به گزارش خبرنگار مهر، مجتبی خالدی سخنگوی سازمان اورژانس کشور خبر داده است که شب گذشته ۲۸۱۷ نفر در حوادث چهارشنبه سوری مصدوم شده اند. از این تعداد ۲۷۵ نفر بستری و تحت و درمان هستند و ۳۴ نفر از مصدومان در بخشهای مراقبتهای ویژه بستری هستند. این بدان معنی است که ممکن است به تعداد ۱۹ نفر فوتی که تا امروز صبح به ثبت رسیده، اضافه شود. ۷۱ مورد قطع عضو شده و ۸۸۰ نفر از ناحیه چشم مصدوم شده اند.
این آمارها نشان میدهد که چهارشنبه سوری به معنای واقعی جشن نبوده و نیست. اینها به جز آزار و اذیتهایی است که مردم از عوامل این حوادث میبینند. این درحالی است که چهارشنبه سوری یکی از آئینهای باستانی است و نه تنها روز هراس انگیزی نبوده و جشنهای مربوط به آن باعث آزار رسانی به کسی نمی شده بلکه روز نذر و حاجت گرفتن و شادی بوده است. یکی از آیینهایی که نذر و نیاز و گرفتن حاجت در آن مرسوم بود، قاشق زنی است.
در این روز خیلیها به یاد میآورند که دختران و زنان آرزومند و حاجت دار کاسهای برمی داشتند و با قاشق هنگام شب در کوچهها میرفتند و شعر میخواندند و با قاشق به کاسه میزدند و صاحبخانه ها نیز شیرینی و آجیل و برنج یا بار و بنشن در کاسه میریختند. اما در این میان اگر کسی در کاسه اش چیزی دریافت نکرد از گرفتن حاجت ناامید میشدند. بنابراین مراسم قاشق زنی که بیشتر در میان مردم تهران مرسوم بوده نوعی حاجت خواهی به حساب می آمده است.
معمولاً در روزهای منتهی به چهارشنبه سوری یا قبل و بعد از آن، هنوز هم مراسم سمنوپزان اجرا میشود. سمنوپزان از لحظه اولی که فردی نیت به پختن میکند نوعی نذر و حاجت را در پی دارد تا زمان توزیع کاسههای سمنو. وقتی افراد به هر نیتی نذر سمنو میکنند از همان اول که گندم برای آن به آب میزنند تا سبز شود همه آداب و رسومش را با دعا و حاجت برگزار میکنند. حتی وقتی که در دیگ را باز میکنند تا نقش روی سمنوی پخته شدهای که شب تا صبح پایش نشسته و دعا خوانده اند را ببینند.
غیر از سمنوپزان، پختن غذاهای مخصوص به شب چهارشنبه سوری نیز با حاجات و نذر همراه است همان زمان که زنان تهرانی در این شب رشته پلو می پزند تا رشته زندگی را به دست بگیرند این هم نوعی حاجت خواهی برای زندگی بهتر در آغاز سال نوست. در شهرهای دیگر نیز پختن غذای مخصوص در شب چهارشنبه سوری با یک نذر و حاجتی همراه بوده است درست است که این غذاها به آئین تبدیل شده اما معمولاً آئینهای ایرانی با حاجت خواهی رو به رو هستند.
حتی فالگوشنشینی هم از جمله اتفاقاتی بود که در چهارشنبه سوری میافتاد و با نذر و حاجت همراه بوده است. آسمان که تاریک شد و شناسایی مردم دشوار، زنان و دخترانی که آرزو دارند، نیت میکردند و از خانه بیرون میرفتند و در سر راه یا گذر مردم یا سر چهارسو میایستادند یا مینشینند و بیآنکه شناخته شوند، گوش به سخن رهگذران میسپاردند. اگر نخستین رهگذرانی که از برابر آنها میگذرند سخن دلنشین میگفتند، برآمدن حاجت و آرزوی خود را حتم میدانستند، و اگر سخنان تلخ بود، رسیدن به مراد و آرزوی خود را ممکن نمیدانستند.
از جمله آئینهای دیگر مرتبط با چهارشنبه سوری، بستن دخیل به توپ مروارید بود. مروارید نام یک توپ نظامی بزرگی بوده که در میدان ارگ تهران قدیم، روبروی نقارهخانه قدیم جای گرفته بود. مردم برای گرفتن حاجتهای خود به آن توسل میجستند. در اواخر دوران قاجار زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، به خصوص در شبهای بیست و هفتم ماه رمضان و شبهای قدر، در شب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ میدادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.
شهرهای مختلف نیز آئین هایی دارند که بسیاری از آنها در گرفتن حاجت ریشه داشته است. به عنوان مثال در گذشته مردم به جای ترقهبازی، فال میگرفتند و حدود ۲۰ نوع فال در فرهنگ قزوین وجود داشت که فال کلید و فال تخممرغ نمونه بارز این فالگیریها بودند. در فال کلید اگر فرد حاجتی داشت در چیت کوچه (کنج کوچه) میایستاد و یک کلید زیر پایش میگذاشت.
اما این روزها در کمتر شهری میتوان اجرای این آئینها را مشاهده کرد. به جای آن ترقه بازی و آتش بازی در سطح گسترده باعث شده تا چهارشنبه سوری را چهارشنبه سوزی بخوانند. اتفاقی تلخ که برای بسیاری از افراد نقص عضو را در پی دارد و خیلی از خانوادهها را در روزهای مانده به تحویل سال عزادار میکند. درحالی که با ترویج این آئینها، احیای مراسم و فرهنگسازی درباره آن و البته سخت گیری برای جلوگیری از فروش مواد محترقه میتوان این روز را به شادی قبل برگرداند.
نظر شما