به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و چهارمین قسمت از فصل شانزدهم برنامه زاویه شب گذشته، چهارشنبه بیست و نهم دی ماه، با موضوع واکاشفی نسبت میان حوزه های علمیه وساختار حاکمیت از شبکه چهار سیما پخش شد.
میهمانان این برنامه آیت الله کاظم قاضی زاده عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و استاد درس خارج فقه و حجت الاسلام علیرضا پیروزمند جز هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم بودند.
در ابتدای برنامه آیت الله کاظم قاضی زاده گفت: بحثی که به آن میپردازیم رابطه حوزه و حاکمیت است و رابطه مطلوبی که می توانیم در شرایط فعلی بین این دو تصویر کنیم. قبل از پیروزی انقلاب حوزه رابطه خاصی با حاکمیت نداشت و بخاطر رویکردی که حاکمیت به مسئله دین و مسئله اجتماع داشت قاعدتاً حوزه های علمیه در برابر سیاست های نا ثواب حاکمیت قرار می گرفتند و چون سیاست های ناثواب برجستگی بیشتری به امور عادی داشت که معمولاً حوزه ها را جز منتقدان و مبترزان حاکمیت به شمار می آوردند. پس از آنکه انقلاب اسلامی به نتیجه رسید و روحانیت عملاً سردمدار انقلاب اسلامی بود حضرت امام خمینی (ره) به عنوان رهبر انقلاب و هادی انقلاب مسیر را به عهده گرفتند. ایشان قبل از اینکه رهبر باشند مرجع عامی از مراجع تقلید شیعه بودند، به طور طبیعی معلوم بود که این رابطه باید عوض شود و همین طور هم شد.
او ادامه داد: در اوایل پیروزی انقلاب و دهه اول یک نوع ارتباط خیلی تنگاتنگ و تایید آمیز نسبت به حاکمیت وجود داشت و شاید عده زیادی از روحانیون نسبت به مسائلی که در جامعه میگذشت این روحیه همراهی و تایید را داشتند و کم کم شاید بر اساس رفتار هایی که در مجموعه حاکمیت ایجاد می شد این نوع نگاه تایید مطلق و تایید بدون نقد از حوزه های علمیه جدا شد و حوزه بالاخره به یک نگاه میانی نسبت به حاکمیت قرار گرفت. به لحاظ تاریخی البته می شود دوره های مختلفی را مورد توجه قرار داد وحتی جریان های مختلف حوزه را در این جهت مورد بحث و بررسی قرار داد، اما بالاخره آن چیزی که در حال حاضر مطرح هست با توجه به تجربه چهل و چند ساله جمهوری اسلامی و اینکه حاکمیت جمهوری اسلامی در راس و در بخشی از نهاد های موثر در اختیار روحانیون شاخص و بالا مقامی قرار گرفته است باید ببینیم نگاه مجموعه حوزه به حاکمیت چگونه باید باشد و چگونه می شود حوزه را در برابر تصویر مطلوبی از آن ارائه داد. من این طور فکر می کنم که حوزه ما مقابل حاکمیت، نه، حوزه ما تابع و توجیه گر حاکمیت، نه، بلکه حوزه ما مستقل و ناصح حاکمیت و روی این کلید واژه استقلال در حوزه علمیه قم و حوزه های علمیه باید تاکید جدی داشت.
آیت الله قاضی زاده افزود: البته بد نیست قبل از اینکه درباره این موضع میانه که نه تقابل و نه توجیه بلکه نصیحت برای اینکه این مورد را توضیح دهم به این نکته اشاره کنم که حضرت امام در دوران خودشان سعی داشتند که حاکمیت و سیاست گذاری های حوزه را از سیاست گذاری های حاکمیت جدا کنند. مثلاً ایشان وقتی خواستند اعضای شورای عالی حوزه را معرفی کنند جامعه مدرسین و یا برخی از مطلبین حوزه خدمت ایشان آمدند، ایشان فهمیدند آیت الله عظمی صافی گلپایگانی و مراجع دیگر در قم هستند، اینها را از آنها سوال کنید و سعی می کردند با اینکه خودشان مرجعیت عام تری نسبت به همه شاید مراجعین یا لااقل به مراجعین حاضر در ایران داشتند، اما از نفوذ و نگاه خودشان در حوزه علمیه قم استفاده نکنند و به این جهت یک نوع استقلال را به این صورت در نظر می گرفتند. حتی من این را به یاد دارم وقتی که سازمان های حوزوی شروع به کار کردند و شورای عالی حوزه ظاهراً یک اساسنامه ای را تایید کرد و خدمت امام فرستاد که امام این را مورد توجه قرار دهند و نوشته بود از وظایفی که حاکمیت یا شورای عالی دارد این است که برای طلاب خانه تهیه کند، این جز اساسنامه بود. امام روی این بند خط کشیدند و گفتند مثل قبل طلاب حوزه خودشان از همان طریق هایی که حمایت می شوند یا از خانواده شان یا خودشان، خانه تهیه کنند و شما نباید یک بار مالی بر روی دوش حاکمیت و یا شورای عالی حوزه بگذارید. با توجه به این نکته به نظر می رسد مسیر مفقودی که هم اکنون باید روی آن تایید کرد، حوزه ها باید خارج از حاکمیت و مستقل ولی ناظر بر حاکمیت باشند که بتوانند نقش اصلی خودشان را ایفا کنند.
وی گفت: به نظر می رسد استقلال حوزه یعنی نظارت دقیق، نصیحت خالصانه، نقد منصفانه و احتراز موثر به ناراستی ها، استقلال حوزه یعنی عدم دخالت حکومت ها در آن چیزی که وظایف اصلی و اختصاصی حوزه است مثل معرفی مراجع تقلید، اداره مدارس حوزه های علمیه. استقلال حوزه یعنی اینکه حوزه کارهای مثبت و مطلوب را از متولیان امور ببینه تشویق و ترغیب کند اما هرگز راه تملق و چاپلوسی را در پیش نگیرد و توجیه گر هیچیک از کاستی ها و زشتی ها نباشد. در طول تاریخ مراجع معظم تقلید حوزویان برجسته همواره پناهگاه مردم بودند، مردم از ظلم حاکمان در دوران ستم شاهی به مراجع پناه و خانه راجع در روز های خاصی محل تظلم خواهی مردم بود. این خصوصیت باید به طور کلی در برابر هر ناراستی در صورتی که البته وجود داشته باشد در میان مراجع تقلید و باید مراجع تقلید در همه موارد رنج و درد مردم را مورد توجه قرار بدهند و با آنها به صورت آشکار و پنهان برخورد کنند. حوزه مستقل یعنی حوزه ای که بتواند با هر گونه فقر و فساد و دروغ و دو رویی و ظلم و اختلاس و ارتشاع و هر ناراستی از هر مسئولی مقابله کند و آزادانه و بدون لکنت زبان حرف خودش را بیان کند. لذا اینکه گاهی اوقات بعضی ها حوزه ای را می پسندند حالا با هر نامی، حوزه ای که دربست موید سیاست های حاکمیت چه در کل و چه در جز باشد، چنین چیزی مطلوب نیست و اینکه متاسفانه گاهی اوقات کسانی که بر استقلال حوزه تاکید می کنند و آنها را با عنوان هایی مثل سکولار مورد خطاب قرار دهیم این هم به نظر من حرف ناثوابی است. برعکس مراجع معظم حوزویان برجسته اینها کسانی هستند که در مسائل اهم اجتماعی رنج های مردم را می بینند و برخورد می کنند و این برخوردها، برخوردهای جدی و خوبی است.
آیت الله قاضی زاده د اضافه کرد: من به طور خلاصه عرض کنم از این دیدگاه های جدیدی که چند ماهه از سوی مراجع بزرگ مثل آیت الله عظمی صافی و آیت الله عظمی شبیری ابراز شده که باید جامعه استقبال کند. یعنی وقتی یک مرجع تقلید شرایط اجتماع را می بیند و به رئیس مجلس یا به رئیس جمهور توصیه می کند شما برای اینکه رنج مردم را کاهش دهید باید تلاش کنید و به طور صریح پیشنهاد می دهد و می گوید شما باید با تمام دنیا ارتباط داشته باشید و با کشورهای موثر دنیا ارتباط داشته باشید. کجای این مسئله نامش سکولاریسم است؟ این عین توجه به مسائل اجتماعی است و ما باید افتخار کنیم که به حمدالله قاطبه حوزویان به این مسئله توجه دارند و مسئله استقلال همراه با نقد مشفقانه را مورد توجه قرار می دهند و این طور نیست که حوزه علمیه قم یا حوزه های علمیه ما در سراسر کشور از مسائل اجتماعی دور باشند و وظیفه دارند همان طور که در بیانات رهبری هم آمده حوزه نسبت به مسائل جامعه حساس است و باید باشد و خودش را در جامعه بعد از انقلاب تعریف کند و باید در حاکمیت جا داشته باشد اما در نه ذیل حاکمیت، بلکه در کنار حاکمیت حوزه هست که رهبران جمهوری اسلامی را تربیت کرده و می کند و ما نباید اشتباه کنیم که حوزه و مراجع را با تعبیری که شما کردید و بعضی ها می گویند اینها را در ذیل حاکمیت قرار دهیم. اتفاقاً آن چیزی که مهمه این است که حوزه جایگاه خودش را داشته باشد و مراجع هم همین طور و از قضا اگر دورتر باشند بهتر است.
وی در پایان اشاره کرد: در آخر بد نیست اشاره بکنم به روشی که حضرت آیت الله عظمی سیستانی در نجف داشتند. ایشان بعد از اینکه مردم بر صدام پیروز شدند و بالاخره حکومت در دست آنها افتاد در اوایل کار به همه روحانیون و وکلای شان توصیه می کردند که هم خودتان و هم مردم در انتخابات شرکت کنید حتی در مجلس قانون گذاری سهیم باشد و شرکت کنید و تا مدتی این طور بود مقداری که گذشته آیت الله سیستانی به صراحت نمایندگان خودشون را از حضور در دولت بازداشتند و گفتند دولتی ها فرزندان من هستند وزاء و وکلا فرزندان من هستند اما اگر کسی می خواهد وزیر شود و یا کاره ای شود او باید وکالت من را باید پس بدهد چرا؟ چون ایشان و نمایندگان شان می خواستند در جایگاه ناصح و ناظر باشند که بتوانند نظر و رای خودشان را بگویند که این شیوه مطلوبی بود.
نظر شما