به گزارش خبرنگار مهر، نخستین نشست علمی عصر اندیشه با موضوع «خانواده و مقاومت اخلاقی» و با حضور حجت الاسلام محمدرضا زیبایینژاد، برگزار شد.
زیبایینژاد در آغاز این نشست مباحث مطرح شده در نشست را در حوزه کلام اسلامی دانست و اظهار کرد: بحثی که ارائه خواهد شد با نگرش فلسفی زاویه دارد و در ذیل مباحث کلامی جای خواهد گرفت. به این معنا که در ادبیات فلسفه اسلامی، جهل عدم علم است؛ اما در کلام جهل وجودی بوده و مخلوق خداست. در ادبیات کلامی آمده است که بهترین خلق خداوند عقل است چون به فرمان خدا عمل کرد؛ اما خدا جهل را از آب گندیده تلخ آفرید و به دلیل سرپیچی از حکم خدا، آن را مذمت کرد.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با بیان این که عقل در منابع دینی، منبعی مانند خورشید است که خدا آفریده و انسانها بر اساس ظرفیت وجودیشان از تابش عقل بهرهمند میشوند، افزود: کارکرد اصلی عقل شناخت بوده و ویژگی اصلی آن این است که تحت تأثیر زمان قرار نمیگیرد. عقل نور و روشنگر بوده و در هر زمان و مکانی ثابت است. تفاوت افراد هم در میزان بهرهمندی از عقل است، یک نفر به اندازه یک شمع و فردی دیگری به اندازه یک چراغ پرنور از عقل بهرهمند میشود. اگر عقل زیاد باشد، میتواند تا دوردستها را روشن کند. هر کس به اندازهای که عقل دارد، عصمت در شناخت پیدا میکند. بر خلاف مفاهیم فلسفی که معتقدند که عقل تنها کلیات را درک میکند، کلام معتقد است عقل هم جزئیات را درک میکند و هم کلیات را.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: البته همه معارف انسان به عقل وابسته نیست. برخی هم به فطرت برمیگردد، وقتی که انسان در عالم ذر در محضر خدا حاضر بود. عقل انواعی دارد؛ عقلی که صدق را از کذب میشناسد، عقل نظری است. عقلی که استنتاج از مقدمات میکند عقل استنباطی و عقلی که خوب و بد را درک میکند، عقل عملی نامیده میشود. به علاوه عقل جدای از این که قوه ادراکی ماست، مسیر را برای ما روشن میکند که به آن عقل ابزاری گفته میشود. جهل هم در کنار عقل، مخلوق خداست؛ اما برخلاف عقل شبه معرفت ایجاد میکند و چیزی را به جای علم جا میزند. میتوان گفت به نوعی کلاهبرداری میکند.
این پژوهشگر حوزه زن وخانواده، با اشاره به این که انسان موجودی است که از یک طرف عقل و از طرف دیگر اراده دارد، گفت: در این موضوع هم مبنای ما از فلسفه اسلامی جدا میشود. فلسفه اسلامی نمیتواند این موضوع را به درستی توضیح دهد. متکلمین معتقدند که فلسفه نمیتواند فعل اختیاری را توضیح دهد. اراده در ادبیات کلام اسلامی بسیار مهم بودو وظیفه آن به کار گرفتن و ساختن است. به این معنا که ظرفیتهای عقل را به کار بگیرد و اجازه دهد از ظرفیتهای عقل استفاده شود تا خلق اتفاق بیفتد. به عبارت دیگر، انسان دارای عقل در اولین مرحله، اراده میکند که از عقلش استفاده کند یا نه. البته گاهی انسان از جهل استفاده میکند و نام آن را عقل میگذارد.
زیبایی نژاد با تصریح بر این که صفات روانی و ویژگیهای فیزیکی انسان در صورت حاکمیت عقل، در جای مناسب خود مورد استفاده قرار میگیرند، یادآور شد: جهل شبه شناخت را به جای شناخت جا میزد. وقتی جهل، میدان را در اختیار میگیرد و معرفت جعلی درست میکند، مجازاً تعقل نامیده میشود و. حاکمیت امیال و شهوات نتیجه این مورد است. در حالی که تعقل در معنای حقیقی آن، استفاده از عقل به کمک اراده است. در مرحله شناخت اولیه حسی، هنوز واژه جعل نشده است. پس از تعقل اولیه، تصویری از اشیا شکل میگیرد که برای شناساندن آن به دیگران لازم است مفهومی جعل شود. مانند کسی که تعداد زیادی کتاب خریده و قصد دارد به آنها بر اساسی نظم بدهد مانند الفبا یا موضوع. طبقهبندی به فهم بیشتر کمک میکند. مثلاً میفهمم که یک نویسنده ۵ کتاب دارد و نویسنده دیگری ۱۵ کتاب. کار اراده ساخت و ساز است. انسان نیاز دارد به جعل دستگاههای مفهومی تا بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند.
وی با تاکید بر این که افراد برای فهم بهتر پیرامون، شناخت خود را توسعه میدهند، افزود: انسان دستگاههایی به وسیله ارادهاش خلق میکند که یا با مشورت گرفتن از عقل است یا با مشورت گرفتن از جهل! اگر این دستگاه ذیل حاکمیت جهل طبقه بندی شود، عقل را بازی میدهد و چیزهایی ارائه میکند که به نظر میرسد واقعی است؛ اما واقعی نیست. عقلانیت، ضرورت زیست بشر است. وقتی عقلانیت اولیه شکل گرفت. عقلانیت ثانویه آغاز میشود یعنی شناخت جهان در ذیل عقلانیت اولیه اتفاق میافتد. به همین دلیل، مهم است که عقلانیت ذیل نورانیت عقل ساخته شود یا ذیل حاکمیت جهل؟
زیبایینژاد با بیان این که نزاع اسلام با دیگران، نزاع بر سر احکام شرعی نیست و مسئله اصلی نزاع در اصلیترین لایههاست، گفت: دستگاه معرفتیای که با نورانیت عقل و با محوریت اراده تولید شده است، نظام رفتاری و اعتقادی متفاوتی دارد از دستگاه معرفتیای که ذیل حاکمیت جهل شکل گرفته است. نزاع تمدنها و نزاع دین با دیگران بر اساس عقلانیت است. برای مثال تعریف آزادی در عقلانیت دینی و عقلانیت فردگرایانه ذیل حاکمیت جهل متفاوت است. آزادی در عقلانیت فردگرایانه به معنای فقدان مانع است یعنی من آنگونه که میخواهم بیندیشم، بگویم و عمل کنم. به عبارت دیگر، داشتن آزادی اندیشه، بیان و عمل تنها ارزش موجود در عقلانیت فردگرایانه، آزادی است و در این عقلانیت ارزشهای اخلاقی هم برساخت هستند یعنی ساخته بشرند.
وی با اشاره به این که آزادی برای عقلانیت فردگرایانه خودش ارزش است، خاطرنشان کرد: هیچ ارزشی نمیتواند آزادی را مقید کند و تنها چیزی که میتواند آزادی را مقید کند، خود آزادی است. یعنی آزادی من تا جایی ادامه دارد که مزاحم آزادی دیگری نشود. مسلمانان این مفهوم را از عقلانیت فردگرایانه میگیرند و اسلامیزه میکنند؛ اما این مسیر اشتباه است. چون این مفهوم از ادبیات فردگرایانه گرفته شده است. در مقابل، در ادبیات دینی ما آزادی هیچ قید و بندی ندارد و انسان کاملاً آزاد است. چون آزادی به معنای برداشتن موانع رشد است. هر انسانی غایتی دارد و باید به سعادت برسد و آزادی حذف موانع این مسیر است. حرکت انبیا، بزرگترین حرکات تاریخی در راستای تحقق آزادی بودهاند. بر این اساس، اگر انسان اسیر جهل نفسانیت خود باشد. مسیر رشد بسته میشود. انبیا آمدند تا تلنگر بزنند که پردههای جهالت پاره شود و افراد در ذیل نورانیت عقل حرکت کنند.
او با تصریح بر این که اگر سازمان ملل در زمان حضرت ابراهیم بود؛ اقدام ایشان را محکوم میکرد، چون باید به آزادی دین افراد احترام گذاشت، یادآور شد: منشور حقوق بشر، یک دوره معارف فردگرایی ذیل حاکمیت جهل است و باید به این سوال پاسخ داد که ما چه معنایی از عدالت و ظلم داریم؟ خدا اعلام میکند که بزرگترین ظلم شرک به خداست و بالاترین مصداق عدالت در مقیاس اجتماعی این است که زمام امور در دست امام معصوم باشد. گاهی مفاهیم تنها ظاهر مشترک دارند، مثلاً سلامت معنوی اخیراً در سازمان جهانی بهداشت زیاد مطرح میشود؛ اما پیش فرض سلامت معنوی در ادبیات سلطه، وجود خدا نیست و میگوید هر کس تصویری برای خودش ساخته و ما از این تصویر برای درمان افراد استفاده میکنیم. در حالی که اسلام به خدایی معتقد است که فعال مایشا است. این سلامت معنوی ذیل معرفت توحیدی ربطی به سلامت معنوی غربی ندارد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد، با اشاره به این که خانواده دینی ارزشها و عقلانیت متناسب با خودش را زندگی میکند، تصریح کرد: فخر در گذشته این بود که افراد یک وسیله را سالها استفاده میکردند؛ اما امروز افراد میگویند وسایل قدیمی حوصلهشان را سر میبرد. رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم فرمود که خانواده در برابر موج تحولاتی که در دنیا در حال رخ دادن است، مقاومت کند. پیشفرض ما این است که جریان قدرت جهانی وجود دارد و ما برخلاف مسیر رودخانه شنا میکنیم پس در حال مقاومت هستیم. وقتی نظام سرمایهداری در حال تخریب جامعه است، تنها سنگری که باید حفظ کرد خانواده است. امروز ارزشهای خانواده مثل قناعت یا خویشتنداری جنسی مورد هجمه قرار گرفته است. سوالی که باید پرسید این است که آیا ما در تربیت نسل جوان بر احکام شرعی تمرکز میکنیم یا به شیوه حضرت صدیقه (س) عمل خواهیم کرد؟ حضرت میفرمایند: چه اشتباهی کردید که علی (ع) رااز خلافت کنار گذاشتید چون علی (ع) شما را به آرامش میبرد و سرچشمهها را به شما نشان میداد.جمهوری اسلامی در برخی مقاطع این کار را انجام داده، مانند دهه ۸۰ وقتی که انرژی هستهای را به عزت ملی گره زدو یا سردار سلیمانی عامل عزت ملی شناخته شده است.
نظر شما