خبرگزاری مهر- فرهنگ و اندیشه - هانیه علینژاد: هر زن در دوران بارداری برای نوزادی که به دنیا میآورد یا به دنیا نمیآورد، روایتهایی دارد. روایتهایی که زنها میان خود بسیار گفته و شنیدهاند اما کمتر از حریم معاشرتهای خصوصی زنان فراتر رفته، کمتر شنیده شده و کمتر به آن پرداخته شده است. این در حالی است که دوران بارداری بخش مهم، تاثیرگذار و عمیق از تجربه زیست زنانه است. زهرا قدیانی نویسنده کتاب «دوجان» تلاش کرده در اینکتاب بیست روایت از دوران بارداری زنان را مستندنگاری کند.
مشروح گفتگوی کوتاه با ایننویسنده به بهانه چاپ کتاب «دوجان» در ادامه میآید:
* خانم قدیانی چه شد این موضوع را برای مستندنگاری انتخاب کردید و تا چه اندازه از تجربه شخصی تان بهره برده اید؟
زمانی که من تصمیم گرفتم کتابی در قالب روایت و مستندنگاری بنویسم، فرزند دومم را باردار بودم. در نوشتن، پژوهش و مستندنگاری، اینکه فرد تجربه بی واسطه از موقعیت داشته باشد و در زندگی شخصی هم درگیر موضوع باشد، حالت مطلوبی به شمار می آید. به همین دلیل من این موضوع را انتخاب کردم. در طول کار هم وقتی زنها من را می دیدند که در موقعیتی مشابه موقعیت خودشان هستم راحتتر با من ارتباط می گرفتند و بهتر می توانستیم بیان هم را درک کنیم و همدیگر را همدل و هم راز هم بدانیم.
* روایت ها از تجربیات متفاوت است. چطور به افراد دسترسی داشتید و با چه معیاری از دل مصاحبه ها این روایات را انتخاب کردید؟
پیش از بارداری دومم هم مدت چهار سال مادر بودم و ارتباط گسترده ای با مادرهای مختلف داشتم. در خلال دوستی های مجازی، اطرافیان و دوستان، داستان های مادرهای زیادی را شنیده بودم. به هر حال مادرها در موقعیت های بسیاری هم را پیدا می کنند و از هر دری سخنی می رود. این ارتباطات باعث شد من به طیف های مختلفی از مادرها دسترسی داشته باشم. قبل از اینکه شروع به کار کنم یک طرح و ایده کلی در نظر داشتم و دوست داشتم که در رابطه با محور های مختلفی حول موضوع بارداری در کتابم روایت داشته باشم.
محورهایی مثل مساله وسواس در بارداری، حول موضوع اقتصاد و بارداری، بارداری و مسئله تعیین جنسیت، روش های نوین بارداری مثل رحم اجاره ای یا وسواس در بارداری. برای هر محور گاهی چند مورد سراغ داشتم و از میان آنها، موردی که بیان بهتر و روایت گویاتر و یا ملموس تری داشت را انتخاب کردم.
* در این کتاب نشان دادید بارداری و فرزندپروری جدا از اینکه بعد زنانه دارد، یک مسئله و امر انسانی است و یک بحث جامعه شناختی در زیرمتن کتاب نهفته است. این نگاه از کجا نشأت می گیرد؟
رشته تحصیلی من جامعه شناسی بوده و طبیعی است که در نوع نگاه من به قضایا تاثیرگذار باشد. در طرح کلی ای که پیش از شروع کار ترسیم کردم دوست داشتم درکنار بعد فردی بارداری، روایت ها به بعد اجتماعی این دوران هم بپردازد. از این گذشته، دانستن از دوران بارداری به نظرم برای همه انسان ها می تواند جذاب باشد، چرا که بارداری تنها امری زنانه نیست. هر انسانی یا خود این تجربه را بدون واسطه از سر گذرانده است یا به هر حال از مادری متولد شده است یا شاهد بارداری مادر و خواهر و همسر خود بوده است. در واقع مسئله بارداری مسئلهایست مربوط به انسان.
* چهقدر این مساله در جامعه ما دیده می شود؟
نمی توانم در این زمینه برآوردی داشته باشم چون در این زمینه مطالعه ای نداشته ام. در حال حاضر با کاهش رشد جمعیت در ایران، نوک پیکان انتظارات و مسئولیت ها به سمت زن هاست. از آنان انتظار می رود فرزندان بیشتری به دنیا بیاورند اما از این نکته غفلت می شود که وقتی زنی تصمیم به بارداری می گیرد عوامل گسترده ای بر این تصمیم او تاثیر می گذارند. پیش از هرگونه تبلیغ مستقیم برای زنان در جهت افزایش باروری، این عوامل باید شناخته شوند و زمینه فراهم شود.
* شیرینی ای که کتاب دارد ناشی از طنز کلامی نهفته در بیان روایت هاست یا تجربه شیرین مادری؟
طنز یکی از علائق من در دنیای نویسندگی بوده به همین دلیل از همان ابتدای تجربه نوشتنم که در مطبوعات بوده، پیگیر طنزنویسی بوده ام. یکی از حوزه های مورد علاقه ام برای مطالعه طنز است. طنز هم لذت ادبی را نزد خواننده بیشتر می کند و هم ابزاری قدرتمند است در دست نویسنده تا به وسیله آن بتواند تاثیر بیان خود را ماندگارتر کند.جدا از این، دوران بارداری در کنار رنج ها و دردهایی که دارد، با شیرینی ها و لذت هایی هم توام است. سعی کردم این هر دو بعد را در روایت ها انتقال دهم و طنز یک ابزار قوی در این مسیر است.
* کتابی از نظر اطراف منتشر شده به نام «هفته چهل و چند» که آن کتاب هم روایت مادرها از بارداری و فرزندپروری است. شما پیش از نگارش آن را خوانده بودید و تاثیری داشت؟
بله خوانده بودم. آن کتاب درباره مادری کردن است. تمرکز «دوجان» بر مستندنگاری دوران بارداری است. از این جهت این دو کتاب کاملاً با هم متفاوتند. ضمن اینکه در آن کتاب هر روایت را نویسنده جداگانه ای نوشته، زن هایی که عمدتاً نویسنده یا روزنامه نگار، تحصیلکرده و فرهیخته هستند و از تجربیات خودشان در مادری کردن نوشته اند اما من به سراغ زن های معمولی رفته ام. زن هایی که دسترسی به رسانه ندارند و قلم و زبانی برای بیان دغدغه ها و روایت ها و سرگذشت های زندگی خود نداشته اند. سعی کردم به مردم معمولی نزدیک شوم، هرچند روایت زن های دانشجو و تحصیلکرده هم در کتاب داریم اما خودم را منحصر به این قشر نکردم.
* مستندنگاری و روایت هایی از این قبیل چه اشتراکاتی با ادبیات داستانی دارد؟
در ادبیات داستانی عنصر خیال انگیزی و تخیل نویسنده پررنگ است اما مستندنگاری بر مبنای واقعیت نوشته می شود و تخیل نویسنده در آن به صفر می رسد. از طرف دیگر نقش انواع تکنیک های مصاحبه خصوصاً مصاحبه های عمیق و کیفی و انواع مشاهده در مستندنگاری پررنگ است. در مستندنگاری نویسنده باید به سراغ سوژه برود و به مشاهده و ترجیحاً مشاهده مشارکتی و مصاحبه بپردازد و بعد این مصاحبه را در قالب روایت ارائه کند به نحوی که هم به اصل روایت وفادار باشد و هم خواننده از خواندن آن لذت ادبی ببرد. مستندنگاری صرفاً پیاده کردن مصاحبه ها نیست.
* ممکن است اینمسیر مستندنگاری را ادامه بدهید؟
به هرحال این مسیری است که من سالها در رشتهام، جامعه شناسی و پژوهشگری اجتماعی و همچنین سابقه کاریم که مطبوعات است، پیموده ام و احتمال اینکه در آینده هم در همین مسیر کار کنم بالاست.
نظر شما