به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی مجموعه ۱۲ جلدی «قصههای حنانه»، سهشنبه ۲۱ تیرماه با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری، رئیس اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی، جعفر توزندهجانی، نویسنده حوزه کودک و نوجوان و علی باباجانی، نویسنده مجموعه «قصههای حنانه» در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
در داستانهایم سعی کردم بچهها به ارزش درونی خودشان پی ببرند
علی باباجانی در بخش ابتدایی این نشست بیان کرد: سال ۱۳۹۳ ایده نوشتن این مجموعه به ذهنم رسید. به این واسطه که خودم سه دختر دارم، همیشه دغدغه حجاب را داشتم و کتابهایی که در این زمینه چاپ شده بود را مرور میکردم. متأسفانه بیشتر کتابها روی جنبههای ظاهری حجاب توجه داشتند و لذا برای اینکه خودم ابتدا بتوانم حجاب را برای فرزندان تعریف کنم، باید فکری میکردم که چه میتوان کرد که بچهها ارتباط خوبی با حجاب داشته باشند.
وی افزود: بههرحال در اطرافمان یک سری واکنشهای منفی را مشاهده میکنیم، ولی وقتی تعریف درستی از این مسأله داشته باشیم، شاید بتوانیم ارتباط بهتری با آن برقرار کنیم. به این فکر افتادم که بهجای توجه به جنبههای ظاهری، به درون خودمان برویم و خودمان را ورق بزنیم. فرقی نمیکند حجاب زنانه یا مردانه باشد، اینکه بدانیم از کجا آمدهایم و متعلق بهجای دیگری هستیم، بیشتر به ارزش خودمان پی میبریم. با این دید در داستانهایم سعی کردم بچهها به ارزش درونی خودشان پی ببرند و از این طریق بهتر میتوانند یک سری مهارتها را برای تعامل با جامعه یاد بگیرند.
ویژگی شاخص این مجموعه استفاده از زبان کودکانه است
در ادامه جعفر توزندهجانی درباره ویژگیهای مجموعه «قصههای حنانه» گفت: نویسنده مجموعهای خلق کرده که یک شخصیت ثابت دارد، اما موضوع داستانها متفاوت است. ۱۱ کتاب از این مجموعه را مطالعه و هریک را جداگانه بررسی کردم. اولین کتابی که خواندم «هدیه جشن تکلیف» است. ویژگی شاخصی که در این کتاب و کل این مجموعه دیدم، زبان کودکانه است. چه در جاهایی که حنانه محور داستان بوده و چه جاهایی که حنانه نقش کمرنگتری داشته، این زبان رعایت شده است. ویژگی شاخص دیگر در این کتاب، انتخاب و قاب تصاویر و همچنین آوردن بخشهایی از متن در حبابهای رنگی است. البته بهنظرم حنانه میتوانست در این داستان فعالتر بوده و تحرک بیشتری داشته باشد.
این نویسنده حوزه کودک عنوان کرد: دومین داستانی که خواندم «یک عکس زیبا» بود که چند نکته ظریف در این داستان دیدم. قصه خیلی ساده و بدون هیچ پیچشی است، ولی تأثیر خود را میگذارد. البته بهنظرم هنگامی که حنانه جلوی دوربین فیلمبرداری میرود، یک دیالوگ کوتاه بین او و فیلمبردار میتوانست بر جذابیت داستان بیفزاید. از داستان «باتلاق» نیز خیلی خوشم آمد. این داستان تمثیلی از این دنیا و زندگی واقعی است که در آن هم خوبی وجود دارد و هم بدی و مشکلات. نکته مهم در ادبیات داستانی چگونه گفتن است که در این قصه مفاهیم بهخوبی بیان شده است. این داستان به لحاظ ساختاری بسیار قشنگ است؛ جزو قصههای بسیار خوب با زبان و حال و هوای کودکانه به شمار میرود. بهنظر میرسد اینگونه قصهها بیشتر در ذهن و ناخودآگاه کودک میماند و به کودک درک بهتری از دنیا میدهد؛ دنیایی که باتلاق و زیبایی را با هم دارد و جاهایی لازم است کسی دستمان را بگیرد تا در باتلاق فرو نرویم.
این کتاب در فرم، قالب و محتوا قابلتوجه است
در بخش دیگری از این نشست، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری نیز درباره این مجموعه ۱۲ جلدی، گفت: این کار هم در فرم و قالب و هم در محتوا ارزش داشت که به آن توجه شود. تصویرگریهای شاداب و بانشاط این کتاب نیز بسیار هنرمندانه و بهجا صورت گرفته است. حتی فرم کتاب ازجمله طراحی جلد آن، جذاب و هوشمندانه است و همپای محتوا خوب از کار درآمده است. بخشهایی از دیالوگها نیز هوشمندانه در داخل حبابهای رنگی جای گرفته است. نکته مهم اینکه برخی ناشران به ترکیب و هماهنگی متن و تصاویر توجه نمیکنند، ولی در این مجموعه نماها و قابها بهدرستی انتخاب شدهاند. مثلاً نماهای داخل خانه که بهدور از نگاه نامحرم است، هوشمندانه و درست به تصویر کشیده شدهاند. باید به مخاطب بفهمانیم که حجاب از یک مرزی به دو طرف آن چگونه است که متأسفانه چندان به این مسأله توجه نداشتهایم. کسانی که اهل گفتمان حجاب بودند، نتوانستند مخاطب آن سوی مرز را درک کنند و آن طرف هم که اعتقادی به حجاب نداشتند و اشکال کار در همینجاست.
رئیس اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی افزود: نویسنده اشاره کرد که پروسه تولید این کتاب از خودش و خانواده و دغدغههایی که داشته، آغاز شده است. چیزی که متأسفانه به آن توجه نمیکنیم این است که مخاطب چه درکی از پیامی که میخواهیم منتقل کنیم، دارد. ما نتوانستهایم با مخاطب درست حرف بزنیم. معمولاً در اتاقهای دربسته جلوی آینه با خودمان صحبت کردهایم. اگر قرار است با مخاطبی که به حجاب اعتقادی ندارد حرف بزنیم، ادبیاتش این نیست و در اینصورت اختلال ایجاد میشود و ارتباط شکل نمیگیرد و مخاطب ما را درک نمیکند. بین کتابهایی که در این زمینه در کشور تولید شده، این کتاب به لحاظ ساختار و محتوا و نشان دادن فضای واقعی زندگی و خانواده، متمایز است. داستان، یک داستان کاملاً طبیعی است که یک زندگی روزمره را منطقی روایت میکند.
وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: کدامیک از دخترانی که امروز حجاب ندارند، مسأله و دغدغهشان این است که ما از جهت علمی یا اعتقادی درباره حجاب پرسش داریم که بخواهیم برایشان کتاب تعریف کنیم؟ این دختران در یک چارچوب و قالبی از یک چیزی خوششان نیامده و آن را نپذیرفتهاند. اتفاقاً این کتاب از این جهت ارزشمند است که از سن کودکی، یک تصویری را برای کودک میسازد. از آن طرف دخترانی که حجاب دارند در محیطی، یک مادر، مادربزرگ مهربان یا خانواده درستی داشتهاند که آن تصویر و شخصیت برایشان جذاب بوده است. اینکه من هم میخواهم مثل او بشوم، اساس سبک زندگی است.
این نویسنده و پژوهشگر درباره تأثیرگذاری سبک زندگی غربی، تصریح کرد: مجموعهای از عوامل یک هژمونی برای یک پیام، کاراکتر یا گفتمان ایجاد کرده که آن گفتمان که هژمونی پیدا کرده در جزئیات زندگی ما تأثیر گذاشته است.
واکنشها نسبت به این مجموعه خیلی خوب بوده است
در ادامه نشست نقد و بررسی مجموعه «قصههای حنانه»، علی باباجانی نویسنده این قصهها، درباره واکنشها نسبت به این کتابها، گفت: این مجموعه در همین ۱۲ جلد بسته شده، ولی واکنشها نسبت به آن خیلی خوب بوده و خیلی جاها به واسطه این مجموعه شناخته شدم. کار بزرگ انتشارات بهنشر در چاپ این مجموعه، ستودنی است. آنها برای کار تشکیلاتی، هنرمندانه عمل کردند؛ کاری که در مجموع بازخورد خوبی هم داشت.
تصویرگری کتاب کودک مانند تصویربرداری برای فیلم سینمایی است
جعفر توزندهجانی نیز در معرفی برخی دیگر از جلدهای این مجموعه، بیان کرد: تصویرگری کتاب کودک مانند تصویربرداری فیلم سینمایی است و اگر قابها و تصاویر خوبی انتخاب شود، تأثیرگذاری بیشتری دارد. انتخاب قابها و همچنین همراهی آن با متن بسیار مهم است. در این مجموعه ازجمله در داستان «حنانه گزارشگر میشود» نمونههای خوبی از همراهی قاب تصاویر و متن دیده میشود. حتی در جاهایی تصاویر فراتر از متن است. در این داستان، رد و نشانهای زیبایی از سنت و زندگی ایرانی وجود دارد. یک نکته مهم در این قصه جایی است که حنانه از مادربزرگ درباره حجاب سوال میکند و مادربزرگ بهصورت غیرمستقیم این مفهوم را برای او بیان میکند. نویسنده در اینجا بهصورت غیرمستقیم و به بهترین شکل ممکن حرفش را میزند.
وی ادامه داد: از کتاب «نقاشیها» هم به دلایل خاصی لذت بردم. در این داستان، نقش مادر خانواده و مدیریت او در دعوای فرزندان تأثیرگذار است. تصاویر و اِلمانهایی در این کتاب وجود دارد که در کنار هم و به غیرمستقیمترین شکل ممکن، یک تصویر خیلی خوب از خانواده بهدست میدهد. این کتاب، داستانی در ستایش مادر و نقش او در خانواده است.
حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری در بخش پایانی سخنان خود گفت: نباید بهطور مستقیم به موضوع حجاب پرداخته شود و کاملاً ضرورت دارد که به شکل غیرمستقیم بازنمایی از «زندگی ایرانیِ سنتیِ اینجایی» داشته باشیم. در تاروپود و متن داستانهای این مجموعه بدون برجستهسازی کلمه حجاب، این مفهوم بازنمایی شده است. از این کتابها میتوان مجموعههای نمایشی و تلویزیونی جذاب و پربیننده درآورد که بهصورت غیرمستقیم پیام را در بخشهای مختلف زندگی منتقل میکند.
وی افزود: سبک زندگی که در گذشته در داخل خانواده منتقل میشد، امروز در اثر تحولات اجتماعی و شتاب زندگی اجتماعی، چیزی که شاهد آن هستیم این است که این پیامها و سبک زندگی از طریق رسانه منتقل میشود که فقط هم مختص ما نیست و در همه دنیا با شدت و ضعف دیده میشود. لذا ویدئوهای آموزشی در قالب کار موزیکال و شاد و متنوع، زندگی کردن را آموزش میدهند که در آنها روابط، خوراک، نوع پوشش و … هرکدام یک تعریفی دارد. همچنین مفاهیمی از طریق شبکههای ماهوارهای و اپلیکیشنهای مختلف به کودک منتقل میشود چون صدا و سیمای ما در ساخت محتوای مناسب خوب عمل نکرده است.
این نویسنده و پژوهشگر همچنین اظهار کرد: در این سالها، کار خوب فراوان داشتهایم. از یک طرف حجم کار بالا رفته و از سوی دیگر کارهای خوب درست معرفی نمیشود و از سوی دیگر پس از انقلاب، نقش نهادهای مدنی و اثرگذاری خانواده کمرنگ شده است.
تلاش کردم رنگ و بوی خانواده و اطرافیان را در داستانهایم منعکس کنم
علی باباجانی، نویسنده این مجموعه نیز در جمعبندی سخنان خود، گفت: به واسطه ارتباطی که در مطبوعات کودک و نوجوان و یا داوری در جشنوارهها با آثار کودکان داشتهام، به چیزهای دردناکی رسیدم. یک تنهایی عمیق در این آثار وجود دارد و کودکان تصاویر خوبی از ارتباط با پدر و مادرهایشان ندارند و این موضوع دغدغه من را برای نوشتن بیشتر کرد. از سوی دیگر برخی انیمیشنها مانند باب اسفنجی یا برخی داستانها، بچهها را به سوی مستقل بودن و دوری از خانواده سوق میدهد و نقش خانواده را کمرنگ میکند. در داستانهایم تلاش کردم رنگ و بوی خانواده و اطرافیان را منعکس کنم. سعی کردم به سادهترین شکل ممکن به بچهها بگویم که آدمهایی را دوروبرمان داریم که ارزشمند هستند.
در زمینه حجاب نیاز به کار فرهنگی با دقت بیشتری داریم
جعفر توزندهجانی نیز در بخش پایانی این نشست با تأکید بر اینکه در زمینه حجاب نیاز به کار فرهنگی با دقت بیشتری داریم، بیان کرد: وقتی از داستان کودک صحبت میکنیم، یا شخصیت یا راوی کودک است و زاویه دید هم باید به کودک نزدیک باشد. مثلاً داستان «مامان گل» میتواند نمونه خوبی برای این موضوع باشد. البته بهنظرم اگر یکی دو داستان از این مجموعه کنار گذاشته میشد، بقیه کارها بهتر دیده میشد. برخی قصهها نیاز به کار بیشتری داشتند.
نظر شما