به گزارش خبرگزاری مهر، یک خواننده لسآنجلسی اخیراً در یک مصاحبه تصویری در مورد دلیل اینکه در کنسرتهایش که در کشورهای عربی برگزار میشود، چرا آهنگ «خلیج فارس» را نمیخواند گفته: «این آهنگ را نمیخوانم چون میخواهم باز هم در این کشورها اجرا داشته باشم.»
این گفته او واکنش تند کاربران فضای مجازی را به دنبال داشته و از هر نوعی از اقشار جامعه، در این مدت کم، در اعتراض به حرفش عکس العملی دیده شده است. واکنش چند نفر از این افراد را میخوانیم.
سید محمود رضوی (تهیه کننده سینما): اینها نه تنها وطنپرست نیستند، که دیگر ایرانی هم نیستند. صرفاً ادایش را در میآورند. وطنفروش ها برای اجرا در دو کشور عربی، خاک و آب خودشان را تقلیل میدهند به دعوای سیاسی.
حامد جوادزاده (تهیه کننده و کارگردان): میخوام طرح یه فیلمنامه رو باهاتون به اشتراک بذارم. یه خواننده جوان عاشق یکی از زیباترین و دلفریبترین هنرپیشههای شهرش میشه و عشقشون پرآوازه میشه. این خواننده جوان از شوق این عشق، ترانهی عاشقانهای برای معشوقه و همسر زیباش خلق میکنه که این ترانه موجبات شهرت عجیب و غریبی براش فراهم میکنه. سالها با عشق زندگی میکردن و ترانهای که خواننده برای عشقش خونده، مداوم سر زبونهای مردم بوده. زن و معشوقه هر روز دلفریب تر و دلربا تر و فتانه تر و معروفتر میشده تا جایی که خیلیا به این عشق حسودی میکنن و بالاخره یکی از پولدارهای شهر که آدم خیلی سالم و درستی هم نبوده، میگه اگر این زن انقدر جذاب و دلرباست، باید برای من باشه و با تطمیع وسوسه و تهدید و … به این زن میگه باید مال من باشی. در حالی که زن اصلاً و ابداً چنین در خواستی رو قبول نمیکرده.
همه به خوانندهای که حالا خیلی معروفه میگن خب یه کاری بکن، میبینی که داره زنت رو از بغلت میدزده، یه چیزی بگو و خواننده نه تنها چیزی نمیگه بلکه حتی اون ترانه بسیار مشهورش رو که به خاطر معشوقهاش خلق کرده، دیگه نمیخونه.
یه روزی باهاش مصاحبه میکنن میگن چرا دیگه اون ترانه رو نمیخونی در حالی که معشوقهات، هنوز مال توئه و دوست هم داره مال تو باشه و تو میتونی با خوندن همین ترانه معروفت، تو دهن ناموس دزد پولدارت بزنی، میگه من هنرمندم و به مسائل سیاسی کاری ندارم.
حامد عسکری (شاعر): خلیج فارس یک مسئله ملی و تاریخی است. هر اعتقادی غیر از این یا جهل است و یا وطنفروشی و خیانت.
آیت الله علی سرلک: کاش آقای ابی آب و خاک و وطن را میفهمید. دیاثت و کلمات همخانوادهاش به ذهن میآید وقتی آدمهای بی خانواده، پشت حقارتشان مخفی میشوند.
مهدی عرفاتی (دبیر شورای اطلاعرسانی دولت): شما خواننده نیستی، کاسبی، کاسب! که حتی برای پر شدن حساب بانکیت حاضری بخشی از وطنت را بفروشی!
ایمان شمسایی (مدیرکل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی): روزی که به دعوت سعودیها رفت عربستان، خیلیها گفتند پس جنایاتشان در یمن چه میشود؟ گفتند: دعوای عربها به آقای صدا چه ربطی دارد؟ حالا خودش میگوید: خلیج فارس هم ربطی به من ندارد. ببینم این بار چه توجیهی دارند!
۱. من سیاسی نیستم خوانندهام. دعوای خلیج فارس هم ربطی به من ندارد.
۲. نه به جمهوری اسلامی!
۳. نتیجه: آن «نه» هم جزوی از خوانندگی است لابد. حالا پولش را یا سعودی داده یا دیگری!
محمد صادق علیزاده (خبرنگار): چند میگیری مزخرف نگویی؟! از جنابشان پرسیدهاند چرا قطعهٔ خلیج فارس را در عربستان نمیخوانی این ذاغورات را سر هم کرده. خب بگو حساسیت دارند نمیخوانم این جفنگیات چیست که بهم میبافی؟! حرف زدن بلد نیستی حرف نزدن هم بلد نیستی؟! کاش آن زمان که دعوتت میکنند عربستان سعودی برای آنکه بخشی از پروپاگاندای دستگاه اصلاحات سیاسی آدمی مثل بن سلمان و دکان و دستگاه بدنام سلطنت سعودی شوی هم بلد بودی از این اراجیف قرقره کنی!
صفحه روزنامه فرهیختگان: اول اینکه آقای ابی سیاسی است و در سیاست دخالت میکند. نه فقط در آثارش سیاسی است که تظاهرات سیاسی آشکار هم دارد. نکته تلخ اما اینجاست که این هنرمند تا بن دندان سیاسی، مسئله اصلی و ملی و ابدی «خلیج فارس» را به اختلاف میان دولتها تقلیل داده است. برای اینکه منفعتجویی خود را توجیه کند. پشت گزاره «من سیاسی نیستم و هنرمند هستم» پنهان شده است.
امیر سیدین (نویسنده): البته ابی اون زمانی که برای شازده بوجی موجی میکنه و روی کاغذ شعار سیاسی مینویسه و جلوی دوربین میگیره دستش و لکچر میده، سیاسیه؛ فقط وقتی پای دلار عربی بنسلمان و شیخکهای عرب وسط باشه یادش میافته که سیاسی نیست و اسم خلیج "فارس" فقط یه مشکل بین دولتهاست و نمیخواد فرصت اجرا و طبیعتاً پول درآوردن توی کشورهای عربی رو از دست بده. هنرمندِ بیوطن.
[کاشکی خود مرده بودی پیش از این
تا نمیمردی چنین ای نازنین]
مهرداد ارغوانی (نویسنده): انسان بی هویت انسانی است که ارزشی برای کشورش زبانش، فرهنگش، تاریخش و مردمانش قائل نباشه البته تعجبی نداره که مدل هنرمندنماها هیچ آگاهیای از تاریخشون نداشته باشن و فقط به اندازه مصرف شکمشون و منافع شخصیشون ملیت داشته باشند. ملیت اینگونه افراد سرمایه شون هست هیچ تعلقی به جایی که در اون به دنیا اومدن ندارن، پول براشون تاریخ و فرهنگ و اعتباره. در دنیایی که کشوری مانند آمریکا که ملیت همسانی هم نداره در دوره جنبش کمونیسم به علت مغایرت با اصل قوانین آمریکا دالتون ترامبوها و امثال اونها که نویسندگان بسیار عالی و کاربلد بودند ممنوعالکار شدند فقط به این علت که هویت ملی مهمتر از هرگونه تفکره. آقای ابی شما ننگی بیش برای ایرانیانی که قلبشون برای ایران میتپه نیستید. از فرمالیستها و چاپلوسهای ملی تا هنرمندنماها که حتی کمی ارزش برای شنونده قائل نیستند که با تمرین کنسرت بگذارن و خارج نخونن. این وضعیت غریبانه ماست که امثال شما میشن هنرمندشون. تازه این نمونه هنرمند متعلق به دوران پهلویه که مسائلی مانند ملیگرایی در اون زمان تبلیغ فراوانی میشد.
نظر شما