به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و پنجمین قسمت از فصل شانزدهم برنامه زاویه چهارشنبه شب ۲۷ بهمن با حضور علیرضا نفیسی پژوهشگر حوزه توسعه اجتماعی و محمد رضایی مدیر دانشگاه توسعه ملی رسالت، با موضوع «الگوی توسعه ملی» روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
مجری برنامه در ابتدای این قسمت از فصل شانزدهم برنامه زاویه با پرداخت به موضوع آن گفت: سالهای سال، توسعه یک نسخه واحد دانسته میشد که همه باید از آن تبعیت میکردند. توسعه برای کشورها چشمانداز و رؤیا میسازد. کشورها راهی جز این نمییابند که نسخههای آماده سازمانهای بینالمللی را پیاده کنند و در عوض وام و اعانه دریافت کنند. توسعه شتابان، آشفتگی و آنومی را در بسیاری کشورها به دنبال آورد و هنجارها و ساختارهای اجتماعی را به هم ریخت. با نمایان شدن این مشکلات، سازمانهای بینالمللی، کلیدواژههایی مانند توسعه محلی و مشارکت را وارد ادبیات خود کردند. اما این هم نقطه پایانی بر داستان توسعه نبود و حتی این روشها هم پیامدهای خاص خود را در کشورها به همراه داشت.
وی ادامه داد: با توجه به مطالب گفته شده چند سوال مطرح است که از جمله آن میتوان به اینکه، آیا توسعه آن قدری که به بالا بردن شاخصهای اقتصادی میاندیشد، به خودِ انسان و اجتماع توجه میکند؟ برنامههای توسعه در کشورهای شرق و جنوب، چه تضادهایی در کشورها را در پی داشته است؟ و دست آخر سوال مهمی که ذهن فعالان توسعه را به خود مشغول کرده این است که توسعه اجتماعی چیست و الگوی مطلوب دستیابی به آن چگونه است؟ اشاره کرد.
علیرضا نفیسی در پاسخ به سوالات مطرح شده در حوزه اقتصاد و توسعه گفت: واژه توسعه حداقل سابقهای صدساله دارد اما به معنی کاربردی امروزی خود پس از جنگ جهانی دوم مطرح میشود.
نفیسی در ادامه با اشاره به مشکلات زیستمحیطی ایجاد شده در هر کشوری به بهانه توسعه گفت: بیشک توسعه به منابع طبیعی نیاز دارد که در پی آن منجر به آسیبهای جدی به طبیعت میشود. حتی کشورهای توسعه یافته و غربی نیز به شدت با چنین موضوعی مواجه هستند تا آنجا که برخی کشورهای در حال توسعه با توجه به عواقب طبیعی توسعه تلاش دارند تا مسیر توسعه خود را به گ. نهای تغییر سازگار با محیط زیست و منابع طبیعی خود کنند.
وی افزود: نابرابری اجتماعی یکی دیگر از پیامدهای توسعه به روش و معنای غربی آن است چرا که اینگونه توسعه به نفع سرمایهداران است و بیشتر در کشورهای سرمایهداری مشاهده میشود.
نفیسی در همین راستا افزود: ایران نیز به لحاظ اجتماعی و زیست محیطی پیامدهای توسعه را تجربه کرد. به عنوان مثال بحران آب نتیجه اقدامات توسعهطلبانه ما بوده است. دریاچه ارومیه یکی از این عواقب است که کمی میزان بارندگی اصلاً برای خشک شدن آن مطرح نیست بلکه اقدامات توسعهطلبانه بشر موجب خشکی و نابودی این دریاچه ۱۳ هزار ساله شده است. بلایی که سر دریاچه ارومیه آمده نتیجه تغییرات آب و هوایی نیست بلکه حاصل اقدامات انسانی و برداشت بیش از حد حوضههای آبریز منتهی به دریاچه است. گفته میشود بیش از ۷۰ سد روی حوضههای آبریز دریاچه ارومیه ساخته شده است که بیشک در نتیجه آن دریاچه خشک خواهد شد.
این پژوهشگر با بیان اینکه تمرکز و تراکم جمعیتها در نقاط مشخصی در کشور از ایرادات نگاه توسعه طلبانه است، ادامه داد: رشد اقتصادی به هر قیمتی تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت که مسائل اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
نفیسی با انتقاد از نگاه توسعهای دولتهای ما با تمرکز بر آنچه در روستاها و عشایر ایران آمد گفت: به بهانه توسعه ساختارهای گوناگون اجتماعی ایران مورد دستکاری قرار گرفت و با تصور بر اینکه میتوان از بالا به پایین مدیریت امور گوناگون مردمی را به دست گرفت اجتماعاتی از جمله ایل و عشایر و حتی روستاها تغییر داده شد. در حالی که خرده هویتها دیده نمیشود و اصل و هدف بر راهاندازی شهرهای بزرگ معطوف میشود.
الگوی «زندگی بهتر» متناسب با هر کشور متفاوت است
محمد رضایی مدیر دانشگاه توسعه ملی رسالت نیز در ادامه این نشست و در تکمیل صحبتهای نفیسی گفت: سوال «زندگی بهتر یعنی چه؟» در جوامع گوناگون پاسخهای متفاوتی دارد. به عنوان مثال در آمریکا معمولاً پاسخها با افکار فردگرایی و تماماً مادی همراه است اما هر چه به سمت شرق حرکت کنیم با جوابهایی که رنگ و بوی اجتماعی دارد مواجه میشویم. به این ترتیب جواب چنین سوالی که در جای جای دنیا متفاوت است به ما نشان میدهد که الگوی «زندگی بهتر» بیان شده در هر کشور باید متناسب با همان کشور ارائه شود.
رضایی ادامه داد: استفاده از الگوهای دیگر کشورهای دنیا روی ادبیات و فرهنگ ما نیز تأثیر میگذارد چرا که الگوهای ارائه شده هر کشور دارای پشتوانه فرهنگی و اجتماعی مخصوص خود است و بهرهگیری از آن در دیگر جوامع بیشک تأثیرات فرهنگی و اجتماعی نامتناسب با آن جامعه خواهد داشت. به عنوان مثال برخی کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه با رژه گروهی از همجنسبازان کشور خود چنان نمایش میدهند که توسعه موجب آزادی همه اقشار از جمله این بخش خیلی کوچک از جامعه میشود. در مقابل مردم یمن را میتوان مثال زد که اصلاً کشوری توسعه یافته نیست و حتی در حال توسعه هم نیست اما آنچنان فرهیخته هست که روز قدس برای دفاع از مظلوم و حمایت از آن راهپیماییهای عظیم و میلیونی برگزار میکند.
رضایی در پایان این بخش از گفتههای خود افزود: باید تلاش شود تا الگوی مناسب زندگی بهتر و توسعه متناسب با خود را طراحی، خلق و کشف کنیم. چرا که به هیچ عنوان امکان برپایی الگویی که مناسب کشور دیگری است در ایران مورد استفاده قرار دهیم.
«حال خوب» صرفاً مادی نخواهد بود
نفیسی در ادامه این نشست در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه «آیا هم اکنون همچنان اجتماعی به عنوان جامعه محلی وجود دارد یا خیر؟» گفت: باید در توسعه به دنبال رشد اجتماعی و رشد فردی باشیم. یعنی هم اجتماع در کاری گروهی برای رشد جامعه خود تلاش کند و هم افراد جامعه حس کنند که امروزشان از دیروز بهتر است. اگر چنین نگاهی محقق شود میتوان گفت که توسعه مورد مناسبی در حال شکلگیری است.
نفیسی افزود: حال خوب از نظر من صرفاً مادی نخواهد بود چرا که زندگیهای بسیاری دیده میشود که به لحاظ مادی ثروتمند است اما حال خوبی و خوشحالی ندارد در حالی که زندگیهای بسیاری را میشناسیم که ثروتمند نیستند اما با غنائت زندگی و بسیار خوشحالاند. آموزههای دینی میتوانند رشد واقعی را محقق کنند و حال خوب و خوش عمیقی را برای ما به ارمغان بیاورند.
باید الگوی مخصوص خود را داشته باشیم
رضایی نیز در مورد سوال مطرح شده در این بخش از برنامه و مسائل مطرح شده آن گفت: انسان دارای ساحتهای گوناگونی است در نتیجه نمیتوان فقط به نیاز مادی آن توجه و برای آن برنامهریزی کرد. برای برنامهریزیهای گوناگون در جوامع انسانی باید ابعاد گسترده انسانی مورد توجه قرار گیرد تا به مجموعهای کاربردی و متعالی دست یابیم. به همین منظور ما باید الگوی مخصوص خود را داشته باشیم.
رضایی افزود: ما در الگوی توسعه اجتماعی خودمان انسان را باید به مفهوم و مثابه «خلیفه الله» مبتنی بر نظام فکری و ارزشی و بومی خودمان ببینیم.
توسعه با تکیه بر جامعه محلی شکل بگیرد
نفیسی در ادامه بیست و پنجمین قسمت از فصل شانزدهم برنامه زاویه با تاکید بر اینکه جامعه محلی وجود دارد اما باید تقویت و ساختارمند شود، گفت: هر اقدام توسعه باید با تکیه بر جامعه محلی خود شکل بگیرد و اما چنین جوامعی باید خودساخته شوند و با یادگیری و تقسیم کار و وظایف به امور گوناگون رسیدگی کنند. دولتها باید بجای اقدامات یکجانبه خود با تشکیل چنین ساختاری روح مسئولیتپذیری را در جامعه گسترش و ترویج کنند آنچنان که مردم حس کنند که خودشان تصمیم گیرنده رشد و موفقیتهای حاصل شده هستند نه مدیریتهایی خارج از جامعه خودشان به جبر تلاش دارد تا آنها را در این راه هدایت کند.
همیاری اجتماعی مورد توجه قرار گیرد
رضایی در تکمیل صحبتهای نفیسی گفت: دولتها و سازمانهای مربوطه موضوع همیاری اجتماعی که در جامعه ایرانی ریشه دارد است به سوی ساختارهای رسمی هدایت کرده است و آن را از حالت همدلی و همیاری خارج کرده است. همیاری اجتماعی در میان مردم ایران با تمام امورات زندگیشان پیوند داشته است اما هرگاه تلاش جمعی از این مردم در حال حاضر بخواهند چنین همیاریای را آغاز کنند مجبور به اجرای بروکراسیهای اداری میشوند و در کل ماهیت همیاری را منحرف میکنند.
وی افزود: به جای آنکه الگویی طراحی و تعریف کنیم که همیاری اجتماعی را تضعیف کند باید الگویی متناسب با ساخت فرهنگی و اجتماعی خودمان ارائه کنیم که منجر به تقویت همیاری اجتماعی شود.
رضایی ادامه داد: ما با راهاندازی کانون همیاری اجتماعی رسالت که نمونه خارجی ندارد و تماماً بر اساس نیازهای جامعه ایرانی طراحی شده است به دور از هرگونه بروکراسی اداری نمونهای از الگوی مورد نیاز امروز ایران را ارائه کردهایم.
راهبر اجتماعی مفهومی کلیدی در الگوی توسعه اجتماعی است
نفیسی در ادامه این برنامه در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینکه «آیا ایران امروز در میدان عمل آماده برپایی گروههای مردمی به منظور حل و پیشبرد برخی امورات مورد نیاز هست؟» گفت: مردم باید خودشان احساس نیاز کنند و وارد عمل شوند اما اگر بخواهیم آنها را به نوعی مجبور به چنین اقدامی کنیم نتیجه نخواهمی گرفت چرا که باز هم از مردمی بودن کار فاصله میگیریم.
رضایی نیز در پاسخ به این سوال گفت: مقام معظم رهبری بارها بر حلقههای میانی مردمی تاکید دارد. ایشان معتقدند که مردم کاملاً آگاه به نیازهای روز خودشان هستند و باید همه چیز را مردمی کنیم. البته ایشان روی قشر نخبگانی و فرهیخته مردم تاکید دارند. این حلقههای میانی راه ارتباطی میان مردم با حاکمیت را ایجاد میکنند و توان و کیفیت راه ارتباطی میان مردم و حاکمیت را افزایش میدهد.
وی افزود: رهبری تاکید دارند که برنامهریزی، مدیریت و ساماندهی کار دولت و دستگاه رهبری نیست پس باید نهادهای مردمی از جنس خودشان باید نقش این حلقههای میانی را ایفا کنند در نتیجه پاسخ به سوال شما هم آری و هم نه است.
رضایی در ادامه با تاکید بر توان فردگرایی در بسیاری از موقعیتهای حساس ایران گفت: هنگامی که صدام میگفت طی سه روز ایران را فتح خواهد کرد از میان همین مردم شخصی به نام «شهید حسن باقری» ظهور میکند و الگویی جدید و مختص جامعه ایرانی را ارائه و به کار میگیرد تا تمامی محاسبات صدام با تحصیلات عالیه نظامی را بر هم زند. یا هنگامی که از نداشتن صنعت موشکی رنج میبردیم «شهید تهرانیمقدم» از میان همین مردم گروهی را میسازد که توفیقات آن را در صنعت موشکی امروز ایران شاهد هستیم. همچنین «شهید سردار حاج قاسم سلیمانی» هم در حوزه امنیت بینالمللی چنین کاری را میکند. همین الگو را در مسائل اجتماعی نیز داریم که یک نفر پیدا میشود تا در محله خود میتواند فعالیتهای مشابهی مانند شهدایی که نام بردم انجام دهد. با توجه به چنین ظرفیتی آیا مفهوم راهبر اجتماعی در الگوی توسعه اجتماعی که قرار است بومی ارائه شود مفهومی کلیدی نیست؟
نظر شما