آرش واحدی کارگردان نمایش «آخرین قطره از نیمه پر لیوان» که از ۲۰ دی ماه در تماشاخانه انتظامی به صحنه رفته است درباره ایده شکلگیری این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: در ابتدا قرار بود نمایش به صورت یک تک گویی درباره تنهایی انسان روی صحنه برود اما بعد از مدتی تصمیم گرفتم نمایش را از حالت تک گویی درآورده و با فرمتی جدید اجرا کنم. از اواخر مهر ماه تمرینات ما از هفتهای یک جلسه شروع شد و به تدریج با نزدیک تر شدن به تاریخ اجرا تمرینات بیشتر شد. ابتدا میخواستیم کار را آبان ماه اجرا ببریم ولی با وجود وضعیت حاکم بر تئاتر و شروع کار سالنها ترجیح دادیم صبر کنیم و از دی ماه اجرای خود را شروع کنیم.
وی درباره شیوه اجرایی و فضاسازی فوتوریستی اثر عنوان کرد: شیوه اجرایی اثر تلفیقی است از مونولوگ و دیالوگ گویی. به این ترتیب که شخصیتها به سادگی دیوار چهارم را شکسته و وارد دنیای مخاطب میشوند و گاهی سعی میکنند تا مخاطب را با خود همراه کرده و آنها را با اتفاقات درون صحنه همراه کنند. بر «آخرین قطره از نیمه پر لیوان» فضای فوتوریستی حاکم است. این نمایش از لحاظ فرم در زمان حال میماند، به این معنی که سعی نمیکند آیندهای تکنولوژی محور یا یوتوپیا و دیستوپیای خاصی را در فرم نشان دهد بلکه بیشتر درک انسان ۳۰۰ سال بعد از مفاهیم امروز است که به چالش کشیده میشود.
واحدی درباره انتخاب ۲ بازیگر نمایش توضیح داد: محمد معتضدی را در نمایش «خاطرات هنرپیشه» دیده بودم. منتظر موقعیتی بودم تا با او کار کنم البته ناگفته نماند که او پیش از «خندوانه» هم تئاتر کار میکرد و زمانی که برای اولین بار برداشتش از نقش را شنیدم، مطمئن شدم که موقعیت مناسب برای همکاری با او را پیدا کردهام. همکاری با سمن قناد به من پیشنهاد شد. او به شکل مشخص یک بازیگر تئاتری تمام عیار است و هم مانند آقای معتضدی در همان جلسه معارفه با بیان برداشتش از متن خیالم را برای پیدا کردن بازیگر زن نمایش راحت کرد. در مورد اجرای همزمان سمن قناد در این نمایش و «تملیخا» نیز فکر میکنم اتفاق عجیبی نیفتاده و هر ۲ بازیگری که امروز بر صحنه نمایش «آخرین قطره از نیمه پر لیوان» ایستادهاند در آینده از آنها بازخوردها و تعاریف بیشتری خواهیم شنید. چون هر ۲ تمام وجودشان را برای نقشی که ایفا میکنند، میگذارند و واجد تواناییهای فراوانی هستند.
این کارگردان تئاتر درباره داستان و تم کلی نمایش بیان کرد: داستان نمایش در مورد شخصی ست که برای رهایی از تنهایی انسان مدرن شروع به سفر کردن میکند. او ماجراهای این سفرها را بازگو میکند و نقطه نظرهای او در مورد ویژگیهای انسانهایی که به سرزمینهایشان سفر کرده داستان را شکل میدهد. یکی از ویژگیهای نمایش این است که ما گویی در سر یک نفر هستیم ولی ۲ قطب مختلف شخصیتی را میبینیم. خوش بین و بدبین. آنیما و آنیموس. کج خلق و خوش خلق … حالا حساب کنید هر یک از این قطبها چگونه با یک اتفاق برخورد میکنند. در هر داستانکی که بازگو میشود زور کدام بیشتر است و بر جریان غالب میشود.
واحدی در پایان درباره پیش بینی که از بازخورد و استقبال مخاطبان نمایش دارد، گفت: باید خوش بین بود. انسان به امید و آرزو زنده است. استقبال مخاطبان از نمایشهای روی صحنه من را خوش بین کرده است. برای مدت قابل ملاحظهای سالنها تعطیل بود و با بازگشایی دوباره تماشاخانهها بیشتر از اتفاقهای بد، ترجیح میدهم اتفاقهای خوب و آثار پرمخاطب را ببینم. حس میکنم این جدایی گرچه هم به سالنها و هم به گروههای تئاتری ضربه زده ولی دلیلی موجه آورده است که امروز قدر چیزی را که داریم، بیشتر بدانیم.
«آخرین قطره از نیمه پر لیوان» به نویسندگی و کارگردانی آرش واحدی و تهیهکنندگی هدیه محقق از ۲۰ دی ساعت ۲۰ در تماشاخانه انتظامی خانه هنرمندان ایران روی صحنه رفته است.
در خلاصه نمایش از زبان نویسنده این طور آمده است: «هر زمان حرف از آینده دور به زبان میآید تمام افکار به سوی پیشرفت هدایت میشود. ولی شاید در دنیای فتوریستی که تصور میکنیم معنی واژههای ساده امروز با گذر زمان و اتفاقات پیش رو تغییر کند. با این پیشفرض شاید تراژدیهای امروز، طنزهای ساکنین ٣٠٠ سال بعد باشند و شاید برعکس! هر چه هست زمین، وطن و روابط انسانی در آن زمان شکل دیگری به خود میگیرند.»
محمد معتضدی و سمن قناد بازیگران این اثر نمایشی هستند.
نظر شما