به گزارش خبرگزاری مهر، فرهنگسرای اندیشه ویژه برنامه «کشف واقعیتهای حجاب» را با محوریت گفتوگو درباره موضوع حجاب برگزار میکند. این برنامه گفتوگو محور با حضور کارشناسان برجسته عرصه عفاف و حجاب، اساتید حوزه و دانشگاه برگزار شده و تلاش دارد به شبهاتی که در این موضوع مطرح میشود، پاسخ دقیق و متقن علمی ارائه کند.
نخستین جلسه از این ویژه برنامه با حضور ابوالفضل اقبالی پژوهشگر و نویسنده کتاب «آیا او کارگر بود؟» برگزار شد.
ابوالفضل اقبالی کارشناس حوزه عفاف و حجاب گفت: شارع مقدس، از تشریع حکم حجاب و وجوب آن، به دنبال حکمتها و غایاتی است. از آنجا که پروردگار متعال ویژگیهای انسان را میشناخته و میداند زن و مرد تمایل ذاتی به یکدیگر دارند، با حکم حجاب و قراردادن حریمهای دیگر بین زن و مرد، میخواهد فضای تعاملات اجتماعی و عرصه عمومی جامعه را از امر جنسی پاکسازی و آن را به حریم خصوصی خانواده منتقل کند. به عبارت دیگر، اسلام برای افزایش کارآمدی افراد در فعالیتهای اجتماعیشان، حریمهایی را میان زن و مرد قرار میدهد که یکی از اینها حجاب است.
قرار دادن حریم برای جلوگیری از مزاحمتهاست
وی ادامه داد: دومین هدف، جلوگیری از ضایع شدن شأن انسانی زنان و تبدیل شدن آنان به یک کالا و ابزار در خدمت مرد است. در غرب میبینیم که به بهانههای واهی نظیر فعالیتهای اجتماعی زنان، آنان به مثابه یک ابزار در خدمت پیشرفت اهداف سرمایهداری مردانه قرار گرفتهاند. اسلام با این موضوع مخالف است و آن را دون شأن مقام انسانی زن میداند. سومین هدف نیز حفظ امنیت اخلاقی جامعه است. در طول تاریخ، بارها دیدهایم که آزارهای جنسی از سوی مردان و علیه زنان صورت میگرفته است. قرار دادن حریم برای زنان، تلاش برای جلوگیری از اینگونه مزاحمتهاست. به نظرم اگر نسبت به این حکمتها شناخت بهتری پیدا کنیم، پذیرش مقوله حجاب راحتتر خواهد بود.
وی در پاسخ به این شبهه که حجاب با فعالیتهای زن در اجتماع منافات دارد، گفت: تلقتی اشتباه این است که مقوله حجاب و حریمها را به معنای محصور بودن در چارچوبهای اندرونی خانه میدانیم. این موضوع در حالی است که حجاب در رابطه زن با مردانِ نامحرم تشریع شده است. در حقیقت، حجاب به مثابه ارجاع زن به اندرونی خانه نیست و کاربردهای اجتماعی بیرون از خانه دارد.
وی افزود: دقت داشته باشید آن چیزی که از آزادی تفسیر شده، آزادی در ناحیه انتخابهای انسانی و تحقق فردیت است، اما همین مقوله در لیبرالترین مکاتب بشری نیز قیودی را به خود میبیند. برای مثال، میگویند دایره آزادی هر کس تا جایی است که آزادی دیگری را سلب نکند. در مورد موضوع حجاب نیز همین است. اگر امنیت جامعه با پوشش افراد، چه زن و چه مرد، نسبتی داشته باشد، باید محدودیتهای آن پذیرفته شود.
فضای مجازی و مقوله حجاب
اقبالی با اشاره به اثرات فضای مجازی بر موضوع حجاب گفت: دوگانگی هویتی که فضای مجازی بدان دامن میزند، از اقتضائات تکنولوژی و پیشرفتهای عصر جدید است. هر فرد در فضای حقیقی، با هویت حقیقی خود او شناخته و هر رفتار او به پایش نوشته میشود. برهمین اساس، در فضای حقیقی، هر کس مراقب رفتار خودش است، اما در فضای مجازی به دلیل آنکه هویت افراد از بین میرود، محدودیتهای عرفی اجتماعی کمرنگتر شده و افراد دوگانه رفتار میکنند. به همین دلیل است که در این فضا انحرافات اجتماعی بیشتر میشود. از این روی به نظر میرسد که نیازمند اعمال نظارتهای جدیتری در فضای مجازی هستیم.
بیحجابی و عدم رعایت حجاب شرعی، تخلف و جرم محسوب میشود
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا بیحجابی جرم است، گفت: براساس ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، بیحجابی و عدم رعایت حجاب شرعی، تخلف و جرم محسوب میشود. بنابراین، بیحجابی صرفاً آسیب اجتماعی نیست و تخلف از قانون رسمی کشور نیز به حساب میآید. برهمین اساس، در مواجهه با این تخلف و جرم باید نظارت اجتماعی قویتری صورت بگیرد.
این کارشناس حوزه عفاف و حجاب گفت: علل بدحجابی در جامعه ما، گسترده و پیچیده است و نمیتوان آن را به یکی دو عامل خاص محدود کرد. ویژگیهای شخصی افراد یکی از عوامل است، تربیت خانوادگی عامل دیگر است، کارکردهای نظام آموزش و پرورش در این موضوع تأثیرگذار است و … همچنین میتوان عوامل درونی را هم مثال زد؛ مثلاً اینکه آیا حیا در فرد درونی شده است یا خیر؟ راحتطلب است یا خیر؟ و...
۵۰ درصد جامعه را رها کردهایم
اقبالی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: طبق پژوهشها، در موضوع رعایت حجاب ۳ گروه داریم؛ دسته اول کسانیاند که حجاب شرعی و استانداردهای پوشش را رعایت میکنند. آنان حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد جامعه را تشکیل میدهند. ۱۰ تا ۱۵ درصد جامعه نیز بدحجاب یا بیحجاباند و کاملاً در تعارض با استانداردهای پوشش، لباس میپوشند. دسته سوم که حدود ۵۰ درصد جامعهاند، از حجاب عرفی برخوردارند؛ یعنی نه استانداردهای شرعی حجاب را دارند و نه بدحجاباند. این افراد مردداند؛ به اصل حجاب قائلاند اما پوشش کامل شرعی را قبول ندارند.
وی افزود: بنده معتقدم که در سیاستگذاریهای فرهنگی باید این افراد را مخاطب اصلی قرار بدهیم و اگر میخواهیم موضوع حجاب را ساماندهی کنیم باید برای این گروه کار ترویجی، تبلیغی و فرهنگی بکنیم. شاید برای این گروه، «الزام» پاسخگو نباشد، اما برای آن ۱۰ -۱۵ درصد دیگر باید قانون مواجهه کند.
نویسنده کتاب «آیا او کارگر بود؟» درباره گشت ارشاد و واکنشهای اجتماعی به آن گفت: منطق گشت ارشاد این است که برای اجرای قانون، ضمانت اجرایی قرار داده شود. برای مثال پلیس فتا آمده تا روابط و قوانین موجود در فضای مجازی را کنترل کند. بر همین اساس، گشت ارشاد میخواهد بر رفتار افراد در چارچوب قانونی نظارت کند، اما باید این سوال را پرسید که آیا روشهایی که برای اجرای این ایده و ضمانت در پیش گرفتهایم، درست بوده است یا خیر؟ به نظر میرسد که در این زمینه تجربه موفقی نداشتیم؛ اولاً یکی از ضابطین اجرای قوانین تصویب شده در حوزه عفاف و حجاب، پلیس است و پیش از او حدود ۳۰ دستگاه دیگر مسئول پیگیری و اجرای این قانون بودهاند. آنان وظیفهشان را به درستی انجام ندادهاند.
وی ادامه داد: برای مثال، وقتی در تمام فروشگاههای زنانه، مانتوهایی که پوشش مناسب داشته باشد پیدا نمیکنید و عملاً کالای مناسب عرضه نمیشود، یعنی اجرای قانون مغفول مانده است و نباید انتظار داشت در انتهای مسیر، پلیس بتواند موفق عمل کند. به عبارت دیگر مداخله پلیس و نهادهای دیگر زمانی جوابگو است که بقیه نهادها مسیر طراحی شده را به درستی اجرا کرده باشند. در اینجاست که شما سراغ کسانی میروید که غرضورزانه رعایت حجاب نمیکنند.
الزام پلیسی در موضوع حجاب به موفقیت نمیرسد.
اقبالی گفت: اگر جمهوری اسلامی در موضوع حجاب فقط بخواهد الزام پلیسی و اعمال زور داشته باشد، به موفقیت نمیرسد. این موضوع را در ماجرای کشف حجاب رضاخان نیز میبینید. او هم میخواست یک امر فرهنگی که ریشه عمیقی دارد را با زور به مردم تحمیل کند که شکست میخورد. بنابراین مواجهه زورمدارانه با موضوعات فرهنگی هیچ توفیقی را به همراه نخواهد داشت. فراموش نکنید که بیش از ۳۰ دستگاه فرهنگی وظیفه پیگیری موضوع حجاب را دارند که نباید از کار آنان غافل شد. آنها باید تلاش کنند تا حجاب را در بین مردم نهادینه و فرهنگسازی کنند. با این حال معتقدم که مقایسه قانون حجاب در جمهوری اسلامی با کنش رضاخان در مقوله کشف حجاب، قیاسی مع الفارق است.
وی با دروغ خواندن تفاسیر ارائه شده از سوی رسانههای غربی درباره مسائل جنسی گفت: رسانههای غربی اینگونه القا میکنند که در غرب هیچ محدودیتی وجود ندارد و از نظر روابط زن و مرد نیز هیچ کس نسبت به دیگری حریص نیست و تجاوزی رخ نمیدهد؛ چنین تصویری که از جامعه غربی داریم، واقعیت ندارد چرا که در گزارشهای آماری که خودشان منتشر میکنند، آمار تعرض مردان به زنان بسیار بالاست. باید این سوال را پرسید که اگر برداشتن حریمها باعث چشم و دل سیری مردان و زنان میشود، این آمارها از کجا میآید؟ به نظر میرسد که نسبت به غریزه انسانی و ماهیت طبیعی آن اشتباه محاسباتی داشتهایم و فراموش کردیم که این غریزه سیریناپذیر است.
اقبالی در بخش پایانی سخنان خود به اهمیت خانواده اشاره کرد و گفت: نقش تربیتی خانواده یکی از مهمترین عوامل در موضوع حجاب است. به نظر میرسد که ناخواسته در دل یک شکاف اجتماعی و نسلی قرار داریم و کارکردهای تربیتی خانواده سلب شده است. در حقیقت، کارکردهای تربیتی خانواده را گرفتیم و عوامل دیگری نظیر رسانه، آموزش و پرورش و … را به جایش نشاندیم. مشخص است که خروجی چنین سیستمی متفاوت با نسلهای گذشته است. بنده معتقدم که اگر کارکردهای تربیتی را به خانواده برگردانیم، به این مشکلات برنمیخوریم.
وی افزود: سوالی مطرح میشود که حجاب امر فردی و شخصی است و چرا حاکمیت باید در این زمینه مداخله کرده و قانون بگذارد؟ در پاسخ باید گفت: درست است که حجاب رفتار فردی است، اما پوشش هر کس دلالتها و تبعات اجتماعی دارد. در حقیقت، نوع پوشش هر فرد تأثیراتی را در طرف مقابل او میگذارد و از این نظر موضوع کاملاً فردی و شخصی نیست.
نظر شما