به گزارش خبرگزاری مهر، نود و یکمین نشست ماهیانه جامعه اسلامی مدیران با سخنرانی سید منصور رضوی معاون اسبق رئیسجمهور و رئیس اسبق سازمان امور استخدامی کشور، از جانبازان فاجعه هفتم تیر و محمد ناظمی اردکانی دبیرکل جامعه اسلامی مدیران با موضوع مدیریت شهید بهشتی برگزار شد.
در این نشست ماهیانه که همزمان با هفتم تیر، سالروز انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی برگزار شد، ناظمی اردکانی در ابتدا با اشاره به بار روانی تحریمها و تلاش غرب برای نتیجهگیری از آن و فشار بر کشور گفت: کتاب هنر تحریمها اثر ریچارد نفیو گویای استراتژی غرب برای اثرگذاری و فشار بر مقاومت ملت ایران است.
وی با اشاره به هدف اصلی تحریمها به نقل از کتاب هنر تحریمها اثر ریچارد نفیو گفت: نفیو در این کتاب میگوید تحریمها وقتی اثرگذار خواهد بود که از لحاظ روانی تأثیر خود را بگذارد و اثر گذار باشد.
ناظمی اردکانی گفت: این کتاب به خوبی استراتژی و اهداف تبیین شده غرب را که همان ایجاد بار روانی و فشار اقتصادی و به زانو درآوردن ملت ایران است را بیان کرده است.
وی با اشاره به مذاکرات وین گفت: در بحث سیاست خارجی، دولت سیزدهم به دستاوردهای خوبی دست پیدا کرده است، در بحث برجام دولت گذشته به نتیجهای نرسید و هزینههای زیادی هم در برداشت و آمریکا از آن خارج شد و سایر کشورها نیز به تعهدات خود عمل نکردند، اما اکنون که مذاکرات با وساطت قطر دوباره برگزار شده، این دولت با رعایت یک سری اصول مستحکم مذاکرات را از سر گرفت و به تضمین در تعهدات اهمیت داده است.
در ادامه نشست سید منصور رضوی معاون اسبق رئیسجمهور با اشاره به روزهای نخست تشکیل حزب جمهوری اسلامی گفت: شرایط انقلاب از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی طوری بود که ایجاب میکرد یک شبه ره صد ساله را برویم. آن زمان روزهای یکشنبه در حزب جمهوری اسلامی جلساتی متشکل از عناصر اصلی سیاستگذار در کشور از سه قوه تشکیل میشد. در حقیقت یک اتاق فکر برای نظام اجرایی کشور، دولت، شورای انقلاب بود که آن زمان همه را با هم انجام میدادند و قوه قضائیه و مجلس بود. در حقیقت صاحبنظران مختلف در زمینههای مختلف در آن جلسه دیدگاههای خودشان را نسبت به موضوعات مختلف مطرح میکردند.
رضوی افزود: وسعت فعالیت حزب جمهوری اسلامی به حدی بود که در حزب شاخههای متعددی من جمله خواهران، شاخه دانشآموزی و... ایجاد شده بود. این حزب از یک طرف درصدد کادرسازی برای اداره کشور بر آمده و از طرف دیگر با نظریهپردازی و گفتمانسازی در صدد مقابله با جریانهای انحرافی اوایل انقلاب بر میآمدند.
وی افزود: آن روزها همزمان با جریانات فعال ضد نظام، بنیصدر هم به ریاست جمهوری انتخاب شده بود. یک اختلاف دیدگاهی از ماهها قبل بین اعضای اصلی شورای انقلاب و آقای بنیصدر بود و این اختلافات بعد از ریاستجمهوری بنیصدر بیشتر ظاهر شد. دیدگاهها خیلی متفاوت بود تا جایی که به حضرت امام رسیده بود و یک اختلاف سلیقه جدی بین اعضای شورای انقلاب و به خصوص اعضای اصلی آن که ۵ تن روحانی بودند؛ دکتر بهشتی، آیتالله خامنه ای، آیتالله هاشمی رفسنجانی، مرحوم موسوی اردبیلی و مرحوم شهید باهنر ایجاد شد.
جانباز حادثه هفتم تیر ادامه داد: این اختلافات به جایی رسید که تصمیمگیری را در کشور سخت کرده بود و مسائل به بن بست می رسید. تصمیمگیریها سخت شده بود. در این رابطه، امام به آقای بهشتی و کسانی که خط مقابل آقای بنیصدر بودند، دستور دادند که با سکوت مسئله را پیش ببرید و سعی کنید مسائل آرام پیش برود تا بالاخره آقای بنیصدر و هم منافقین که با هم در حرکت ضد انقلابی تشریک مساعی میکردند، تصمیم گرفتند این انفجار را در حزب صورت دهند و ما ۷۲ شهید علاوه بر شهید دکتر بهشتی داشته باشیم، این ماجرای آن روز بود.
وی در موضوع مدیریت شهید بهشتی، تعبد و تهذب ایشان را کمنظیر توصیف کرد و صداقت، مدیریت، نظم، شجاعت، اخلاقمداری، اعتقاد به کار منسجم فکری و اعتقاد به نظم کاری را از مشخصات بارز آن شهید دانست. ایدههای خوب در زمان آقای بهشتی به سرعت اجرا میشدند.
معاون اسبق رئیسجمهور با اشاره به کاستیها گفت: ما نظریههای درست را استفاده نکردیم، خیلی از اهداف جا ماند، من به آقای رئیسی پیشنهاد میکنم که بیانیه گام دوم انقلاب همان ریلگذاری قبل از انقلاب است. برای نظامسازی باید اتاق فکر تشکیل دهیم به صورت فراگیر، نظامهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و زیرنظامها باید نظامسازی شوند.
وی ادامه داد: شکافهای مختلف را باید با برنامهریزی مجموعههای هماهنگ و دستگاههای مختلف پر و پیادهسازی کنیم. گام دوم را باید با کمیت سنجید با توجه به امکانات کشور باید سنجیده بشود. همچنین در زمینههای مدیریتی باید سیاستگذاریهای کلی اقتصاد براساس برنامه جامع پنج ساله تعیین شود.
رضوی گفت: در آنجا که برخی از اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی، محقق نشده و بر زمین مانده است و مقام معظم رهبری در بیانیه ذکر میکنند، به جهت آن است که در برخی از دولتهای گذشته مدیران تحصیلکرده غربزده بعضاً وابسته و افکار غربیها حضور داشتند و مصدر کار بودند و اساساً اعتقادی نداشتند که میبایستی مبتنی بر آموزه های قرآنی و سیره امامان و مصلحان دینی عمل کنند و به جهت همین رویکرد نتوانستند از ظرفیتهای ملی برای پیشرفت کشور استفاده کنند و متأسفانه همینها امروز طلبکار هم هستند.
معاون اسبق رئیسجمهور افزود: دینداری، دینمداری، اعتماد به نفس و دادن آزادی به همکاران و همراهانش در حزب شهید بهشتی را چهرهای ممتاز و برجسته میساخت، به عنوان مثال جمع چهار نفرهای که از طرف ایشان و شهید رجایی مأمور شده بودیم که لیست کابینه دولت را شناسایی و کامل کنیم این جمع چهار نفره به فردی که از سوی ایشان برای وزارت اقتصاد و دارایی معرفی شده بود به جمعبندی نرسید و بنابراین آن فرد در لیست قرار نگرفت و شهید بهشتی هم به راحتی پذیرفت.
نظر شما