۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۹:۳۸

روایتی از «نمایشگاه کتاب تهران»؛

دیدار با نمایشگاه حضوری بعد از دو سال + فیلم

دیدار با نمایشگاه حضوری بعد از دو سال + فیلم

سی و سومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در شرایطی برگزارشده است که بعد از دو سال شیوع ویروس کرونا، تعطیلی خود را پشت سر گذاشته است و ناشران مختلف به عرضه تولیدات خود پرداخته‌اند.

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: دو هفته‌ای بود که برای شروع نمایشگاه ذوق داشتم. هم برای کتاب‌هایی که خودم لیست کرده بودم و می‌خواستم خریداری کنم، هم حضور در نمایشگاه که بزرگترین رویداد فرهنگی مکتوب کشور است و بسیاری از شخصیت‌های فرهنگی کشور در آن حضور می‌یابند و مخصوصاً سالن کودک. سالنی که همیشه سرشار از شور و انرژی و سرزندگی است. سالنی که به دلیل مخاطب خاصش پر از رنگ و لعاب و سر و صدای مطلوب و رفت و آمدهای متفاوت است. اردیبهشت‌ماه هزار و چهارصد و یک است و این‌جا سالن کودک و نوجوان سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران!

در ایام منتهی به امروز از افراد مختلفی نظر پرسیدم که امسال به نمایشگاه می‌آیند یا نه. اغلب در پاسخ می‌گفتند: «وقتی هر کتابی را بخواهم می‌توانم اینترنتی خریداری کنم، چرا حضوری مراجعه کنم؟» از چند نفر از دوستانم که همیشه برنامه ثابتی برای خرید کتاب برای کودک‌شان دارند هم که پرسیدم، گفتند: «بچه‌ها را در ایام عادی سال (غیر از ایام برپایی نمایشگاه) به فروشگاه‌های مشخص می‌برم و برای‌شان کتاب‌های مورد نظرشان را می‌خرم. چرا بیاییم در محیط شلوغ و خسته کننده نمایشگاه که هم خسته شوند و هم خسته‌مان کنند؟ پیاده‌روی نمایشگاه که اذیت می‌کند یک طرف، تهویه سالن کودک همیشه نامناسب است، از طرف دیگر! بدتر از همه مسیر است. اگر با خودروی شخصی بیاییم، پارکینگ نیست و یا دور است، اگر با مترو بیاییم هم باید شلوغی نامناسب و اذیت کننده واگن‌های مترو (مخصوصاً برای کودکان) را تحمل کنیم. تازه، نمایشگاه مجازی کتاب هم تخفیف‌های خوبی گذاشته که به نظرم برای من معقول است از همین مسیر وارد فرایند خرید کتاب‌هایم شوم.» انگار تغییر سبک زندگی دوران کرونایی روی این بخش هم تأثیرات عمیقی گذاشته و دارد خودنمایی می‌کند. به‌نظرم نباید انتظار جمعیت بالایی از بازدید کنندگان را داشته باشم.

بعد از دو سال تعطیلی و با برپایی نمایشگاه به صورت فیزیکی، امروز دست فرزندانم را گرفتم و به مصلای تهران آمدم. از سالن متعلق به شهرداری تهران وارد شدیم. ضلع جنوبی نمایشگاه. البته که در این روز اول، اتوبان شهید قاسم سلیمانی (ضلع شمالی)، خیابان قنبرزاده (ضلع شرقی)، خیابان شهید بهشتی (ضلع جنوبی) و اتوبان مدرس (ضلع غربی) ترافیک سنگینی که به دلیل برپایی نمایشگاه باشد را به خود ندیده است. نمایشگاه خلوت است و همان‌طور که انتظار می‌رفت، هجمه خاصی از جمعیت نمی بی نم. غرفه‌های فروش آب خنک و ساندویچ سرد و خنزر و پنزرهای کوچک و دخترانه هم در خیابان‌های بیرون سالن‌ها، دارند میز و دکورشان را می‌چینند.

همان‌طور که در سالن «فرهنگسرای کتاب» می‌چرخیدیم و از غرفه‌های بازی کودکان‌ش استفاده می‌کردیم در این فکر بودم که چرا باید این سختی‌ها را قبول کنیم و بچه‌ها را به نمایشگاه بیاوریم؟ از گذر زمان خبر نداشتم. حدود ۷-۸ غرفه بازی مختص کودکان آماده شده بود که نزدیک به ۹۰ دقیقه از زمان ما را گرفت. بچه‌ها هم بازی کردند و هم چیز یاد گرفتند و در انتها هم جایزه گرفتند. از سالن شهرداری خارج شدیم و منی که در به در دنبال نقشه راهنمای نمایشگاه می‌گشتم. زیر لب با خودم زمزمه می‌کنم: «حالا روز اول است. سخت نگیر!» همان خودم که این را گفت بلافاصله جواب داد: «روز اول است، نه روز قبل از اول که!» کاملاً به‌صورت شانسی فرمان مسیر را به سمت زیرزمین پیچاندم. انگار آخرین تصویر ذهنی‌ام از برگزاری نمایشگاه قبل از ایام کرونا در مصلی، مرا راهنمایی می‌کرد. چه جالب! حس ششمم درست گفت. من وارد بخش کودک و نوجوان شدم. بی‌نظمی عجیبی در ورودی سالن مشهود بود. غرفه‌های ورودی یا خالی بودند و یا کارتن‌های پر و نیمه پر خود را داشتند خالی می‌کردند. نردبان‌هایی که در حال نصب دکور بودند و بنرها و بادکنک‌هایی که برای تزئین غرفه‌ها از راه می‌رسید. این را هم اضافه کنم که من ساعت ۱۰ صبح وارد مصلی نشده بودم! حدود ساعت ۱۴ بود. از این‌که خودم با خودم دائم می‌گفتم: «این چه وضع نابسامانی است؟ چرا این‌قدر خاک و گچ زیاد است؟ و…» بگذریم. در به در دنبال «از من بپرس» های نمایشگاه بودم. نبود که نبود که نبود! تصادفی از یک سمت سالن گردش‌مان را آغاز کردیم.

روز اول

فقدان بزرگی در گشت و گذار نمایشگاه مرا اذیت کرد. «انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و «انتشارات پرنده آبی» حضور نداشتند. نداشتن نقشه راه بچه‌ها را کمی خسته کرد. از چند انتشارات مد نظرمان سریع خریدهایمان را انجام دادیم و بعد از کلی خاک خوردن و پیدا نکردن «سیب‌زمینی سرخ‌کرده‌»، به منزل بازگشتیم. بچه‌ها سفر کوتاه‌مان را با رضایت و خوب ارزیابی کردند و این را به دلیل اغماض از برخی از برنامه‌های مد نظرم که باعث اذیت نشدن‌شان بود، میدانم. اما «در اندرون من خسته دل ندانم چیست؟» خاصی، مرا رها نمی‌کرد!

یادم آمد دو روز پیش در فضای مجازی خبری را دریافت کرده بودم. تمام تمرکزم سمت آن رفته بود. «تور گردش نمایشگاه کتاب تهران» به سرعت برق و باد سراغ گوشی رفتم و بعد از پیدا کردن لینک ثبت نام، مراحل را طی کردم. پایین بخش ثبت‌نام شرایط شرکت در تور نوشته شده بود:

«۱- سعی کنین خودتون تشریف بیارین و بچه‌های زیر ۱۰ سال رو جایی بذارین که براشون مناسب باشه!

۲- مربی‌ها و حتی پدربزرگ مادربزرگ‌ها رو هم میتونیم ثبت نام کنیم!

۳- تور برای نوجوان‌ها رو از طریق مدارس ثبت‌نام می‌کنیم!

۴- بعد از ثبت نام کامل، باهاتون تماس می‌گیریم و هماهنگی دقیق‌تر رو انجام می‌دهیم.»

«کدومو» کار جدیدی کرده بود. کاری که از نظر من بسیاری از متولیان امر جسارت اجرای آن را ندارند. برنامه‌ای ۴-۵ ساعته‌ای که اولیا را با یکی از کارشناسان کتاب کودک و نوجوان، همراه می‌کنند و با حضور در بخش‌های مختلف سالن کودک و مخصوصاً غرفه‌های مفید با کتاب‌های قابل توصیه، فضای صمیمی‌ای برای گفتگوی اولیا با کارشناس را فراهم کرده بود و علاوه بر شناخت کتاب‌های مناسب، به بررسی باقی کتاب‌ها و تحلیل مسائل مربوط به تعامل با کتاب می‌پرداخت.

برنامه تور این‌طور آغاز شد

روز جمعه برای تور در محل نمایشگاه حاضر شدم. بعد از پذیرش ما در غرفه «تور نمایشگاه کتاب»، پذیرایی و دوستی با «کارشناس کتاب کودک» با بهانه حلقه اولیه گفتگو آغاز شد. کمی درباره «نقش کتاب در تربیت فرزند» سخن گفتیم و اهداف و روش‌های نمایشگاه گردی را تبیین کردیم. تفاوت «نمایشگاه کتاب» و «فروشگاه کتاب» را گفتنم و درباره نیت تور حرف زدیم. بعد از اعلام برنامه اجرایی تور، گردش در سالن کودک و نوجوان با معرفی معیارهای اصلی انتخاب کتاب کودک آغاز شد. معرفی انتشارات مهم، معرفی نویسندگان و کتاب‌های مهم، مروری بر کتاب‌ها در حوزه والدگری و تربیت نیز از مهارت‌ها و دانشی بود که در این تور کسب کردیم. البته گردش در سالن‌های دیگر نمایشگاه و فوت و فن‌های حضور در سالن‌های فرهنگی، اداری و عمومی نیز در دستور کار تور بود که به دلیل شلوغی نمایشگاه در روز جمعه و ازدحام جمعیت در غرفه‌های مختلف، به مرحله اجرا نرسید. حلقه گفتگوی پایانی و گفتگوی مشارکتی درباره تجربه تور، مرحله آخر کار بود که همزمان با خوردن ساندویچی که بعد از ۴ ساعت پیاده‌روی ممتد عجیب به جان می‌چسیبید، انجام شد و ما مادرها و پدرهایی که اکنون دوستان خوبی شده بودیم، درباره خریدها به پرسش و پاسخ با همدیگر نشستیم و برای حضور با کودکان و نوجوانان‌مان در روزها و یا سال‌های آتی تجربه کسب کردیم.

از نکات خوب این تور این بود که «زهرا محسنی‌فرد» به دلیل اشراف خوب و کامل روی کتاب‌های حوزه کودک و همزمان، تسلط روی مبانی تربیتی کودک و نوجوان و همین‌طور تخصصش (دکترای جامعه شناسی بود) تحلیل‌های تربیتی مناسبی نیز به‌صورت شخصی برای هر فرد ارائه می‌داد و این مهم برای انتخاب کتاب برای هر مادر به صورت مشخص، کمک شایانی می‌کرد. محسنی‌فرد حتی در مورد قیمت‌های کتاب‌ها به‌صورت شفاف نظر می‌داد و راه‌کار استفاده از کتب خوبی که قیمت بالایی دارند را می‌گفت. علناً کتاب‌های نامناسب را نشان می‌داد و با تبلیغ مسئولین غرفه‌ها از صحبت‌هایش کوتاه نمی‌آمد. تعریفی‌ها را تعریف می‌کرد و نامناسب‌ها را عیان.

خاطرات تور

قابل پیش بینی بود و اتفاق هم افتاد که «منصوره مصطفی‌زاده» هم در نمایشگاه رؤیت شد! کسی که در گزارش‌های قبلی از توصیه‌هایش برای استفاده بهینه از نمایشگاه کتاب، برای‌تان گفته‌ام. گفتم منصوره، یاد غرفه «مشاوره کتاب» افتادم. از اتفاقات خوبی که روز جمعه در نمایشگاه کتاب دیدم، این است که غرفه‌ای برای مشاوره دادن به اولیا و کودکان و نوجوانان در مورد خرید و یا انتخاب کتاب در نظر گرفته شده است. غرفه راهنمای نمایشگاه هم مستقر شده بود اما راستش را بخواهید خیلی دقیق نبود. من ۵-۶ کتاب را جست‌وجو کردم و پیدا نشد ولی خودم در جست‌وجوی میدانی و پرسیدن از ناشران در غرفه‌ها یافتم‌شان.

از غرفه‌های جالب توجه غرفه انتشاراتی بود که نویسنده کتاب‌ها و یا مترجم کتاب‌هایش خود نوجوانان بودند. «نوجوان برای نوجوان». مجموعه دیگری هم برای کتاب‌هایش از خود کودکان در زمینه تصویرگری استفاده کرده بود. کتاب‌ها را که باز می‌کردی، جلوی نام نویسنده نوشته بود: تصویرگر فلانی «۸ ساله» یا «۷ ساله»

غرفه‌های دیگری هم حضور داشتند که به وظیفه انسانی خود یعنی حفظ محیط زیست پای‌بند بودند و به جای استفاده از نایلون برای کیسه‌ها، از بسته‌های سازگار با محیط زیست استفاده می‌کرد و از خدمات مختلفی برای کمک به حفظ محیط زیست استفاده کرده بود.

جالب آنجا بود که در میان گشت و گذار در نمایشگاه و بخش کودک، تور نمایشگاه‌گردی برای خیلی‌ها جذاب بود. دائم از اینکه «شما چه می‌کنید؟» و «چه گروهی هستید؟» می‌پرسیدند. حتی در برهه‌های مختلف یکی دوساعته هم همراهان موقتی به جمع ما اضافه و بعد جدا می‌شدند. اما گروه ما چون از ابتدا با صحبت‌هایی هدفمند و با برنامه‌ای مشخص آمده بود، از هم نگسست و تا آخر تور یک‌صدا همراه بود.

حضور کودک در نمایشگاه

در نمایشگاه کتاب امسال برای کودکان جذابیت‌هایی تدارک دیده شده که برای رفع خستگی آنها و تنفس اولیا از تکاپوی کودکان مناسب است، بازی‌های مختص سنین کودک و خردسال، بادکنک‌های رنگارنگ که در غرفه‌ها به بچه‌ها اهدا می‌شود و میز و صندلی‌های نقاشی و… اما نکته مهم آنجاست که به گفته زهرا محسنی فرد، نباید کودک را به صورت ناگهانی در مواجهه با این حجم از کتاب قرار داد. کودک از ملاک‌های انتخاب کتاب مناسب برای سن عقلی و نیاز روحی خودش، ذهنیتی ندارد. در مواجهه ناگهانی با این معرکه بزرگ از کتاب‌های پر زرق و برق، نمی‌داند چه کند. طبیعتاً اولین انتخاب‌هایش کتاب‌هایی است که با جذابیتی خاص او را به خود جذب کرده است. ظاهر کتاب، رنگ و جاذبه غرفه فروش کتاب، عکس شخصیت خاص مورد علاقه کودکان هم سن او و… به همین دلیل برای همراه آوردن کودک باید این نکته را دقت داشت که برای آنها مجموعه‌ای محدود از کتب را فراهم کنید و تنها در این محدوده حق انتخاب به او بدهید.

دیگر اینکه برای انتخاب کتاب برای کودک خود باید حواس‌تان باشد که متن کتاب را از قبل خوانده باشید. کتاب کودک باید به زبان کودک باشد و برای نیازهای او، دانش و اطلاعات فراهم آورد. بسیاری از کتاب‌ها با بیان و نیاز کودک شما مطابق نیستند.

اگر در انتخاب کتاب با قیمت مناسب و محتوای مناسب روحیات و نیاز شخصیتی او، سوال و شبهاتی دارید، پیشنهاد اول من، مراجعه به بخش مشاوره کتاب در بخش کودک نمایشگاه است و اگر مطالبی بیشتر از این را می‌خواهید بدانید، به غرفه تور نمایشگاه «کدومو» مراجعه کنید و در یک دوره ۴ ساعته با حجم مفید و مناسبی از جمع‌بندی دسته بندی شده از اطلاعات مربوط به کتاب کودک استفاده کنید.

«حسین حق‌پناه» معاونت کودک و نوجوان مؤسسه تبیان، در مورد حضور نوجوانان در تور نمایشگاهی، گفت: «تورهای در نظر گرفته شده برای اولیا در دو گروه «اولیا با کودکان زیر ۱۰ سال» و «اولیا نوجوانان» در نظر گرفته شده است که در کنار این‌ها تورهایی هم برای خود نوجوانان در نظر گرفته شده است. نوجوانان می‌توانند با ثبت‌نام در این برنامه که با حضور خود نوجوانان به گشت و گذار و تعامل با کارشناس کتاب حوزه نوجوان به منظور شناسایی و انتخاب و خرید کتاب مورد علاقه خود می‌پردازند، شرکت کنند.

کد خبر 5490092

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • پرتویان IR ۱۰:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۶
      0 0
      خیلی عالی بود هم گزارش و هم ویدئو