خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه موذن: زینب پورابراهیم مجری زن جوانی است که بیش از یک دهه است در تلویزیون اجرا میکند، او زمانی در هر حوزهای به گفتگو و اجرا میپرداخت؛ از برنامههای ورزشی تا گفتگو با رئیس جمهور وقت احمدی نژاد اما خودش معتقد است این سالها ملاحظه بیشتری در پذیرفتن اجرای حوزههای مختلف دارد.
این مجری خانم در این گفتگو به سوالات مختلفی پاسخ داد و درباره اینکه چرا مجریان مرد بیشتر برند میشوند با اشاره به مجریان شناخته شده زن میگوید برخی از نامهایی که در میان مجریان مرد برند شدهاند خودشان برنامه سازی هم میکنند که این مساله در دیده شدنشان بسیار موثر است.
پورابراهیم همچنین درباره سختی اجرا همراه با ۲ فرزند، واکنش همسرش به اجرای او و همچنین اینکه به اندازه کافی برای مردم شناخته شده است یا خیر توضیح داد.
متن این گفتگو را در زیر میخوانید؛
* این روزها بیشتر اجراهای تلویزیون را مجریان مرد بر عهده دارند و حتی در مناسبتهایی که مبتنی بر فضای زنانه است بیشتر مجریهای تلویزیون در شبکههای مختلف آقایان هستند، فکر میکنید چرا؟
درباره شبکه پنج اینگونه نیست اما در برخی شبکهها این اتفاق میافتد. در برنامههای شبکه پنج مجریان خانم حضور پررنگی دارند. بنده عید امسال برنامه «نوروزترین نوروز» و بعد از آن هم برنامه «جشن رمضان» را روی آنتن شبکه پنج اجرا کردم. اجازه ورود به موضوعات بین مجری خانم و آقا فرقی نمیکرد اما قبول دارم که در برخی از برنامهها باید حضور خانمها پررنگ باشد.
البته به این نکته توجه داشته باشیم که در کل کشور هم تعداد محدودی خانم در حوزه سیاست و یا اقتصاد فعال هستند. به تبع این اتفاق در تلویزیون هم میافتد. در حال حاضر مجری متخصص سیاسی و اقتصادی خانم هم داریم اما تعداد آقایان بیشتر است.
* شما سالهاست که اجرا میکنید هنوز هم آموزش میبینید یا فکر میکنید برای شما آموزش دیگر تمام شده است؟
حدود ۲ سال پیش، خانم کلانکی که مسئول آموزش سیما بودند، دورههای بسیار خوبی برای آموزش افراد در همه حوزهها از جمله اجرا، تهیهکنندگی و غیره برگزار میشد. الان هم این اداره کل وجود دارد اما سیاستهای آن تغییر کرده است. من به شخصه خیلی آموزش را جدی میگیرم. قطعاً در هر دوره آموزشی که در افزایش اطلاعاتم موثر باشد، چه در داخل و چه خارج از کشور شرکت میکنم. با توجه به اینکه رشته تحصیلی من در مقطع کارشناسی ارشد علوم ارتباطات بوده است، الان هم فن بیان و ارتباط موثر تدریس میکنم. در دورههای مختلف صداسازی شرکت کردم، شاید از هر دوره یک نکته یاد گرفته باشم، اما همان نکتهها هم برایم موثر بود.
* شاید پیش از این مردم، مجریان را به اسم میشناختند، به نظر شما چرا در سالهای اخیر فقط تعداد محدودی از مجریان برای مردم آشنا هستند؟
یکی از علتهای مهمش این است که سالهای پیش، تعداد شبکهها محدودتر بود، به همین دلیل برنامههای مجریان مورد توجه قرار میگرفت. الان با پیشرفت بسترهای نمایشی، تفاوت خیلی عمدهای بین یک مجری و مخاطب عادی در فن بیان وجود ندارد. نیمی از مردم سعی میکنند برای برآورده شدن نیازهای خود، خوب صحبت کنند، اموزش های فن بیان میروند و از طرفی ظهور فضای مجازی، شبکههای ماهوارهای و تلویزیون باعث شده که تعداد مخاطبان یک شبکه و برنامه همانند گذشته نباشد.
* به نظر شما چرا شهرت مجریانی همچون احسان علیخانی و یا عادل فردوسیپور برای بانوان رخ نمیدهد و مجری برند خانم در حوزههای مختلف کمتر داریم؟
اینطور نیست که نداشته باشیم، خانم ندا ملکی و یا خانم امیرشاهی برای همه شناخته شده هستند، خیلی از مجریانی که از آنها نام بردید، خودشان برنامهسازی میکنند. این مسئله در دیده شدن بسیار موثر است زیرا خود شخص میتواند سلیقهاش را در برنامه اعمال و بر اساس سبک اجرای خود دکور طراحی کند. براساس اجرای خود حتی نور و متن را تنظیم و آیتم طراحی میکند. این اتفاق برای من هم در شبکه پنج افتاد. کاری را اجرا کردم که دوست داشتم و خیلی از آیتمهای آن را خودم طراحی کردم.
* فکر میکنید خود شما آن چنان که میخواستید بین مردم شناخته شدهاید؟
من اهل حاشیه نیستم. به خاطر سفرنامه شبکه یک به تمام ایران سفر کردم. گمان میکردم برنامه «صبح بخیر ایران» صبح زود روی آنتن میرود و کسی آن را نمیبیند اما یک وقت به دورترین روستا میرفتم و مردم مرا شناختند. هیچوقت حاشیهای نداشتم که مخاطب نیم ساعت در روز درباره آن صحبت کند اما وقتی به آنها سلام میکنم، میگویند شما آشنای قدیمی ما هستید، گویا سلام من برایشان آشناست. از طرفی سالهای اول کارم، راحتتر پیشنهادات را قبول میکردم اما الان دیگر هر برنامهای را اجرا نمیکنم.
* فکر میکنم پیش از این در هر حوزهای اجرا میکردید؟
بله اما الان خیلی محافظه کارتر شدهام چون مخاطبم برایم مهمتر شده است. دوست دارم وارد کاری شوم که احساس میکنم در آن توانمندتر هستم. به خاطر فعالیت حرفهای در رشته تیراندازی با کمان، در برنامه ورزشی هم اجرا داشتهام، یا در سن ۲۲ سالگی برای اولین بار گفتگوی زنده با احمدی نژاد رئیس جمهور وقت انجام دادم. الان فکر میکنم مسائلی مانند سیاست، تخصص و تبحر خود را میطلبد و من خیلی مایل به ورود در آنها نیستم.
* در طول این سالها، نقطه اوج خود در اجرا را چه میدانید؟
شیوه من به گونه ایست که یک مدت در خلوت خود فرو میروم و بعد از آن دنبال جهش هستم. این اتفاق در فعالیت ورزشی من هم بوده است. اما سال ۹۲ که برنامه «صبح بخیر ایران» را کار میکردیم، آقای غلامرضا بختیاری تهیهکننده دست مرا خیلی باز گذاشت. من تنها مجری خانم برنامه بودم. حدود ۴ ساعت آنتن داشتیم و تقریباً خودمان سردبیر بودیم. آیتم میساختیم، تهیهکنندگی میکردیم و کنداکتور مینوشتیم. من تهیه کنندگی را از آنجا یاد گرفتم. آن سالها از ایدههای ما یکسری برنامههای دیگر هم تولید شد. برنامه جشن رمضان امسال را هم خیلی دوست داشتم و آن هم تجربه خوبی بود.
* تهیهکنندههای دیگر هم همینطور دست مجریان را باز میگذارند؟
خیر، این اتفاق با دیگر تهیه کنندهها برایم نیفتاد اما با مدیر خود آن را تجربه کردم. در برنامه «مهربانو» هم مدیر که آقای مهرگان بودند، دست مرا در طراحی این کار خیلی باز گذاشتند. این مدل کار برایم خوشایند بود. قطعاً اگر تجربه بیشتری داشتم بهتر میتوانستم برنامهسازی کنم. تهیهکننده زیادی را نمیشناسم که دست مجری را باز بگذارد. زیرا آنتن زنده مسئولیت دارد. مجبورند که محتاط باشند تا میزان خطا پایین بیاید.
* مگر سالهای قبل همین حساسیت آنتن وجود نداشت؟
وجود داشت اما مخاطبان حساسیت کمتری داشتند. از طرفی فضای مجازی وجود نداشت که هر چیزی به سرعت در آن وایرال شود. الان حاشیههای زرد را درشت نمایی میکنند ولی واقعاً هیچ محتوایی در دل آنها نیست و من به حاشیههای اینچنینی توجه ندارم.
* معمولاً درباره خانمهای چادری این شائبه را مطرح میکنند که چون چادری بوده، راحتتر توانسته مجری شود و… چقدر درباره خودتان این جمله را شنیدهاید و چقدر ناراحتتان میکند؟
من بارها شنیدهام حتی از همکاران خودم و از فضای مجازی اما ناراحت نشدهام چون اسناد و مدارکش وجود دارد که من از سال ۸۶ اجرا میکنم، بیشتر از ۱۰ سال پیش از طریق آزمون وارد سازمان شدهام و تست دادهام کارم را از قزوین شروع کردم و بعد در طرح «جم» سازمان شرکت کردم. از طرفی هر وقت با تهیهکنندهای کار کردم، دوست داشته که باز هم با آنان کار کنم زیرا اهل حاشیه نیستم، به موقع و با آمادگی سرکار میروم. مجموع این ویژگیها باعث شده که باز هم به من پیشنهاد کار دهند.
* کار کردن با ۲ فرزند کار سختی است؟
بله خیلی سخت است. الان من و همسرم زمانهایمان را جابجا میکنیم. خوشبختانه کارمند نیستم که از صبح تا شب سرکار باشم اما اگر پروژهای باشد مادرم به منزلم میآید و به من کمک میکند. در حالت عادی ۳ یا ۴ ساعت در روز سرکار هستم که همسرم با من همکاری میکند.
* همسرتان هیچگاه مشکلی با اجرا نداشت؟
خیلیها را دیدم که همسر آنها با کارشان مشکل داشته است به همین دلیل کار خود را در نیمه راه رها کردهاند. اما در مورد من اینطور نبوده است. زمانی که در قزوین اجرا میکردم، همسرم مرا به تهران آورد و آزمون دادم و حتی خانواده همسرم در گردآوری محتوا برای آزمون به من کمک کردند. همین الان خیلی وقتها اجرایی را قبول نمیکنم اما همسرم میگوید قبول کن.
* چالش خودتان برای اجرا چه بوده است؟
قطعاً همیشه شرایط ایدهآل نبوده است اما من آدم منعطفی هستم. همیشه وصل کردن میکروفون برایم دغدغه بوده زیرا من دوست دارم نیم ساعت قبل از آنتن کاری انجام ندهم. معمولاً ۱۰ دقیقه قبل از آنتن باطریها میرسد و آن موقع میکروفون را نصب میکنند.
نظر شما