به گزارش خبرنگار مهر، مریم غازی اصفهانی، پیش از ظهر شنبه در نشست علمی با موضوع «چیستی علوم انسانی اسلامی و روشهای تولید آن» که توسط مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، با بیان اینکه باید ابتدا تعریف صحیحی از علم داشته باشیم، اظها ر کرد: علم از نظر لغوی و در معنای مصدری به معنای دانستن، فهمیدن، استوار کردن و دریافتن است.
وی در ادامه افزود: در حالت اسم مصدر هم علم معنایی دارد، در این حالت علم به معنای معرفت، دانش، یقین، ادراک، هنر و فضل است. در تعریف دیگر علم را به معنای اقدام قاعدهمند برای توسعه و سازماندهی هدفمند اطلاعاتی ارزشمند میدانند. این اطلاعات ارزشمند در قالب تفاسیر قابل آزمایش و پیش بینی درباره جهان انجام میشود.
معنای رایج علم در عصر حاضر
غازی معنای علم که از سوی ارسطو ارائه شده است را معنای رایج علم در عصر حاضر برشمرد و اظهار کرد: ارسطو میگوید دانش علمی مجموعهای از آگاهیهای قابل اتکا است که قابل توضیح باشد. یعنی اینکه چیزی که بتوانیم به آن اتکا کرده و از نظر منطقی آن را توجیه کرده و توضیح بدهیم.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه واژه علم از عربی وارد فارسی شده است، خاطرنشان کرد: گاهی به جای علم از واژه دانش استفاده میشود، ولی علم و دانش دو تعریف کاملاً متفاوت دارند، در انگلیسی واژه «science» برای علم و واژه «knowledge» برای دانش استفاده میشود. هرکدام معنا و کاربردهای متفاوتی دارد.
وی ادامه داد: از عصر کلاسیک علم به عنوان یک نوع دانش با فلسفه ارتباط نزدیکی داشته است، در اوایل عصر مدرن علم و فلسفه در انگلیسی بجای یکدیگر استفاده میشده است. اما در سده هفده به تدریج فلسفه طبیعی که امروزه به آن علوم طبیعی هم میگویند از فلسفه جدا شده است اما از واژه علم همچنان برای توضیح آگاهیهای مطمئن برای موضوعی استفاده میشده است و امروز هم این کاربرد را دارد.
ناکامی چالمرز فیلسوف غربی در تعریف علم
غازی با اشاره به معنای علم در سده نوزدهم میلادی تصریح کرد: در این دوران علم را مطالعه منظم طبیعت که شامل فیزیک، شیمی و زیست شناسی بوده است میدانستهاند. چالمرز یکی از اندیشمندان غربی دو کتاب با عنوانهای چیستی علم و علم و تولید آن نوشته است که در آن به توضیح فلسفه علم میپردازد. چالمرز علم را محدود به دانش آزمون پذیر کرده و به عنوان یک فیلسوف پوزیتیویسم درصدد توضیح چیستی علم بوده است.
استاد حوزه و دانشگاه شناختهایی که آزمون پذیر نیستند را خارج از تعریف چالمرز عنوان کرد و گفت: چالمرز ده سال بعد از کتاب اولش و در اثر دومش تلاش کرد تا این مشکل را برطرف کند و درصدد بود بین ذات داشتن علم و برساخته بودن آن جمع کند و البته این کار بازهم برای مشکل او و سایر پویزیتیویستها در بیان چیستی علم راهگشا نبود.
دیدگاه علامه مصباح پیرامون معنای علم
وی ادامه داد: از دیدگاه مرحوم آیت الله مصباح یزدی علم به معنای مطلق شناخت، آگاهی، دانستن و اعتقاد یقینی مطابق با واقع است، آیت الله مصباح میفرمایند مجموعه قضایایی که بین آنها مناسبتی در نظر گرفته شده حتی اگر قضایای شخصی و خاص باشد به اضافه مجموعه قضایای کلی اعم از حقیقی و اعتباری و قضایای کلی حقیقی حسی و اعتباری که به آن science هم گفته میشود معنای علم است.
غازی تفاوتهای اندیشه اسلامی با غربی در علم شناسی را بنیادین توصیف کرد و افزود: اندیشمند غربی یک قدرت مدرکه مستقل از تجربه را نمیپذیرد و ادراک حقیقی را منحصر در ادراک حسی میداند و هیچ جایگاهی برای مسائل ماورا الطبیعه قائل نیست. در همین زمینه علامه طباطبایی استدلال میکنند که استدلال پوزیتیویستها این است که اعتماد بر غیر حس صحیح نیست و مطالب عقلی محض غلط خواهد بود و راه تشخیصی برای صحت آنها نیست اما علامه طباطبایی این دیدگاهها را در جلد اول تفسیر المیزان بررسی و با دقت تمام رد میکنند.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: علوم انسانی به صورت کلی یک رشته دانشگاهی آکادمیک است که جنبههای مرتبط با ویژگیهای تمدن انسانی را مطالعه کرده و آموزش میدهد، در قرون وسطی اصطلاح علوم انسانی در مقابل الوهیت بود، یعنی علوم را دو دسته علوم الهی و علوم انسانی میدانستند ولی بعداً این معنا تغییر کرد و به طبقهای از علم و دانش علوم انسانی گفته میشد که امروزه به عنوان محدوده اصلی مطالعات و آموزشهای دانشگاهی قرار داشته که جنبه سکولار دارد.
دیدگاه اندیشمندان حوزوی پیرامون مفهوم علوم انسانی
وی با اشاره به اینکه امروزه علوم به دو دسته علوم طبیعی و علوم انسانی تقسیم میشود، تصریح کرد: برای تعریف هر حوزهای از دانش باید موضوع آن و وجه تمایز آن از دیگر علوم را مشخص کرد. موضوع علوم انسانی کنش انسان است، کنش انسانی همان فعالیتهایی است که انسانها در مواجهه با مسائل مختلف انجام میدهند و این کنشها آگاهانه است، بنابراین اگر کاری آگاهانه باشد اما به آگاهی انسان وابسته نباشد و بتواند مستقل از آگاهی انسان هم وجود داشته باشد کنش انسانی محسوب نمیشود.
غازی ادامه داد: کنش انسانی ارادی، هدفمند، معنادار و متناسب با موقعیتهای زمانی و مکانی مختلف، متفاوت میشود، برخی اندیشمندان غربی معتقدند علوم انسانی علومی هستند که موضوع آنها تحقیق در خصوص فعالیتهای مختلف بشری است. اما یک تعریف بهتر و کاملتر در خصوص علوم انسانی وجود دارد، حجت الاسلام پارسانیا معتقد است علوم انسانی مجموعه دانشهایی است که در مورد کنشهای انسانی، احکام، آثار و پیامدهای کنشهای انسانی بحث میکند.
استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: آگاهی و اراده عنصر مهمی در تعریف علوم انسانی است، حجت الاسلام پارسانیا معتقد است چون علوم انسانی در خصوص فعالیتهای غیرارادی انسان صحبت نمیکند با علوم طبیعی که در خصوص فعالیتهای غیرارادی است متفاوت است، در علوم انسانی کنشهای ارادی مد نظر است اما در علوم طبیعی فعالیتهای غیرارادی مورد توجه قرار میگیرد.
وی با اشاره به اینکه میان کنش و رفتار تفاوت است، اظهار کرد: کنش عملی ارادی و رفتار عملی طبیعی است، اگر یک عملی آگاهانه و هدفمند نباشد به آن کنش اطلاق نمیشود. اینکه شیوه تعامل ما با عوامل تکوینی عالم که مستقل از اراده ما هستند بحث خیلی مهمی در علوم انسانی است که بحثی پرچالش و مفصل است و در جای خود باید به آن پرداخت.
تأکید امام خمینی بر علوم انسانی اسلامی
غازی به اهمیت علوم انسانی اسلامی اشاره کرد و گفت: اینکه ما چیزی به نام علوم اسلامی انسانی داشته باشیم با تأکید امام خمینی (ره) مبنی بر ضرورت اسلامی سازی دانشگاهها مطرح شد، ایشان تأکید داشتند که باید تولید علوم و نظریههای مبتنی بر فرهنگ دینی و بومی مورد توجه قرار بگیرد. علوم انسانی اسلامی از دیدگاه حجت الاسلام خسروپناه مجموعه گزارههای مفیدی است که به روشهای تجربی و غیرتجربی تولید میشود و مبانی غیرتجربی نظیر عقل، وحی و شهود روشهای تولید آن بوده و با استفاده از این روشها به تبیین، تفسیر یا توصیه در خصوص رفتارهای فردی و اجتماعی انسان میپردازد و این تعریف علوم انسانی اسلامی است.
ویژگیهای علوم انسانی اسلامی
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه علوم انسانی اسلامی سه ویژگی مهم دارد تصریح کرد: لازم است بدانیم علوم انسانی اسلامی سه ویژگی مهم را دارد، نخستین ویژگی نظاممندی است، یعنی یک نظام یکپارچه منظم و ساختاری است که پراکنده نیست، ویژگی دیگر اینکه هم از روش تجربی و هم از روش غیرتجربی استفاده میکند، منظور از روش غیرتجربی روش عقلی و نقل دینی است، یعنی علوم انسانی اسلامی هم تجربه هم عقل و هم نقل دینی را به رسمیت میشناسد.
وی در ادامه افزود: سومین ویژگی علوم انسانی اسلامی این است که موضوع آن انسان بایسته، شایسته و تحقق یافته است. مسأله امکان تحقق علوم انسانی اسلامی موضوعی مهم است که در مورد آن بحث بسیار است، از منظر علامه طباطبایی، اسلام و تعالیم روحبخش اسلامی یک نظام جامع است که در مورد علم، عمل و راههای رسیدن به سعادت و شقاوت انسان صحبت میکند و این نظام جامعه این استعداد را دارد که با یافتههای علمی ارتباط داشته باشد و قرار نیست تنها دستورالعمل باشد. کسانی که مدعی هستند علوم انسانی اسلامی امکان پذیر نیست ادعای مستدلی ندارند.
فهم دین تنها از طریق نقل نیست
غازی با اشاره به اینکه فهم دین تنها از طریق نقل صورت نمیگیرد، اظهار کرد: همه روشهای مورد قبول عقل از منظر اسلام و قران کریم پذیرفتنی هستند و ما در استنباط دینی از همه روشها استفاده میکنیم، از سویی علوم تجربی هم تک روشی نیست گرچه ادعا میکنند تک روشی هستند اما چنین ادعایی صحت ندارد. هرچیزی مربوط به سعادت و شقاوت انسان باشد حتی اگر تجربی باشد با دین نیز در ارتباط است و علامه طباطبایی مطرح میکنند که میان علم و دین نمیتوان تمایز قائل شد.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اهداف قرآن و علم همپوشانی دارد، گفت: هدف از علم زندگی بهتر و آسایش و آرامش انسان است و دین نیز چنین مسائلی را در نظر دارد. دین و علوم تجربی در عرصه شناخت قضایای مشترکی دارند و هیچ مبنای منطقی برای عدم امکان علم انسانی اسلامی وجود ندارد، همچنین تضادی میان علم و دین وجود ندارد چرا که دین برخاسته از علم خدا و علم یقینی نیز کاشف از فعل خداوند است و میان این دو تفاوتی وجود ندارد.
نظر شما