به گزارش خبرگزاری مهر، دراولین شب از بیستمین هفته از برنامه چراغ مطالعه ابتدا مروری براخبار حوزه کتاب شد که در ادامه به آنها اشاره میشود؛
تصویر مایا آنجلو نویسنده، شاعر، خاطرهنویس، و فعال حقوق بشر اهل آمریکا روی سکه ۲۵ سنتی ضرب شد؛ این اولین بار است که در آمریکا تصویر زنی سیاهپوست روی یک رسمی قرار میگیرد. مایا انجلو سال ۲۰۱۴ درگذشت.
کتاب «شما را با تمام شور و شوق انقلابی م در آغوش میگیرم» شامل نامه های چگوارا در سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۶۷ منتشر شد. این کتاب بیست سال پایانی زندگی او را دربر میگیرد و شامل نامه هایی که در طول انقلاب کوبا ارسال شده است.
انتشارات شکسپیر وشرکا تصمیم دارد برای جشن صدسالگی انتشار رمان اولیس جیمز جویس، نسخه صوتی این کتاب را با همراهی بیش از صدنفر چهره های ادبی جهان منتشر کند. این انتشارات اعلام کرده که نسخه صوتی این رمان رایگان خواهد بود و از دوم فوریه به صورت قسمتی منتشر خواهد شد.
بیش از ۵۰ نفر از برندگان جایزه نوبل به همراه برخی اندیشمندان کمپینی راه انداختند و از دولت خواستند که هرسال دو درصد از بودجه نظامی شان را در صندوقی در سازمان ملل ذخیره کنند تا صرف جلوگیری از همه گیری، تغییرات اقلیمی و فقر شود. کارلو روولی، فیزیکدان ایتالیایی و استاد فیزیک دانشگاه اکسمارسی یکی از اصلیترین شخصیت های این کمپین است.
در آیتم «چی را چطور بخوانیم؟»، حسن زندیه در مورد تاریخ پهلوی و اینکه چطور باید آثار مرتبط با این حوزه را خواند سخن گفت.
وی در ابتدا با اشاره به اهمیت دوران پهلوی گفت: نثر در دوره پهلوی نثر رسایی است و همگان می توانند از منابع این دوره بهره ببرند. دوره پهلوی یک دوره مهمی در تاریخ ایران است چون در بین دوبازه زمانی و دو اتفاق خیلی مهم قرار گرفته است؛ انقلاب مشروطه و انقلاب ۱۳۵۷.
زندیه افزود: منابع تاریخی به دو دسته تقسیم میشوند؛ منابع دسته اول و دسته دوم. «اریخ مختصر احزاب سیاسی» ایران نوشته ملک الشعرای بهار و «تاریخ بیست ساله ایران» نوشته حسین مکی است جزو منابع دسته اول و بسیار حائز هستند چون نویسندگان این آثار خود از کنشگران و فعالان سیاسی بودهاند. «ایران بین دو انقلاب» یرواند آبراهامیان از دیگر آثار خواندنی تاریخ است که به فارسی هم ترجمه شده است. کتاب «ایران برآمدن رضاخان: برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها» اثر سیروس غنی و حسن کامشاد هم کتاب مهمی است چون به آرشیوهای انگلیسی مهمی دسترسی داشته است.
زندیه در ادامه به معرفی آثار تالیفی ایران پرداخت و گفت: کتاب «مشروطه و جمهوری» نوشته علیرضا ملائی توانی، کتاب «بسترهای تاسیس سلطنت پهلوی (تاریخ سیاسی ایران معاصر)» نوشته حسین آبادیان و تحول نظام قضایی ایران در دوره پهلوی اول نوشته خود بنده (حسن زندیه) ازجمله آثار تالیفی و خواندنی برای درک و فهم دوران پهلوی هستند.
اما در بخش «فارسی وار» سید حسن شهرستانی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر با سجاد نجفی مجری برنامه درباره «مفهوم مبارزه در زبان فارسی» گفتگو کرد.
نجفی در ابتدا از شهرستانی خواست تا کمی درباره تاریخچه ادبیات مبارزه توضیح دهد.
وی گفت: پیش از هرچیز باید بگویم که من بین ادبیات انقلاب و ادبیات انقلابی تفاوت قائل هستم؛ ادبیات انقلاب یعنی از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به بعد که زمانش مخص است اما ادبیات انقلابی به گذشته های دورمثل دورههای اساطیری، فارسی دری برمیگردد مبارزه انواع مختلفی دارد همانطور که جهاد هم انواع مختلفی دارد. در ادبیات فارسی ما دوره ای به نام حبسیه داریم به این معنا که یکسری شاعران در زندان شعر میسرودند و احتمالا شاعران را به خاطر مبارزه ها به زندان میبردند و عمدتا هم مبارزه برای ظلم و عدل بوده است. مثلا سفرنامه ناصرخسرو نوعی فرارنامه از دستگاه حکومتی است. نکته جالب اینکه، مبارزه در متون عاطفی و رمانتیک هم وجود دارد. مثلا در خسرو وشیرین و لیلی و مجنون داستان عاشقانه میخوانید اما نظامی لابلای صحنه های عاشقانه حرفهای خود را هم میزده است.
این استاد دانشگاه افزود: شاعران قدیمی مثل حافظ و سعدی هرکدام به شیوه خودشان در لفافه حرفشان را میزدند و در بیشتر اوقات هم با طنز حرفشان را میزدند. در زمان مشروطه میگفتند شعر سیاسی نداریم و وقتی شعر سیاسی شود، شعار میشود در حالیکه من این را قبول نداشتم. یکی از لایل افول شعر در این دوره حاکم شدن روزمره در زندگی مردم بود اما ما شاعرانی مثل عشقی و بهار داریم که حرفهای سیاسی میزدند.
شهرستانی ادامه داد: از دوران ۲۸ مرداد به بعد ما شاعران سیاسی داریم که از واژه «شب» زیاد استفاده میشده و استعاره از ناامیدی و سختی است. یکی از بزرگان معاصر که در انقلاب هم خیلی موثر بود در دوران قبل انقلاب شعر روزی گذشت پادشاهی از گذرگاهی پروین اعتصامی را روی منبر خوانده بود و بعد توسط ساواک دستگیر شده و شلاق خورده بود. پروین یک شخصیت اجتماعی است که هم صلابت ناصرخسرو را دارد و هم حکمت مولانا را استفاده کرده است.
وی در پایان توضیح داد: بعد از مشروطه افرادی مثل ادیب الممالک فراهانی، عشقی، فرخی یزدی شعرهای سیاسی خوبی گفتند. شاعر جزو اقشار حساس جامعه است و اگر احساس و تخیل نیرومند نداشته باشد که شاعر نیست. ترکیب هنر، دانش ، حساسیت های اجتماعی و پشتوانه علمی یک شاعر فرهیخته را پدید می آورد. شاعران فرهیخته زیربار ظلم نمیروند و عزت نفس دارند و به خرد خودشان افتخار میکنند این مسیر مستمرا گاهی ادامه داشته است منتها گاهی خیلی ضعیف بوده و گاهی خیلی قوی.
در آیتم «تجربه خواندن» رضا محمدی تجربۀ خواندن کتاب «ریشههای الهیاتی مدرنیته»، نوشتۀ مایکل آلن گیلسپی را با بینندگان برنامه به اشتراک گذاشت.
وی گفت: خواندن این کتاب تاثیری که روی من گذاشت این بود که نگاهم به پدیدهها تغییر کند. تاثیر کتاب این بود که متوجه شدم مدرنیته به عنوان جهانی که در درون آن قرار دارم نسبتی با من دارد و من نیز با آن. من در طول خواندن این اثر متوجه شدم که وجود من با هویت این جهان نسبت دارد و من در وسط عرصه ای هستم که درگیر آن شدم. وسط این عالم بودن منجر می شود که برای شناخت خودم ریشه های آن را مورد واکاوی قرار دهم و این کتاب به خوبی روی این ریشه ها کار کرده است.
محمدی افزود: تصور رایج این است که وقتی ازجهان مدرن حرف میزنیم انگار داریم از مجموعه ای از تاسیسات، اقوال و آرا و مظاهر متکثر صحبت میکنیم در حالیکه اینطور نیست و براساس گفته این کتاب ما با تشتت و تکثر مواجه نیستیم بلکه همه دورانها مثل نخ تسبیح به هم متصل هستند. خواندن این کتاب برای کسانی که میخواهند نسبت خودشان را با جایی که هستند واکاوی کنند مفید است.
اما در دومین شب از بیستمین هفته برنامه چراغ مطالعه، کتاب «برخیزید» مجموعه خاطرات شفاهی سید حمید شاهنگیان از آهنگسازان و مدیران تأثیرگذار حوزه موسیقی انقلاب اسلامی با حضور سید حمید شاهنگیان مورد نقد و بررسی قرارگرفت.
نجفی در ابتدای برنامه از شاهنگیان پرسید که چه شد کتاب «برخیزید» نوشته شد؟
شاهنگیان گفت: در طول این چند دهه علاقمندانی بودند که دوست داشتند راجع به سرودهای انقلابی بدانند و با من صحبت میکردند و بعد از این گفتگوها این افراد به نتیجه رسیدند که این مطالب باید در یک کتاب گردآوری شود. آقای مسجدجامعی یکی از افرادی بودند که خیلی اصرار داشتند که این گفتگوها مکتوب شود چون متن مکتوب بیشتر به جا می ماند.
وی در ادامه به تعریف مختصری از زندگی خود پرداخت و توضیح داد: من متولد ۲۰ بهمن ۱۳۲۸ در تهران هستم. تا دوره لیسانس در تهران تحصیل میکردم و سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و فوق لیسانس و دکترا را انجا خواندم و حدود اردیبهشت سال ۱۳۵۷ به ایران برگشتم که ببینم چه خبر است و بعد از آن قطره ای از این دریای بیکران شدیم.
این آهنگساز انقلابی افزود: من بعد از کشتار ۱۷ شهریور در میدان ژاله سابق و شهدای فعلی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و هنوز بعد از ۴۳ سال به آن روز و صحنه های کشت و کشتار آن روز فکر می کنم حالم بد می شود و حالتم مثل همان روز میشود. بعد از آن اتفاق فکر کردم که این حادثه باید یکجوری ثبت شود و ناخودآگاه شعر را انتخاب کردم و بعدش به فکر افتادم که این شعر را به سرود تبدیل کنم.
نجفی سپس پرسید که آیا پیش از این سابقه چنین کاری داشتید؟
شاهنگیان گفت: من وقتی خارج از کشور بودم در انجمن اسلامی فعالیت میکردم و در آنجا به خاطر اینکه در کنار ملیتهای دیگر بودیم و انها سرودهای مختلفی داشتند ما هم آنجا اولین بار یک سرود انقلابی تهیه کردیم و این تنها تجربه من در ساختن سرود بود. تا اینکه بعد از حوادث ۱۷ شهریور سرود «۱۷ شهریور روز ننگ تو، ۱۷ شهریور روز افتخار ما» را ساختم. شعر سرود هم خودم گفتم چون در آن زمان من تک و تنها بودم و کسی نبود کمکم کند. تنها فکری که به ذهنم رسید این بود که در ضبط صوت های مختلف این سرود را ضبط کنم و بعد صدای سرود را از تمام ضبط صوت ها پخش کنم به طوریکه انگار یک گروه سرود دارند آن را میخوانند. اتفاق مثبت دیگری که افتاد این بود که شهابالدین گنابادی که اولین وزیر مسکن ایران بود و دایی بنده بود زمانی که این نوار سرود را شنیدند خیللی تحت تاثیر قرار گرفت و به من گفت اسم امام را هم در این شعر بیاور و من اینکار را کردم. البته من قبل از این سرودها با شعر مانوس بودم و غزل هایی میسرودم. در بچگی هم با ساز آشنا بودم و با اینکه در خانه مجاز نبودیم که ساز داشته باشیم من یواشکی با سازهایی کار میکردم.
وی در خصوص چگونگی تشکیل گروه سرود توضیح داد: آقای حسین شمسایی با شهامت باورنکردنی در مجالس شعرهای حمید سبزه واری را میخواند.حسین شمسایی و حسین صبحدل، موذن معروف ازدوستان من بودند و من این موضوع را با آنها در میان گذاشتم و به همراه چند نفر دیگر یک گروه ۵-۶ نفری تشکیل دادیم ویک گروه کارآمد را تشخیص دادیم و از حالت زیر زمینی و خیلی غیرحرفهای به حالت کمی غیرحرفه ای درآمدیم و چون همه ما اهل خواندن بودیم یک گروه کر خوب تشکیل دادیم. در همان زمان محمدرضا شریفی نیا یکی از کتابهای شفیعی کدکنی را می خواند و من دیدم چقدر خوب شعر را می خواند و در همان زمان حسین صبحدل خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و شعری خواند و یک کار خیلی خوبی از کار درآمد و کسانی که آن نوار اول را دارند حتما آن کار را شنیدند که بدون تمرین و تکرار ضبط شد.
این شاعر و نوازنده انقلابی ادامه داد: آقای صبحدل یکبار در مسجد قبا اعلام کرد که از جوانان هرکسی که دوست دارد سرود بخواند اعلام آمادگی کند و یکدفعه جمعیت کثیری آمدند و خیلی هم کار سختی بود چون آدمهایی که اعلام آمادگی میکردند درواقع خطرکرده بودند. درنهایت یک گروه ۱۲۰ نفره انتخاب کردیم و سرود «برخیزید» با حضور این گروه ساخته و قرار شد وقتی امام آمد این سرود پخش شود و با ورود امام این سرود در بهشت زهرا اجرا شد و الحمدلله خیلی هم کار خوبی شد. در مورد ملودی کارها هم نظر من این است که اشعار معمولا خودشان تعیین کننده ملودی هستند و شعر خودش میگوید که مرا چگونه بخوان.
شاهنگیان در خصوص دوران مدیریتی خود در صدا و سیما گفت: در اولین سال بعد از انقلاب من مسئول موسیقی صدا و سیما شدم ودر آن دوران کار خیلی سختی بود چون نگاه متحجرانه و کوتاه بینی به موسیقی انقدر زیاد بود که سرود «خمینی ای امام» برای دوسال غیرقابل پخش بود. دلیل غیرقابل پخش بودن هم این بود که می گفتند سرود با «ای مجاهد» آغاز می شود. یکی از کارهای من که در آن دنیا بتوانم به آن ببالم این بود که نگذاشتم موسیقی در آن دوران از بین رود و همه اصلاحاتی که انجام دادم را هم قبول دارم و از آن دفاع می کنم با اینکه درباره آن ها حتی فیلم هم ساخته شده است. چون هرکسی غیر از من مسئول آن بخش بود حتما موسیقی از بین میرفت.
تفکر انتقادی بخش پایانی این برنامه بود که در آن آراز بارسقیان درخصوص تفکر انتقادی سخن گفت.
وی گفت: همه ما در خانه و یا در کامپیوترمان یک جعبه ابزار داریم که در آن پیچ ها و پیچ گوشتی ها متفاوتی وجود دارد. تفکر انتقادی هم مثل همان جعبه ابزار است که برنامه های ۵ دقیقه ای برای توضیح آن خیلی کم است ولی چیزی که ما در این بخش میگوییم یک شمای کلی از این موضوع است و بستگی به این دارد که شما چگونه از آن استفاده کنید و از آن مهمتر اینکه باید ابزار داخل این جعبه ابزار را بشناسید. من نمی توانم اسم پیچ های مختلف را حفظ کنم اما باید با انواع تفکر انتقادی آشنایی داشته باشم تا بتوانم تا در بحث ها به درستی از آن استفاده کنم. ما در زندگی روزمره با انحرافات مختلفیم مواجهیم اما تفکر انتقادی به ما کمک میکند که کمتر دچار این انحرافات شویم به شرطی که حواسمان جمع باشد و به اتفاقات مختلفی که در اطرافمان میافتد آگاه باشیم. تفکر انتقادی برای آگاه کردن ما ابزار و شیوه استفاده از آنها را به ما یاد میدهد و با یادگرفتن این دو یک قدم به آگاهی نزدیک میشوید.
نظر شما