خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: مدت زمان زیادی از فرود آمدن سیل انتقادات به سمت متولیان تولیدات رسانهای کودک و نوجوان نگذشته است. در گیر و دار و سر و صدای ناراحتی از تولید کم و کیفیت پایین تولیدات تصویری مختص این گروه سنی، صدایی، توجه مخاطبان این بخش را به سمت خود جلب کرد. «پسر دلفینی» انیمیشنی که بعد از گذراندن فرایند ساخت و تولید نهایی، اکنون در سینماهای جهان در حال اکران است و ازقضا مورد توجه تماشاگران قرار گرفته است. رسانه فارس در این رابطه گزارشی ارائه داده و رسانه جامجم در گفتگویی با تهیه کننده انیمیشن «محمدامین همدانی» موضوع را بررسی کرده و خبرگزاری صداوسیما با یک گزارش تصویری از این درخشش، بخشی از بازتاب نتایج زحمات این گروه را نشان دادهاند. در این گزارش به بهانه مروری بر گزارشهای این رسانهها، از پسر دلفینی بیشتر خواهیم خواند.
استقبال بینظیر
فارس در بخشی از گزارش خود آورده: ««پسر دلفینی» نامی است که این روزها زیاد شنیده میشود، انیمیشنی که در سال ۱۳۹۹ به کارگردانی و نویسندگی محمد خیراندیش و تهیهکنندگی محمدامین همدانی تولید شد و به تازگی اولین اکران خود را در روسیه و آسیای میانه تجربه کرد؛ تجربهای موفق برای فیلمی که طی دو هفته سقف فروش یک و هفت دهم میلیون دلار را کسب کرده است.
انیمیشن سازی طی سالهای گذشته با تحولات قابل توجهی مواجه شده است. چنانکه از آثار محدود تلویزیونی که به منظور سرگرم کردن مخاطب تولید میشد، در حال حاضر به عنوان یک هنر - صنعت همپای دیگر بخشهای سینما پیش می رود و در برخی موارد حتی از دیگر گونه های تصویری این عرصه نیز جلوتر است. جذب مخاطب در سطحی وسیع، بیان داستانها و مطالبی که امکان طرح آن در دیگر گونههای سینمایی وجود ندارد، خیال پردازی و فانتزی بسیار بالا، جذب تمامی گروههای سنی و امکان ترویج مسایل فرهنگی و تاثیرگذاری عمیق بخشی از کارکردهای اجتماعی انیمیشن را تشکیل میدهد.
این عرصه در کشور ما طی ۱۰ سال گذشته به شکل گستردهای مورد توجه قرار گرفته است. البته سابقه تولید انیمیشن در ایران قدمت بسیار بیشتری دارد اما چند سالی است که به شکل جدیتر و در سطح وسیع تری تولید میشود.
پس از اکران انیمیشنهای موفق«فیلشاه»، «شاهزاده روم»، «بنیامین»، «رستم و سهراب»، «آخرین داستان» و «فهرست مقدس» در سالهای اخیر حالا انیمیشنی ایرانی فراتر از مرزهای جغرافیایی کشور مورد توجه و استقبالی بینظیر قرار گرفته است.
این انیمیشن ابتدا قرار بود برای اولین بار در سی و نهمین جشنواره ملی فیلم فجر اکران شود اما به دلیل قرار گرفتن در بخش غیررقابتی از حضور در جشنواره انصراف داد و حالا بعد از اکران در کشور روسیه، قرار است اوایل شهریور ۱۴۰۱ در سینماهای ایران اکران شود.»
گفتگو با تهیه کننده
جامجم نیز در بخشی از گزارشی که از گفتگوی خود با تهیهکننده این انیمیشن داشته، آورده:
«اکران فیلم در روسیه از چه زمانی آغاز شد؟
فیلم از ۷ آوریل تا ۴ می در حدود ۲۷۰۰ سالن سینما در روسیه و کشورهای آسیانه میانه اکران شد. اکران پسر دلفینی تقریبا با تحریم فیلمهای آمریکایی در روسیه و خروج آثار استودیوهایی چون دریم ورکز از اکران همزمان شد. رقبای ما در اکران، چهار پنج انیمیشن روسی بود که در آن میان فیلم پسر دلفینی رتبه دوم جدول فروش را به دست آورد. چون آمادهسازی فیلم برای پخش در روسیه به بهترین شکل صورت گرفت و ما هم سالهاست که در مسکو دفتر داریم و به عنوان یک شرکت روسی هم شناخته میشویم، پروانه نمایش روسی گرفتیم و به عنوان یک فیلم بومی در روسیه اکران شدیم. اما مشکل ما این بود که جنگ، تاثیر خود را بر روحیه مردم گذاشت و فروش سینماها با افت مواجه شد. این مساله ما را نگران کرد که آیا پیشبینیهایی که برای فروش فیلم داشتیم، محقق میشود یا نه. راستش پیشبینی ما از فروش، چهاربرابر این رقم فعلی بود اما به خاطر جنگ و فیلتر اینستاگرام در روسیه، آن پیشبینی مورد نظر اتفاق نیفتاد. قرار بود بخشی از تبلیغات ما در اینستاگرام باشد که با شرایط پیشآمده منتفی شد. پسر دلفینی در چنین وضعیتی اکران شد، اما با توجه به ظرفیتهای فیلم از فرصت دو هفته طلایی فیلمها در اکران به خوبی استفاده کردیم و پسر دلفینی بعد از یک افتتاحیه باشکوه به بهترین شکل دیده شد.
یعنی حتی از پرفروشترین فیلم سینمای ایران هم بیشتر است.
توضیحی بدهم که شاید برای مخاطبان جالب باشد. سازوکار سهم فروش فیلمها در سینمای ایران و کلا سینمای جهان اینطور است که حدود ۳۰ درصد فروش به تهیهکننده میرسد، ۵۰ درصد سهم سینماداران است و درصدهایی هم سهم توزیعکننده و هزینه تبلیغات میشود. به جز فروش خوب در اکران سینما، ما مبلغ قابل توجهی هم از نمایش فیلم در تلویزیون و رسانههای آنلاین روسیه به دست آوردیم، اما چون آن یک قرارداد دوجانبه بوده و اعلام آن چندان قابل استناد نیست، ما اصلا در مورد آن عدد صحبت نکردیم، ولی در واقع سود اصلی ما در پلتفرمهای روسیه اتفاق افتاد که ۹۰ درصد فروش فیلم به تهیهکننده میرسد.
فیلم در کدام کشورهای دیگر اکران میشود؟
قرارداد اکران فیلم در برخی کشورها نوشته شده و درحال آمادهسازی است؛ مثل کره جنوبی، اسپانیا، تایوان و مغولستان. قرارداد کشور ترکیه هم نوشته شده و قرار است اکران پسر دلفینی در آنجا تقریبا همزمان با اکران ایران باشد. به خاطر قرابت فرهنگی خیلی به اکران ترکیه امیدواریم. نکته بعدی هم توافقاتی است که داریم با کشورهای عربی برای اکران انجام میدهیم.
ظاهرا پخش فیلم در ایران را فیلمیران و علی سرتیپی به عهده گرفته است. فیلم چه تاریخی در ایران اکران میشود؟
اوایل شهریور. به جز انرژی خوبی که برای اکران فیلم در ایران وجود دارد، میخواهیم از دیگر ظرفیتهای فیلم هم به خوبی استفاده کنیم؛ یعنی به جز ساخت سریال پسر دلفینی، نوشتافزار و اسباببازیهای این کار را هم تولید خواهیم کرد.
دلیل موفقیت پسر دلفینی را چه میدانید؛ قصه یا تکنیک؟
تمرکزمان را بیشتر روی روایت و داستان خوب گذاشتیم و خیلی دنبال جلوههای ویژه بصری عجیب نبودیم. فکر میکنم آن چیزی که برای مخاطبان جهانی جذابیت دارد، روایت شیرین و روان کار باشد. ضمن اینکه ما کارهای خوب در زمینه انیمیشن داشتیم، اما هیچ کدام توزیع خوبی نداشتند. به نظرم خلاء اصلی در زمینه توزیع باشد. ما با ایجاد دفاتر و شبکهسازی در کشورهای مختلف به سهم خود سعی میکنیم مشکل توزیع را برطرف و شرایط خوبی برای اکران آثار انیمیشن فراهم کنیم.
پسر دلفینی انگار ترکیبی از بهرهگیری از فرمولهای آشنای انیمیشنهای برجسته جهانی و مولفههای بومی و استفاده از کهن الگوهاست. درست است؟
بله، همینطور است. بارها دیدهایم که با تمهای تارزان انیمیشنهای خوب و موفقی تولید شده است. پسر دلفینی با توجه به همین ویژگیها و تم در جستوجوی مادر، قصهاش را روایت میکند و جهان داستانی محبوب و آشنایی دارد که با جلوههای بصری منطقهای ارائه شده است.
یکی از جلوههای حمایت از انیمیشن خوب ایرانی باید از جانب شبکه نمایش خانگی باشد. اما پلتفرمها بهترین و باکیفیتترین انیمیشنهای جهان را بدون کپی رایت پخش میکنند و به نوعی باعث ایجاد رقابتی نابرابر با نمونههای ایرانی میشوند.
دقیقا همین است. یکی از دلایلی که تولید و توزیع انحصاری انیمیشن سینمایی در بازار ایران، توجیه اقتصادی ندارد این است که وضعیت باثباتی برای سینمای کودک وجود ندارد. دوم اینکه ویاودیها در ایران، کپیرایت ندارند و کارهایی که در کنار انیمیشنهای ما قرار میگیرد، آثاری چند ده میلیون دلاری هستند که بدون حق پخش دانلود شدهاند و این طبیعتا یک بازی از پیشباخته است. به جز اینها، انیمیشنهای ما برای رقابت با فیلمهای ایرانی هم کار دشواری دارند. در پلتفرمها شما دسته بندی فیلم ایرانی دارید و آثاری میبینید که بازیگران معروف دارند و قصههایشان در فضای بومی و جذابی برای مخاطبان تعریف میشود، اما انیمیشن ذاتا ارتباطی به اقلیم ندارد و یک گونه رسانهای بدون مرز است. درنتیجه مفهومی ندارد که بخواهند انیمیشن ایرانی را در دستهبندی جدایی ارائه کنند. بنابراین برای ویاودی هم توجیهی ندارد که برای این آثار پول مازادی دریافت و مخاطب بیشتری جذب کند. معمولا وقتی انیمیشن تولید میشود مشخص نیست کجای دنیا تولید شده و مخاطب کدام کشور دنیا قرار است به تماشای آن بنشیند، به همین دلیل ذاتا و ماهیتا متفاوت است و بدون کپیرایت، مفهومی ندارد که انیمیشن ایرانی بخواهد بازار اختصاصی موفقی را در کنار آثار بلاکباستر و بسیار گران غربی داشته باشد.
مورد دیگر اینکه در پلتفرمی ایرانی IMDB اسم نویسنده کار خانمی به نام یانا کوزمینا نوشته شده، درحالی که در منابع و اخبار ایرانی فقط اسم محمد خیراندیش به عنوان نویسنده و کارگردان قید شده است.
مولف این کار آقای خیراندیش است، اما بازنویسی این کار را خانم کوزمینا نویسنده روسی به عهده داشته است. در این زمینه داریم پروسه اصلاح IMDB را پیش میبریم که مقداری طول میکشد.»
نظر شما