خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: امروز هجدهم شعبان المعظم است. به روایت برخی از منابع تاریخی از جمله «خاندان نوبختی» اثر مرحوم عباس اقبال آشتیانی و «قلائد النحور فی ذکر وقایع الایام و الشهور» اثر مرحوم حجتالاسلام والمسلمین شیخ ذبیحالله محلاتی مشتاق عسکری، در چنین روزی به سال ۳۲۶ هجری قمری جناب ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی، سومین نایب حضرت ولیعصر (عج) در بغداد از دنیای فانی رحلت کرد و به عالم بقا شتافت و در همین شهر نیز به خاک سپرده شد. مرقد ایشان هم اکنون در موجود است و محل زیارت عاشقان حضرت ولیعصر (عج).
آن جناب از نظر دانش و عقل و بینش و تقوا نزد شیعیان و غیر شیعیان عظمت بزرگی داشت و همگان به سرآمد بودنش اعتراف داشتند. ایشان نزد نایب دوم یعنی ابوجعفر محمدبن عثمان بن سعید عمری جایگاهی ویژه داشت و متصدی برخی از امور بود. روایت است که میان یاران نایب دوم شخصیتی به نام جعفر بن احمد بن متیل از همه بیشتر به او نزدیک بود و حتی در اواخر عمر جناب محمد بن عثمان به دلیل برخی ملاحظات امنیتی غذای ایشان را در منزا جعفر بن احمد تهیه میکردند.
بنابراین احتمال جانشینی او از همه بیشتر بود. اما در آخرین ساعات زندگی جناب نایب دوم که جعفر بن احمد بالای سر و حسین بن روح پایین پای ایشان نشسته بودند، جناب محمد بن عثمان رو به جعفر کرد و گفت که مامور شده است تا امور را به حسین بن روح واگذار کند. در منابعی چون «کمال الدین و تمام النعمه» شیخ صدوق اشاره شده که پس از بیان این کلام جعفر از جا برخاست. حسین بن روح را جای خود نشاند و خودش پایین پای او نشست.
جد اعلای این خانواده یعنی نوبخت و پسر او ابوسهل و چند نفر از پسران ابوسهل از مترجمان زبان فارسی پهلوی به عربی و از منجمان و ستارهشناسان آشنا به نجوم ایرانی عهد ساسانی بودند و از طریق ترجمه کتابها از زبان فارسی به عربی خدمت مهمی به نشر علوم میان مسلمانان کردند در «الغیبه» شیخ الطایفه شیخ طوسی، که نزدیکترین کتاب به زمان نواب اربعه حضرت ولیعصر (عج) است ضمن مباحث کلامی پیرامون زندگانی امام زمان، فعالیتهای مخفی نواب نیز به اسناد موثق درج شده است. در این متن که با ترجمه مجتبی عزیزی توسط انتشارات جمکران منتشر شده، روایتِ صدور نخستین توقیع حضرت (عج) برای جناب حسین بن روح به تاریخ ششم شوال ۳۰۵ هجری نیز درج شده است. آن جناب حدود ۲۱ سال مقام نیابت را دارا بود و قبل از وفات امور را به امر حضرت حجت (عج) به چهارمین (آخرین) نایب در غیبت صغری یعنی علی بن محمد سمری واگذار کرد.
اما نمیتوان درباره حسین بن روح نوبختی که از خاندانی ایرانی و ریشهدار میآید، به همین مقدار بسنده کرد. خاندان ایرانی نوبختی یکی از خانوادههای اصیل ایرانی بودند که با پذیرش اسلام در خدمت امرای مسلمان داخل شده و از راه نشر علوم و حکمت و اداره مشاغلی دیوانی اثرات خود را در جامعه اسلامی گذاشتند. آنها در ترویج مذهب تشیع کوشیدند و در منزه ساختن ساحت این مذهب از تهمتهایی که فرق دیگر در زمانه خود بدان وارد میکردند، تلاش بسیاری از خود به خرج دادند.
مختصری از تاریخ خاندان نوبختی
نوبختیان از جمله مشهورترین خاندانهای شیعی هستند که به شهادت منابع و همچنین اشعار شاعران، در میان قرن دوم تا قرن پنجم زیست کرده و عمده آنها چهرههای مهمی در کلام شیعی و مذهب امامیه و همچنین علوم مختلف بودند و تعدادی از آنها همچنین در بغداد که آن دوران دارالخلافه بود به امور مملکتی اشتغال داشتند.
جد اعلای این خانواده یعنی نوبخت و پسر او ابوسهل و چند نفر از پسران ابوسهل از مترجمان زبان فارسی پهلوی به عربی و از منجمان و ستارهشناسان آشنا به نجوم ایرانی عهد ساسانی بودند و از طریق ترجمه کتابها از زبان فارسی به عربی خدمت مهمی به نشر علوم میان مسلمانان کردند. آنها خود را از نژاد «گیو» پسر گودرز پهلوان معروف شاهنامه میدانستند و «بحتری» شاعر مشهور که چند تن از اعضای این خاندان را مدح گفته در دو قصیده از قصاید خود به این نسب خاندان نوبختی اشاره کرده است.
نوبخت خود زرتشتی بود و در عهد خلیفه دوم عباسی یعنی منصور دوانیقی میزیست. میانِ خلفای عباسی منصور نخستین کسی بود که به ستارهشناسی و احکام نجوم توجه کرد، به همین دلیل منجمان از جمله نوبخت را که در اهواز میزیست و علم نجوم سرآمد بود به نزد خود خواند و او را به قبول دین اسلام واداشت.
تعدادی از نوادگان ابوسهل بن نوبخت نیز به واسطه پذیرش مذهب شیعه امامیه از مدافعان جدی این آیین شده و در راه برافراشتن پرچم مذهب شیعه و رد آرا مخالفان این مذهب از هیچگونه فداکاری مضایقه نکرده و با تالیف رسائل و کتب بسیار اصول عقاید امامیه را میان مردم منتشر کردند. برخی از مورخان اعتقاد دارند که این شخصیتها از پیشقدمان متکلمان امامیه هستند. به عنوان مثال ابوسهل اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابی سهل بن نوبخت از مهمترین علمای شیعه و از مشهورترین متکلمان بغداد بود که تالیفات بسیاری در کلام شیعه داشت. او مشهور به شیخ المتکلمین امامیه و بزرگ شیعیان بغداد در عصر غیبت صغری بود.
نوبختیها خود را از نژاد «گیو» پسر گودرز پهلوان معروف شاهنامه میدانستند و «بحتری» شاعر مشهور که چند تن از اعضای این خاندان را مدح گفته در دو قصیده از قصاید خود به این نسب خاندان نوبختی اشاره کرده است
در بحارالانوار روایت است که از او پرسیدند که شما با این مقام علمی چرا به نیابت حضرت ولیعصر (عج) منصوب نشدید و جناب ابوالقاسم به این افتخار نائل آمد؟ در پاسخ گفت که ائمه داناترند و آنچه برمیگزینند شایستهتر و مناسبتر است. ولی من فردی هستم که با خصم برخورد و مناظره میکنم و اگر نائب امام بودم و مکان امام (عج) را میدانستم، در گیر و دار بحث پیرامون امام با مخالفان در تنگنا قرار میگرفتم و ممکن بود نتوانم خود را کنترل کنم و به افشای جای حضرت بپردازم. ولی ابوالقاسم اگر امام (عج) زیر دامان او هم مخفی شده باشد و او را با آلات برنده تکه تکه کنند، دامان خود را از او برنمیدارد و او را به دشمن نشان نخواهد داد.
اما خواهرزاده ابوسهل یعنی حسن بن موسی نوبختی نویسنده کتابهایی چون «فِرَق الشیعه» و «الآرا و الدیانات» از نخستین کسانی است که در موضوع ملل و نحل به تالیف کتاب پرداخت. او که از دانش فلسفی نیز بی بهره نبود و به اصول و مبانی اعتقادی دیگر فرق نیز آگاهی کامل داشت، استدلالهای عقلی را در تحکیم مبانی اعتقادی امامیه به کار گرفت. وی با متکلمان معتزلی و امامی مشهوری چون ابوعلی جبائی، ابوالقاسم بلخی، محمد بن عبدالله بن مَمَلک اصفهانی و ابن قبه رازی، مناظرههایی داشت.
دستهبندی خاندان نوبختی
به طور کلی اعضای متعدد خاندان نوبختی را میتوان به ۶ دسته تقسیم بندی کرد: دسته نخست مترجمان کتب فارسی پهلوی به عربی و دانشمندان علم نجوم هستند و همانطور که اشاره شد جد اعلای این خاندان یعنی نوبخت از این دسته است. پسر نوبخت یعنی ابوسهل و چند تن از پسران ابوسهل مانند عبدالله و ابوالعباس فضل نیز در زمره این دسته قرار میگیرند.
دسته دوم متکلمان امامیه هستند مانند ابواسحاق ابراهیم و ابوسهل و ابومحمد حسن بن موسی.
دسته سوم اصحاب و خواص ائمه شیعه هستند، مانند بزرگانی چون یعقوب بن اسحاق بن ابی سهل و اسحاق بن اسماعیل بن ابی سهل و جناب حسین بن روح.
دسته چهارم ادبا و مورخان و راویان اشعار عرب هستند مثل اسماعیل بن ابی سهل بن نوبخت و بعضی از برادران او و ابوطالب و محمد بن روح و ابوالحسین علی و… جمع آوری اشعار شاعر بزرگ عصر عباسی ابونواس ایرانی و ذکر زندگی و احوال او را نیز مدیون همین دسته از اعضای خاندان نوبختی هستیم.
دسته پنجم منشیان دیوانی دستگاه خلافت عباسی مانند ابوجعفر محمد بن علی بن اسحاق و ابویعقوب اسحاق و...
در نهایت دسته ششم نیز از جمله علمای اخباری شیعه هستند مانند ابوالحسن موسی بن کبریا که مکتوبات حدیثی مهمی داشت. همه شخصیتهای این ۶ دسته از نخبگان و از جمله شخصیتهای اثرگذار در حوزه خود بودند.
ابوالقاسم حسین بن روح را بیشتر بشناسیم
حسین بن روح از اصحاب امام یازدهم حضرت حسن عسکری (ع) نیز بود و از صحابه خاص ایشان به شمار میرفت و به اصطلاح باب امام یازدهم نیز بود و همچنین از جمله راویان اخبار ائمه هم به شمار میرفت.
جناب ایشان از سال انتصاب خود به مقام نیابت تا اوایل وزارت حامد بن عباس (کارگزاران خلفای عباسی و وزیر المقتدر باللّه) به عبارتی از جمادی الاخری سال ۳۰۶ تا ماه ربیع الاخر سال ۳۱۱ به حرمت تمام در بغداد زندگی میکرد و منزل او محل رفت و آمد امرا و حتی وزرای معزول بود و به ویژه خاندان فرات (عنوان چند تن از دیوانسالاران و وزیران پرآوازه شیعه عراق و مصر در سدههای سوم و چهارم قمری که خاندانی ذینفوذ و سرشناس بودند و در طول یک قرن، مناصب حکومتی مهمی چون وزارت و منشیگری دربار عباسیان را بر عهده داشتند. در این خاندان، محدثان و راویانی نیز سربرآوردند) که پیش از حامد بن عباس تنی چند از آنها از وزرای المقتدر بالله بودند و مشاغل عمده دولتی دیگر را هم در دست داشتند، کسی مزاحم جناب حسین بن روح و اصحاب ایشان نمیشد و شیعیان از اطراف وجوهات شرعی را به دست آن جناب میرساندند.
تعدادی از نوادگان ابوسهل بن نوبخت نیز به واسطه پذیرش مذهب شیعه امامیه از مدافعان جدی این آیین شده و در راه برافراشتن پرچم مذهب شیعه و رد آرا مخالفان این مذهب از هیچگونه فداکاری مضایقه نکرده و با تالیف رسائل و کتب بسیار اصول عقاید امامیه را میان مردم منتشر کردند. برخی از مورخان اعتقاد دارند که این شخصیتها از پیشقدمان علم کلام امامیه هستند اما زمانی که آل فرات به دست حامد بن عباس و طرفدارانش از کار افتادند، جناب حسین بن روح نیز به سختی دچار شد و به محبس افتاد و هیچ روایتی از زندگی او از این دوران تا زمان آزادی به سال ۳۱۷ هجری در دست نیست. عباس اقبال آشتیانی نوشته است که از این دوران فقط سه نکته را میتوان درباره زندگی جناب حسین بن روح بیان کرد:
نخست اینکه او در سال ۳۱۲ به علت مالی که دیوان از او مطالبه میکرد به محبس افتاد و به سال ۳۱۷ خلاصی یافت.
دوم اینکه جناب ایشان مدتی را پنهان شد و محمد بن علی بن ابیالعَزاقِر مشهور به شَلمَغانی را به نیابت خود منصوب کرد. اما او به دلیل حسادت بر مقام جناب حسین بن روح از مذهب شیعه خارج شد و در پی دیگر گروهها و فرقهها رفت. شلمغانی به دروغ ادعای نیابت امام زمان (عج) را کرد و حتی گفت که روح خدا در جسم او حلول کرده و خود را روح القدس مینامید. او در نهایت مورد لعن امام مهدی (ع) قرار گرفت و حسین بن روح از محبس توقیع لعن را صادر کرد. بعد از مدتی به دستور حاکم عباسی بهدار آویخته شد.
سوم اینکه خلیفه در به زندان افتادن حسین بن روح دخالت داشته است. حتی او را متهم به این کردند که در تهییج قرمطیان – که آن دوران بر سواحل خلیج فارس و حجاز استیلا پیدا کرده بودند – به محاصره بغداد نقش داشته است.
پس از خلاصی جناب حسین بن روح از زندان بازهم در بغداد به عزت و احترام سابق به اداره امور دینی شیعیان مشغول شد. حامد بن عباس معزول شده بود و چند نفر از نوبختیان مانند ابویعقوب اسحاق بن اسماعیل و ابوالحسین علی بن عباس در دربار خلفا و امرای لشکری مقامهای مهمی داشتند.
معرفی کتاب درباره خاندان نوبختی
متاسفانه علیرغم اهمیتی که خاندان نوبختی و البته شخص حسین بن روح در تاریخ و اندیشه شیعی دارند، پژوهشهای چندانی درباره این خاندان و شخصیتهای برجسته آنها کار نشده است. نخستین پژوهش جدی درباره این خانواده «خاندان نوبختی» به قلم تاریخنگار برجسته عصر جدید ایران مرحوم عباس اقبال آشتیانی است که برای نخستین بار به سال ۱۳۱۱ هجری شمسی توسط چاپخانه مجلس منتشر شد. این کتاب تا سال ۱۳۴۴ تجدید چاپ نشد تا اینکه حق چاپ آن را به انتشارات طهوری دادند و تا سال ۱۳۵۷ این کتاب سه چاپ را در طهوری تجربه کرد.
مرحوم اقبال آشتیانی برای اخذ لیسانس خود هنگام تحصیل در دانشگاه سوربن به پیشنهاد علامه قزوینی رسالهای مختصر به فرانسه درباره نوبختیها نوشت و بعدها آن را گسترش داد و به صورت این کتاب درآورد. به پیشنهاد لویی ماسینیون، شرقشناس مشهور فرانسوی، زندهیاد اقبال این کتاب را خود به فرانسه ترجمه کرد و در در چندین قسمت در نشریه پژوهشها درباره اسلام منتشر شد.
کتاب ۱۵ فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «نوبخت جد این خاندان»، «ابوسهل بن نوبخت»، «پسران ابوسهل: اسماعیل، ابوایوب سلیمان و…»، «ظهور علم کلام و متکلمین اولیه آن»، «مذهب شیعه و متکلمین اولیه آن»، «ابوسهل اسماعیل بن علی و برادرش ابوجعفر محمد»، «ابومحمد حسن بن موسی»، «ابواسحاق ابراهیم»، «ابویعقوب اسحاق بن اسماعیل و پسرش ابوالفضل یعقوب»، «ابوالحسین علی بن عباس و پسرش ابوعبدالله حسین»، «ابوالقاسم حسین بن روح»، «ابوالحسن موسی بن کبریا»، «ابومحمد حسن بن حسین»، «سایر افراد خاندان نوبختی» و «فهرست فرق شیعه یا منتسبین به ایشان».
همانطور که از عناوین سرفصلها برمیآید، زندهیاد اقبال آشتیانی به معرفی کامل این خاندان پرداخته و عموم منابع کهن تاریخ اسلامی در این موضوع را دیده است. روایت او از برخی رخدادهای مهم مثل مواجهه جناب حسین بن روح و شلمغانی که در نهایت به لعن و تکفیر شلمغانی رسید، کامل و دقیق است.
اما کتاب دوم «نوبختیان در تاریخ تشیع» نوشته نعیمه ملکی است که به سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات دلیل ما منتشر شد. این کتاب پنج فصل دارد که عناوین آنها به ترتیب از این قرار است: «اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر آغازین غیبت»، «شناخت خاندان نوبختی»، «جایگاه نوبختیان در جهان تشیع»، «نوبختیان و نحلههای فکری و مذهبی مختلف» و «نوبختیان و کلام تشیع اثنا عشری».
در فصل نخست درباره وضعیت خلافت عباسی در عصر غیبت و مسائلی چون چیرگی ترکان در بارگاه خلافت و قدرت یابی آل بویه و همچنین شورشهای ضد خلافت مانند قیام زنگیان، شورش قرامطه، جنبشهای خوارج، قیامهای علویان و وضعیت فرهنگی مانند گسترش فلسفه یونانی و فرهنگ تصوف و همچنین وضعیت مکاتب فکری امامیه مانند مکتب حدیثی قم و مکتب حدیثی بغداد و… بحث شده است.
مباحث فصل دوم کتاب نیز از این قرار است: «خاستگاه نوبختیان»، «مذهب نوبختیان»، «جایگاه علمی نوبختیان»، «نوبختیان و شعرا و ادبا»، «شناخت شخصیتهای نوبختیان» و… در فصل سوم کتاب نیز منزلت علمی و فکری و همچنین راهبری دینی خاندان نوبختی و همچنن روابط این خاندان با دیگر گروهها و شخصیتهای شیعه بررسی شده است.
در فصل چهارم کتاب مناظرات و روابط علمی چهرههای خاندان نوبختی با فیلسوفان، دهریان، رواقیان، صابئیان، جبریان، اصحاب تجسیم، حشویه، خوارج، غالیان، صوفیان، معتزله و… بحث و دفاع آنان از مکتب امامیه در مقابل سایر نحلهها شرح شده است. در فصل انتهایی کتاب نیز تأثیر خاندان نوبختی بر اعتلای کلام شیعه و آرای مهم چهرههای مشهور این خاندان در مسائل مختلف اندیشه اسلامی طرح شده است.
نظر شما