خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - محدث تکفلاح: غلب ما دهه پنجاه و شصتیها در سالهای کودکیمان بازی در کوچه با همبازیهای خود را تجربه کردیم. دوچرخه سواری و دنبالبازی و هفت سنگ و… حتی در بعضی محلهها که جوی آب زلال داشت، شنا در آب جوی هم سرگرمی دم دستی و دوست داشتنیای بود. آن روزها یا به زور به خانه برده میشدیم و یا از فرط خستگی نا برایمان نمیماند که راه خانه را پیش میرفتیم. بچههای آن دوران تنها از ساعت ۴ تا ۵ هر روز (به جز پنجشنبه و جمعه) میتوانستند از برنامه کودک شبکه دو تلویزیون تصویر ببینند که مثلاً مختص گروه سنی کودک و نوجوان ساخته و ارائه میشد. سربداران، هزاردستان، کمالالملک و… برای کودکان جذابیتی نداشت و همسران و خانه سبز و… هفتهای یک بار چهارشنبه شبها فقط پخش میشد. اینها را میگویم، چون میخواهم جایگاه تصویر را در کودکان دهههای گذشته بازگو کنم. اوایل که دستگاه پخش ویدئو ( VHS) آمد، خانوادههای مذهبیتر خیلی سمتش نمیرفتند. مدتی بعد ویدیوکلوپها رونق گرفتند. دیدن فیلمهایی که بهصورت روزانه کرایه شده بود هم به تفریحات، اضافه شد. به مرور سیدی آمد. با همهگیری استفاده از اینترنت، کمکم دانلود ممکن شد اما اوایل هم سرعت اتصال از طریق DIAL UP خیلی پایین بود و هم صرفه اقتصادی نداشت.
امروز که اسفندماه ۱۴۰۰ است، با لمس یک دکمه در دستگاه با السیدی لطیفش، در عرض چند دقیقه و با مبلغ ناچیزی میتوان چند ساعت فیلم و سریال را به راحتی دانلود کرد. در ایام کرونا که سن استفاده از دستگاههای دیجیتال و اینترنت با شیب زیادی نزول پیدا کرد، این شرایط برای افراد بیشتر فراهم شد. اکنون در خانوادهها دستگاههای پخش فیلم با پیشرفتهترین تکنولوژی به گونهای چیده شدند که برای مشاهده محتواهای تصویری از لحظه اراده تا اجرا تنها ثانیهای زمان لازم است. اراده کن، انتخاب کن، بنشین و تماشا کن! به همین راحتی، به همین ارزانی. مشاهده فیلم در جمع خانواده یکی از تفریحات مناسب محسوب میشود اما مدتی است که با زیاد شدن تولیدات سریالهای جهانی و دسترسی سریع به این تولیدات، علاقمندی نوجوانان به دنبال کردن این نوع از محتواها زیاد شده است. تبلیغات هم بی تأثیر در بالا رفتن این آمار نبوده است. در کشور خودمان و پلتفرمهای بومی هم میتوان ردپای این تبلیغات را به خوبی مشاهده کرد. نه تنها در سریالهای نمایش خانگی، بلکه در اغلب سریالهای پخش شده در رسانه ملی هم بارها حضور تبلیغات مشهود بوده است. در اپیدمیهای اینگونه طبیعی است که مشاهده شود همانطور که مراجعه و استفاده از انواع سریالها افزایش مییابد، آسیبهای روحی و جسمی آن هم رو به افزایش است و به طبع آن میزان مراجعه افراد به مراکز روانشناختی و درمانی درگیر این آسیبها بالا رفته است. اگر بخواهیم با اصطلاحات علمی حرف بزنیم، نوعی ناهنجاری در قشری خاص دیده میشود که «اعتیاد به سریال» نام گرفته است. اعتیاد در علم اینگونه تعریف میشود: «هر رفتاری که انجام ندادن روتین آن، زندگی فرد را دچار اختلال میکند.» با هم، صحبتهای چند نفر از کسانی که درگیر این نوع از اعتیاد بوده یا هستند را میخوانیم.
حتی در سال کنکور!
نگین میگوید: «الان دیگر سراغ سریال نمیروم اما هنوز باید با دیدن فیلمهای سینمایی خودم را اقناع کنم. زمانی بود که من دیدن سریال را در خانه یک اتفاق عادی میدانستم چون مادرم همیشه جلوی تلویزیون بود و یک سریال را دنبال میکرد. اما در یک برهه دیدم دوست دارم آن سریالهایی که امتیاز بالایی در شبکههای مجازی و بین رفقایم کسب کردهاند را ببینم. عناوین سریالها را که از دوستانم هم میشنیدم در سایتها بررسی میکردم و بدون مکث دانلود. حتماً هر شب و صبح باید چند قسمت را میدیدم. یادم هست یک سریال ۴۵ قسمتی را بسیار دوست داشتم ببینم، اما زمان نداشتم. سال کنکور بودم و برایم یک ربع هم یک ربع بود! اما من به راحتی رکورد مشاهده سریال را زدم. ۴۵ قسمت ۵۰ دقیقهای را در عرض ۸ ساعت پشت هم دیدم. بخشهای مختلف فیلمها را جلو میزدم و میخواستم همه ماجرا را زودتر بفهمم. این در حالی بود که هر دقیقه همزمان با مشاهده سریال خودم را میخوردم و میگفتم نگین! زمان تست زدنت را داری صرف فیلمی میکنی که برای کنکورت به درد نمیخورد.
برای این رکورد همیشه عذاب وجدان دارم و وقتی به آن میاندیشم به شدت حالم بد میشود. من گوشی را در دستم میگرفتم یا لپتاپ را جلویم میگذاشتم و تند تند سریالها را میدیدم تا به آخر برسد و خیالم راحت شود که این فیلم را هم دیدم. فصل هر فیلم که تمام میشد و من خودم را کش میدادم، تازه درون خودم با خودم خلوت میکردم و حس خسران داشتم و به حسرت از دست دادن زمانم میپرداختم. اما چه سود؟ آب رفته را که نمیتوان به جوی بازگرداند. البته یک چیز بود و آنهم اینکه با شخصیت سریالها زندگی میکردم. وقتی که یک ماه درگیر یک سریال بودم با شخصیتهایش زندگی میکردم و از آنها یاد میگرفتم. من خیلی چیزها از این سریالها در زندگیام آموختم. الان دیگر تجربه دارم و سراغ هیچ سریالی نمیروم. فقط فیلم سینمایی که بشود یک بار ۹۰ دقیقه وقت گذاشت و داستان را فهمید.»
خیلی هم حالم خوب است
زینب ۲۳ ساله که قبل از شروع صحبتهایش به من گوشزد کرده که مشکلی با اعتیادش به سریال ندارد. میگفت: «هیچ وقت یادم نمیآید که چطور شروع شد. اما یادم هست که برادر و پدرم هر شب بعد از شام تا ساعتها برای دیدن فیلم در پذیرایی ولو بودند. تخمه و تنقلات به راه بود و بعضاً تا سحر هم صدای فیلم دیدنشان میآمد. از یک جا به بعد من هم همراهشان شدم. اما فیلمهای ترسناک و اکشن میدیدند و من دوست نداشتم. به مرور، علاقهام باعث شد شبها در اتاقم باشم و تنها با گوشی سریال ببینم. روزی با هول از خواب پریدم. ساعت را دیدم، ناگهان گفتم: «وای ساعت ۱۲ شد» در حالیکه باید ساعت ۱۰:۳۰ از خانه بیرون میزدم برای رسیدن به یک قرار مهم. تمام مسیر را با خودم داشتم تمرین میکردم که به طرف مقابل چه بگویم که زشت نباشد! بگویم صبح خواب ماندم چون دیشب سریال میدیدم؟ من قرار مصاحبه کاری را به خاطر دیدن سریال از دست داده بودم. اگر اسمی از اعتیادم به مشاهده سریال میآوردم، در مصاحبه درجا رد میشدم.
آن روز گذشت. درست است من با شرکت مذکور توافق نکردم اما تجربه کردم که ساعت مصاحبه و قرارهای مهم را با وقت سریال دیدنم تنظیم کنم! الان هم خیلی راضیام از شرایطم. گوشی و نت همراه، کار را راحت کرده است. به جز موقعی که سرکار باشم و یا خواب، هر جا که بخواهم و بشود سریالهای مورد علاقهام را دنبال میکنم. برای انتخاب سریالها هم چند کانال تلگرامی و صفحه اینستاگرامی را دارم. اتفاقاً خوب تجزیه و تحلیلها را میخوانم و بعد از آن در مورد دانلود سریال مورد نظرم تصمیم میگیرم. من در یک روز پیش آمده که ده ساعت پشت سر هم پای گوشی بودم برای مشاهده سریال و بعدش دیگر به این رکورد نرسیدم. (نگاه افتخارآمیزی میکند!)»
با تمام شدن هر فصل سریال یک دور افسرده میشوم
محمد امین ۲۵ ساله از اعتیادش به این موضوع که سخن میگوید. هیچ ابایی از تعریف کردن بعضی اتفاقات ندارد. حتی از تصویر مانیتور روی میز کارش برایم رونمایی میکند که دو مانیتور کنار هم روی میز است. میگوید حین انجام کارهایم (نویسندگی) با مانیتور سمت چپ، حتماً در مانیتور سمت راست همزمان یک فیلم در حال پخش است. انتخاب فیلمها را از سایتهای جهانی و امتیازهایی که به آن دادند انجام میدهم و یا گفتوگوهای بین دوستانم. تقریباً تمام دوستان من درگیر سریالها هستند. کمتر و بیشتر دارد اما سراغ ندارم بین آنها کسی اهل سریال نباشد. کلاً از گذران اوقاتم با سریالها راضیام. همیشه سریالهایی را در ذهن دارم که باید ببینمشان و وقت نکردم هنوز. مشکل اساسی من با سریالها این است که فرهنگ کشور ما که من با آن بزرگ شدهام با فرهنگ ارائه شده در بسیاری از این سریالها متفاوت است و بهصورت ناخودآگاه از دیدن برخی از اتفاقهای داخل فیلم ذهنم درگیر میشود و حال خوبی ندارم. از تمام شدن هر فصل سریالها هم اصلاً خوشم نمیآید. وقتی درگیر دیدن یک سریال هستم حالم خوب است و وقتی متوجه میشوم دارد تمام میشود غصهام میگیرد. اینکه درگیر شخصیتهای سریالها باشم را خیلی دوست دارم و انتظار برای آمدن فصل جدید سریالها برایم آزاردهنده است.
دور هم جمع میشویم که سریال ببینیم
نرگس عکاس است و متأهل. او هم یک جورهایی معتاد دیدن فیلم و سریال. در زندگی او به گفته خودش سه سرگرمی وجود دارد: «مطالعه کتاب، سفر و مشاهده سریال» خودش میگفت: «من و همسرم جمع دوستان ثابت و پایهای داریم که بهصورت روتین تنها و تنها برای یک هدف دورهم شبنشینی میچینیم. آن هم مشاهده سریال است. ما چنان سریال را میبینیم که تا ساعتها بعدش مشغول تجزیه و تحلیل فنی آن میشویم. ناگفته نماند که همه این اکیپ، اهالی فن تصویرند. سریال را میبینیم و بعدش در مورد بازیگر و سناریو و تدوین و… صحبت میکنیم و من در زندگی این کار را با هیچ چیز عوض نمیکنم. خیلی خوب است. من وقت دیدن سریال با دقت روی جزئیات آن متمرکز میشوم و تمام توانم را درگیر میکنم. البته بگویم که به هیچ وجه ژانر وحشت نمیبینم چون شب تا صبح دچار کابوسهای بدی میشوم و صبح حال خوبی ندارم. من در هر شرایطی، اگر در سفر نباشم و یا سر کار، دارم سریال میبینم.
در ایام خانه نشینی و دورکاری به خاطر کرونا، ساعات دیدن سریالها در روز بالا رفته بود. یادم هست روزهایی با حالت تهوع و سردرد از جلوی السیدی بر میخواستم و متوجه میشدم که ۱۸ ساعت بوده که نگاهمان به همین نقطه خیره است. کاری نداشتیم به جز مطالعه و سریال. که من مشاهده سریال را انتخاب میکردم.»
اساساً مشاهده سریال کار بدی است؟
دو دهه است که دنیای تصویر در زندگی ما انسانها جولان میدهد. تأثیر پیامی که از تصویر و صدای توأمان به مخاطب منتقل میشود به مراتب بالاتر از تأثیر یک بعدی و یا حتی مکتوب و متن است. به همین دلیل در عصر حاضر فواید استفاده از محتواهای چند رسانهای را نمیتوان کتمان کرد. اما در تعامل با این دنیای پر زرق و برق چندرسانهای باید تنظیم زمان و سواد مدیریت رسانه را در خود تقویت کرد. نه فقط دیدن سریال، بلکه در مواجه با هر نوع محتوای چند رسانهای باید خودمان را در جایگاه انتخاب بگذاریم. با یک روانشناس نوجوان صحبت میکردم که از این دست موارد به ایشان زیاد مراجعه شده بود. او بعد از مطالعه موارد بالا به من گفت: «برای بهبود این اوضاع باید به چند مورد توجه کنیم:
-آیا مشاهده این محتوا را میخواهیم یا نه؟ منفعل بودن در رسانههای امروزی اگر یک اثر مخرب داشته باشد این است که زمان مفیدی را از دست دادهایم.
-برنامه زمانی داشته باشیم و برای اجرای آن جدی باشیم.
-ژانر سریالهای مورد علاقه خود را با تحقیق و بررسی مشخص کنیم که با روحیه ما و شرایط زندگیمان سازگار باشد. نه اینکه فقط از شنیدهها سراغ یک سریال برویم.
-هیچگاه برای مشاهده سریال از ساعت استراحت و بالاخص زمان خواب خود نزنیم. بدن ما احتیاج به خواب کافی دارد و با اختلال در ساعت خواب، کارکرد بدن را از حالت طبیعی خارج میکنیم.
-نکته دیگری که قابل ذکر است اینکه اگر دیدن سریال از حالت تفریح و سرگرمی خارج شود آسیبزاست. اگر برای دیدن سریال انجام کارهای واجب زندگی شخصی و کاری را به عقب میاندازید و یا از مشاهده نکردن آن با هر دلیلی حس ناخوشایندی دارید، خوب است بدانید که اجرای این عمل در زندگی شما از حالت نرمال خارج شده است و اگر در صدد رفع مسئله برنیایید، به مرور آسیبهای محسوس و نامحسوسی را در زندگی خود مشاهده خواهید کرد.
شایعترین اتفاقی که در تمام نمونههایی که بررسی شده است، افسردگی و سردردهای مزمن است که به نسبت هر شخص در شرایط زندگیاش این آسیبهای روحی و جسمی میتوانند متفاوت و درمان هر کدام نیز طبیعتاً مختلف باشند.»
در ادامه گفت: «پس مهم است همه بدانیم که وجود این امکانات برای کودکان تا آنجا بیضرر و کمضرر است که استفاده و بهره بردن از آنها به اعتیاد تبدیل نشود. برای این کار در گام اول خانه و خانواده را باید از هر گونه از رفتارهای اعتیادزا مبرا کرد. محیط را برای فعالیتهای جسمی و تحرک مناسب جذاب کرد تا تمایل و کشش در نوجوانی بیشتر به فعالیتهای جسمی و حرکتی باشد و از این رسانهها تنها با عنوان سرگرمی استفاده شود. جا به جا شدن ارزشها در زندگی افراد در دوران کودکی و نوجوانی، آثاری به مراتب مخربتر از دوران بزرگسالی خواهد داشت.»
نظر شما