خبرگزاری مهر - گروه هنر- آزاده فضلی: «هنرهای تجسمی برخلاف شاخههای دیگر هنری که انشعابات زیادی ندارند، دارای شاخههای متعدد هنری است که هر کدامشان دارای وسعت و گستردگی هستند. هنرهای تجسمی برخلاف هنرهایی چون سینما و موسیقی هیاهوی چندانی هم ندارند و معمولاً آثاری که در این شاخه هنری خلق میشوند، به مراتب ماندگارتر و تاثیرگذارتر هستند. همچنین هنرمندانی در حوزه هنرهای تجسمی هستند که باید بیش از پیش به آنها توجه کرد.»
اینها بخشی از سخنان عبدالرضا سهرابی مدیرکل دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که هشتم اردیبهشت ماه از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این سمت منصوب شد.
به بهانه این حضور دو ماهه و ارائه گزارشی از عملکرد دولت سیزدهم در حوزه هنرهای تجسمی، در خبرگزاری مهر میزبان مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدیم که بخش اول گفتگوی او را در ادامه میخوانید.
* گستردگی هنرمندان تجسمی به واقع بسیار زیاد است و این در حالی است که عموماً به این قشر از هنرمندان در همه حوزههای اجتماعی و ارزشیابی کم توجهی میشود. با توجه به این موضوع و اینکه اکثر اوقات رسیدگی به مسائل معیشتی و رفاهی این هنرمندان در اولویتهای بعد قرار میگیرد، شما در مدتی که به اداره کل تجسمی آمدهاید چه اقداماتی در زمینه بهبود این اوضاع صورت دادهاید؟
ابتدا باید بگویم که بسیار خوشحالم که اولین مصاحبه خبریام را با خبرگزاری مهر انجام میدهم. به نکته درستی اشاره کردید؛ حوزه هنرمندان تجسمی به دلیل گستردگی و زیرشاخههای متعددی که دارد و با جامعه آماری بسیار بالا چه در رده حرفهای و چه رده علاقهمندان به این حوزه، قابل توجه است. در ساختار مجموعه وزارتخانه علاوه بر اینکه به هنرمندان توجه و برای تسهیل امور آنها بسترسازی میشود، به مسائل رفاهی ایشان نیز تا حد مقدور رسیدگی میشود که این مهم از طریق صندوق اعتباری هنر تحقق پیدا میکند. در جلسهای که با مدیرعامل و معاونان صندوق داشتیم، درباره چگونگی رتق و فتق امور هنرمندان تجسمی گفتوگو کردیم و میتوانم بگویم که به هنرمندان تجسمی نیز مانند هنرمندان همه رشتههای هنری توجه جدی میشود. اشکالاتی که در روند عضویت هنرمندان وجود داشت نیز پس از اصلاح یک فرآیند، با کمترین مشکل رفع و رجوع میشود. ارتباط دیگر ما با مؤسسه هنرمندان پیشکسوت است که دارای چارچوب دقیقی است و طبق صحبتی که با آقای عظیمی مدیرعامل این مؤسسه داشتیم، قرار شد در رابطه با عضویت هنرمندان پیشکسوت تجسمی استانداردهایی معین شود.
در زمینه مسائل ارزشیابی، میتوانم بگویم از زمانی که به این سمت منصوب شدهام، چندین اتفاق را چه در حوزه شکلی و چه در حوزه ماهیتی رقم زدیم و چندین نفر را برای پیگیری این موضوع قرار دادیم؛ برای مثال اگر هنرمندی از نظر جسمی مشکلی دارد و نمیتواند حضور پیدا کند، همکاران ما شخصاً کار آن هنرمند را پیگیری میکنند؛ همچنین تعدادی از هنرمندان مأخوذ به حیای ما از حیث معیشتی دچار مشکل شدهاند و افرادی پیگیر هستند تا روند عضویت و تعلق تسهیلات به این دسته از هنرمندان به سرعت تحقق یابد. این حداقل کاری است که در سیاستهای مرکز هنرهای تجسمی برای هنرمندان در نظر گرفتهایم و امیدواریم تأثیر این اقدامات در سطح خانواده و جامعه دیده شود.
* رویکردهای دولت سیزدهم در حوزه هنرهای تجسمی را چطور اجرایی میکنید؟ قدری درباره این رویکردها و اهداف بلندمدت مرکز هنرهای تجسمی صحبت کنید. لطفاً گزارشی اجمالی درباره عملکردتان از زمانی که در اداره کل هنرهای تجسمی حضور پیدا کردهاید، ارائه کنید.
اینکه چه کارهایی صورت گرفته، یک بحث است؛ چراکه بخشی از کارها شکلی و بخش دیگری از آنها کارهای زیرساختی است که هر یک از اینها توسط افرادی در حال پیشروی است. اما نگاهی کلان نیز در دولت سیزدهم وجود دارد و آن، توجه به «اقتصاد هنر» است؛ همچنان که دکتر رئیسی نیز در جلسه با هنرمندان بر این نکته تاکید کردند و به تبع آن، جناب آقای اسماعیلی وزیر محترم ارشاد و آقای سالاری معاون محترم امور هنری نیز در این زمینه فعال هستند. بنده با افتخار میگویم که در طول ۲۵ سالی که در بخشهای مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار کردهام، نگاهم به این موضوع، نگاه ساماندهی بوده است؛ ضمن اینکه دنبال اختراع چرخ از ابتدا نبودم؛ اگر کار درستی در دست اقدام بوده، آن را ادامه دادهایم و آجر روی آجر اضافه کردهایم و اگر کاری نیازمند اصلاح بوده است، آن را اصلاح کردهایم. ما در بحث ساماندهی به دنبال نیروی انسانی متخصص و دغدغهمند هستیم تا از ظرفیت آنها کمک بگیریم. ضمن اینکه اصلاح ساختار، به معنای متناسبسازی شغل با محل اسکان کارشناس و نحوه تعامل او با هنرمند است.
اما نکته مهم به موضوع «اقتصاد هنر» و شخص هنرمند مرتبط است. اولاً رویکرد ما در این حوزه کاملاً تعاملی است؛ بدین ترتیب، با تشکلهای تخصصی، انجمنها و هنرمندانی که به صورت انفرادی تقاضا یا درخواستی داشته باشند، گفتگو میکنیم. پس از شیوع کرونا که اثرات نامطلوبی بر جامعه و اشتغال هنرمندان گذاشت، فرصتی ایجاد شده است که عرصه «اقتصاد هنر» کمی فعالتر شود. رونق این بازار میتواند کمک حال هنرمندان باشد.
قصد داریم برنامههای اقتصاد هنر را به سرانجام برسانیم؛ اول، با برگزاری حراجهای متعدد؛ زیرا افرادی که میخواهند به این حوزه وارد شوند، تعدادشان کم است و ممکن است موانعی بر سر راهشان وجود داشته باشد. اکنون در حال رفع موانع هستیم و این آمادگی در مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد که اگر درخواست و پیشینه قوی برای برگزاری آرتفرها، اکسپوها، حراجها و بازارهای هنری وجود داشته باشد، نه تنها استقبال، بلکه قطعاً کمک هم خواهیم کرد * برنامههای ارشاد و دفتر تجسمی برای اقتصاد هنر که سالهای سال است روی آن تاکید وجود دارد، به چه صورت خواهد بود و چگونه اجرایی خواهد شد؟
ما در زمینه «اقتصاد هنر» روی دو بخش برنامهریزی میکنیم و به صورت جدی در این دو بخش فعالیت خواهیم کرد؛ بخش اول، حوزه داخلی و بخش دوم، عرصه بینالمللی است. قصد ما این است که در حوزه هنرهای تجسمی برنامههای اقتصاد هنر را به سرانجام برسانیم؛ اول، با برگزاری حراجهای متعدد؛ زیرا افرادی که میخواهند به این حوزه وارد شوند، تعدادشان کم است و ممکن است موانعی بر سر راهشان وجود داشته باشد. اکنون در حال رفع موانع هستیم و این آمادگی در مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد که اگر درخواست و پیشینه قوی برای برگزاری آرتفرها، اکسپوها، حراجها و بازارهای هنری وجود داشته باشد، نه تنها استقبال، بلکه قطعاً کمک هم خواهیم کرد. بنابراین برای انجام هر اقدامی که در چارچوب سیاستهای کلان نظام مقدس جمهوری اسلامی تعریف شود و بتواند به اقتصاد هنرهای تجسمی کمک کند، جدی هستیم و اساس برنامهریزیهای ما در حوزه هنرهای تجسمی، بر حمایت و تسهیل روند اجرای این اقدام استوار خواهد بود.
* برای راهاندازی بازارهای هنر به ویژه حراجها، علاوه بر موانع معمول که عمدتاً قابل حل است، برگزارکنندگان با موانعی دیگر که نشأت گرفته از سیستم مافیایی پنهان در این حوزه است، مواجه هستند. آیا برای رفع این نوع موانع نیز تمهیدی اندیشیدهاید؟
ما به این حوزه نگاه سلبی نداریم و نگاهمان کاملاً ایجابی است؛ چراکه اساساً حوزه هنر این نگاه ایجابی را میطلبد؛ هم نگاه بنده و هم نگاه سلسله مراتبی همکارانم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به هنر اینگونه است. ما فرآیندمان را به شکلی باز طراحی کردهایم و اساساً برای گرفتن مجوز، هیچ فردی نسبت به فرد دیگر رجحان ندارد. چیزی که برای ما اهمیت دارد، این است که فرد از توانایی لازم برای برگزاری چنین بازاری برخوردار باشد. حراج برگزار کردن، اسمش یک چیز و برگزار کردنش چیز دیگری است. برای مثال، شما نمیتوانید یک فروشگاه ساده را با یک فروشگاه زنجیرهای قیاس کنید و باید حد و اندازه این دو فروشگاه را مدنظر قرار دهید. ما به دنبال این نیستیم که بیلان و کارنامه ارائه کنیم و مثلاً بگوییم در زمان مدیریت ما ۵۰ حراج برگزار شد! بلکه کیفیت، امتیازات و هنرمندان حاضر در حراج برایمان مهم هستند و از همه مهمتر اینکه جبهه فرهنگی انقلاب و هنرمندان انقلابی ما در کجای این حراجها قرار میگیرند. به دوستان متعددی اعلام کردیم که چرا حراج راهاندازی نمیکنید و آنها در پاسخ گفتند که مگر میشود!؟ پاسخ آنها این است که ما اینجا هستیم تا بشود؛ کار ما نظارت و کار شما اجرا است. سیاست کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه هنر، حمایت از جریان اقتصاد هنر است و آنچه برایمان اهمیت دارد، استقرار در چارچوبها است.
برای تسهیل این روند، شوراهایی را در مرکز هنرهای تجسمی تشکیل دادهایم. طی فرآیند و مراحل اخذ مجوز ممکن است قدری زمان ببرد اما تلاش میکنیم تا حد امکان موانع را به حداقل برسانیم. زیرساختهایی نیز برای این کار لازم است؛ برای مثال کسی که میخواهد حراج برگزار کند، باید پروانه فعالیت فرهنگی و هنری چندمنظوره یا تکمنظوره داشته باشد و بعد به این عرصه ورود کند. ما نیز در این زمینه حمایت جدی خواهیم کرد و به مسائلی مانند مافیا و غیرمافیا که اکنون با آن مواجه هستیم، توجه چندانی نداریم. بنابراین، نگاه ما به این حوزه نگاهی باز است و هرکس در این عرصه بتواند در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و قوانین ساری و جاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت کند، قطعاً مورد حمایت ما هم خواهد بود.
البته من نمیخواهم نگاه شما را رد کنم اما به هر حال وقتی میخواهیم کاری را انجام دهیم، باید کاری قوی باشد و ممکن است هیچکس از بدو ورودش به یک حوزه، نتواند با انرژی و حداکثر ظرفیت، کارش را شروع کند. اما باید برای کار حرفهای حداقلهایی را در نظر گرفت، چراکه نگاه ما در مرکز هنرهای تجسمی، نگاهی هنری و تسهیلگرانه در این حوزه است.
اگر کسی به عنوان حراجگذار میخواهد حراج برگزار کند، باید حقوق هنرمندان را رعایت کند. هنرمند به واسطه مجوز دستگاه حاکمیتی (مرکز هنرهای تجسمی) به حراجگذار اعتماد میکند اما وقتی شأن هنرمند رعایت نشود، خود حراج نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. این نگاه کلی ما است. ما روی آثاری که برای فروش در حراجیها ارائه میشوند، نظارت پیشینی داریم اما اگر حقی ضایع شود، بدون شک این تضییع حق را در ارائه مجوزهای بعدی مدنظر قرار میدهیم. عمدهترین مؤلفه ما در بحث اقتصاد هنر، شخص هنرمند است که اگر نباشد، حراجی برگزار نمیشود.
* کمک و حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای راه اندازی حراج و آرتفر و اکسپو شامل چه مواردی میشود؟
حمایتهای ما در زمینه اعطای مجوز، تسهیلگری در فرایند اخذ مجوز و روند برگزاری حراج است و فکر میکنم همین حمایتهای معنوی کفایت میکند، اگر هم بخواهیم حمایت مادی در این زمینه انجام دهیم، مطمئن باشید که سمت هنرمند خواهیم بود. لذا اگر بنا باشد بودجهای در این راستا صرف شود، حتماً جهت خرید آثار هنری هنرمندان صرف خواهد شد. مطمئناً حراجگذار ظرفیتهایی را در خود دیده است که وارد این چرخه میشود. ما قصد داریم محدودیتهایی که در زمینه برگزاری حراجها وجود دارد را کاهش دهیم و به گسترش حراجیها کمک کنیم. با گسترش حراجها، در بلندمدت دامنه حضور هنرمندان در آنها نیز افزایش خواهد یافت.
* ردهبندی و درجهبندی حراجها در این سیستم به چه صورت خواهد بود؟
در حال حاضر تعدد حراج وجود ندارد که بتوان به شکل دقیق درباره آن صحبت کرد اما نگاه ما این است که حتی در استانها هم بتوانیم حراج داشته باشیم و در این راستا دستگاههای مختلف استانی به کمک بیایند. حراج استانی، شور و هیجان استانی را نیز در پی خواهد داشت. حراجها بسته به ظرفیتهای استانی میتوانند طبقهبندی شوند.
* در مورد اعطای مجوز برای برگزاری حراجهای موجود صحبت کنید. اینکه بعد از حواشی برگزاری حراج ملی، مواردی مبنیبر نظارت بر بندهای آئیننامه برگزاری حراج مطرح شد که در برخی از آنها به مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استناد شده است، این موارد صحت دارد؟ مهمترین پرسش در این زمینه اعطای مجوز برگزاری حراج به دو حراج تهران و حراج ملی است که لازم است توضیحاتی شفاف درباره آنها از طرف شما ارائه شود.
در پاسخ به این سوال باید اذعان کنم؛ مشخصاً تنها مرجع صدور مجوز برای برگزاری حراج، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به صورت خاص، مرکز هنرهای تجسمی وزارت متبوع است که این مهم توسط قانونگذار مشخص شده است. بنابراین برای اخذ مجوز برگزاری حراج، باید شرایط و فرایندی که در حال حاضر در این مرکز جاری و ساری است، طی شود تا در نهایت منجر به صدور مجوز شود.
حراج ملی مجوز فعالیت داشته است و اساساً مبنا و پایه دریافت هرگونه مجوز برای موضوعات هنری، داشتن پروانه فعالیت یا همان مجوز فعالیت است. پس اینکه گفته شده مجوز کلی، موضوع نادرستی است؛ چراکه در اصل، موافقت کلی وجود داشته است نه مجوز کلی همان طور که پیشتر هم اشاره شد، سیاست کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک سیاست کاملاً حمایتگر از جریان هنر و اقتصاد هنر در حوزههای مختلف است. در همین راستا تمامی راهبردهای اتخاذی در مرکز هنرهای تجسمی نیز بر اساس این سیاست طراحی شده و برنامهها و فعالیتها نیز بر همین مبنا تعریف و اجرا میشوند.
در زمینه برگزاری حراج، نگاه ما نگاهی توسعهای است؛ به این معنا که در مجموعه وظایف وزارت متبوعمان نگاهی هنری نسبت به موضوعات، حاکم است. رشد و ارتقا کمی و کیفی هنر در حوزههای مختلف، از جمله راهبردهای اساسی ما محسوب میشود. حال، یکی از ابزارها یا به عبارت بهتر، یکی از بسترها و زیرساختهای توسعه هنر، فراهم ساختن شرایط برگزاری حراج است.
نگاه ما در این زمینه یک نگاه عام است؛ به عبارت دیگر، مرکز هنرهای تجسمی این آمادگی و ظرفیت را در اختیار همه اشخاص حقیقی و حقوقی که شرایط برگزاری حراج را داشته باشند، قرار میدهد و برایشان مجوز حراج صادر میکند. ازاینرو حواشی که به طور طبیعی یا ساختگی ایجاد میشوند، از حوزه مسئولیت ما خارج است. ما طبق آنچه که قانونگذار به عهدهمان گذاشته است، عمل کرده و در متن مجوز هم صراحتاً به این موارد اشاره میکنیم. بنابراین رسیدگی به مسائلی مانند: گردش مالی صحیح یا تعیین اصالت آثار و… از حیطه وظایف دستگاه متبوع ما خارج است. اساساً رسیدگی به اینگونه موارد، متولیان دیگری دارد که قطعاً نسبت به این مهم نظارت لازم را خواهند داشت.
اما درباره حراج ملی، موضع ما همان موضعی است که معاون محترم امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان داشتهاند. ایشان اعلام کردند که حراج ملی مجوز فعالیت داشته است و اساساً مبنا و پایه دریافت هرگونه مجوز برای موضوعات هنری، داشتن پروانه فعالیت یا همان مجوز فعالیت است. پس اینکه گفته شده مجوز کلی، موضوع نادرستی است؛ چراکه در اصل، موافقت کلی وجود داشته است نه مجوز کلی. حال، چنانچه در این زمینه تخلفی صورت گرفته باشد، به طور قطع برابر قانون با آن برخورد خواهد شد و در این راستا کوچکترین کوتاهی صورت نمیگیرد.
اساساً ما برای فروش آثار میراثی متولی صدور مجوز به حراج نیستیم و در این زمینه مسئولان مؤسسه باید پاسخگو باشند. اما بدون شک آن بخش از مساله را که به حوزه وظایف مرکز هنرهای تجسمی باز میگردد، مورد رسیدگی جدی قرار میدهیم و در این زمینه برخوردهای لازم صورت خواهد گرفت در ارتباط با آثار میراثی (با قدمت بالای ۱۰۰ سال) و تخلفات احتمالی صورتگرفته، مؤسسه فرهنگی «خانه حراج ملل» باید پاسخگو باشد؛ چراکه این نکته از قبل به ما اعلام شده بود و اساساً ما برای فروش چنین آثاری متولی صدور مجوز به حراج نیستیم و در این زمینه مسئولان مؤسسه باید پاسخگو باشند. اما بدون شک آن بخش از مساله را که به حوزه وظایف مرکز هنرهای تجسمی باز میگردد، مورد رسیدگی جدی قرار میدهیم و در این زمینه برخوردهای لازم صورت خواهد گرفت.
* موردی که از سوی وزارت میراث فرهنگی مبنی بر خروج آثار صنایع دستی از کشور مطرح شده است، به چه صورت رسیدگی خواهد شد؟
در پاسخ به این پرسش باید عرض کنم که خروج آثار هنری (مربوط به حوزه هنرهای تجسمی) از کشور دارای یک فرایند مشخص و مبرهن است. این موضوع به صورت خاص در مرکز هنرهای تجسمی دارای یک شورا است و مادامی که مراحل آن طی و مجوزهای لازم اخذ نشود، به هیچ وجه مجوزی برای خروج آثار از هیچیک از مبادی و مرزهای قانونی کشور صادر نمیشود. بنابراین در مورد خروج آثار هنری از کشور، شما میتوانید این نکته مهم و این شرایط پیشگفته را به همه اشخاص حقیقی و حقوقی متقاضی خروج اثر هنری از کشور تعمیم دهید.
* در مورد آئیننامه حراجها، مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه نظراتی دارد؟ با توجه به حاشیهای که در مورد حراج ملی پدید آمد، آیا در این مورد ورود خواهید کرد؟
آئیننامه صدور مجوز حراج، در قالب چندین ماده آماده شده و اصلاحاتی هم روی آن انجام شده است. حداقل طی سه جلسه تخصصی درباره آن بحث و گفتگوهای کارشناسی صورت گرفته است و این آئیننامه پس از طی مراحل تکمیلی، برای تصویب در سلسله مراتب اداری قرار خواهد گرفت. زمانی که این آئیننامه تصویب نهایی و ابلاغ شود، همه این اتفاقات را پوشش خواهد داد. برای تدوین آئیننامه مذکور، از نکات و نظرات متعدد هنرمندان، کارشناسان حقوقی و مدیران هنری بهره گرفته شده است.
* در این آئیننامه چه مواردی پیشبینی شده است؟
در این آئیننامه موارد متعددی مانند: نحوه اطلاعرسانی درباره حراج، نحوه اخذ مجوز حراج از سوی حراجگذار و موارد دیگری از این دست پیشبینی شده است. آئیننامه متشکل از تجربیات چندین دوره برگزاری حراجهای مختلف داخلی و نیز دربرگیرنده برخی موارد است که از حراجهای خارجی بومیسازی شده است. به اعتقاد من، آئیننامه تدارکدیدهشده تقریباً جامع است اما به هر ترتیب، تا زمانی که اجرا نشود، نقاط ضعف و قوتش مشخص نخواهد شد.
ادامه دارد…
نظر شما