۱۵ اسفند ۱۴۰۰، ۸:۱۱

گزارش میدانی مجله مهر از موزه عروسک‌ ملل؛

شهر عروسک‌ها / موزه‌ای که با تلاش ۲۵ ساله مدیرانش ساخته شد

شهر عروسک‌ها / موزه‌ای که با تلاش ۲۵ ساله مدیرانش ساخته شد

موزه عروسک ملل توسط چند تن از فعالان دغدغه‌مند حوزه فرهنگ تشکیل شده است و سعی دارد مردم را با انواع مختلف عروسک‌های ایرانی و آداب و رسوم نقاط مختلف کشور آشنا کند.

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - جواد شیخ‌الاسلامی: درست است که پسرها کمتر با عروسک و عروسک‌بازی خاطره دارند، ولی تا چند دهه پیش چنین تفکیکی بین پسر و دختر درباره عروسک نبود. عروسک جزئی از فرهنگ و آداب و رسوم و بازی مردمان ما اعم از کوچک و بزرگ و زن و مرد و دختر و پسر، و پلی برای انتقال فرهنگ‌ها و قصه‌ها و افسانه‌ها بین بزرگترها و کوچکترها بود. همین امروز در بسیاری از روستاها و مناطق ایران عزیزمان ساخت و استفاده عروسک‌های بومی هنوز زنده است و در مهم‌ترین مراسمات و جشن‌ها نقش‌آفرینی جدی دارد. همان گونه که آشنایی با غذا و فرهنگ غذایی هر ملتی می‌تواند ما را با فکر و فرهنگ و تاریخ آن ملت آشنا کند، آشنایی با عروسک‌های ملی و بومی نیز معرفت ما را نسبت به فرهنگ و تمدن و باورها و ریشه‌ها و پیشه‌ها و پیشینه‌های آن ملت بیشتر می‌کند.

«موزه عروسک و فرهنگ ایران» و «موزه عروسک ملل» ما را از دریچه‌ای جدید با ایران آشنا می‌کند که برایمان لذت‌بخش و تازه است. در این موزه صدها عروسک بومی، ملی و بین‌المللی در کنار هم قرار گرفته‌اند و یکی از دلپذیرترین موزه‌های ایران را ساخته‌اند. «علی گلشن» و دوستش «مسعود ناصری دریایی» مدیران موزه عروسک ملل برای پیدا کردن این عروسک‌ها بیشتر از بیست و پنج سال تلاش کرده‌اند و عروسک‌های این موزه را با سختی فراوان از گوشه گوشه ایران و جهان به دست آورده‌اند.

چرا عروسک‌ها مهم هستند؟!

از جهت‌های مختلف. چون هر عروسک یک انسان کوچک شده است که تمام ویژگی‌های انسان را دارد. لباسش، ادبیاتی که پشتش هست، آداب و رسومی که به همراه دارد. پس اهمیت زیادی دارد که ما حرف‌ها و آموزه‌هایی که دوست داریم را از زبان عروسک‌ها به دیگران بگوییم. ما در این موزه همین کار را کردیم. شاید اگر ما هم با یک دانش‌آموز راجع به فرهنگ مستقیماً صحبت کنیم حوصله‌اش سر برود و پای صحبت ما ننشیند. اما وقتی شما از دنیای عروسک‌ها با او درباره یک موضوع صحبت می‌کنید آن شگفتی که عروسک دارد مخاطب را جذب می‌کند و او را شیفته آن موضوع می‌کند. این قدرت جادویی عروسک‌هاست که ما را با جهان خودشان درگیر می‌کنند و ما می‌توانیم پیوند جذاب و عمیقی با آنها داشته باشیم و هم از آنها یاد بگیریم و هم با آنها سرگرم شویم. همه جای دنیا دارند این کار را می‌کنند و از پتانسیل عروسک‌ها استفاده می‌کنند. من و آقای ناصری از قدیم که در حال جمع‌آوری عروسک‌ها بودیم، در سفرهای خارجی که داشتیم حتماً به موزه عروسک آن کشورها سر می‌زدیم. به عنوان مثال در کشور هند موزه عروسک‌های شانکار را دیدیم که بزرگ‌ترین موزه عروسک جهان است و بیش از دو هزار عروسک دارد. این موزه به دست خود مردم ساخته شده و آدم‌های علاقه‌مند این موزه را تجهیز کرده‌اند. ما وقتی به این موزه‌ها سر می‌زدیم، می‌دیدیم چه سرویس‌هایی به مردم و جامعه می‌دهند. با دیدن این موزه‌ها احساس وظیفه کردیم و گفتیم چرا ما در کشور خودمان چنین موزه‌ای نداشته باشیم؟ همین باعث شد که کلکسیون شخصی‌مان را تبدیل به یک موزه کردیم و درهای آن رو به مردم و گروه‌های دانش‌آموزی باز شد.

شهر عروسک‌ها / موزه‌ای که با تلاش ۲۵ ساله مدیرانش ساخته شد

هدف موزه عروسک ترویج صلح و دوستی بین انسان‌ها و ملت‌هاست

در ساختمانی که الآن هستیم درواقع دو تا موزه وجود دارد. یکی «موزه عروسک‌های ملل» و دیگری «موزه عروسک و فرهنگ ایران» است که هردو آنها از وزارت میراث فرهنگی مجوز فعالیت دارند. از سال ۹۶ با حمایت شهرداری منطقه ۱۲ تهران و تفاهم‌نامه‌ای که با آنها داشتیم، به مکان فعلی نقل مکان کردیم. این ساختمان برای سه سال در اختیار موزه قرار گرفت تا عروسک‌های ایرانی برای خودشان یک موزه مستقل داشته باشند. موزه را هم در روز جهانی صلح افتتاح کردیم تا بگوییم هدف این موزه ترویج صلح و دوستی بین انسان‌ها است. موزه عروسک و فرهنگ ایران چند هدف دارد؛ یکی اینکه عروسک‌های بومی کشورمان را به مخاطبان معرفی می‌کند، دو اینکه در این موزه روی لباس‌های سنتی و اقوام مختلف ایران کار کردیم و لباس‌های اقوام مختلف ایران را در موزه اکران کردیم. لباس هر قومی ارتباط بسیاری با فرهنگ و آیین‌ها و باورهای آن مردم دارد و همه آنها در پوشش‌شان تجلی پیدا کرده است. پس این پوشش اهمیت دارد و جزو هویت ماست و چقدر خوب است که حفظ شود. ما در سفرهایمان دیدیم این لباس‌ها کمتر پوشیده می‌شوند و درحال فراموش شدن هستند. احساس کردیم خوب است که این لباس‌ها در یک موزه اکران شوند تا دیگران ببینند که این لباس‌ها چقدر زیبا و مهم هستند. درحال حاضر لباس ۲۶ منطقه از ایران را در موزه نمایش داده‌ایم ولی هنوز مناطق و لباس‌های فراوانی است که جایشان در موزه خالی است که امیدوارم روزی با رفع مشکل مکان بتوانیم آن لباس‌ها را هم نمایش بدهیم. پس علاوه بر عروسک ما بر پوشش اقوام ایرانی هم متمرکز هستیم. بخش دیگر صنایع دستی است. بخش جذاب دیگر در موزه این است که ما مثل یک پایگاه قصه و افسانه عمل کرده‌ایم. ما در سفرهای مختلف‌مان از مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها درباره قصه‌ها و افسانه‌های بومی‌شان می‌پرسیدیم و آنها برای ما نمونه‌های جالبی می‌گفتند. ما هم آنچه می‌شنیدیم را ثبت می‌کردیم و در موزه برای کسانی که علاقه‌مند باشند از قصه‌ها و افسانه‌ها می‌گوییم.

این موزه از شما یک آدم دیگر می‌سازد

پس وقتی شما پا در این موزه می‌گذارید انگار سفری به اقصی نقاط ایران کرده‌اید؛ از شمال تا جنوب و از شرق به غرب. این گونه با اقوام ایران، با ثروت‌های فرهنگی ایران و میراث معنوی ایران آشنا می‌شوید. دیدن این موزه از شما یک آدم دیگری می‌سازد. شما را با خودتان آشتی می‌دهد. بیشتر خودتان را می‌شناسید، بیشتر ایران را می‌شناسید و بیشتر کشورتان را دوست می‌دارید. اولین قدم برای دوست داشتن شناخت است. ما تا زمانی که کشورمان و فرهنگ‌مان را نشناسیم نمی‌توانیم آن را دوست داشته باشیم. چرا ما الآن شاهد مهاجرت‌ها هستیم؟ شاید یکی از دلایلش این است که ما از خود بیگانه‌ایم و خودمان را درست نمی‌شناسیم. وقتی ما کشوری با این فرهنگ غنی و تنوع فرهنگی و قومی فراوان را نشناسیم، طبیعی است که دوستش هم نخواهیم داشت و به راحتی ترکش می‌کنیم. پس این موزه کاری می‌کند که ما ایران عزیزمان را بشناسیم، دوست بداریم و برای حفظش تلاش کنیم. حاضر نباشیم یک سنگ‌ریزه از کشور ما کم شود. حاضر نباشیم حتی یک قصه از قصه‌ها و باورها و افسانه‌های ایرانی فراموش شود. حاضر نباشیم حتی یک کلاه از سر ما برود (منظورم از کلاه پوشش قومی و فرهنگی ماست). کسی که این موزه را ببیند این احساس به او دست می‌دهد. بارها بازدیدکنندگان بعد از بازدید به ما گفته‌اند ما با دیدن موزه آنقدر شوق دیدن و شناخت ایران را داریم که در اولین فرصت سفری به یک نقطه از کشور خواهیم رفت و این دفعه با دوربین جدیدی به فرهنگ‌ها، لهجه‌ها، زبان‌ها و لباس‌ها، خوراکی‌ها، آوازها و مراسمات مناطق مختلف ایران نگاه خواهیم کرد. شاید قبلاً مثل یک توریست با ایران برخورد می‌کردیم ولی از این به بعد یک ایران‌دوست خواهیم بود.

شهر عروسک‌ها / موزه‌ای که با تلاش ۲۵ ساله مدیرانش ساخته شد

اقوام مختلف ایران، تکه‌های یک پازل‌اند

باور کنید همه جای دنیا دارند این کارها را می‌کنند و روی تنوع قومی‌شان کار می‌کنند. ما که بهترش را داریم. اگر نگوییم بهتر، ما جزو معدود کشورهایی هستیم که این تنوع فرهنگی و قومی را داریم. شما کشورهای اروپایی را نگاه کنید که در آنها گاهی تنها یک قوم و دو قوم را می‌بینید. اینجا ما ده‌ها قوم داریم. شما در کشوری مثل فرانسه یا مکزیک تنها یک عروسک ملی می‌بینید، چون یک قوم دارند، اما ما عروسک‌های ملی متعددی داریم، چون اقوام متنوعی داریم. آنها یک لباس ملی دارند، ما لباس‌های مختلفی داریم. ما مجموعه‌ای از تنوع فرهنگی داریم که اگر بخواهند در دنیا رده‌بندی بکنند ایران قطعاً یکی از کشورهای رده بالا در تنوع فرهنگی و قومی است. هرکدام از اقوام مثل تکه‌ای از یک پازل هستند که وقتی کنار هم گذاشته می‌شوند نقشه ایران شکل می‌گیرد. هر تکه از این پازل را اگر بردارید دیگر آن ایرانی که می‌شناسیم را نمی‌بینیم. علی‌رغم همه تفاوت‌هایی که اقوام ما دارند، یک اتصال و پیوستگی با هم دارند که شاید مهم‌ترین دلیل آن پیوستگی ملی زبان فارسی باشد. زبان فارسی تمام زبان‌های بومی و فرهنگ‌های بومی را به همدیگر اتصال می‌دهد و یک ایران واحد را می‌سازد. یعنی در عین تفاوت‌ها همبستگی و شباهت‌ها را شکل می‌دهد. شاید تنها دلیلی ایران در گذر قرن‌ها و با این تنوع فرهنگی هویت‌ش حفظ شده زبان فارسی است.

گردشگران خارجی می‌گویند ایران را با این موزه شناختیم

وقتی این همه زیبایی و تنوع و رنگ را به نمایش گذاشتیم، می‌دیدیم کسانی که به موزه می‌آیند افتخار می‌کنند که ایرانی هستند و در کشوری زندگی می‌کنند که این قدر سابقه تاریخی و تنوع فرهنگی دارد. وقتی که یک لر، ترک، کرد و … به موزه ما می‌آید و نماینده و لباس و آداب و قصه‌ها و عروسک خودش را در این موزه می‌بیند، به خودش افتخار می‌کند. بارها دیده‌ام افرادی از منطقه‌ای می‌آیند و در موزه عروسک و فرهنگ ایران خودشان را، باورهایشان را، لباس‌شان را، عروسک‌هایشان را می‌بینند و از دیدن خودشان در این موزه خوشحال می‌شوند. این اتفاق من را خیلی خوشحال می‌کند. بارها شده که از مناطقی با ما تماس گرفته‌اند و لباس و عروسک اهدا کرده‌اند و دوست داشته‌اند که چراغ قوم و منطقه‌شان در موزه ما روشن شود. من هم خیلی خوشحال می‌شوم که مردم در ساخت و تجهیز موزه مشارکت می‌کنند. گردشگرهایی که به موزه می‌آیند هم وقتی پا به موزه عروسک و فرهنگ ایران می‌گذارند، خیلی شوکه می‌شوند. چون دیدی که نسبت به ایران دارند بنا بر مقاصد دولت‌ها و رسانه‌هایشان است و عموماً درباره ایران نگاه سیاه‌ و تاریکی دارند. این گردشگران ایران واقعی را وقتی می‌شناسند که به موزه ما می‌آیند. خودشان می‌گویند ما ایران را با این موزه شناختیم؛ ایرانی که سراسر صلح و زیبایی و تنوع فرهنگی است. کلی ذوق می‌کنند از اینکه ما چه کشور نازنین و چه مردم نازنینی داریم.

شهر عروسک‌ها / موزه‌ای که با تلاش ۲۵ ساله مدیرانش ساخته شد

بزرگ‌ترین مشکل ما نداشتن مکان ثابت و جابجایی‌های مکرر است

یکی از مشکلاتی که دو موزه عروسک و فرهنگ ایران و موزه عروسک ملل دارند این است که ما یک مکان ثابت نداریم. درصورتی که چنین مراکزی باید یک پایگاه و جایگاه داشته باشند. در غیر این صورت مجبور هستند که کوچ‌نشینی کنند که این برای یک موزه که مجموعه بسیار وسیعی دارد و کلی شیء در آن است اصلاً خوب نیست. از چند جهت خوب نیست؛ چون وقتی شما یک پایگاه ندارید و به صورت موقت در یک مکان هستید، با هر بار جابجایی یک گروه بزرگ از مخاطبان‌تان را از دست می‌دهید. تا در منطقه جدید و محله جدید شناخته شوید، ممکن است خیلی زمان ببرد و همین مسأله میزان بازدیدکنندگان را بسیار پایین می‌آورد. این یکی از مشکلات است. مشکل دیگر این است که مجموعه آسیب می‌بیند. شما فکر کنید که ما هربار باید شیشه‌ها، عروسک‌ها، لباس‌ها، مجسمه‌ها و ابزارهای مختلف را بسته‌بندی کنیم، سوار کامیون‌ها کنیم، جابجا کنیم، دوباره باز کنیم و آنها را در جای خودشان قرار دهیم. علاوه بر زحمت و نیروی انسانی و زحمتی که برای ما دارد، این کار آسیب زیادی به مجموعه می‌زند. کافی است یک عروسک قدیمی که در تمام این سال‌ها حفظ شده زمین بخورد و بشکند و آسیب ببیند. این آسیب واقعاً زیاد و هولناک است. مهم‌تر از همه اینکه با این جابجایی‌های مقطعی هستی و موجودیت و اساس موزه مورد تهدید قرار می‌گیرد. اینکه شما می‌دانی امروز هستی و ممکن است فردا نباشی، شما را دلسرد می‌کند. تنها ۲۵ سال طول کشیده تا این عروسک‌ها از نقاط مختلف کشور و جهان جمع‌آوری شود. بیست و پنج سال خودش یک عمر است. وقتی شما اطمینان نداری که این مجموعه فردا چه سرنوشتی دارد، انگیزه و روحیه خودت را از دست می‌دهی. متأسفانه این اتفاق چندبار برای ما رخ داده و آخرین باری که مجبور به جابجایی شدیم وقتی بود که به این موزه آمدیم. سال ۹۶ بود که به این موزه آمدیم و حالا تقریباً سه سال است که اینجا هستیم. مدتی است که قرارداد سه ساله ما تمام شده و وضعیت‌مان مشخص نیست.

مهلت دوهفته‌ای شهرداری برای تخلیه ساختمان!

الآن مدتی است که قرارداد ما تمام شده است. شهردار جدید و تیم جدیدی که وارد شهرداری شده‌اند و بر سر کار آمده‌اند، دارند سر و سامانی به ملک‌هایی می‌دهند که از سمت شهرداری به غیر واگذار شده است. موزه ما هم شامل این قانون شد و ما درحالی که درگیر کرونا بودیم، نامه تخلیه موزه را دریافت کردیم! شهرداری در آن نامه به ما گفته بود باید طی دو هفته موزه را تخلیه کنیم. خب این یک شوک خیلی بزرگ به ما بود. ما مدیران موزه، من و آقای ناصری، وقتی این نامه را دریافت کردیم در اوج کرونا به سر می‌بردیم و با خودمان فکر کردیم چگونه در حالی که درگیر کرونا و در قرنطینه هستیم، مشکل ساختمان را حل کنیم؟!

روزهای خیلی ناامیدکننده‌ای بود. در همان حال و روز نامه زدیم و رایزنی‌هایی کردیم تا اینکه بالأخره دوستان در شهرداری به موزه آمدند و جلساتی داشتیم و داریم همچنان رایزنی می‌کنیم. خدا را شکر این لطف را داشتند که این حکم را لغو کردند و قرار نیست موزه تا دو هفته دیگر تخلیه شود. ولی نکته این است که ما هنوز حکمی دریافت نکرده‌ایم که می‌توانیم اینجا بمانیم.

شهر عروسک‌ها / موزه‌ای که با تلاش ۲۵ ساله مدیرانش ساخته شد

از شهرداری می‌خواهیم مکان بزرگ‌تری در اختیار ما قرار دهد

در حال حاضر قرار است اینجا باشیم تا وضعیت‌مان مشخص شد، اما در این فکر هستیم که اگر امکان داشته باشد مکان بزرگ‌تری در اختیار موزه قرار بدهند. اگرچه این کار ممکن است کمی طول بکشد ولی ما با شهرداری درباره این گزینه هم صحبت خواهیم کرد. چون پتانسیل موزه ما بسیار زیاد و مکان فعلی ما بسیار کوچک است. ما حتی ظرفیت پذیرش دو تا گروه دانش‌آموزی به صورت همزمان را نداریم. آموزش و پرورش وقتی می‌خواهد دانش‌آموز بیاورد با سه چهار تا اتوبوس دانش‌آموزان را می‌آورد. ما همیشه می‌گوییم ظرفیت یک اتوبوس را داریم. خب خیلی از مدارس به خاطر همین قضیه نمی‌آیند. می‌گویند ما جایی می‌بریم که بتوانیم همه دانش‌آموزان را ببریم. به دلایل گوناگون مکان فعلی برای ما مناسب نیست. ضمن اینکه حیف است ما آرشیو غنی که داریم را در انبار بگذاریم و اکران نکنیم. اینها باید در دید عموم قرار بگیرد. روز به روز مجموعه ما دارد وسیع‌تر می‌شود. بنابراین ما نیاز به جای بزرگ‌تری داریم تا بتوانیم خدمات جدیدی به مخاطبان بدهیم و بتوانیم بخش‌های جدیدی به موزه اضافه کنیم.

ایده‌ها و بخش‌های جدید موزه چشم‌انتظار توسعه فیزیکی موزه

ما در حال حاضر ایده‌های زیادی داریم و روی آنها کار می‌کنیم، ولی بدون داشتن یک مکان مناسب امکان پیاده کردن آنها نیست. به ویژه روی افسانه‌ها و قصه‌ها و باورهای ایران کار کردیم. الآن یک سال است که ساخت این مجموعه شروع شده است و الآن حدود سی نمونه کار ساخته شده است که شخصیت‌های اساطیری که به باورها و آداب و رسوم ایران مربوط است را ساخته‌ایم. شاید هیچ‌وقت ما عروسکی از «عروس قنات» ندیده باشیم. مردم ما در قدیم به دلیل خشک بودن کشورمان از قنات استفاده می‌کردند و طبق باوری که داشتند برای پر آب کردن قنات‌ها افرادی را به صورت نمادین به عقد قنات درمی‌آوردند. این مراسم مثل یک مراسم واقعی برگزار می‌شده و حتی آن افرادی که به عقد قنات درمی‌آمدند مهریه هم داشته‌اند. ما عروسک این آیین را ساخته‌ایم و می‌توانیم به واسطه آن درباره بسیاری از فرهنگ‌ها و باورها و افسانه‌ها و همچنین درباره قنات که یکی از عجیب‌ترین ساخته‌های انسان ایرانی است با مخاطب حرف بزنیم. می‌توانیم به بهانه قنات درباره این دانش و فنون استفاده از آب و احترام به آب صحبت کنیم و اینکه در آن کویر خشک چطور می‌توانستند آب را مهار کنند و از آن استفاده کنند و باغ‌های سبز و باغ‌های ایرانی را با همین قنات‌ها سیراب بکنند. می‌توانیم راجع به خشکسالی، راجع به مصرف آب و راجع به باران و باران‌خواهی و… در قالب این تابلو حرف بزنیم. یا مثلاً نمونه دیگرش مراسم «عروس باران» در غرب کشور است که مراسمی با عنوان باران‌خواهی است. در این مراسم دختری به عنوان عروس باران انتخاب می‌شده، روی نوک یک تپه قرار می‌گرفته و دستمال‌های رنگی را به سمت ابرها تکان می‌داده. با این کار انگار ابرها را دعوت می‌کند که به سمت منطقه و روستایشان بیایند. ابرها برای دیدن مراسم آنها به سمت روستای‌شان می‌آمدند و بعد به هم برخورد می‌کردند و باران شکل می‌گرفت. خب اینها نمونه‌هایی است که تا به امروز عروسک آنها ساخته نشده است. همچنین شخصیت بُراق النبی است که آن را ساخته‌ایم. براق مرکبی بود که حضرت رسول (ص) سوار آن شدند و با آن به معراج رفتند. ما عروسکی از براق تا به حال نداشته‌ایم و ندیده‌ایم. ما در این مجموعه سی تایی این عروسک‌ها را ساخته‌ایم و روی قصه‌ها و باورها و افسانه‌های مربوط به آنها کار کرده‌ایم. اینها یک پروژه جدید موزه است ولی به هیچ‌وجه جایی برای نمایش آنها در موزه نداریم. پروژه‌های دیگری هم به موازات اینها در حال کار شدن است ولی تا وقتی که برای اکران و ارائه آنها جای مناسبی نداشته باشیم مسکوت می‌ماند و هیچ استفاده‌ای از آنها نمی‌شود. امیدوارم که بتوانیم با شهرداری یا دیگر نهادها به تفاهمی برسیم و فضای مناسبی در اختیار ما قرار بگیرد. اگر مدیران و دست‌اندرکاران به موزه عروسک‌ها بیایند و با موزه آشنا شوند و عروسک‌ها را ببینند و با کارکرد آنها آشنا شوند و بفهمند که عروسک‌ها می‌توانند حال مردم را خوب بکنند، حتماً همراهی می‌کنند. به خصوص در فضای فعلی که کرونا و مسائل اقتصادی حال مردم را عوض کرده، این موزه می‌تواند برای ساعاتی آنها را با حال خوب همراه کند و عشق و محبت ایران را هم در آنها دو چندان کند.

کد خبر 5439701

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha