خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: طی سالهای گذشته سوریه با جنگ همه جانبه روبرو بوده است. دشمنان سوریه خواهان بازسازی سوریه نیستند. دشمنان اجازه برقراری روابط قوی در منطقه را نمی دهند تا بتوانند بر منطقه تسلط داشته باشند. آنها خواهان موضع مستقل سوریه نیستند.
ورده سعد خبرنگار خبرگزاری مهر درباره روابط ایران و سوریه و موضوعات دیگر مرتبط با سوریه، گفتگویی با اسامه دنوره تحلیلگر مسائل راهبردی انجام داده است که متن آن در زیر می آید؛
* اوضاع سوریه در رکود به سر می برد علت آن چیست؟ آیا می توان گفت که سوریه از بحران چند ساله خود خارج شده است؟
باید به هدفی که جنگ و بحران سوریه به خاطر آن ایجاد شد، اشاره کنیم که پس از شکست همه تحرکاتی که برای دور کردن سوریه از مقاومت رخ داد، آمریکا به اقدامات مستقیم روی آورد. در واقع توطئه از تهدیدی که کالن پاول در جریان سفرش به سوریه پس از حمله به عراق انجام داد و در ادامه توطئه ترور حریری و متهم کردن سوریه در این زمینه شروع شد و در ادامه همچنین تلاش شد که سوریه وارد ائتلاف ترکی-قطری و فرانسوی به عنوان جایگزین ائتلاف آمریکایی شود و پس از شکست همه این تحرکات به جنگ تروریستی روی آوردند و در واقع آنچه از حیث سیاسی نتوانسته بودند که انجام دهند تلاش کردند که از طریق ایجاد جنگ تروریستی و اشغال مستقیم عملی کنند.
جنگ علیه سوریه هدفش قدرت رو به رشد محور مقاومت در منطقه علیه رژیم صهیونیستی بود. رژیم موقت در فلسطین در رویایی با سوریه و ملت و تمدن ریشه دار آن ناکام ماند به ویژه که مورد حمایت راهبردی قوی در جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
در این راستا باید عناصر قدرت سوریه شامل اقتصاد و وحدت ملی و قدرت نظامی آن هدف قرار می گرفت و به اشغالگران و تروریستها در این زمینه روی آوردند و آنها امروز به دنبال تسلط بر شرق سوریه و ادلب و برخی مناطق شمال سوریه هستند و هدفشان تغییر دادن موضع سوریه یا هدف قرار دادن قدرت و ثبات سوریه است. در حال حاضر باوجود اینکه این پروژه در اهداف خود شکست خورده است اما نمی توان گفت که اقدامات علیه سوریه پایان یافته است زیرا اشغالگری همچنان وجود دارد و آمریکا و اسرائیل همچنان به دنبال تغییر موضع سوریه هستند و تحرکات علیه حاکمیت سوریه و نیز موانع بر سر بهره برداری سوریه از منابع طبیعی و انسانی آن همچنان پابرجاست.
* درباره تحرکات اشغالگران آمریکایی و ترکیه ای در سوریه و موانعی که آنها در مسیر بازگشت زندگی به شرایط عادی در این کشور عربی انجام می دهند، نظر شما چیست؟
اشغالگران ترکیه ای و آمریکایی مکمل یکدیگر هستند. در واقع این روند به نفع اسرائیل است. ترکیه همچنان حامی گروه تروریستی جبهه النصره و نیز گروههای مسلح دیگر است. آمریکا منابع نفتی سوریه را به تملک خود درآورده است و همچنین منابع و محصولات کشاورزی را در شمال شرق سوریه در قبضه خود گرفته است و همزمان با آن دست به اقدامات اقتصادی یکجانبه دیگری مانند قانون «سزار» می زند. در واقع آمریکا و ترکیه دو رویکرد را در سوریه دنبال می کنند؛ یکی ادامه تسلط و سرقت منابع سوریه به عنوان اهرم فشار و ممانعت از بازسازی سوریه و دیگری تداوم سناریوهای حمایت و به حرکت درآوردن تروریستها.
* رئیس جمهور سوریه هفته گذشته سفری مهم به جمهوری اسلامی ایران داشت هدف این سفر و نتایج آن از دیدگاه شما چه بود؟
روابط میان سوریه و ایران از ائتلافات راهبردی فراتر است و روابط میان دو کشور برادر به مرحله وحدت سرنوشت رسیده است و در این راستا باید رایزنی و هماهنگی مداوم در همه سطوح انجام شود. دولت ابراهیم رئیسی ترجمان اراده ملت ایران در مقابله با تحرکات متوالی آمریکا علیه محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران است. از این رو مرحله جدیدی از روابط راهبردی کلیدی میان دو کشور آغاز شده است.
این مرحله در واقع مرحله تعمیق ائتلاف و تقویت روابط اقتصادی و هماهنگی مستقیم علیه حملات اسرائیل و نیز تبلور یافتن مواضع مشترک مهم درباره موضوعات منطقه ای و بین المللی به ویژه در سایه تشدید قطب بندی و تنش بین المللی پس از جنگ اوکراین است. در زمینه اقتصادی از توافق در زمینه حمایت همه جانبه ایران از سوریه خبر داده شد تا توطئه علیه سوریه در زمینه فشار اقتصادی بر دولت و ملت سوریه به سرانجام نرسد. به شکست کشاندن اقدامات اقتصادی کم اهمیت تر از ناکام گذاشتن اقدامات نظامی و تروریستی نیست.
* در جریان این سفر شاهد استقبال گرم از رئیس جمهور سوریه به ویژه از جانب امام خامنه ای بودیم که به گرمی از بشار اسد استقبال کردند، علت این روابطه گرم و اهتمام ایران به سوریه چیست؟
اهتمام امام خامنه ای به سفر بشار اسد در واقع نشانه روشنی از ترسیم راهبرد ایران درباره روابط با سوریه است. روابط سوریه ایران طی چند دهه، دهها آزمون را پشت سرگذاشته است و در برابر شدیدترین فشارها علیه دو کشور برای از هم گسستن روابط ایستادگی کرده است.
** سوریه تا چه اندازه از تحولات اوکراین تاثیر پذیرفته است و ارتباطی میان دو بحران هست و آیا مشغول بودن روسیه به بحرانش در اوکراین اهتمام و توجهش به اوضاع سوریه را کاهش داده است؟
سفر شویگو به دمشق و دیدارش با رئیس جمهور سوریه و آگاه کردن او از روند جنگ در اوکراین همزمان با رزمایش بزرگ دریایی سوریه در ساحل سوریه بود و شاید روسها احتمال بستن تنگه های تحت کنترل آنکارا به سوی کشتی های روسیه را می دادند. رویارویی با ناتو اهمیت راهبردی سوریه و پایگاههای نظامی روسیه در سوریه را بیشتر نشان می دهد. این پایگاهها به مثابه تنها راه دریایی روسیه به آبهای گرم است و بدون آن نیروی دریایی روسیه در آبهای نزدیک خود محدود می شود.
اگر بستن تنگه ها از سوی ترکیه و تحرکات علیه روسیه در بالتیک از طریق پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو را در نظر بگیریم اهمیت توسعه حضور دریایی روسیه از طریق پایگاههای روسیه در دریای مدیترانه را بیش از قبل درک می کنیم به ویژه که هیمنه آمریکا بر جهان از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، روسیه را از بسیاری از متحدانش که امکان حمایت لجستیکی دریایی در آبهای گرم در خاورمیانه داشتند مانند لیبی یا یمن جنوبی یا پیش از آن در مصر، گرفته است.
بحث نیاز نیروهای روسی به هواپیماها و نیروهایش در سوریه برای استفاده از عملیات نظامی در اوکراین نادرست است زیرا شمار نیروهای روسی در سوریه و نیز شمار هواپیماهای روسی در مقایسه با نیروی هوافضای روسیه، بسیار محدود است. تا به امروز روسیه با تمام توان وارد جنگ اوکراین نشده است و شاهد ماموریت بمب افکن های Tu ۱۶۰ blackjack وTu ۹۵ bear و Tu ۲۲m backfire و carpet bombing نیستیم. این گواهی بر این است که عملیات نظامی در اوکراین نیازی به این ندارد
روسها در محاسبات خود احتمال مجبور شدن به وارد شدن جنگ در چند جبهه همزمان را در نظر گرفته اند و به همین دلیل روند جنگ نظامی محدود را دنبال می کنند نه جنگ فراگیر و گسترده و این در زمینه برآورد موضع روسیه در قبال احتمالات تنش در مناطق دیگر دنیا از جمله سوریه قابل توجه است. در عرصه بین المللی و از منظر روسیه و چین از دست رفتن هیچ کشور همپیمانی به نفع غرب مجاز نیست نه از طریق انقلابهای رنگی و نه از طریق حمله نظامی. جهان تک قطبی در حال احتضار یا رو به پایان است.
* آنچه مایه نگرانی دوستداران سوریه و ملت این کشور شده است حملات متوالی اسرائیل به این کشور است این اوضاع را چگونه ارزیابی می کنید و این حملات چگونه است و چرا روسیه سکوت کرده است؟
باوجود اینکه رژیم صهیونیستی از شرایط بحران کنونی در سوریه برای حملات هوایی خود به سوریه بهره می برد اما مفهوم جنگ میان جنگها یا آنچه اسرائیلی ها ممانعت و بازدارندگی و تاخیر و آمادگی می نامند، تا حد زیادی به تغییر موازنه قوا و ماهیت رویارویی بر می گردد. اسرائیلی ها می دانند که در رویارویی فراگیر و گسترده با محور مقاومت شانسی ندارند. در این راستا به حفظ درگیری باشدت کم توجه می کنند. گزارش ها و ارزیابی های مراکز مطالعات تحلیلگران اسرائیلی و افسران بازنشسته از جمله گزارشی که اخیراً منتشر شده است حکایت از آن دارد که ارتش اسرائیل به نیروی هوایی محدود شده است و نیروی زمینی آن آماده حمله نیست.
از سوی دیگر به نظر می رسد که حملات اسرائیل نتوانسته است که مانع تقویت توان نظامی مقاومت شود و این موضوعی است که سید حسن نصرالله بارها بدان اشاره کرده است و اینکه مقاومت موشک پیشرفته کروز روسی Kh-۵۵ یا AS -۱۵ kent را در اختیار گرفته است.
درباره موضع روسیه در برابر حملات اسرائیل و عدم تمایل روسها برای پاسخ به حملات اسرائیل این غالباً به محاسبات مربوط به زمان تشدید تنش و آمادگی استراتژیک دولت سوریه و متحدانش برای جنگ مربوط است. از سویی درگیری روسی-اسرائیلی توان بازدارندگی روسیه در برابر ترکیه را ضعیف می کند و باب هماهنگی نظامی میان دو متجاوز را می گشاید و از مرحله هماهنگی اطلاعاتی موجود میان دو طرف فراتر خواهد رفت.
* اخیراً بحث بازگشت سوریه به اتحادیه عرب یا بازگشت اعراب به سوریه مشابه آنچه امارات انجام داد، مطرح است احتمالات در این زمینه و موانع این پرونده چیست؟
بازگشت روابط عربی-عربی به شرایط قبل از بهار عربی، تحولی طبیعی است اما بدون شک فشارهای آمریکا و اسرائیل مانعی در این مسیر است و همانطور که قبلاً گفته شد تلاشها در راستای وادار کردن دمشق از موضع مقاومش در نقشه ژئوپلتیک خاورمیانه است و در این راستا به اهرم های سیاسی و اقتصادی علیه سوریه توجه می شود و گواه آن هم اظهارات چندی قبل بنی گانتز وزیر جنگ اسرائیل است که گفته بود بشار اسد اگر می خواهد بخشی از منطقه شود و به اتحادیه عرب بازگردد باید روابطش با ایران را قطع کند.
آنچه در این راستا می توان گفت این است که دمشق در اوج هجمه آمریکا و اسرائیل زیر بار آن نرفت، امروز هرگز دولت سوریه زیربار آن نخواهد رفت حتی اگر فشارهای همه جانبه علیه سوریه ادامه داشته باشد. در این نبرد، امتیاز دادن جایی ندارد زیرا به امتیازدهی بیشتر منجر خواهد شد بلکه در راستای تقویت عوامل قدرتی است که آمریکا و اسرائیل را مجبور به عقب نشینی می کند.
بازگشت روابط عربی-عربی به حالت قبل از سال ۲۰۱۱ یک ضرورت مهم و راهبردی برای ثبات منطقه و تحقق منظومه امنیتی منطقه ای است و در اینجا تغییر از حالت دشمنی آشکار یا پنهان به حالت اتحاد لازم نیست، بلکه باید به یک دیدگاه مشترک برای امنیت جمعی اعراب براساس فرمول برد-برد دست یافت.
شکی نیست که به طور مثال قطع ارتباط میان عربستان و سوریه دو طرف را ضعیف کرده است و ریاض را به روابط منطقه ای یکجانبه سوق داده است و انسداد افق سیاسی جنگ یمن با همه هزینه ها و بار آنرا موجب شده است و به آمریکا اجازه داده است که به شکل علنی صادرات تسلیحات به عربستان را تحمیل کند و ثبات در ساختار حکومتی عربستان را در گرو رضایت آمریکا بداند. موضوعی که سبب شده است عربستان به تنوع در روابط و گزینه ها و شراکت سیاسی و اقتصادی با روسیه و چین روی آورد.
جدا از آن نباید از تحرکات اسرائیل در برابر بازگشت ثبات داخلی به کشورهای عربی غافل شد که مانع از همکاری سازنده میان کشورهای عربی می شود. گره زدن روابط درون عربی به ملاحظات امنیتی اسرائیلی معادله ای ظالمانه علیه برخی کشورهای عربی است.
نظر شما