به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی کمیته امداد، مددکار نمونه کمیته امداد همواره دست خدا را همراه خودش دیده و تلاش کرده دانش خود را به روز و بالا نگه دارد، البته از رتبه یک دانشگاه الزهرا کمتر از این هم انتظار نمیرود.
با اداره و عشق بالا وارد این حرفه شده و مسئولیت کار خود را به درستی درک کرده است. مدام مطالعه داشته تا بتواند ارتباط بهتری با مددجویان خود برقرار کند و البته همواره خودش را مشمول لطف خدا میدانسته و امید را در دلش زنده نگه داشته است.
نیلوفر موسوی حدود ۹ سال است که مددکار کمیته امداد است و به عنوان مددکار نمونه نیز معرفی شده است. به مناسبت روز مددکار گفتوگویی داشتیم با او که در ادامه بخوانید.
وی حرفه مددکاری را مقدس میداند و از نحوه آشنایی خود با این مسئولیت میگوید: پیش از آنکه مددکار کمیته امداد شوم در سازمان دیگری مشغول به کار بودم اما روحیه من طوری بود که خیلی دوست داشتم به اطرافیان خودم و افراد نیازمندی که میبینم، کمک کنم. علاقه خاصی به مددکاری داشتم و با این شغل آشنا شدم. برای کار مددکاری به کمیته امداد درخواست دادم و بعد از یک سال برای مصاحبه دعوت شدم و خدا را شکر این شغل نصیبم شد.
وی ادامه میدهد: شروع به کارم در حوزه مددکاری در اداره شهریار بود و ۹ سال مشغول به کار مددکاری اجرایی بودم و در دورههای مختلف تعداد پروندههای مددجویی متعددی داشتم. از ۱۲۰۰ پرونده و ۵۰۰ پرونده که همه اینها خانوادههای بودند که هر کدام مشکلات خاص خودشان را داشتند و دارای شرایط معیشتی و روحی مخصوص به خود بودند. همچنین آسیبهای خاص خود را داشتند و تلاش من این بود تا از مشکلاتی که دارند خارج شوند و درگیر چالش جدید نشوند.
موسوی برای آنکه بتواند در حرفه مددکاری کمکهای درستی به مددجویان کمیته امداد ارائه دهد، تلاشهایی را به طور مستمر انجام میداده و میگوید: سعی میکردم علم و تخصص خودم را بیشتر کنم و مرتب مطالعه آزاد در سطوح مختلف داشتم که بتوانم برخورد مناسبتری با مددجویان داشته باشم. تلاش میکردم پتانسیلهای بومی منطقه را شناسایی کنم و با مسئولان محلی روابط خوبی برقرار کنم تا بتوانم از ظرفیتهای منطقه به نفع مددجویانم استفاده کنم و راهنماییهای خوبی برای آنها انجام دهم و شاهد موفقیت آنها باشم.
مددکاری واقعاً حرفه سختی است
موسوی در تعریف شغل مددکاری از واژه «سخت» استفاده میکند و معتقد است: شغل مددکاری دشوار است و آستانه تحمل بالایی میخواهد. انسان نیاز دارد در این حرفه به معنای واقعی صبور و دور از قضاوت باشد و لازم است یک مددکار ویژگیهای مثبت شخصیتی را در خود پرورش دهد که بتواند با جامعه هدف ارتباط خوبی برقرار کند. این حرفه استرسهای خاص خودش را دارد که مبادا حقی پایمال شود یا کوتاهی در حق مددجویی شود.
وی ادامه میدهد: مددکاری واقعاً کار سختی است به ویژه آنکه مدام با زندگیهای مختلف و با برخی مشکلات درگیر میشدم که شاید اگر در این حرفه مشغول نبودم هیچوقت حتی برخی از این مشکلات به گوش من هم نمیرسید و تصور وجود چنین مشکلاتی برای من غیر ممکن بود. از وقتی در این حرفه مشغول شدم، اتفاقات ناگوار زیادی دیدم و از طرف دیگر شاهد اتفاقات خوشایند بسیاری هم بودم که امید را در دل مددجو و در دل من روشن میکرد. هر لحظه به این ایمان میآوردم که دست خدا با ماست و گاهی برخی مشکلات مددجویان به نحوی حل میشد که حتی با مرور آنها در ذهنم هم خداوند را شکر میگویم.
مددکار باید استعدادهای مددجو را تشخیص دهد
موسوی با تاکید بر اینکه حرفه مددکاری در کمیته امداد به طور تخصصی در حال اجراست، میگوید: عموم مددکاران کمیته امداد تحصیلات عالی در رشته مددکاری دارند، به تجربه کافی در این حرفه رسیدهاند و آموزشهای تخصصی در حین کار را فرا میگیرند. مددکاران با هدف توانمندسازی خانوادههای مددجویی طبق بخشنامه و دستورالعملهای خاص، وارد امداد میکنند. یک مددکار متخصص باید قدرت تشخیص آسیبهای اجتماعی مددجو و خانوادهاش را داشته باشد.
همچنین استعدادها، مهارتها و نقاط قوت مددجو و خانواده او را تشخیص دهد تا با تکیه بر آن ظرفیت موجب پیشرفت آن خانواده شود.
مددکار میتواند انگیزه زندگی بهتر را در مددجو ایجاد کند
وی در رابطه با آسیبهای مددجویان عنوان میکند: مددکار باید خصوصیات رفتاری و روحی خانواده را بسنجد که اگر خانواده را در معرض آسیب دید، باید به واحد مشاوره معرفی کند تا از بروز خطر پیشگیری کند و قدرت این را داشته باشد که برنامه توانمندسازی برای مددجویان اعمال کند تا بتوانند زندگیشان را بهتر پیش ببرند. مددکار میتواند انگیزه را در مددجو ایجاد کند که برای زندگی بهتر تلاش کند.
مددجوی من قهرمان تیم ملی شد
موسوی که مددکار نمونه کمیته امداد شناخته شده، خاطرنشان میکند: در کنار سختیهای کار مددکاری، ترافیک بالای کار و مشکلاتی که گاهی رفع آنها در توان مددکار نیست، مشکلات بسیاری برای خانواده مددجویان هست که با کمک مددکار حل میشود و یک خانواده مددجو لزوماً به کمک مادی نیاز ندارد شاید موارد بسیاری بوده مشکلات با راهنمایی و امیدبخشی رفع شده است. مددکار گاهی کمک کرده که مددجو طرز فکرش را تغییر دهد و زندگی او تغییر کرده است. دختر یکی از مددجویان من از قهرمانان ملی در ورزش است و این موفقیت او به من احساس رضایت قلبی میدهد که توانستم به یک فرد از یک خانواده کمک کنم و موفقیت آن بر کل خانواده تأثیر گذاشت و حتی مددجویان دیگر هم که در ارتباط با این خانواده بودند نقطه اوج و قوت زندگی آنها بود.
وی ادامه میدهد: لطف خدا شامل حال من شد که توانستم مددکار باشم و تأثیر دعای خیر مددجویان را در زندگی خودم درک کردم. مواردی بود که مشکلات مددجویان بسیار زیاد بود اما احساس شکست نمیکردم و تلاش بیشتری میکردم و با تأثیر تلاشهایم در زندگی مددجویان انگیزه و امید من بیشتر میشد.
موسوی که با کار و حرفه مددکاری در کمیته امداد زندگی کرده، مرور خاطرات و مشکلات مددجویان هم او را تحت تأثیر قرار میدهد، وقتی مشکل یکی از مددجویان را بازگو میکند بغض میکند و ادامه میدهد: یکی از مددجویان درگیر مشکلی شد و تلاش بسیاری برای رفع آن کردم تا آسیب نبیند اما موفق نشدم. بسیار اشک ریختم و همان شب خوابی دیدم که امید به من برگشت و توانم را جمع کردم تا به مددجویان دیگر کمک کنم؛ توکل به خدا کردم و مطمئن بودم اگر فرصت شغل مددکاری به من داده شده، خواست و لطف خدا بوده و از نظر من اینکه کسی بتواند مددکار کمیته امداد باشد فقط لطف خداست و نصیب هر کسی نمیشود.
وی ادامه میدهد: اینکه من در حرفه مددکاری بیشترین استفاده را بکنم برای آخرت خودم به خودم بر میگردد. همانطور که سختی دارد و لغزشهایی هم دارد، من و همکارانم دست خدا را همراه خودمان میبینیم و با امید و کار تیمی میتوان موفق بود و این طرز فکر من بود که اگر به یک مددجو کمک کنم در واقع به خودم کمک کردهام، باعث شد با قوت به کار خودم ادامه بدهم و رشد کنم.
نظر شما