خبرگزاری مهر – گروه استانها: ادبیات مفهوم ذهنی است که از ذهن خلق شده و غالباً در راستای وقایع عینی یا ذهنی و در قالبهای گوناگون نظم و نثر به قلم کشیده میشود و در این میان ادبیات پایداری از جمله مفاهیم ذهنی است که در راستا مقاومت و ایستادگی رقم میخورد که اگر بخواهیم برای واژه پایداری سخنی به میان بیاوریم باید بگوییم که مفهوم مقاومت و پایداری در عموم ملتها معنایی عام داشته و در تعبیر واکنشی غیرارادی در برابر تهاجم به کار میرود.
ادبیات پایداری از جمله آثار فاخر ادبی است که پس از پایان جنگ تحمیلی هشتساله در قلم نویسندگان بیشازپیش نقش بست و در مسیر هنر به شرح وقایع جنگ به زبانها و قلمهای مختلف پرداخت اما اینکه این هنر ادبی امروز چه جایگاهی در اجتماع دارد سؤالی بود که در گفتوگوی اختصاصی مهر با محسن نجفی یکی از نویسندگان استان مطرح شد.
ادبیات پایداری از چه زمانی در کشور مرسوم شد؟
ادبیات پایداری با شرایط ویژه بعد از انقلاب وارد فضای ادبی کشور شد و تاریخ چهلساله انقلاب نشان میدهد که جایگاه ما در ادبیات پایداری رویکرد دفاع بوده است.
یکی از مضامین اصلی ادبیات پایداری تکیه بر نمادپردازی، توصیف و تعریف چهرههای ملی و تاریخی است که در بین مردم، نسلها و اقشار مختلف تقویت میشود و به تعبیر دیگر ما به این ادبیات نیازمندیم چرا که در جبهه مقابل نیز شاهد آن هستیم که افراد برای تخریب این ادبیات از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند.
بعد از پایان دوران دفاع مقدس، رهبر انقلاب نیز در بیانات خود بارها مطرح کردهاند که دشمن همواره ایستادگی ملت ایران را مورد هدف قرار داده است.
پس از انقلاب نیز مسائلی نظیر غائله کردستان، فعالیتهای سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین)، شهدای بعد از جنگ، مبارزه با اشرار، گروهکهای تروریستی مختلف، مدافعان حرم و مدافعان سلامت فضایی را ایجاد کرد که ادبیات پایداری جریان داشته باشد چراکه ادبیات پایداری بهگونهای روحیه دفاع و پایداری را تقویت میکند.
وضعیت ادبیات پایداری در استان قزوین را چگونه ارزیابی میکنید؟
نویسندگان، مستندسازان و شاعران بسیاری در حوزه ادبیات پایداری تلاش کردند. بعضاً هم در این سالها شاهد خلق آثار خوبی بودهایم، اما وضعیت ادبیات پایداری و آثار تولیدی در این حوزه در سطح استان قزوین مطلوب نیست و بیشتر آثار فاخر نیز حاصل تلاشهای خودجوش افراد بوده است.
مهمترین اصل ادبیات پایداری نیروی انسانی است که متأسفانه با توجه به وجود دستگاههای متعدد فرهنگی باید گفت که دستگاهها هنوز نتوانستهاند نیروی متخصصی در حوزه ادبیات پایداری تربیت کنند و تا زمانی که آن روحیه خاصی که در زمان دفاع مقدس بر رزمندگان حاکم بود در افراد جریان نداشته باشد ما نمیتوانیم انتظار خلق آثار فاخر و تأثیرگذار در جامعه را داشته باشیم.
امروزه دستگاههای فرهنگی در کنار زحماتی که تابهحال کشیدهاند، متأسفانه هنوز نتوانستهاند گام مؤثری در حوزه ادبیات پایداری بردارند. چنانچه رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود بهصراحت به جریان تحریف وقایع اشاره میکنند و این نشان میدهد درحالیکه ما نمیتوانیم وقایع را شرح دهیم به دشمن اجازه میدهیم که در زمین ما بازی کند. این مسئله به این دلیل است که دستگاهها هنوز بهطورجدی به این نتیجه نرسیدهاند که باید با یکدیگر اتفاق نظر داشته و وحدت رویه منظم و با برنامهای را دنبال کنند تا خروجیهای خوبی را مردم شاهد باشند و تا این اتحاد و اتفاق نظر نباشد و هرکسی بهصورت جزیرهای عمل کند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
از سویی، دشمن همه مسائل و حوزههای مختلف از جمله موضوعات فکری و فرهنگی را به مسائل اقتصادی گره میزند که با توجه به مشکلات اقتصادی، جریان روانی بهگونهای پیش میرود که باب میل دشمن است و ما تاکنون نتوانستهایم بهطورجدی حرفی برای گفتن داشته باشیم.
ما حتی نتوانستیم شخصیتها و انسانهای خوب تاریخ این سرزمین را بهدرستی به مردم معرفی کنیم و در این عرصه تنها تعداد کمی آثار تأثیرگذار وجود دارد.
چه مسائلی سبب کمرنگشدن جایگاه ادبیات پایداری شد؟
بخشی از دلایلی که اینکه امروز نسل جوان ما با شخصیتهای برجسته آشنا نیست به ما بازمیگردد چرا که ما هنوز نتوانستیم در معرفی افراد اثرگذار و شاخص بهخوبی نقشآفرینی کنیم و همین امر سبب میشود تا دشمن در زمین ما بازی کند و تفکرات و برنامههای خود را به مردم معرفی کند.
کوموله، دموکرات و داعش جزو فجایع تاریخی و ظلم به بشریت بودند که سرنگون شدند اما متأسفانه داستان این اتفاقات مهم جایی خوانده نمیشود. در استان قزوین شما یک کار خوب و تروتمیز پیدا نمیکنید که درباره علت حضور ما در سوریه حرفی زده و تبیین کرده باشد. مسئلهای که باعث شد دشمن با تخریب و تحریف و جنگ روانی مدافعان مظلوم حرم را تخریب کند. درصورتیکه حرف برای گفتن وجود دارد. آنوقت در جبهه مقابل شاهدیم دستگاه تبلیغاتی و فیلمسازی عظیم غرب به نام هالیوود برای توجیه حضور غیرقابلتوجیه آمریکاییها در منطقه و جنگافروزیشان، شروع به تولید اثر میکنند و این موضوع برای دستگاههای فرهنگی ما خیلی بد است که هنوز نمیتوانند به اقناع جامعه بپردازند.
طبق بیانات رهبر انقلاب عرصه فرهنگی عرصه جهاد است اما بعضیاوقات رفتار ما با این عرصه مهم رفتار درستی نیست. به تعبیر دیگر جهاد برای ما در عرصه فرهنگ صرفاً به یک شعار زیبا تبدیلشده است.
افراد بسیاری در حوزه ادبیات پایداری قلم زدند اما آثار بهگونهای نیست که بتواند مخاطب را بهسوی مطالعه سوق دهد از سوی دیگر در برخی کتابها، شهدا بهگونهای مطرح و معرفی میشوند که مخاطب شهید را یک شخصیت و قهرمان دستنیافتنی میبیند و ناخودآگاه به این تفکر میرسد که هرگز نمیتواند در مقام یک شهید قرار بگیرد، درنهایت مسئله الگوسازی شهیدان و تربیت نسلهای امروز و فردای جامعه کاملاً به محاق میرود.
به اعتقاد بنده حال ادبیات پایداری خوب نیست و ما هیچ حرفی برای گفتن نداریم، چرا که نتوانستهایم بهخوبی عمل کنیم.
سیر باطنی، تحول درونی و اینکه چه چیزی توانست یک فرد را به درجه شهادت رساند باید بهدرستی و با استفاده از ابزارهای ادبی و هنری برای مخاطبین و خوانندهها مشخص شود.
تنها برگ برنده ما در مقابل دشمنان برکت خون مطهر شهیدان است که تاکنون در فراز و نشیبهای مختلف اثرگذار بوده و کشور و جوانان و مردم را حفظ کرده است. آن فضایی که شهدا در جامعه ایجاد میکنند توانسته به حفظ انقلاب و کشور کمک مؤثری کرده باشد.
فعالیت نویسندگان ما در عرصه فرهنگ ادبی را چطور میبینید؟
فعالیت امروز ما در عرصه فرهنگ آماری و گزارشی است و ما برای فرهنگ که یک امر اساسی است بدون هدف و سطحی گام برمیداریم.
نویسنده قوی نداریم و هنوز نتوانستهایم در حوزه آموزش و ارتقا سطح تخصصی افراد گام برداریم به تعریف دیگر در بحث آموزشوپرورش نیروهای قدرتمند ادبی، ضعیف عمل کردیم.
برای خلق آثار دفاع مقدس نیازمند افرادی همچون شهید آوینی هستیم چرا که اندیشه، آثار و تولیدات سید شهیدان اهل قلم همچنان فاخر و بیرقیب است.
شهید آوینی همیشه با وضو بوده و بر خواندن زیارت عاشورا و نماز شب مداومت داشتند. ضمن اینکه هنگام نوشتن متنهای مستند روایت فتح روبهقبله مینشستند. همین صفای باطن باعث خلق آثار بیبدیل توسط ایشان شد. نکتهای که ایشان را در نگاه رهبر انقلاب با دیگر چهرهها متفاوت کرد و سبب شد تا رهبر انقلاب هنگام تشییع بر پیکر ایشان حضور پیدا کنند. این درحالیکه است که حضرت آقا قبل از شهادت این شهید عزیز آنگونه که نقل شده است، شهید آوینی را دوست داشتند در حال حاضر نظیر این اشخاص امروز خیلی کم دیده میشود.
وضعیت تولید آثار ادبیات پایداری چگونه است؟ آیا تولید آثار کثیر ادبی بازخورد مناسبی دارد؟
نگاهی که ما صرفاً بنویسیم بدون آنکه نگاه ادبی و تخصصی در آن باشد کاملاً بیتأثیر در جامعه است چراکه هیچ خروجی از اینگونه اقدامات فرهنگی گرفته نمیشود به تعبیری جامعه این سبک آثار را نمیپذیرد و این آثار نیز اصلاً مخاطب ندارد. ما برای آثار هنری نیازمند جبههای قوی و یکدست هستیم تا بتوانیم شاهد انجام حرکتهای اثرگذار باشیم.
چه راهکارهایی برای تقویت ادبیات پایداری میتوان ارائه کرد؟
قرارگاهها و دستگاههای بیسیم ارتباطی دستگاههای فرهنگی خاموش است و ما باید به این فهم برسیم که میدان فرهنگ و ادبیات و پایداری میدان سیاست نیست و افراد نباید با ناخالصی در این عرصه قرار بگیرند.
انقلاب ما با ادبیات جهاد و شهادت زنده است و ادبیات پایداری تنها سلاحی است که دشمن قصد سلب آن را از ما دارد و خیلی هم از آن میترسد.
وظیفهٔ ما در گام اول تزکیه نفس و خودسازی است اگرچه این مسئله در سایر حوزهها نیز باید باشد، اما نیاز ما به این امر در عرصه فرهنگی بیش از سایر حوزهها بوده و ما برای اینکه بتوانیم در عرصه ادبیات پایداری خوش بدرخشیم باید به تربیت نیروی متعهد و متخصص بپردازیم و تلاش کنیم تا ماحصل دستگاههای فرهنگی ما افرادی نظیر شهید اوینی باشند.
ما باید نیروهای انسانی را تقویت و تربیت کنیم، کاری که امروز کمتر کسی و یا نهادی حوصلهٔ آن را دارد و تحقق این موضوع همراه با اتحاد و اتفاق میتواند مانع از رفتن مسیر فعالیتهای فرهنگی بهسوی عملکردهای جزیرهای شود، زیرا عملکرد جزیرهای آفت کار فرهنگی بوده و سبب آسیب میشود. از طرفی نیز نیروهای متعهد و متخصص تربیت شده به بازبینی و بازنشر آثار گذشته پرداخته و با شکل و شمایلی جدید دوباره آنها را به جامعه عرضه میکنند که این مسئله از نیازها و ضروریات اصلی امروز در این حوزه از ادبیات است.
نظر شما