کمال طاهری زمین شناس و محقق کارست درباره واکاوی اثرات تغییر اقلیم بر میراث فرهنگی به خبرنگار مهر گفت: تغییرات اقلیمی اثرات متنوع و مختلفی بر میراث فرهنگی دارد در دهههای اخیر بر اشتیاق محققان برای ارزیابی این اثرات افزوده شده اگرچه شاید در ایران فعالیتهای محسوسی انجام نشده باشد. واقعیت این است که اگر بخواهیم میراث فرهنگی را به دو دسته میراث ناملموس و میراث ملموس دسته بندی کنیم تغییرات اقلیمی بر هر دو گروه اثرات فزاینده ای دارد. تغییرات اقلیمی در قالب تغییر در هر یک از مؤلفههای آب و هوایی مانند درجه حرارت و گرمایش زمین، تغییرات رطوبتی، تغییرات شدت باد و.. میتواند بر فیزیک و ساختار بناهای تاریخی و اماکن باستانی اثرات مخربی داشته باشد.
وی گفت: تغییرات حرارتی منجر به ذوب_یخ زدگی میشود و بافت طبیعی سنگها، آجرها و حتی ساروج را متلاشی میکند. تغییرات رطوبتی موجب از بین رفتن نسخههای خطی و پوسیده شدن هنر و نقاشیهای تاریخی و باستانی میشود. بارشهای سریع و تغییرات حدی هیدرولوژیک با سیل و زمین لغزه ها، آسیبهای جدی برای نابودی جزئی یا کامل میراث باستانی را میتواند به همراه داشته باشد. انحلال سنگهای آهکی که بخش عظیمی از میراث جهانی ما را در خود جای داده است در اثر فرایندی به نام توسعه کارست میتواند منجر به فجایع مهمی در حذف سنگ نبشته ها و حجاریها شود. شکوفایی گلسنگها به همان اندازه میتواند خطوط سنگ نبشته ها را نابود سازد. خوردگی باد و سایش حجاریها در اثر کوران های دمایی و تغییرات جریانهای غالب باد که در اثر تغییرات اقلیمی سریع صورت میگیرد بر آثار چند هزارساله سنگهای آهکی و مرمری و حتی گرانیتی میتواند اثرات وخیمی را برجای بگذارد.
طاهری بیان کرد: میراث جهانی بیستون در استان کرمانشاه یک نمونه بارز از تغییرات سیستم کارست و زهکشی آبهای کارستی است که علیرغم جانمایی اعجاب انگیز حجاریهای آن، زهکشی آب باعث انحلال و تخریب بخشهایی از کتیبه شده است. توسعه صنعتی همراه با بارانهای اسیدی و وجود گرد و غبارهای فراوان به عنوان عاملی که ذوب بهاری برفهای ارتفاعات کارستی را تسریع میکند و میتواند محتوای ذرات ریزدانه و رسوبات غباری را هم به همراه داشته باشند عاملی قهقرایی در انحلال کارست و توسعه درزهای انحلالی سنگ نبشته بیستون است چیزی که شاید تا قبل از تغییرات اقلیمی چندان نمودی نداشت.
با اینکه هنوز هیچ مطالعه و تحقیقی در رابطه با اثرات گردوغبار بر روی میراث باستانی انجام نشده، اما این اثرات غیرقابل انکارند
این کارشناس گفت: در طول چند هزار سال گذشته توسعه کارست و بی نظمیهای سیستم هیدرولیکی مجاری کارستی باعث انحلال و تخریب بخشهایی از میراث جهانی بیستون شده است. در تاق بستان نیز همین عوامل میتوانند اثرات جدی را به همراه داشته باشند. با اینکه هنوز هیچ مطالعه و تحقیقی در رابطه با اثرات گردوغبار بر روی میراث باستانی انجام نشده یا حداقل من از آن بی خبرم، اما این اثرات غیرقابل انکارند و در آیندهای نه چندان دور ما شاهد تهدیدی جدی از گردوغبار و اثرات اقلیمی بر میراث باستانی و فرهنگی خود خواهیم بود. البته در میراث فیزیکی فرهنگی و یا به عبارتی بهتر میراث ملموس، این اثرات به خوبی خود را نشان میدهند. بعد دیگر میراث ما، میراث ناملموس است. آنچه که در بطن فرهنگها و روشهای معیشتی و در شکلی ناپیدا جای میگیرد بیشتر دستخوش تغییر میشود و گاهی تغییرات اقلیمی منجر به اضمحلال این نوع میراث بشری میشود. هزاران سال است در هورامان برای سازگاری با کم آبی و با انواعی از شیوههای بدیع سنتی_بومی مردمان هورامی، خود را با محیط سخت و بلند شاهو_اورامان سازگار کرده اند و از یخ برفها و تنوع زیستی ارتفاعات بالای دوهزار متری برای تأمین آب و تعلیف احشام استفاده میکردند تا چشمههای پایین دست بتواند در تابستان حیات باغات را تضمین کند.
وی افزود: تغییرات اقلیم، کم بارشی و حذف سیستم برفی کوهستان در اثر افزایش دمای سطح برف ناشی از گردوغبار، تمام چرخه تداومی برف و سیستمهای کارستی را مختل کرده و در آیندهای نه چندان دور این میراث ناملموس میرا میشوند. میرایی هر میراث و سنتی، نتایج مخرب بسیاری بر پایداری محیط دارد و اگر تغییرات اقلیمی به همین شیوه ادامه یابد در آینده نزدیک سرزمین چندهزارساله میراث جهانی هورامان بخشی از میراث ناملموس و چشم انداز کارستی بدیع خود را از دست خواهد داد. تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر میراث فرهنگی به حدی متنوع و مختلف اند که در این کوتاه نمیتوان آنها را دسته بندی کرد اما باید پذیرفت که این بحث به پژوهشهای بین رشتهای جدی و مستمر نیاز دارد. پایش روزانه عوامل تأثیرگذار در قالب تمهیداتی همچون دیتالاگرهای آب و هوایی و… انکارناپذیر است. این تغییرات بسیار جدی است به ویژه اینکه آب، انرژی و غذا در یک همبست درهم تنیده هر روز بر چرخههای پایداری اقلیمی و منابع طبیعی اثرگذاری بیشتری داشته و آنچه که تحت عنوان پسماند اعم از گاز و جامد و شیرابه و… تولید میشود نهایتاً در چرخههای طبیعی و زیستی و غیرزیستی وارد میشوند. میراث فرهنگی در همه انواع آن هم بخشی از چرخه فعل و انفعالات جهان پیرامون ما است.
نشست زمین یکی دیگر از آثار تغییرات اقلیمی است که توسط انسان تشدید میشود و در میراث جهانی با ابهتی همچون تخت جمشید یک تهدید جدی است
وی در پاسخ به این سوال که آیا تغییرات اقلیمی فقط منحصر به سیستمهای گردوغباری یا کارست و امثال آن میشود یا خیر گفت: البته که نه! این موارد فقط مثالهایی از اثرات تغییر اقلیمی بود. تغییرات اقلیمی میتوانند با کم بارشی باعث افت سطح آب زیرزمینی شود و این افت با سیمانی شدن فضاهای متخلخل باعث نشست زمین شود. نشست زمین یکی دیگر از آثار تغییرات اقلیمی است که توسط انسان تشدید میشود و در میراث جهانی با ابهتی همچون تخت جمشید یک تهدید جدی است. توسعه صنعتی میتواند منجر به ایجاد سیکلهای متناوب تغییرات خرد اقلیمی شود. گاهی مباحثی از این دست که مثلاً آلودگی صنعتی باعث حذف گلسنگها در میراث سنگی میشود و خوب است یک تناقض آشکار در تبیین واقعیت ماجرا است چرا که با حذف گلسنگها در اثر گازهای انتشاری صنایع، بارانهای اسیدی و خوردگی شیمیایی بیشتری حاصل میشود. هنوز در هیچ مرجعی اثرات فرسایشی موارد ریزدانه گردوغبار برای توسعه مجاری انحلالی در میراث باستانی منتشر نشده است اما در مقالات مشابهی که توسط محققان داخلی برای این نوع اثرات در سدهای مخزنی انجام شده است اثرات انحلالی و فرسایشی مواد ریزدانه در کارست به اثبات رسیده است. علاوه بر همه اینها گاهی یک سیلاب آنی میتواند تمام یک سایت پیش از تاریخ و ابزارهای فرهنگی آن را نابود یا جابجا کند. یک لنداسلاید ناشی از تغییرات بارشی میتواند یک اثر باستانی چندهزارساله را در کمتر از چند ثانیه نابود سازد.
طاهری درباره تمهیداتی که میتوان برای رصد این اثرات در نظر گرفت؟ توضیح داد: ما در برابر سایر تهدیدات و مخاطرات طبیعی و انسانی چه کرده ایم؟ غیر از این است که آنها را رصد میکنیم و با پایش آنها در قالب تحقیقات بین رشتهای و مستقل و با مدلهای پیش بینی گر تلاش خواهیم کرد این اثرات را تعدیل، کاهش یا تسکین دهیم… برای میراث فرهنگی هم باید همین روند را انجام داد. اولین گام برای این مهم پایش مداوم تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر میراث فرهنگی و ثبت بازخوردهای آن است. گام بعدی میتواند تحلیل این اثرات در قالب پژوهشهای اصیل و دقیق کارشناسی باشد. در مرحله بعد انجام زیرساختهای دانش محور بر مبنای اصول آزمایش شده جهانی برای تسکین مخاطرات است. استفاده از مدلهای پیش بینی گر برای انجام محاسبات زمانی در آینده هم جزئی از این برنامهها است که باید در لیست برنامههای اساسی بین همه ذی نفعان میراث جهانی و ملی و نه فقط وزارت میراث فرهنگی، بلکه سایر سازمانهای تأثیرگذار قرار گیرد. بنا به ماهیت بین رشتهای اثرات اقلیمی بر میراث فرهنگی به نظر میرسد گام مهم برای شروع همه این فعالیتها تشکیل کمیته ملی تغییراقلیم و میراث فرهنگی است که میتواند در قالب یک مدیریت با اختیارات اجرایی و اعتباری مناسب در وزارت میراث فرهنگی تأسیس و همه سازمانها و وزارتهای مرتبط قانوناً مکلف به اجرای مصوبات آن گردند. سخن آخر آنکه باید از همین امروز شروع کرد. تغییرات اقلیمی در حال وقوع است. شدت و حدت آن را ما تعیین نمیکنیم اما ما میتوانیم مخاطرات را بشناسیم و راههای علاج را دریابیم. میراث گذشتگان بخشی از منابعی است که باید برای نسلهای بعدی نیز محافظت شود.
نظر شما