سجاد پهلوانزاده تدوینگر فیلم «مرد بازنده» از آثار بخش سودای سیمرغ چهلمین جشنواره فیلم فجر در گفتگو با خبرنگار مهر درباره سختی کار تدوین این فیلم به ویژه به دلیل تعدد لوکیشنها گفت: در کارهایی که لوکیشنهای متعدد دارد، نه تنها کار تدوین بلکه کار تمام گروه سازنده هم سخت است، اما برای مخاطب جذابیتش بیشتر میشود. اینکه مخاطب در هر سکانس وارد صحنه جدیدی میشود، کار را برایش جذابتر میکند، البته این تعدد لوکیشن باید به فراخور قصه باشد، زیرا در غیر این صورت کاری بیهوده است. قصه «مرد بازنده» ظرفیت لازم را برای اینکه هر سکانسش یک صحنه جدا و پرشهای زیادی داشته باشد، داشت. طبیعتاً کار تدوین و انسجام بخشیدن به تصاویر هم سخت بود. ضمن اینکه پروانه ساخت هم به دلیل تغییر دولت و تشکیل کارگروههای جدید دیر صادر شد و زمان کمی داشتیم.
پهلوانزاده ادامه داد: «مرد بازنده» فیلمی بود که باید به سرعت دربارهاش تصمیم میگرفتیم که چگونه مونتاژ شود، زیرا فیلم بلندی بود و اگر میخواستیم یک راف کات اولیه بزنیم تا یک مونتاژ اولیه داشته باشیم و ببینیم حال و هوای فیلم چگونه است، حدود ۱۸۰ دقیقه میشد. به همین دلیل در همان دو سه سکانس اول که به دستم رسید با مشورت آقای مهدویان به این ریتم رسیدیم، فیلم به شدت قصهگو است، من تمام سعیام را کردم که بازیها درست و یکدست باشد و جواب تمام سوالات داده شود. در نهایت قضاوت با مخاطب است و امیدوارم از کلیت فیلم راضی باشد.
وی درباره ویژگی این فیلم که محمدحسین مهدویان گفته بود شاید این بهترین فیلمم باشد، گفت: فیلم به شدت در ژانر است. مهدویان خیلی سینما را کلاسیک و دانشگاهی بلد است و خیلی دلش میخواست یک فیلم در ژانر بسازد. «مرد بازنده» یک فیلم پلیسی معمایی است که درام معمایی دارد، نوآر است، لحنش صریح و ساده است، اما در عین حال پیچیدگی دارد و این کار همه عوامل را سخت میکند.
تدوینگر «مرد بازنده» ادامه داد: مثلاً آرش آقابیک که جلوههای ویژه میدانی فیلم را بر عهده داشت، میگفت کاش یک نفر بداند که کار من چقدر سخت بود. او در اکثر لحظات فیلم باران داده و زمین را خیس کرده است، بچههای گروه جلوههای ویژه اتوبان مدرس را خیس کردند. همه بچههایی که در این فیلم کار کردند، به شدت سختی کشیدند، انرژی گذاشتند و فکر میکنم کاملاً میتوان نتیجه آن را روی پرده دید.
پهلوانزاده بیان کرد: من شخصاً فیلم را خیلی دوست دارم، بعد از «ماجرای نیمروز» و «ایستاده در غبار» فیلمی نبود که اینطور حالم را خوب کند، نه اینکه فیلمهای دیگر مهدویان را دوست نداشته باشم، کلاً فیلمهای مهدویان را دوست دارم و حتی دلم میخواست تدوینگرش نبودم و فیلمهایش را به عنوان مخاطب میدیدم، مثل سریال «آخرین روزهای زمستان» که برای اولین بار با آن مواجه شدم و واقعاً لذت بردم، اما «مرد بازنده» برای عاشقان سینما فیلم جذابی است، این بازخوردها که میبینیم و میشنویم خیلی مسرتبخش است.
وی درباره کار گروهی که در فیلمهای مهدویان وجود دارد، اظهار کرد: اگر با هم رفیق نبودیم و روز و شبهایمان با هم نبود، فیلمهایمان اینگونه نبود و در نمیآمد. مثلاً من یک زمانی یک کات میزنم که خیلی دوستش دارم و فکر میکنم درست است، اما مهدویان میآید و میگوید این خوب نیست، چون به او ایمان دارم، میگویم برویم آن نقطه خوبی که مد نظرت هست را پیدا کنیم، در حالی که شاید اگر کارگردان دیگری این حرف را بزند به راحتی نپذیرم و پافشاری کنم. اینها اگر در عالم رفاقت نباشد و در دور کار حرفهای بیفتد، ساخت این فیلم سه ماه و مونتاژ آن هم سه ماهی طول میکشید. البته بگویم ما در عین اینکه رفیق هستیم اما در کارمان قواعد کار حرفهای حرف اول را میزند.
تدوینگر «مصادره» درباره اینکه به نظر میرسد دوست دارد فقط با محمدحسین مهدویان کار کند، گفت: من خیلی آدم رفیقبازی هستم و در سینما هم دوستان زیادی دارم. همه فکر میکنند آدم کمکاری هستم اما اینطور نیست. سال گذشته ۱۱ ماه مشغول مونتاژ سریال «زخم کاری» بودم و هر پیشنهادی داشتم رد کردم، زیرا مسئله این است که اگر به طور کامل وقت نگذارم، ممکن است «زخم کاری» آنچه که دیدید، نشود. شاید در این بین متحمل ضرر مالی هم بشوم ولی آبرویم را بیش از هر چیز دوست دارم، ضمن اینکه کار کردن با محمدحسین مهدویان را هم دوست دارم.
وی درباره ویژگی خاص محمدحسین مهدویان گفت: ممکن است یک نفر را از دور ببینی و از او خوشت بیاید و وقتی به او نزدیک میشوی، بیشتر خوشت بیاید. مهدویان این است، اول از همه آدم خوبی است و انسانیت دارد. اگر این خصوصیات را نداشت و بهتر از این هم فیلم میساخت، شاید این اندازه دوستش نداشتیم و به این اندازه برایش انرژی نمیگذاشتیم. من مطمئنم جواد عزتی همزمان با «مرد بازنده» پیشنهاد جذابتر، راحتتر و با دستمزد بهتر داشته، اما همانطور که مهدویان در نشست مطبوعاتی فیلم هم گفت ما با هم کار میکنیم، چون در کنار هم با وجود سختی زیاد به همهمان خوش میگذرد.
تدوینگر «زخم کاری» درباره شاخصه بازی جواد عزتی در «مرد بازنده» و احتمال کسب سیمرغ عنوان کرد: برای اهدای سیمرغ هر دوره ۷-۸ نفر داور تصمیم میگیرند، اتفاقاً به نظر من جواد عزتی نه تنها امسال بلکه سالهای قبل هم میتوانست سیمرغ بگیرد، اما مهم این است که آدمها ماندگار شوند و جواد عزتی از جمله افرادی است که ماندگار شده است.
وی افزود: من برای تدوین «ماجرای نیمروز» کاندیدا هم نشدم و خیلی برایم سخت بود، یک آدم ۳۰ ساله که ۵-۶ سال تلاش کرده تا بتواند فیلم مونتاژ کند و در ۳۰ سالگی با فیلم مهم «ماجرای نیمروز» به جشنواره فیلم فجر آمده است. وقتی لیست کاندیداها آمد من چند بار لیست را مرور کردم، باورم نمیشد کاندیدا نشوم چون اکثر اساتید تدوین سینما، کارگردانهای بنام و افراد متخصص میگفتند تدوین «ماجرای نیمروز» عالی است و به گوشم میرسید، اما حتی کاندیدا هم نشدم. از همان روز تصمیم گرفتم به جایزه فکر نکنم، اگر زمانی جایزه بگیرم قطعاً خوشحال میشوم و اگر هم نگیرم از کارم لذت میبرم. نه اینکه جایزه و سیمرغ برایم اهمیتی نداشته باشد، اما برای جایزه و با فکر جایزه کار نمیکنم و در انتخابهایم به این فکر نمیکنم که کدام فیلم ممکن است منجر به جایزه گرفتنم شود. بر این اساس تصمیم میگیرم که کدام فیلم را بیشتر دوست دارم و آن کار را قبول میکنم. در زمان تدوین به این فکر نمیکنم که یک صحنه را طوری مونتاژ کنم که به چشم داورها بیاید. به این فکر میکنم به فیلم کمک کنم نه به خودم.
تدوینگر «ماجرای نیمروز» در ادامه بیان کرد: جواد عزتی برای «شنای پروانه»، «آتابای»، «ماجرای نیمروزها» میتوانسته جایزه بگیرد، ولی آن فیلمها یک فرقی با «مرد بازنده» دارد؛ عزتی در «مرد بازنده» مرزهای تهور و شجاعت را جابهجا کرده و نقش پیرمردی حدود ۲۰ سال از خودش بزرگتر را بازی کرده، در حالی که قبلاً نقش پیرمردی را در کمدی بازی کرده است که همه مردم او را میشناسند، اما او در تمام فریمها صرفاً احمد خسروی است. او از بازی در این فیلم نترسید، در تمام سکانسها و حتی در روزهای فیلمبرداری به وضوح میدیدم که حتی نگاههایش پیر شده بود. او حتی زمانی که با درد کلیه درگیر است حالش خوب است و میخندند اما در روزهای فیلمبرداری «مرد بازنده» همیشه خموده و شکسته بود و خودش میگفت احساس میکنم خستگی این فیلم هرگز از تنم بیرون نمیرود.
پهلوان زاده در پایان مطرح کرد: من فکر میکنم «مرد بازنده» از آن فیلمهایی است که هم در جشنواره و هم در زمان اکران مورد توجه قرار میگیرد و میتواند برای دانشجوهای سینما و جوانترها یک رفرنس باشد؛ یک نمونه خوب در ژانر پلیسی و معمایی. «مرد بازنده» فیلمی است که پایش را روی خط قرمز گذاشته، فشار میدهد و مطمئنم در اکران موفق خواهد بود.
نظر شما