خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ و اندیشه: به زودی رمان جدید خانم «اعظم بروجردی» با موضوع زندگی بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه (س) در انتشارات کتاب جمکران به چاپ میرسد به همین بهانه با نویسنده این رمان به گفتگو نشستیم.
مشروح این گفتگو در ادامه میآید:
* لطفاً یک معرفی از خودتان و کارهایی که در زمینه داستان و رمان انجام دادید داشته باشید و بفرمائید رمان جدیدتان درباره چیست؟
سلام من اعظم بروجردی هستم و بیشتر در فضای نمایش و تئاتر فعالیت کردم و من را در این فضا میشناسند. بیش از ٥٠نمایشنامه چاپ شده و چاپ نشده دارم که خیلی از آنها در فضای سالنهای شهر تهران و شهرهای دیگر اجرا شده و حتی بعضی از آنها در کشورهای دیگر ترجمه و روی صحنه رفته، اوایل فعالیتم برای تلویزیون هم کار میکردم فیلم نامههایی مثل پهلوانان نمیمیرند و اختر چرخ ادب را نوشتم که ساخته و پخش شد.
اما چون روحیه ام به چنین فضاهایی مناسبت نداشت ترجیح دادم که فاصله بگیرم. کم کم که انسان پا به سن میگذارد بیشتر ترجیح میدهد که در خلوت خویش بماند و شاید من هم به همین دلیل از شور و شر تئاتر به غار خویش گریختم تا به تنهایی کار کنم و رمان نویسی این فرصت را به من داد که هم بتوانم به کارم ادامه دهم و هم از فضای شلوغ و پر درد سر تئاتر فاصله بگیرم.
من در کل تا به حال چهار رمان نوشته ام. اولی که در دوره جنگ و پسا جنگ و زمان جوانی ام بود به نام «خواب سبز عشق» و بعدی به نام «من سین» که رمانی فلسفی و در باره کیستی انسان است. سومین رمان که از روی یکی از نمایشنامههایم به نام پهلوان به سفارش نشر جمکران نوشته شد به نام «آخرین نامه» و چهارمی که همین رمان اخیر است و خودم از بقیه کارهایم بسیار بیشتر دوستش میدارم که راجع به زندگی و عاشقانه ایست برای خدیجه کبری (س).
* علت انتخاب این سوژه چه بود و ایده این کار از کجا به ذهنتان رسید؟
خدیجه (س) شاهکار خداوند برای خلق یک زن به تمام و کمال است همیشه برای من زندگی ایشان پر از سوال بود و از کودکی به ایشان میاندیشیدم به خودشان به چیزهای غلظی که در باره شأن شهرت پیدا کرده بود حتی به سن و سالشان که چرا کسانی قصد داشتند که به هر قیمتی از شأن و بزرگی ایشان بکاهند و چون کمی اهل تحقیق هستم و نمیخواهم که راحت باور کنم دوست داشتم که به زندگی ایشان نقبی بزنم و همین شد که اول نمایشنامهای بر این اساس نوشتم و پیشتر رفتم تا به رمان رسیدم که البته به یقین می دانم که جرعهای از اقیانوس را هم توصیف و ترسیم نکرده ام.
* چرا این سبک را برای نوشتن این موضوع انتخاب کردید؟
به نظرم هر زندگی و هر شخصیتی که برای نگارش انتخاب میشود و یا انتخاب میکند خودش سبک نگارش را هم به همراه میآورد مثلاً در رمان آخرین نامه نوع کار چون در باره پهلوانی و عیاری بود زبانش وام گرفته از زبان ملون و اطواری تهران قدیم بود و به همین صورت فضا و سبک حاکم بر کار اگرچه که رئالیسم جادویی را به همراه داشت اما از لحاظ تصویری نیز متنوع و پر از رنگ و لعاب بود اما در این رمان خدیجه مظهر عشق و دلدادگی است این کار نوع زبان و سبکی را میطلبد که با شخصیتش هم سو باشد.
* از اهمیت کار برای حضرت خدیجه بفرمائید.
اولیا حضرت خدیجه کبری شخصیت بانویی است که مسلمانان از شیعه و سنی و دیگر مذاهب درباره شأن اتفاق نظر و هم سوی باهم هستند و در امر بزرگی و جلال و جبروت ایشان اتفاق دارند و دلیل اهمیت ایشان برای جهان انسان بیشتر به همین دلیل است که ایشان میتوانند همه مذاهب اسلامی را به هم پیوند بدهند و وحدت ایجاد کنند و مورد بعدی شخصیت خاص شأن در پروراندن فاطمه زهرا سلام الله است و نسل مطهری که سلاله پاکی و انسان کامل است.
* چه ضعفها و کاستیهایی در کار برای این شخصیت وجود دارد؟
ضعف و کاستی که برای این شخصیت به هیچ وجه تصوری ندارد که ایشان انسان کامل هستند اما نقص و کاستی از من به عنوان کسی که جرئت کرده و در باره ایشان نوشته به شدت زیاد و چشم گیر است که انشاالله خود حضرتش به بزرگی و جبروتشان ببخشند بر ما.
* تا چقدر توانستهایم حضرت خدیجه را به مخاطبان بشناسانیم؟
در حد خودمان و نه بیشتر که ایشان شخصیتی نامحدود دارند و از لایههای وجودی ایشان کسی در حد من و حتی خیلی بزرگتر از من دسترسی ندارد و نخواهد داشت ایشان به درختی تنومند میمانند که واژگون اند و ریشههایشان در هفت آسمان کشیده شده است اما ما تنها تنهای از ایشان میبینیم و شاخههایی محدود به دید و ذهن خودمان.
نظر شما