده سیاسی را در آمریکا برای به نتیجه رسیدن مذاکرات وین میبینید؟
از میان همه خواستههای مشروع ایران، لزوم برچیده شدن همه تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا، در اولویت است. آمریکا به نوبه خود مدعی است که هدف این تحریمها، ممانعت از برنامه تسلیحات هستهای ایران است. در واقع، واشنگتن معیارهای دوگانهای را در قبال موضوع منع اشاعه هستهای اتخاذ کرده است. برای مثال، توافقی که ذیل آن آمریکا و انگلیس زیردریایی هستهای در اختیار استرالیا قرار میدهند (توافق آکوس)؛ به مراتب تهدید بزرگتری برای رژیم منع اشاعه هستهای است. در واقع برخورداری واشنگتن و متحدانش از معیارهای دوگانه است که بی حرمتی به نظام منع اشاعه هستهای تلقی میشود.
برخلاف الگوی خاورمیانهای ترامپ که متمرکز بر حمایت از اسرائیل و ضدیت با ایران بود، رکود اقتصادی فعلی که متأثر از فشار همه گیری کرونا است؛ به آمریکا مجال حفظ یک وضعیت منطقهای بیش از حد متشنج را نمیدهد. در دراز مدت، اتخاذ موضع تهاجمی و جنگ طلبانه در قبال ایران به نفع آمریکا نیست اما اینکه آمریکا را هم به مصالحه و واگذاری امتیازات قابل توجه وادار کنیم؛ امر مشکلی است. سیاست ترکیبی دولت بایدن در قبال خاورمیانه نیز نقشه راه واضح و قابل استنادی برای حل این مسئله ارائه نداده است.
*ایران به دفعات تأکید کرده که سنگ بنای این دور از مذاکرات، برچیدن تحریمها و بازگشت فعالیتهای تجاری و اقتصادی این کشور به مسیر عادی است. این مطالبه ایران را چطور ارزیابی میکنید.
مطالبه ایران برای برچیدن تحریمهای ظالمانه و نامشروع، درخواستی معقول و در راستای رفع نیازهای این کشور در عرصه رشد و توسعه است. این مطالبات به طور گستردهای از سوی جامعه بین الملل درک میشود. به ازای بازگشت ایران به تعهدات برجامی، آمریکا هم باید پاسخگوی تقاضای سازمان ملل مبنی بر حذف تحریمهای ضد ایرانی باشد.
*دولت بایدن میگوید قصدی مبنی بر تضمین اینکه آمریکا دوباره از برجام خارج نمیشود؛ ندارد. حتی بعضیها در واشنگتن تهدید میکنند که در آینده هر توافقی را که طی دوره بایدن حاصل شود؛ پاره میکنند. مواضع آمریکا و تاثیرش بر روند گفتگوها را چه طور ارزیابی میکنید؟ رقابتهای داخلی آمریکا چگونه شانس حصول یک معاهده هستهای خوب را از میان میبرد؟
وضعیت اقتصادی آمریکا و شرایط اقتصادی اتحادیه اروپا با خوش بینی فاصله زیادی دارد تا آنجا که جنگ رسانهای به مراتب از تقابل مستقیم مقرون به صرفه تر است. رسانههای وابسته به قدرتهای غربی درباره نجات توافق هستهای ۲۰۱۵ ابراز تردید میکنند تا در صورت هرگونه شکست احتمالی، فضای افکار عمومی را برای انداختن تقصیر به دوش طرف مقابل آماده کنند. در رابطه با مسئله تحریمها، دو موضوع سردرگم کننده وجود دارد. یکی از آنها آمیختن مسئله هستهای به مسئله مبارزه با تروریسم است. سردرگمی دوم از کم رنگ شدن مرز تفکیک عمل به تعهدات هستهای و رفع تحریمها ناشی میشود.
برخی از رسانههای غربی روایتهای خود را از روند مذاکره روی مطالبه گری ایران متمرکز میکنند تا در صورت شکست احتمالی مذاکره، فضا را برای تفاسیر بعدی مهیا کنند. در واقع، این فشارهای داخلی بر بایدن است که آمریکا را به تسریع روند مذاکرات وا میدارد تا به این ترتیب، وعده انتخاباتی خود را عملی کند.
*تحت چنین شرایط شکنندهای که تهدیدی برای حصول هرگونه توافق احتمالی است؛ اروپا چه نقشی میتواند ایفا کند؟ آیا اروپا به قدر کفایت از استقلال عمل برای ایفای نقشی سازنده در راستای حصول هرگونه توافق احتمالی برخوردار است؟ یا همان رویه منفعلانه ای را در پیش میگیرد که بعد از خروج ترامپ از برجام اتخاذ کرد؟
سه کشور اروپایی دخیل در مذاکرات وین از موضع نسبتاً واحدی در قبال مسئله هستهای ایران برخوردارند. در روند مذاکره، کشورهای اروپایی به منزله پل ارتباطی میان ایران و آمریکا هستند. اما تعیین سرنوشت مذاکره تا حد زیادی به آمریکا هم بستگی دارد. کشورهای اروپایی به دولت جدید آمریکا بیش از دولت ترامپ اعتماد دارند که معنای آن محکمتر شدن اتحاد اروپا-آمریکا در مقایسه با گذشته است و بعید است که کشورهای اروپایی موضع مستقلی برخلاف میل واشنگتن داشته باشند.
نظر شما