به گزارش خبرگزاری مهر، نهمین قسمت از ویژهبرنامه «زاویه» شب گذشته ۱۹ بهمنماه به موضوع «ایده انقلاب» پرداخت. میهمان این قسمت از برنامه شهریار زرشناس پژوهشگر و عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بود.
وی در ابتدای برنامه گفت: هنگامی که از ایده انقلاب سخن میگوییم یعنی از حقیقت و ماهیت وجودی آن حرف میزنیم.
زرشناس در ادامه با بیان اینکه انقلاب ها در فضاهای اجتماعی، سیاسی اقتصادی و عوالم تاریخی شکل میگیرد، گفت: حقیقت انقلاب یک حقیقت تحولی است چرا که انقلاب ها هنگامی شکل میگیرد که جامعه دچار مشکلات، انسداد و یا تضادهای حاد شده باشد.تاریخ دو قرن اخیر ما که در آن دوران سیطره شبه مدرنیته بر ایران به ویژه از اواسط قاجار به بعد خودنمایی میکند و فصل تازه ای آغاز میشود. در این دوران عالم ایرانی اسلامی ما به دست نظام سلطه جهانی به کنار رانده میشود و تلاش میکند تا صورت بندی تجدد مآبی را پیاده سازی کند.
این پژوهشگر و مولف در همین راستا افزود: تجدد مآبی یعنی مدرنیته ناقص، بیمار و معلول که ایران را اسیر شبه مدرنیته میکند. شبه مدرنیته استقلال، هویت ایرانی، توانایی و ظرفیت های بومی را از ما سلب میکند و ایران را به یک ملت اقماری و پیرامونی تبدیل میکند که در مسیر تعیین شده کشورهای متروپل حرکت میکند. شبه مدرنیته هیچ رهاوردی برای ایران ندارد و موجب اقتصاد وابسته، افزایش فاصله طبقاتی و گسترش فقر میشود.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ در حالی شکل میگیرد که شبه مدرنیته بیش از ۱۰۰ سال در ایران پیاده سازی شده است، گفت: تجربه مدرنیته در ایران تجربه ای کاملاً شکست خورده است که تونل وحشتی را در تاریخ معاصر ما ایجاد کرده است. ایران پیش از سیطره شبه مدرنیته آرمانی نیست اما حداقل دارای فضای فرهنگی و ادبی ایرانی اسلامی است و به برپایی دولتهای قدرتمند مثل صفویه منجر شده بود. ایران پیش از شبه مدرنیته دارای استقلال نسبی با روی کار آمدن دولتهای توانمند داشت و دارای هویت و استمرار تاریخی بود.
زرشناس با تاکید بر اینکه شبه مدرنیته انسداد تاریخی در ایران ایجاد کرد و جامعه ایرانی راهی برای مقابله با آن پیش روی خود نداشت، گفت: ملت ایران در چنین شرایطی با تکیه بر ظرفیتهای ایرانی اسلامی خود تلاش کرد تا سیطره شبه مدرنیته را عقب براند و بشکند که موفق هم بود. انقلاب اسلامی ایران رستاخیز عالم ایرانی اسلامی مقابل سیطره ظالمانه تجدد مآبی وابسته بود. ملت ایران رهبری انقلاب را به دست روحانیون که بیشترین فاصله را با شبه مدرنیته دارند میسپارد.وضع و شرایط پیش از انقلاب اسلامی ایران غیر قابل اصلاح بود و هیچ راهی جز انقلاب و دگرگونی وجود نداشت چرا که ایران دچار استعمار فراگیر و وابستگی تمام شده بود.
زر شناس در ادامه این قسمت از ویژه برنامه زاویه با طرح مسئله ای در مورد سرنوشت اشخاص و گروه های حاضر در انقلاب ها گفت: نظریه ای عنوان میشود که انقلاب ها فرزندان خود را میخورد و از بین میبرد و انقلاب اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست اما اصلاً چنین نگاهی واقعیت ندارد چرا که همه انقلاب ها از این قاعده پیروی نمیکنند. انقلاب ها و همه تحولات اجتماعی ممکن است به سوی تسویه شدن و غربال حرکت کنند.
وی افزود: اگر انقلاب ها را از تاریخ بگیریم هیچ باقی نمیماند. به عنوان مثال اگر فرانسه انقلاب نمیکرد فرانسه ای باقی نمیماند یا همین انگلیس که در حال حاضر حرفهای ضد انقلابی میزند اگر دچار انقلاب نمیشد حرفی برای گفتن نداشت. یا چین که بسیار مورد توجه دنیای امروز است بدون انقلاب به چنین موفقیتها و توفیقاتی نمیرسید.
زرشناس ادامه داد: فعالیتهای ضد انقلابی در حالی از سوی کشورهایی که خودشان بر اثر انقلاب سر بلند کرده اند بیان میشود که جوامع گوناگون جهان عزم مبارزه علیه استعمار حاکم از سوی همین کشورهای انقلابی را دارند. کشورهای استعمارگر همانند انگلیس برای خلع سلاح جریان انقلابی کشورهای پیرامونی انواع تئوریهای ضد آرمانگرایی و انقلابی را راه اندازی میکنند.
وی افزود: ناتو فرهنگی در سالهای ۱۹۵۰ به بعد تلاش میکند تا انقلاب ها و آرمانگرایی و استقلال طلبی را خلاف عقلانیت و نادرست جلوه دهد. به عنوان مثال جورج اورول برای نوشتن «قلعه حیوانات» پول میگیرد و اثری سفارشی در راستای اهداف ضد آرمانگرایانه دیگر ملتهای دنیا خلق میکند.
زرشناس ادامه داد: ناتو فرهنگی تلاش دارد تا انقلاب ها، آرمانگرایی ها، حق طلبی ها و عدالت خواهی ها را به وسیله خلق تئوری های سیاسی و آثار ادبی مساوی با بی خردی، خشک مغزی و افراطی گری نشان دهد. در حالی چنین فعالیتهایی از سوی برخی کشورهای توسعه یافته شکل میگیرد که خودشان در قرن ۱۸ انقلابی بودند و امروزه از ثمرات همان انقلاب بهره میبرند.
وی افزود: سلطه بیگانه و نظام جهانی از دستیابی هر ملتی به استقلال ممانعت میکند چرا که استقلال پیش شرط هر چیزی است و تا استقلال نباشد اراده ملی غیر ممکن خواهد بود. جامعه ایرانی با انقلاب اسلامی ایران، استقلال یافت و خودش تصمیم گیرنده سرنوشت خود شد.
زرشناس ادامه داد: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران جریان تهاجم فرهنگی و نفوذ ایدئولوژیک در بسیاری از مواقع بدنه رای دهنده کشور را تحت تاثیر قرار داد. البته ما نیز از نظر تئوریک کم کاری های بسیاری داشتیم.
وی افزود: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اقتصاد انقلابی را جایگزین اقتصاد سرمایه داری شبه مدرنیته استسماری ظالمانه ایران پیش از انقلاب نکردیم. به همین دلیل همان نوع اقتصاد پیش از انقلاب تداوم پیدا کرد و مشکلات اقتصادی قبل از انقلاب را بار دیگر تکرار کرد. اقتصاد انقلاب مستلزم آوردن ایده انقلاب در متن اقتصاد است. ما باید اقتصاد را از حالت ساخت اقتصاد سرمایه داری شبه مدرن خارج کنیم.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه گفت: مشکلات امروز ما از جمله تورم، بیکاری، فاصله طبقاتی، رانت خواری و مدیران نجومی بگیر همه نتیجه نظام اقتصادی شبه مدرن حاکم بر ایران است. نتایج فاجعه بار این اقتصاد شبه مدرن با نسخه نئولیبرالی که در سالهای ۶۸ و ۶۹ بر ایران حاکم شد تشدید یافت.
وی افزود: برای برون رفت از این شرایط باید انقلاب را به اقتصاد ببریم و ساخت اقتصادی مان را انقلاب کنیم. یعنی بخش تولیدی را با بخش مصرفی هماهنگ کنیم. اقتصاد انقلابی باید عدم توازن تولید و مصرف را از بین ببرد و آن را متعادل کند.
زرشناس با تاکید بر اینکه انقلابی گری یعنی وارد کردن تفکر انقلابی به حوزه هایی که تا کنون وارد نشده است، گفت: برای رفع موانع اقتصادی باید به انقلابی گری نزدیک شویم. اقتصاد انقلابی تولید را قوت، بیکاری را کاهش و تورم را کم میکند. تورم ما ناشی از کمبود تولید است اما اقتصاددان های نئولیبرال ما روی انباشت سرمایه تاکید دارند.انقلاب اسلامی ایران ساخت سیاسی شبه مدرنیته را به کل نابود کرد اما ساخت اقتصادی و فرهنگی آن همچنان کم و بیش باقی ماند.
زرشناس با تاکید بر اساس شبه مدرنیته بر وابستگی افزود: انقلاب اسلامی ایران و ظرفیتهای آن در تقابل با ظرفیتهای فرهنگی شبه مدرنیته ای قرار گرفته است که بخشی از آن توسط بیگانگان مدیریت میشود.
وی در ادامه در مورد استقلال فرهنگی گفت: هر عالم تاریخی و حوزه تمدنی دارای هویتی است که استقلال فرهنگی نماد و پاسدار آن هویت فرهنگی است و اساساً عوالم تاریخی بدون این هویت های فرهنگی وجود نخواهد داشت.هنگامی که استقلال فرهنگی را از دست بدهیم استقلال هویتی مان را از دست میدهیم یعنی مفاخر ادبی و فرهنگی خود را از جمله حافظ، سعدی و فردوسی و امثال آن را به عنوان نمایندگان استقلال هویتی ایران از دست داده ایم. جای استقلال هویتی از دست رفته را مفهوم لیبرالی آزادی میگیرد. مفهومی که تنها به دنبال آزادی سود و سرمایه است و اخلاق را کنار بگذارد و جای همه تفکرات و نظریه های موجود را بگیرد.
وی در پایان گفت: ایده انقلاب آرمانگرایی، انقلابی گری، باز تولید عادلانه ثروت، استقلال و بازگشت به هویت انسانی است.
ویژه برنامه «زاویه» به مناسبت دهه فجر از نهم تا بیستم بهمنماه، به مدت ده شب ساعت ۲۲ از شبکه چهار سیما پخش خواهد شد. در این ویژه برنامهها، موضوعات مرتبط با رویداد انقلاب اسلامی از نگاه اندیشمندان علوم انسانی مورد واکاوی قرار میگیرد.
نظر شما