مادر دو نوجوان در اين باره مي گويد : به نظر من تربيت يعني آنچه كه فرزند از پدر و مادر مي بيند ، نه آنچه كه مي شنود ، با گفتن و گوشزد كردن نمي توان يك رفتار مناسب و صحيص را در فرزندان به وجود آورد.
70 درصد تربيت به خانواده بر مي گردد
مليحه خلخالي با تاكيد بر اينكه 70 درصد تربيت فرزندان در خانواده صورت مي پذيرد ، مي افزايد : هرچند جامعه نيز در تربيت فرزندان بي تاثير نيست اما اين خانواده است كه نقش اصلي تربيت كننده فرزندان را برعهدا دارد ، چرا كه رشد شخصيتي كودك در 7 سال اوليه زندگي است و در اين مدت كودك اجتماع را هنوز به درستي درك نكرده است و به طور كامل در اختيار والدين است.
پدري نيز مي گويد : تربيت به نظر من يعني آرزوي ساختن انسان ايده آل و خوبي كه بتواند كمبودهاي جامعه خود را تامين كند.
سيد نعمت الله آرامي با تاكيد بر اينكه بيش از 90 درصد تربيت فرزندان در خانواده صورت مي پذيرد ، مي افزايد : خانواده خاستگاه تربيت است و فرزندان قبل از تجربه نهادهاي ديگر آموخته هاي خود را از خانواده مي گيرند.
با حرف زدن نمي توان فرزند خوبي تربيت كرد
وي با اشاره به اينكه در تربيت فرزندان بايد دقت بسياري داشت ، مي گويد : تربيت چيزي نيست كه بتوان به راحتي آن را به فرزندان منتقل كرد ، تربيت به خاطر سپردني نيست بلكه به باور سپردني است ، بسياري از والدين دوست دارند كه فرزندانشان به آنها احترام بگذارند ، محبت داشته باشند و صادق باشند ، اما اين در حالي است كه خودشان صادق نيستند و محبت ندارند.
آرامي مي افزايد : براي اينكه به فرزندي بياموزيم كه صادق باشد ، اول بايد صداقت را به او ياد بدهيم ، و اين جزء مواردي است كه والدين كمتر به آن توجه مي كنند ، وقتي به فرزندي مي گوييم صداقت خوب است ، اما خودمان در رفتار و گفتارمان صداقت به خرج نمي دهيم ، در جامعه نيز فرزندمان صداقت را نمي بيند ، چطو مي توان از او توقع صادق بودن داشت؟
يك پدرنيز به خبرنگار خبرگزاري مهر مي گويد : روزي كه براي اولين بار سلام گفتن و احترام گذاشتن را به فرزندم آموختم دلم مي خواست جزء اولين و هميشگي ترين افرادي باشم كه به من احترام مي گذارد ولي حالا پس از چند سال انگار هر چه كه به او آموخته بودم را فراموش كرده است.
حامد - پ مي افزايد : به نظر من تربيت يعني ياد دادن هر آنچه كه در ارتباطات اجتماعي مي تواند براي فرزند مفيد باشد ، اما دست والدين براي تربيت فرزندانشان باز نيست.
اين پدر كه يكي از فرزندانش در بازپروري است ، ادامه مي دهد : من فكر مي كنم تمام آنچه كه بايد را به فرزندم آموختم ، ولي هنوز نمي دانم كجاي كار تربيتم نقص داشت.
وي مي افزايد : پسرم را از دوران نوجواني به محض ورود به دوره راهنمايي از دست دادم ، به نظر من نقش دوستان در تربيت فرزندان پررنگ تر از والدين است .
خانواده نقش محدودي در تربيت دارد
پدر كودك 5 ساله اي كه استاد دانشگاه پيام نور است نيز معتقد است كه خانواده نقش بسيار محدودي در تربيت فرزندان دارد و مي گويد : كودك فقط مدت زمان محدودي در خانه و در كنار والدين خود است ، كه البته در همان مدت زمان محدود نيز از منابعي همچون رسانه هاي جمعي ، اقوام و آشنايان و محيط اطراف خود الگو برداري مي كند.
فرزين اشرفي مي افزايد : به نظر من تربيت آموزش چگونه زندگي كردن است ، تربيت يعني اينكه به فرزندمان بياموزيم چگونه با ديگران ارتباط برقرار كند ، چگونه از حق خود دفاع كند و چگونه در حق ديگران جفا نكند.
وي با تاكيد بر اينكه تربيت صحيح آموزش زيستن با وجدان اخلاقي است ، مي گويد : اگر والدين بتوانند وجدان فرزندانشان را در تمام شرايط بيدار نگه دارند ، به نظر من در آن صورت مي توانند ادعا كنند كه فرزندانشان را خوب تربيت كرده اند.
اشرفي با اشاره به اينكه هر چه به فرزند بياموزيم ، ياد مي گيرد ، مي افزايد : آموزش به معناي ارايه صحيح اطلاعات است و ارايه صحيح اطلاعات به معني گفتن و عمل نكردن نيست ، وقتي گفته ها به عمل مي نشيند كه كسي كه مي گويد ، خود نيز عامل به گفته هاي خود باشد.
وي با تاكيد بر اينكه ارزش هاي اجتماعي ، در نسل جوان ضد ارزش شده اند ، مي گويد : ارزش ها به دليل تضادهايي كه بين گفته ها و اعمال برزگترهاست بين جوانان رنگ باخته است.
اشرفي مي افزايد : نه تنها خانواده ها به دليل فرزند سالاري و مشكلات مالي نمي توانند به تربيت فرزندان برسند ، در نظام آموزشي كشور نيز در اين زمينه اقدام جدي صورت نپذيرفته است و فرزندان با توجه به ديده ها و شنيده هاي خود نتيجه گيري مي كنند.
وي ادامه مي دهد : مسايل و مشكلات مالي به حدي رسيده است كه اكثر وقت پدر و حتي مادر خانواده در خارج از خانه و به دور از فرزندان مي گذرد ، والديني كه بيشتر به براي مسايل مالي فرزندان خود ارزش قايلند ، فكر مي كنند تربيت يعني رفاه مالي ، آنچه كه شايد خود نداشتند.
اشرفي مي افزايد : دسته ديگري از والدين نيز مي خواهند آرزوهاي برباد رفته خود را در وجود فرزندانشان ببينند ، و تربيت را در اين مي دانند كه از وي پزشك يا مهندسي بسازند كه براي جامعه مفيد باشد ، و اين درحالي است كه متخصصان بي ادب در هيچ جاي جامعه انساني جايگاهي ندارند.
ارزش ها از بين رفته اند
پدر سالخورده اي با تاكيد بر اينكه ارزش ها از بين رفته اند به خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر مي گويد : در سال هاي قديم اين همه برو بيا براي تربيت بچه ها نبود ، پدر و مادرها سواد چنداني نداشتند ، ولي بچه هايي كه تربيت مي كردند خوب و بد جامعه را تشخيص مي دادند.
حسين رحمتي مي افزايد : بچه هاي حالا هرچند كه نسبت به تربيتشان توجه خاصي مي شود نسبت به ارزش ها بي تفاوت شده اند و احترام گذاشتن را فقط خودشيريني مي بينند ، روزگاري ما به خودمان اجازه توهين نمي داديم ولي حالا بچه ها به هر كسي و هر جايي به خود اجازه توهين به ديگران را مي دهند.
وي ادامه مي دهد : بچه ها بي هويت شده اند و اين به نظر من بزرگترين لطمه و صدمه اي است كه به نسل جوان كشور وارد شده است ، پدر و مادرهاي قديمي براي بچه دار شدن برنامه ريزي نمي كردند ولي خوب مي دانستند كه فرزندانشان را چگونه تربيت كنند ولي حالا پدر و مادرها دنيايي برنامه ريزي مي كنند و هر كدامشان هم كلي مدارك و تحصيلات دارند اما بچه هايشان را بي ادب بار مي آورند.
حال شما چه مي گوييد ؟ به نظر شما تربيت چه معنايي دارد يعني اگر شخصي از شما بپرسد هنگامي كه در صدد تربيت فرزند خود هستيد واقعا چه كار داريد مي كنيد چه جوابي خواهيد داد ؟ آيا مربيان و روانشناسان نيز همين را مي گويند ؟ آيا معني تربيت در دنياي جديد تغيير كرده است و والدين بايد پيش از به دنيا آمدن فرزندشان با نيازها و ضرورتهاي رشد او آشنا باشند ؟ براي رسيدن به اين پاسخها گزارش بعدي ما را مطالعه كنيد .
نظر شما