خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: امروز ۱۹ فروردین سالروز شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر و شهید بنت الهدی صدر است. شهید صدر علاوه بر مرجعیت به فعالیتهای سیاسی اشتغال داشت که مقابله با کمونیستها، مقابله با حزب بعث عراق و تکفیر آنها، تأسیس حزب دعوت اسلامی، تشکیل جماعة العلماء، بیداری مردم عراق برای قیام، حمایت از انقلاب اسلامی ایران برخی از فعالیتهای این عالم بود. ایشان دیدگاههایی درباره اقتصاد اسلامی دارد که به تبین آن پرداخته و در این زمینه هم کتابهایی نگاشته است. از او تالیفات بسیاری برجای مانده که میتوان به کتاب فلسفتنا، اقتصادنا، الاسلام یقود الحیاه، دروس فی علم الاصول اشاره کرد. این عالم سرانجام به خاطر فعالیتهای سیاسی توسط رژیم بعث به همراه خواهر فاضلش بنت الهدی صدر دستگیر و بعد از شکنجه توسط شخص صدام حسین به شهادت رسید.
شهید محمد باقر صدر در دورهای که تهاجم صهیونیستها به سرزمینهای اسلامی و مقدسات اسلامی روزافزون بود، هماوره نسبت به هوشیار کردن افکار عمومی نسبت به جنایات اشغالگران قدس شریف مبادرت میورزید.
آیت الله صدر در این خصوص در کتاب بارقهها میگوید: ای مسلمانان! ما بیش از همیشه و بهخصوص در این شرایط سخت که با بزرگترین خطری که اسلام را تهدید میکند، یعنی تهاجم صهیونیستهای غدّار، مواجه هستیم نیاز داریم که در برابر خداوند متعال برای نجات سرزمین مغصوبمان و بازگرداندن فلسطین به وطن اسلامی، احساس مسئولیت کنیم و در این راستا، عزم و اراده، اخلاص و تصمیم برای یک تلاش مجدّانه، دوری از مظاهر پراکندگی و تفرقه و سخنان غیر مسئولانه و سپس توکل به خدا و یاری طلبیدن از او، از مهمترین عوامل پیروزی است.
شهید آیتالله سید محمدباقر صدر درباره قیام امام حسین (ع) در کتاب «امامان اهل بیت» و در بیان مقایسه دوران ما با دوران سید الشهدا علیهالسلام به نکات مهمی خصوصاً در مورد مسئله فلسطین اشاره میکند که در ادامه آن را میخوانید:
در حال این مهم است که ما دوران خود را با دوران سید الشهدا علیه السلام بسنجیم: درست است، امروز در این عصر کسی نیست که حتی با فدا کردن خود بتواند چنین لرزهای در وجدان امت اسلام بیاندازد. وجدان امت اسلامی امروز مرده است، همچنان که در عصر معاویه مرده بود. امروز از گوشه و کنار امت اسلامی بریده میشود و حریمهایش میشکند اما هیچ حرکت راستینی نمیکند. او مرده است. این امت اسلامی مرده است. من بارها گفتهام که امیرمؤمنان علیه السلام از منبر بالا رفت و در پی یورش عشیرهای از عشایر معاویه به عشیرهای که به دولت اسلامی شایسته منتسب بود، فرمود اگر انسانی بعد از این از همّ و غم جان دهد، هیچ نکوهشی بر او نیست.امروز این مصیبتهای بزرگ و این پیشامدهای وخیم در جهان اسلام روی میدهد، اما بیشتر مسلمانان از آنها متأثر نمیشوند و آنها را احساس نمیکنند.این یعنی وجدان امت اسلامی مرده است. آیا میشود این مرده را زنده کرد؟ ما کسی را نداریم که از همه آن شرایطی که حسین علیه السلام داشت، برخوردار باشد.
تا وقتی امت اسلامی با چنین دسیسههایی رویاروست، چنین رویدادهایی محتمل است. پس باید به خود القا کنیم که آمادهایم تا هرگاه اسلام از ما خواست، جان خود را ارزانی داریم. هم چنان که امروز در فلسطین و در بسیاری از کشورهای امت اسلام که اسلام و مسلمین در آن جا به مصائب و بلایا و بدبختیها گرفتارند، از ما خواسته میشود؛ از ما خواسته میشود تا وضعیت جایجای امت اسلامی را بهبود بخشیم و امت را به ساختار اسلامی صحیح خود بازگردانیم
حسین علیه السلام ریحانه نبی (ص) بود. سرور جوانان اهل بهشت بود. مردم ایشان را تجلی دوباره و بیواسطه رسول خدا (ص) میدیدند. با ایشان سوی خداوند متعال تقرب میجستند. در دورۀ ایشان برخی از صحابه هم چنان بودند که از دهان مبارک رسول خدا (ص) شنیده بودند: «حسن و حسین سروران جوانان اهل بهشتند.» هیچ یک از مسلمانان امروز ویژگیهای امام حسین علیه السلام را ندارند تا بتوانند وجدان امت اسلامی را به لرزه در آورند. یک انسان به تنهایی نمیتواند وجدان امت اسلامی را تکان دهد. پس چگونه میتوانیم وجدان این امت را بیدار سازیم؟ عملکرد تبلیغی و الگوسازی اسلامی از سوی مبلغین و این فداکاریهای پی درپی در درازای خطی پیوسته میتواند وجدان امت اسلامی را تکان دهد و این وجدان را از رکود و مردگی سوی زندگی و جنبش برهاند. باید خود را آماده سازیم. مسلمانان باید خود را آماده سازند تا لحظات و ساعات خوشی خود را فدا کنند. نباید انتظار داشت این امت به خودی خود از خواب برخیزد.
بلکه باید داشتههای گرانسنگ و ارزشمند خود را فدا کنیم؛ باید وقت و خون خود را فدا کنیم. البته امت نباید با این فداکاریها انتظار داشته باشند به همان دستاوردی برسند که امام حسین علیه السلام با فداکاری خود برآورده ساخت، بلکه باید بدانند که فداکاریشان بخشی از درازای یک خط است؛ این خط بلند با امتداد تاریخی خود میتواند بخشی از آن دستاورد بزرگ را که فداکاری امام حسین علیه السلام برآوُرد، محقق سازد.وقتی پیدرپی فداکاری شود، وقتی مسلمانان احساس کنند صفی از مسلمانان وجود دارد که آماده است تا جان و وجود خود را در راه خداوند متعال فدا کند، وقتی مسلمانان واقعاً در زندگی عملی خود چنین احساسی داشته باشند، وقتی چنین مسلمانانی به تدریج فداکاری کنند، [میتوان ضمیرامت اسلام را برانگیخت]. البته وقتی مسلمانان فداکاری کنند، نه در حد سخن، نه در حد این سخنی که من میگویم؛ چراکه حسین علیه السلام میتوانست سخن براند اما سخن کارساز نبود. حسین علیه السلام به سخن بسنده نکرد؛ زیرا حسین علیه السلام اگر هزار خطبه هم میخواند نمیتوانست وجدان امت اسلامی را تکان دهد، ایشان نه با زبان بلکه با خون خود و نه با خطبهخوانی بلکه با فداکاری خود آن را تکان داد. پس وقتی در راه خدا و در راه فراز شدن کلمه الله به طور فراخور و هماهنگ با قواعد شرع، صفی از فداکاریهای به هم پیوسته تقدیم شود، ممکن خواهد شد که وجدان امت اسلامی به حرکت افتد.
همه ما باید خود را از نظر روحی و فکری آماده سازیم تا در حدی بالا از دِهش برای اسلام قرار بگیریم، به درجه تقدیم جان و روح برای اسلام، نه فقط در سطح گفتار و صرف وقت و تلاش برای اسلام. باید خود را از پیش آماده سازیم.همواره به خود القا کنیم که باید در لحظهای که اسلام ما را به مردن فرا میخواند، حاضر باشیم. باید برای مردن آماده باشیم. شاید هیچگاه با چنین لحظهای رویارو نشویم، اما ممکن است که در یک دم این لحظه را پیشرو بینیم.
آیا همۀ شما تجربۀ خیزش سرخ کمونیسم در عراق را ندارید؟ اگر تجربه خیزش سرخ کمونیسم در عراق به اندازهای بیشتر از آن چه روی داد، میرسید، آیا در آن هنگام هر یک از ما ندای اسلام را پیش رو نداشت که او را به فدا کردن خود فرا میخواند؟ به سوی مرگ؟ این موقعیتها گاه ما را به گذشتن از جان و خون فرا میخواند. تا وقتی امت اسلامی با چنین دسیسههایی رویاروست، چنین رویدادهایی محتمل است. پس باید به خود القا کنیم که آمادهایم تا هرگاه اسلام از ما خواست، جان خود را ارزانی داریم. هم چنان که امروز در فلسطین و در بسیاری از کشورهای امت اسلام که اسلام و مسلمین در آن جا به مصائب و بلایا و بدبختیها گرفتارند، از ما خواسته میشود؛ از ما خواسته میشود تا وضعیت جایجای امت اسلامی را بهبود بخشیم و امت را به ساختار اسلامی صحیح خود بازگردانیم و احکام اسلام را در سطح حکومت و جامعه و فرد رواج دهیم؛ در زمین و کارگاه و مغازه، درباره کشاورز و کارگر و صنعتگر و ثروتمند و تهی دست.
باید همیشه به خود القا کنیم از ما همان چیزی خواسته میشود که از امام حسین علیه السلام خواسته شد؛ چراکه ما در خط امام حسین علیه السلام و اهلبیت ایشان علیه السلام حرکت میکنیم. این آن درسی است که باید از فداکاری سیدالشهدا علیه السلام بیاموزیم.
نظر شما