خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز هجدهم اردیبهشت ماه بود که در قالب یک اقدام کمتر تجربه شده در حوزه انتصابات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدحسین ظریفیان یگانه را به فاصله هشت ماه از صدور تازهترین حکمش در مدیریت دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، او را جایگزین محمد اله یاری فومنی، کرد که اگرچه سابقه مدیریتی بیشتری در معاونت فرهنگی داشت، اما به نظر میآید که مدیران معاونت امور هنری او را همچنان برای مدیریت مجموعه حساس و استراتژیکی چون دفتر موسیقی وزارت ارشاد مد نظر دارند. شرایطی که با این انتصاب، گمانه زنیهای حضور دوباره اله یاری جوان به عنوان مدیر دفتر موسیقی تبدیل به یقین کرده و پیش بینی میشود که او این بار نه در مقام سرپرست که در مقام مدیر دفتر موسیقی دوباره راهی ساختمان تازه ساز دفتر موسیقی وزارت ارشاد در خیابان شهریار تهران شود. جایی که قطعاً یکی از پرچالشترین و پرحاشیهترین مجموعههای دولتی در حوزه موسیقی است.
اما آنچه بهانهای شد تا به واسطه آن به گمانه زنیهای همیشگی تغییر و تحولات مدیریتی دفتر موسیقی نیز نیم نگاهی داشته باشیم، شرایط بسیار عجیب و غریب و متفاوت این ماههای موسیقی در تمام ژانرهاست که طبیعتاً به جهت کمرنگ شدن ماجرای شیوع کووید ۱۹ و افزایش فعالیتهای موسیقایی بعد از این دوران طاقتفرسا، دربرگیرنده حاشیهها و اما و اگرهایی است که همه میدانیم فقط بخش کوچکی از آنها در بستر رسانه مطرح شده است. شرایطی که به نظر میآید یک آزمون جدی برای مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد در دوره جدید، چه محمد اله یاری با سابقه مدیریتی مقبولش و چه هر فرد احتمالی دیگری باشد، شرایطی که هر مدیر جدیدی باید روی آنها تمرکز بیشتری داشته باشد تا بتواند بر اساس آنچه تجربه مدیریتی اش به او میفهماند تصمیمات استراتژیکی را اتخاذ نماید. چرا که شرایط فعلی مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد با آنچه در دوران کرونا سپری شده حتماً دارای تفاوتها و حاشیههایی است که مدیر جدید این مجموعه مهم باید با نگاه متفاوتتری نسبت به دوران پیک کرونایی روی آن تمرکز کند، شرایطی که در این گزاره رسانهای فقط به تعدادی از آنها اشاره میکنیم که میتواند مورد توجه مدیر جدید قرار گرفته و نگران شرایطی باشد که قطعاً دربرگیرنده چالشهای متفاوتی برای اوست.
طبیعتاً نکاتی که به آن اشاره میشود، فقط بخش بسیار اندکی از اولویتها، چالشها و دغدغههایی است که میتواند مورد توجه مدیر جدید دفتر موسیقی قرار گیرد، چرا که فعالان عرصه موسیقی میدانند در کارزار فعالیتهای موسیقایی کشور هستند اتفاقات و رویدادهایی که هیچ گاه در رسانههای رسمی مطرح نمیشوند، اما عمدتاً چالشهای بزرگی هستند که برون رفت و مدیریت هرکدام از آنا دربرگیرنده نکات متعددی است.
* نظارت کیفی در کنسرتهایی که بوی پلی بک میدهند
یکی از مهمترین چالشها و حاشیههایی که طی ماههای اخیر به شدت به چشم آمد و کام مخاطبان و طرفداران خوانندگان شناخته شده موسیقی پاپ را تلخ کرد، اخبار و تصاویری از اجرای نامطلوب و بی کیفیت برخی از خوانندگان در کنسرتها بود که عمده آنها مبتنی بر «فالش خوانی» یا «پلی بک خوانی» بود، شرایطی که نه از سوی تهیه کنندگان و خوانندگان توضیح منطقی درباره آن داده شد و نه مرجع رسمی برای برخورد با کم کاری این هنرمندان در ازای دریافت پولهای هنگفت بلیت اقدامی را انجام داد.
قطعاً و حتماً ارزیابی کیفی گروهها و هنرمندانی که در حوزه موسیقی پاپ روی صحنه میروند، دربرگیرنده سلیقههای متفاوتی است که میتواند به میزان علاقه مندی شنوندگان در حال تغییر و تحول باشد، اما به طور حتم چنین رویدادهایی حتی در قالب موسیقی سرگرم کننده مستلزم رعایت حداقلی برخی از استاندارها در حوزه کیفیت محتوایی و اجرایی است که میبایست نهاد صادر کننده مجوز کنسرتها هم روی ماجرای کیفیت دقت نظر لازم را داشته باشد. شرایطی که شاید تبیین و تعیین مولفه هایش مقداری با اما و اگر روبهرو باشد، اما لزوم بازنگری در کیفیت کنسرتها را دو چندان میکند. به ویژه اینکه برای همین کنسرتهای بی کیفیت بلیتهایی خریداری میشود که ارزش ریالی آنها به هیچ وجه قابل مقایسه با کیفیت برنامهها نیست.
شرایطی که مدیریت جدید دفتر موسیقی وزارت ارشاد در دوره جدید با به کار گماردن هستههای مشاورهای متخصص، مورد وثوق و دانشگاهی نسبت به کیفیت برگزاری کنسرتهای پاپ و احترام به جایگاه مخاطبی که هزینههای زیادی را برای تماشای این کنسرتها متحمل میشود، میتواند اقدامات موثرتری را انجام دهد. اقداماتی که قطعاً با کلید واژههایی چون «سانسور» و «ممیزی» متفاوت است و در برگیرنده رعایت حداقلی از کیفیتها در فرآیندی است که به شدت از سوی خوانندگان عرصه پاپ ادعای حرفهای شدن دارد اما در عمل و اجرا به غیر از مواردی اسستثنا جور دیگری است.
* گرانی قیمت بلیت کنسرتها که همچنان روند تصاعدی دارند
این یک ادعای بی منطق است که اگر نخواهیم شرایط اقتصادی و گرانی و تورم را با افزایش قیمت بلیت کنسرتها بی ارتباط بدانیم، چرا که هزینه برگزاری یک کنسرت با توجه به افزایش اجاره بهای سالنهای کنسرت، ماجرای تحریم، هزینههای گزاف واردات تجهیزات نور و صدا و پشتیبانی فنی از این ابزار و ادوات، دستمزدهای هنگفت خواننده، دستمزد گروه اجرایی کنسرت متشکل از نوازنده و دیگر افراد و مواردی از این دست به خودی خود شرایطی را پیش روی تهیه کنندگان و صاحبان آثار موسیقایی قرار داده که آنها در بخشهایی چارهای جز گران کردن بلیتهای کنسرت برای جبران هزینهها و شاید سودآوری حداقلی نداشته باشند.
اما در این مجال یک نکته حائز اهمیت است و آن روند رو به افزایش بلیت کنسرتها در مقاطع کوتاه زمانی است که به نظر میآید فعلاً مرجع قانونی چه در حوزه سازمان تعزیرات حکومتی و چه در دفتر موسیقی وزارت ارشاد برنامه چندانی برای ورود و نظارت بر افزایش قیمت بلیت کنسرتها در مقاطع زمانی کوتاه ندارد، چارچوبی که شاید بتواند از سوی تهیه کنندگان دربرگیرنده توجیهاتی باشد، اما به نظر میآید روند قیمت گذاری کنسرتها با توجه کاهش سبد خریداری محصولات فرهنگی یک خانوار متوسط در کشورمان نیز در روند معلوم و مشخصی قرار گیرد تا اگر احیاناً در این زمینه تخلفی صورت گرفت، نسبت به واکنشهای قانونی در جهت حمایت از مصرف کننده اقدامات لازم صورت گیرد.
در این چارچوب به نظر میآید مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد باید برنامه مناسب و منسجمی را با همراهی اصناف مختلف حوزه موسیقی چه در حوزه مجمع صنفی ناشران موسیقی و چه در حوزه خانه موسیقی پیش بینی کند تا در ماههای آتی شاهد افزایش بی رویه و بی منطق قیمت بلیت کنسرتها به بهانههای مختلف نبود. در این راستا توجه به کیفیت برگزاری کنسرتها متناسب با هزینهای که تماشاگر کنسرت پرداخت میکند نیز نکته مهم دیگری است که در دوره مدیریتی جدید میتوان روی آن تمرکز کرد.
* فقدان آمار در فرآیند تولید و فروش محصولات موسیقایی
یکی از مهمترین نکاتی که فقدان آن طی سالهای اخیر در صنعت موسیقی ایران به شدت مشهود است، موضوع ارائه آمارهای کمی و کیفی در فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقی است که اگرچه احصای آن دربرگیرنده رعایت بسیاری از ملزومات علمی و عملی است، اما به طور حتم ارائه درستی از آن میتواند چراغ راه روشنی برای شناسایی و سنجش گوش شنیداری مخاطبانی باشد که طی سالهای اخیر به شدت از شنیدن موسیقی جدی و اندیشمند کمترین بهره برداری را داشتهاند.
به هر حال این موضوعی اجتناب ناپذیر است که لازمه هر فعالیتی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شناخت ذائقه، سلیقه و دیدگاه جامعه مخاطبانی است که میتوانند در قالب کلید واژه «مصرف کننده» نیز معرفی شوند. پس در این مجال رصد دیدگاهها، نظرات، توجه به آمار کمی و کیفی آثار شنیداری به ویژه در حوزه موسیقی میتواند یکی از اولویتهای مهم مدیریت دفتر موسیقی در دوره مدیریتی جدید باشد.
البته شاید بهانههایی برای کمبود نیروی انسانی متخصص در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و موضوعاتی از این دست بتواند در نگاه اول توجیه مناسبی برای انجام ندادن آنچه لازمه موسیقی کشورمان است، شود اما شاید مجموعههایی چون مرکز افکارسنجی و رصد فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که کم از نیروی انسانی بهره مند نیست، بتواند ایجاد کننده شرایطی جدید برای نمونه گیری و آمارهای مربوط به حوزه موسیقی باشد.
* قصه تمام نشدنی دانلودهای غیر قانونی در موسیقی ایران
در تعریف کارشناسان و اهالی فرهنگ و هنر «کپی رایت» نوعی حفاظت قانونی از آثار ادبی، علمی و هنری است ولی این مساله مهم غالباً در فضای فعالیت موسیقایی کشورمان نادیده گرفته شده و به دلیل کم توجهی فعالان این عرصه یا در محاق فراموشی رفته و یا تنها در برخی از مصاحبهها و گزارشهای رسانهای مورد توجه قرار گرفته است.
موارد نقض کپی رایت در حوزه آثار موسیقایی طی سالهای اخیر نه تنها کاهش نیافته بلکه با ظهور و بروز پدیدههایی چون پیام رسان ها و پیشرفت فضای مجازی تبدیل به جریانی کاملاً عادی شده است گویی اینکه دانلود آثار موسیقایی بدون اجازه پدیدآورندگان نه تنها جرم محسوب نیست بلکه از سوی برخی از مخاطبانی که دانلود غیرقانونی جزوی از فعالیت روزانه آنهاست، تبدیل به فرآیندی رسانهای و تبلیغاتی با داعیه حمایت از هنرمندان هم شده است.
فرآیندی که به زعم نگارنده مصداق بارز سرقت فرهنگی است و میبایست هر چه زودتر نسبت به رفع موانع قانونی و عملیاتی شدن قانون کپی رایت اقدامات جدی انجام گیرد. در صورت اجرایی نشدن راهکارهایی مناسب در حوزه کپی رایت که فعلاً با کم توجهی برخی از نهادهای ذی صلاح از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، کانون ناشران خانه موسیقی و مجمع تازه تاسیس بدون فعالیت «تولیدکنندگان آثار شنیداری» مواجه است، قطعاً اقتصاد موسیقی ایران در ورشکستگی کامل قرار خواهد گرفت که در صورت رسیدن به چنین نقطهای دیگر ماجرا مصداق بارز «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» خواهد بود.
توجه به مبحث مهم کپی رایت آثار موسیقایی و تدوین الزامات قانونی لازم الاجرا بر اساس قوانین حقوقی و قضایی جمهوری اسلامی نیز میتواند یکی ازاولویت مهم دفتر موسیقی وزارت ارشاد در دوره مدیریتی پیش رو باشد که اگر بتواند در این حوزه به دستاورد مناسبی برسد، قطعاً از خود باقیات صالحات ارزشمندی برای اهالی موسیقی بر جای خواهد گذاشت.
*موسیقیهایی که باید تکلیفشان زودتر روشن شود
طی سالهای اخیر کلید واژه «موسیقی زیرزمینی» یکی از عبارات مجهول و پر از اما و اگرهایی است که دربرگیرنده انواع و اقسام موسیقیهایی است که در این سالها از آنها به عنوان موسیقی ممنوعه یاد میشود، موسیقیهایی که اکنون در متناقض ترین شکل ممکن خود قرار دارند و بعضاً مشاهده شده که آن موسیقی که مورد وثوق و شایسته دریافت مجوز نیست در تبلیغات تلویزیونی در بهترین و راحت ترین شکل ممکن پیش روی مخاطبان قرار میگیرد. در این چارچوب موسیقی به اصطلاح «رپ» یکی از همین موسیقی هاست که اگرچه در ایران طرفداران زیادی دارد و اتفاقاً آثار ملی – میهنی و دغدغه مندی با در نظر گرفتن قوانین و هنجارهای جامعه ایرانی تولید شده اما همچنان جزو مجهولات موسیقی کشورمان است که میتواند مورد توجه مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد در دوره جدید قرار گیرد.
به طور حتم احترام به قوانین و چارچوبهای اخلاقی و رفتاری یک جامعه فرهنگی از مهمترین الزامات و ضروریاتی است که باید در عرصههای فرهنگی و هنری روی آن تمرکز داشت، شرایطی که طبیعتاً برای موسیقی دربرگیرنده مؤلفههای جزییتری است که کار در این فضا را مسئولانهتر میکند. موضوعی مهم و استراتژیک که در برخی گونههای موسیقایی به شدت دربرگیرنده حساسیتهایی است که قطعاً برای صدور مجوزهای نیازمند یک مدیریت و استراتژی واحد هستیم. استراتژی که هم اکنون در مجموعههای مدیریتی حوزه موسیقی دچار نوسان است و بعضاً مشاهده شده که آن اثری که موسیقی آن بر اساس قوانین مورد پذیرش دفتر موسیقی وزارت ارشاد در این ژانر نیست، به راحتی فرصت عرض اندام در قاب تلویزیون را دارد، ردپایی که اگر در قالب یک اثر موسیقایی مجزا در سامانه صدور مجوز آثار موسیقایی وزارت ارشاد ثبت میشد به احتمال بسیار فراوان با چالش جدی عدم مجوز رو به رو میشد. اما اکنون در جزیرهای دیگر به نام آگهیهای تلویزیونی در کارکرد و فهم موسیقاییاش به سهلالوصولترین شکل ممکن تقدیم نگاه مخاطبان میشود.
دقیقاً در اینجاست که مدیر جدید دفتر موسیقی وزارت ارشاد میتواند با ارزیابی درست و اصولی از آنچه در این زمینه میگذرد نسبت به تعیین تکلیف این گونههای موسیقی که حضورشان به شدت اجتناب ناپذیر است اقدامات لازم را حداقل با «طرح مساله» به سرانجام برساند.
*جشنواره هایی که تبدیل به سوگواره شدند
یکی از مهمترین مسائلی که مدیر جدید دفتر موسیقی وزارت ارشاد میتواند در دوره جدید مدیریتی خود روی آن تمرکز و برنامه ریزی ویژه ای داشته باشد، بازنگری جدی در نحوه برگزاری سه جشنواره مهم موسیقی کشورمان است که میتواند در ردیف اولین کارهای مهم آقای مدیر تلقی کرد.
شرایط فعلی مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد با آنچه در دوران کرونا سپری شده حتماً دارای تفاوتها و حاشیههایی است که مدیر جدید این مجموعه مهم باید با نگاه متفاوتتری نسبت به دوران پیک کرونایی روی آن تمرکز کند جشنواره موسیقی فجر، جشنواره موسیقی نواحی و جشنواره موسیقی جوان تقریباً سه جشنواره اصلی زیر نظر دفتر موسیقی وزارت ارشاد هستند که حتی از آنها به عنوان اصلی ترین رویدادهای موسیقی کشور نیز میتوان یاد کرد، اما اگر فعلاً امتیازات و برکات جشنواره موسیقی جوان را که طی سالهای اخیر با وجود تمام کم و کاستیهایی که داشت، روند مناسبی را پیش روی فعالیتهای خود قرار داد. اما دو جشنواره موسیقی فجر و جشنواره موسیقی نواحی به هیچ وجه نتوانستند آن شکوه و قدرتمندی دورههای گذشته را تکرار کنند.
صحبت بر سرنحوه برگزاری این دو جشنواره بسیار مهم و استراتژیک موسیقی کشورمان که خوب یا بد برگزار شدن آن میتواند آینه تمام نمای فعالیتهای موسیقایی کشورمان در حوزه مدیریتی به حساب آید نیازمند برگزاری جلسات متعدد و نوشتارهای رسانهای در ابعاد مختلف است. اما آنچه میتواند اکنون مورد توجه قرار گیرد توجه دقیق مدیر آینده دفتر موسیقی وزارت ارشاد بر سر نحوه برگزاری و کیفیت رویدادی است که اصل و اصلیت خود را در تمام ابعاد محتوایی اش از دست داده و تبدیل به رویدادی شده که گویی فقط برای ارائه بیلان کاری آن هم در یک چارچوب زمانی مشخص برگزار میشود و هیچ ارزش و اعتباری ندارد. شرایطی که اگر کمی سنجیدهتر، منطقیتر و با در نظر گرفتن وجوه مختلف کارشناسی شده در امر برگزاری جشنوارهها حتی در شرایط اقتصادی فعلی مورد دقت قرار گیرد شاید بتوان به برگزاری یک رویداد هنری هم تراز با جشنوارههای فیلم و تئاتر فجر امیدوار بود.
در این چارچوب یکی از مهمترین نکاتی که مطرح است، فرآیند انتخاب دبیر هنری جشنواره است که طی سالهای اخیر اغلب بین دو نام حسن ریاحی و شاهین فرهت در رفت و آمد بوده و هیچ گزینه دیگری حتی در کاغذ فرصتی برای عرض اندام در این رویداد را ندارد. اگر هم خلاف چنین روندی وجود دارد، گویا ماجرا آنقدر پیچیده هست که مدیران ارشاد غیر از این دو گزینه بسیار توانمند اما بسیار منفعل به فرد دیگری فکر نکنند.
*آقای مدیر لطفاً روی محتوا دقت نظر بیشتری داشته باشید
طبیعتاً موسیقی سرگرم کننده یکی از گونههای است که ضرورت اجرا و تولید آثار مرتبط با این گونه موسیقایی اجتناب ناپذیر است. چرا که بسیاری از اقشار مختلف مردم برای رفع نیازهای روحی و روانی خود در جهت التیام، آرامش و سرگرمی نیازمند شنیدن موسیقیهایی هستند که از آنها به عنوان موسیقی سرگرم کننده یاد میشود. اما ماجرا زمانی در قد و قامت اشتباه خود قرار میگیرد که این موسیقیها به بهانه سرگرمی سازی وارد مسیری میشوند که موسیقی را از حد و مرزهای اخلاقی و حتی هنجارهای یک جامعه خارج کرده و آن را به مرز ابتذال میرساند. شرایطی که متاسفانه طی سالهای اخیر در بسیاری از ملودیها و موسیقیهای به اصطلاح سرگرم کننده دارای مجوز به شدت روند افزایشی داشته و موجب شده تا موسیقی تجاری در ایران در روند غیر منطقی قرار گیرد که اصلاً مناسب گروه سنی نوجوان و جوان جامعه ایرانی نیست.
در این مجال توجه به محتوا و روند صدور مجوز برای آثار موسیقایی یکی از مهمترین دغدغههایی است که میتواند در قالب ترانهها و اشعار وارد شده به سامانه صدور مجوزها مورد بازنگری اساسی قرار گیرد. طبیعتاً این امر هم اصلاً مرتبط با اعمال نظرهای شخصی و ممیزیهای غیر اصولی نیست، بلکه لازم است که مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد با نظارت دقیقتر، اصولیتر و سنجیدهتر و البته نیاز جامعه ایرانی به آن دسته اشعار و ترانههایی مجوز تولید اثر موسیقی دهد که مرزهای اخلاقی و هنجارهای جامعه امروزی ایرانی را در نظر گرفته باشد.
*آقای مدیر، موسیقی فقط «خانه موسیقی» نیست
یکی از فرآیندهایی که در دوره مدیریت قبلی دفتر موسیقی وزارت ارشاد کمی تا قسمتی موجب رنجش بخشی از اهالی موسیقی شد، توجه مدیر وقت دفتر موسیقی به آرا و نظرات بخشی از اعضای خانه موسیقی بود که بسیاری در محافل غیر رسانهای که هیچ گاه هم مایل نبودند نظراتشان در رسانهها مطرح شود، بر این باور بودند بسیاری از تصمیم گیرهای دفتر موسیقی با هماهنگی برخی از اعضای خانه موسیقی صورت میگیرد.
قطعاً شور و مشورت یکی از لازمههای ایجاد یک مدیریت با ثبات به ویژه در حوزه مدیریت فرهنگی است، اما بهره مندی از مشاورهها زمانی میتواند در قد و قامت درست و اصولی خود قرار گیرد که این فرآیند فقط محدود به یک عده مخصوص نباشد. پس لازم است مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد در دوره مدیریتی جدید علاوه بر بهره مندی از نظرات اعضای خانه موسیقی که جملگی از بهترین و شناخته شده ترین هنرمندان عرصه موسیقی هستند، از نظرات دیگر افراد خارج از صنف و مجموعههای دیگر نیز بهره مند شود تا بتواند به فرآیند مطلوبتری در عرصه مدیریتی خود دست پیدا کند.
*حمایت تمام قد از موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک
«فرهنگ صنعت ساز» و «صنعت فرهنگ ساز» دو کلید واژه بسیار مهم در حوزه مدیریت فرهنگی و جزیی تر مدیریت موسیقی کشور است که بنا به اقتضائات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور دچار تغییر و تحول میشود، بنابراین بی انصافی محض است که اگر بخواهیم بدون در نظر گرفتن همه جوانب از یک مدیر فرهنگی انتظاری فراتر از آنچه اشاره شد داشته باشیم. چرا که پیشرفت فرهنگ و هنر یک کشور در گروی رعایت الزاماتی است که قطعاً مسائل اقتصادی و شرایط فرهنگی جامعه تاثیر مستقیم دارد.
اما در همین چارچوب هم نباید از یک نکته غافل شد و آن «تلاش» برای رسیدن به توسعه فرهنگی است. این توسعه فرهنگی در حوزه موسیقی هم جز حمایت تمام قد دولتها از موسیقیهای بومی، اصیل و جدی که بتواند به عنوان یک ابزار آماده ساز برای توسعه بسترهای فرهنگی و به تبع آن توسعه صنعت موسیقی نقش ایفا کند، میسر نیست. شرایطی که متاسفانه طی سالهای اخیر فقط در پیامها و مصاحبههای و گفتگوهای رسانهای مدیران دولتی روی کاغذ منتشر شده و در اجرا به توفیق چندانی غیر از موارد استنثنائی دست به پیدا نکرده است.
طبیعتاً راهکارهای زیادی برای نحوه حمایتهای دولتی از هنرمندان و فعالان حوزه موسیقی جدی طی سالهای اخیر مطرح شده، اما به نظر میآید ماجرا به سمت و سوی مطلوب پیش نرفته و ما در حوزه موسیقی جدی در بحرانی به سر می بریم که هم از سوی مدیریت و هم از سوی هنرمندان در سکوت وحشتناکی به سر میبرند که استمرار آن اصلاخوشایند نیست.
آنچه مدیر جدید دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند در دوره جدید روی آن حداقل به برنامه ریزی درباره آن فکر کند، حمایتهای مادی و معنوی از تولیدات این حوزه چه در موسیقی ایرانی، چه در موسیقی ایرانی و چه در موسیقی کلاسیک است که درابتدای مسیر حمایت میتواند از خرید آثار موسیقایی با انتشار جزییات خرید، ارائه یارانههای بسیار ارزان قیمت برای برگزاری کنسرتهای موسیقی در تالارهای استاندارد و سرمایه گذاری روی تولید آثاری است که در نگاه کارشناسی شده آن میتواند حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. موضوعاتی که اگر چه در مقاطعی مورد توجه دولتمردان قرار گرفته، اما در گذر زمان نتواسته روند رو به رشدی را طی کند. به عبارتی میتوان گفت این موسیقی پاپ بوده که طی این سالها تبدیل به اولویت فعالیتهای موسیقایی کشورمان شده که قطعاً وجودش امری اجتناب ناپذیر است اما نه به این معنا که موسیقی جدی در ایران این چنین در بحران سکوت فرو رود.
به هر حال آنچه از معرفی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سامانه رسمی وزارت ارشادمنتشر شده، این مجموعه به عنوان متولی سیاستگذاریهای کلان حوزه موسیقی کشور دارای وظایف ستادی، هدایتی و حمایتی بوده که تدوین سیاستهای اجرایی، هدایتی و حمایتی برای اعتلای موسیقی ایرانی، تدوین سیاستهای اجرایی، هدایتی و حمایتی برای اعتلای موسیقی ایران، حمایت از پژوهشها و مطالعات تخصصی و کاربردی برای شناخت امکانات و موانع رشد و توسعه موسیقی ایران، ارائه راهکارهای واقع بینانه برای شیوه تعامل با فرهنگ موسیقایی غیر ایرانی به گونهای که ضمن آشنایی و برخورداری از امکانات این نوع موسیقی از احاطه و تسلط آن بر فرهنگ موسیقایی ایرانی پیشگیری شود، مطالعه و بررسی تکنولوژیهای نوین در صنعت موسیقی جهان به منظور استفاده از آن برای اعتلای گسترش و روزآمدی موسیقی ایرانی، تلاش برای پالایش ذوق زیبایی شناسی و سلیقه موسیقایی عامه در جهت درک و استقبال از موسیقیهای سنتی و کلاسیک، برخورد فعال با موسیقیهای متداول وجاری درسطح جامعه به گونهای که ضمن رعایت شاخصهای موسیقایی حداکثری از قالبهای رایج برای ترویج ارزشهای ایرانی و اسلامی استفاده شو، حمایت از برگزاری جشنوارههای تخصصی و تلاش برای افزایش وجهه هنری آنها، شناسایی و معرفی جشنوارههای معتبر خارجی و حمایت از اعزام گروههای موجه به این جشنوارهها، انجام امور نظارتی بر اجرای آثار صحنهای و تولیدات موسیقی برای صیانت از هویت فرهنگ ایران اسلامی و جلوگیری از انحطاط فرهنگی، - تشکیل بانک اطلاعاتی گروهها و هنرمندان حوزه موسیقی کشور، تدوین مقررات مشخص و شفاف برای اجرای آثار صحنهای و تولیدات موسیقایی و صدور مجوزهای مورد نیاز، تلاش برای جذب اعتبارواخذ مجوزهای لازم برای حمایت ازتاسیس سالن، تالاراستودیوهای تخصصی، تشکیل کارگاههای تخصصی آموزشی به منظور بهره گیری از تخصص و توان صاحب نظران و پیشکسوتان و انتقال آن به هنرمندان جوان، حمایت از گروههای موسیقی با استفاده از امکانات نرمافزاری و سخت افزاری، حمایت از تشکلهای صنفی و فراهم ساختن سازوکار لازم برای رفع موانع فعالیت بخش خصوصی در عرصههای گوناگون فعالیتهای مرتبط موسیقی از شاخصترین آنها است. مواردی که باید جستجو کرد که آیا در عمل توانسته به ضمانتهای اجرایی لازم دست پیدا کند یا خیر؟
در این مجال توجه به ساختار صنعت موسیقی ایران در گستره بین المللی با در نظر گرفتن اولویتهای فرهنگی، تمرکز روی نحوه توزیع و فروش محصولات موسیقی در بازارهای داخلی و خارجی، حمایت جدی از موسسات و شرکتهای تهیه و تولید محصولات موسیقایی در ایران به واسطه تعامل با مجموعههای مرتبط در حوزه اقتصاد، تعامل با مجموعهها و مراجع مذهبی برای رفع سوتفاهم ها در حوزههای فقهی موسیقی، دقت و تمرکز روی ورود تهیه کنندگانی که به قصد پولشویی وارد صنعت موسیقی شدهاند، تلاش برای معرفی محصولات موسیقایی در رسانههای دیداری و شنیداری، تبیین و آسان سازی مراحل اخذ مجوز برای انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت موسیقی، برنامه ریزی برای استفاده درست و منطقی متناسب با امکانات برای فارغ التحصیلان رشتههای موسیقی، ارائه گزارش شفاف مالی در حوزه هزینههای صرف شده از سوی دفتر موسیقی و دفاتر مختلف انجمنهای موسیقی، تعامل با مراجع حقوقی و قضایی برای تبیین دستورالعملهای حقوقی در حرفه موسیقی و بسیاری از موارد دیگر از جمله نکاتی است که مدیر جدید دفتر موسیقی وزارت ارشاد میتواند در دوره جدید حداقل نیم نگاهی به آن داشته باشد.
نظر شما