خبرگزاری مهر، گروه استانها- نعیم حسینی *: رهبر معظّم انقلاب اسلامی، همان زمانی که آحاد مردم را به تقویت زنجیره تواصی بین خودشان توصیه کردند نسبت به شکلگیری جریان وارونه نشان دادن حقایق در کشور هم تذکر دادند.
«دشمن در این جنگ نرم دو حرکت را انجام میدهد: یکی این است که این زنجیره تواصی به حق و به صبر را قطع کند؛ دوم اینکه حقایق را وارونه نشان بدهد که تبلیغات فراوانی هم دارند که حقایق عالم را راحت به عکس و به دروغ وارونه نشان بدهند.»
اما دلایل مختلفی، از جمله اقتضائات شرایط انتخاباتی کشور، سبب شد تا آن طور که باید حرکتی عمومی در پی این تذکر مهم ایشان شکل نگیرد.
اما اینک فرمان، صریح، روشن و قاطع است: «جهاد تبیین، یک فریضه قطعی و یک فریضه فوری است و هر کسی که میتواند [باید اقدام کند].»
اما چند نکته در این باب شایان تذکر است. نکاتی خطاب به مردم و نکاتی خطاب به مسئولین.
چه نباید کرد؟
یک. تبیین به اندازهای باید صورت بگیرد که منتهی به تبیّن بشود. تبیّن رشد از غیّ؛ سره از ناسره. این، یعنی با پرتاب کردن پیامهای به ظاهر بصیرت افزا نباید انتظار نتیجه مطلوب را داشته باشیم. شناخت مخاطب مهم است و باید بر اساس ذائقه و باورهای او قدم به قدم مسیر رسیدن به تبیّن و روشن شدن حقیقت برای او را طی کرد.
دو. تکرار امر ولی مبنی بر وجوب جهاد تبیین، منتهی به تبیین نخواهد شد! اساساً کمکاریهای فکری-مطالعاتی و تلاشهای نکرده ما برای استخراج و استنباط و دستهبندی هنرمندانه گزارههای تبیین کننده را نباید پشت تکرار بیانات رهبری پنهان کنیم. بماند که حتی اگر آمار درست بگیریم چه بسا در رساندن درست منظور ایشان به عموم مردم هم توفیق بالایی نداشته باشیم. آمارهای مربوط به میزان مطالعه بیانیهی گام دوم در دسترس است. البته مخاطب این تذکر جبههی انقلابی است. فرض منافقبودن افرادی این چنین، هر چند ممکن است واقعیت داشته باشد ولی مدّ نظر این قلم نیست.
سه. جهاد تبیین وظیفهای همگانی است. بدیهی است سطوح مختلفی از این مجاهدتها متصوّر است. بالاخره در میدان جنگ یک نفر کلاشینکف و دیگری آرپیجی به دست دارد ولی اینکه تلاش برای این جهاد مقدس را مشروط و منوط به اقداماتی نخبگانی و خاص کنیم خطاست. اینکه بگوییم باید پژوهشهای بزرگی کنیم تا تبیین به نتیجه برسد برای خواص لازم ولی برای عموم، رهزن و مانع است. هر کسی که میتواند باید وارد این عرصه بشود.
چهار. جهاد در معنای دقیق آن به تلاشی میگویند که بیش از حالت عادی است و البته در برابر دشمن لذا واژه «مبارزه» معادل نسبتاً درستی برای آن است. اینکه هر کاری را که سابقاً انجام میدادیم تکرار کنیم و گمان کنیم که در حال جهاد هستیم خیالی خام است. این به معنای بیارزش بودن کارهای مفید سابق نیست ولی امر به جهاد، تلاشی مضاعف میطلبد و این حس را باید در خودمان ایجاد کنیم.
پنج. یک اشکالی در بین ما وجود دارد و آن هم این است که وقتی رهبری به عنوان یک اندیشمند اسلامی در میان معارف ناب اسلامی از مفاهیم بدیعی استفاده میکنند تا جامعه را به سمت اهداف انقلاب اسلامی پیش ببرند، امّت نه تنها آنطور که باید از این نعمت مغتنم استفاده نمیکنند بلکه با تقلیل آن به مصادیقی مختصر کارکرد اصلی آن را کاهش میدهند. مثال تقلیل مفهوم بسیار پیشرفته «مواسات» به جریان بستههای معیشتی جلوی چشم همه ماست. جهاد تبیین هم در معرض این آسیب است. اینکه آن را لوث کنیم و بر هر کار خود برچسب آن را بچسبانیم ظلم به خود، ظلم به انقلاب، ظلم به نظام و ظلم به رهبر است.
چه باید کرد؟
مشکل اساسی آن است که به دلیل محاصره تبلیغاتی دشمن بسیاری از رویدادهای خوب و امیدآفرین و حماسهآمیز که در هر لحظه در جایجای ایران اسلامی در حال رویدادن است دیده نمیشود و دستگاه تحلیلی عموم مردم با رویدادهای منفی و ضعفهایی که توسط رسانههای دشمن ضریب داده میشوند به تحلیل میپردازند. افزون بر آن این حجم وسیع اخبار بد جایی برای امید و انگیزه باقی نمیگذارد.
به همین دلیل مسیر نقشآفرینی عمومی در جهاد تبیین «دیدن و نمایاندن نقاط قوّت و اقدامات مثبت فراوان در کشور و استان و شهر و روستا» است. این همان مسیری است که همه میتوانند در آن نقشآفرینی کنند.
تکلیف سنگینتر مسئولان در این عرصه روشن است. آنها هم باید درست عمل کنند و هم باید اقدامات مفیدشان را صادقانه و بدون بزرگنمایی روایت و گزارش کنند. بسیاری از اقدامات متقن و مفید که در کشور در حال انجام است از دیدِ مردم دور است؛ دشمن هم که حصار ایجاد کرده و اینجا مسئولی که مطلع است و توان روایت آن را دارد مسئولیتش مضاعف است اما این امر رفعکنندهی تکلیف آحاد مردم نیست.
در این جهاد مقدس، هر کسی هر خوبی و نقطهی امیدی را که میبیند ولو کوچک باید با ادبیات و فهم خودش آن را بیان کند. این تقریباً همان تکلیف عمومی تبلیغ در جامعهی اسلامی است. همه باید قانع شوند که این نکات امیدآفرین را باید ببینند و ببینانند؛ در هر جمعی که مؤثر هستند. همین!
اگر میخواهیم برای جهاد مقدّس تبیین مردم را همراه کنیم باید ایشان را با حکمت موعظه یا جدال احسن قانع کنیم که باید دست به کار شوند؛ دست به بیان؛ با یک راهِ حل آسان و شدنی.
تشخیص موضوع با مردم است. هر چه امید ایجاد میکند در ایشان پزشکی که پول ویزیت از محرومان نمیگیرد کارمندی که کار گرهخوردهاش را طبق ضوابط راه انداخته، مسئولی که اقدام مفیدی انجام داده گروه جهادیای که اقدامات مؤثری انجام داده، خیریهای که دستگیری از محرومان میکند یا محصول ویژهای که یک کارخانه یا کارگاه در حال تولید است و هزاران مورد از این دست. هر خبری که حالخوبکُن است دستاوردهای بزرگتر و کلانتر را اسم نمیبرم. روشن است. البته تبیین آنها از جهاتی آسانتر و از جهاتی سختتر است.
البته بعد از گفتنها، شروع خواهد شد؛ مخالفتها، تحقیرها، تمسخرها و طعنهها. اگر این طور نبود که تعبیر به جهاد نمیشد! اینجاست که باید به هم کمک کنیم. از مسیر تقوا خارج نشویم، توصیه به صبر کنیم و در تعامل و همافزایی با هم با گذر از این برهه حساس به سوی زندگی با سعادت پیش برویم که فرمود: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.»
- نویسنده و فعال رسانهای
نظر شما