به گزارش خبرگزاری مهر، زهرا شیخی نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی در یک گفتوگوی رادیویی به بررسی قدرت شناختی، زنان و قدرت نقشسازی و نقش آفرینیها پرداخت که در ادامه میتوانید این گفت و گو را بخوانید:
چرا گزاره صیانت در حوزه مبتنی بر مسئولیت یا ناظر بر آن در طبقه زنان دچار چالش است؟
به نظر من تربیت دینی در تعیین پاسخها و کنشگریهای ما و برونداد رفتارهایی که در اجتماع و حتی در خانه داریم بسیار تأثیرگذار است. هر چند ممکن است گوشهای از مشکلات به حوزههای دیگر مرتبط باشد اما اصل ماجرا به ضعف تربیت دینی ما بازمیگردد.
اگر افراد دچار ضعف هویت دینی شوند، قطعاً غیرت دینی آنها دچار مخاطره میشود و در رفتار آنها تأثیرگذار است. در ادامه در تصمیمگیری و نوع نگاه به جامعه و انتخابها اثر میگذارد. باور دارم که اگر غیرت دینی حفظ شود، در کنار آن متوجه مقوله صیانت باشیم، خود را در دایره الهی تصور کنیم و بدانیم که خداوند در تمام لحظات و در همه جا حاضر و ناظر است، دیگر تفاوتی ندارد دستگاه یا فردی بر ما نظارت میکند یا نه یا اگر کار خاصی انجام دهیم چگونه ما را قضاوت میکنند.
در این حالت ناظری داریم که بسیار قویتر و بالاتر از همه دستگاههای نظارتی عالم تعریف میشود، خیلی خوب محافظت و مراقبت میکند، ستارالعیوب است و بسیار حسابرس است. این تربیت دینی اکنون به نشانه دشمنی تعبیر میشود یعنی همانهایی که برای ما برنامهریزی میکنند، به صورت نامحسوس و با اثرگذاری خوب در داخل کشور، افراد خودشان را انتخاب کردهاند و به گونهای از ضعف و قوت زنانه استفاده میکنند که تعاریف، معیارها و سنجشها را تغییر بدهند تا به تبع آن تغییرات اجتماعی اتفاق بیافتد.
آن چه که اهمیت دارد، این است که دختران و زنان ما که مسلمان شیعه هستند، هویت زنانه خودشان را حفظ کنند، در کنار آن برای هویت دینی خود ارزش قائل باشند و از آن مراقبت کنند چون این هویت به آنها قدرت بزرگی میدهد. قدرتی که منجر به تغییرات خوب اجتماعی میگردد و در مقابل اگر از آن صیانت نشود، منجر به تغییرات اجتماعی خاطرهانگیز میشود.
زمانی در جامعه ما فرزند شهید بودن ارزش بود یعنی با این که فرزندان شهدا نداشتن پدر؛ این تجربه سخت را از سر میگذراندند، به آن افتخار میکردند. اما اکنون این احساس سربلندی و افتخار برای دختران و پسران شهید ما وجود ندارد چون یک فرآیند تغییر ذائقه با برنامهریزی بسیار آرام و دقیق اتفاق افتاد. اکنون به مرحلهای رسیده ایم که آن دانشجوی پزشکی که فرزند شهید است، به خاطر نگرانی از قضاوت شدن درباره این که با سهمیه وارد دانشگاه شده است، چادرش را برمیدارد. البته برداشتن چادر محل بحث ما نیست اما آنچه که برای من به عنوان یک هویت دینی، ارزش محسوب میشود برای او ارزش نیست.
متأسفانه امروز زن پرورش یافته در الگوی تربیت دینی، به عنوان زن ناکارآمد به جامعه معرفی میشود. یعنی در این اندیشه یک زن با داشتن مؤلفههای اصیل تربیتی دینی ایرانی اسلامی نمیتواند نقشآفرین باشد. از نظر شما این نگاه و رویکرد از کجا نشئت میگیرد؟
اگر زنِ ایرانی مسلمان شیعه، حضرت زهرا (س) و زینب (س) را دقیق و درست شناخته باشد، میپذیرد که برای رسیدن به نقطه زن تراز انقلاب اسلامی باید راه دشواری را پیش بگیرد و از خیلی از منیتها، تفریحات و جذابیتها بگذرد. چرا زنی که به عنوان حضرت زهرا (س) و زینب کبری (س) به ما معرفی کردند، زنی است که پوشیه میزند و مردها او را نمیدیدند، در حالی که حضرت زهرا (س) بزرگترین رسانه تاریخ اسلام است. در شرایطی که اگر قیام عاشورا را تشریح کنیم در مییابیم که اگر اثر و ارزش کار هفتاد و دو تن یاران امام حسین (ع) را در یک کفه قرار دهیم، حضرت زینب (س) به تنهایی در کفه دیگر ترازو قرار میگیرد. ما در این باره تنها به این گفته که " حضرت زینب نبود کربلا در کربلا مانده بود " قناعت کردیم، در حالی که این جمله مفهوم عمیقی دارد.
از نگاه منِ پزشک کاملاً طبیعی است فردی که دچار مصیبت میشود، یک دوران سوگ طی کند. حال شما تصور کنید که این پروسه در روز عاشورا در بازه زمانی شش ساعت اتفاق میافتد و عزیزترین افراد حضرت زینب (س) با تلخترین صحنهها به شهادت میرسند و ایشان میگوید من جز زیبایی چیز دیگری ندیدم. پس از آن ایشان در کاخ یزید رسانه اصلی عاشورا میشود، تمام هویت، منیتها، نفاق و کفری که دشمنان داشتند را فاش میکند اما چون این مسائل به درستی تبیین نشده است، به درستی به ما نمیرسد. از این رو انتظار ما این است که ساحت مقدس خانواده دقیقاً با همان قیام عاشورا تبیین شود برای زن جمهوری اسلامی، صرفاً به چند روز عزاداری و گریههای سطحی بسنده نکنیم.
بانوان باید نسبت به این که چرا حضرت زینب کبری (س) پس از عاشورا تبعید میشوند، نگاه و فهم دقیق داشته باشند. باید بدانیم ایشان به دلیل داشتن صدای رسا و هراسی که در دل دشمن ایجاد کردند و به این دلیل که چهره واقعی نفاق و کفر را به همه نشان دادند اسیر شدند. باید هوشیار باشیم چون برخی از بنیادهای برانداز به صورت حسابشده و دقیق سطح الگوی زنانه را به پایینترین سطح تنزل میدهند. به عنوان مثال در سریالهای شبکههای ماهوارهای فارسی زبان، سطح نقش مادری که بسیار زیبا و مهم است به یک زن مستقل که میتواند شغل داشته باشد، مخارج خود را تأمین کند، سپس در اجتماع ظهور و بروز داشته باشد و تمام دغدغه او این است که چه بپوشم که جذابتر به نظر برسم، تنزل یافته است. دلیل این وضعیت این است که فهم دقیق و شعور بانوان به سمتی میرود که آنها هدایت میکنند.
متأسفانه امروزه زنانی را میبینیم که اساساً هویتی برای مادر بودن خود قائل نیستند و یک زن تحصیلکرده یا تاجر موفق را بهتر از خودشان میدانند. درباره تخریب نقشها توضیح دهید.
اعتراف میکنم هر نقشی که داشته باشم بزرگترین افتخارم مادر سه فرزند بودن است. اسلام نقش مادر را به عنوان مرکز مهر، محبت و دلسوزی برای یک خانواده ترسیم میکند و زمانی که این نقش کمرنگ و تضعیف میشود، خانواده و محور اصلی پایداری یک جامعه آسیب میبیند. جامعهای که خانواده در آن آسیب دیده است قطعاً لطمه خواهد دید.
هنگامی که یک زن دیده شدن در نقشهای اجتماعی و شاغل بودن را به نقش مادری برتری میدهد به کالای مصرفی تبدیل خواهد شد که در نهایت دچار استحاله میشود. و این اتفاق آنچنان نرم و آرام رخ میدهد که خودش متوجه فرآیند نمیشود، حتی شاید برای او ناراحت کنند و ناخوشایند نباشد. از این رو باید از این آگاهی و خودآگاهی صیانت شود.
مادران ما در گذشته تلاش میکردند جایگاه یک بانو در خانواده را برای ما تبیین کند. بدون اینکه درباره آن اندیشیده یا آموزشی دیده باشند. امروز فرزندان ما مطالباتی دارند که کاملاً به حق است و تمام این سختیها برای یک مادر شیرین و جذاب است. من به عنوان یک پزشک در ساحت اجتماعی موظف هستم از بیتالمال که با قطره قطره خون شهدا به ثمر نشسته است صیانت کنم و از پایمال شدن آن جلوگیری کنم اما در کنار آن باید نقش مادریام را حفاظت کنم. وقتی در جایگاه نماینده مجلس قرار میگیرم نگران هستم چون چالشهای سیاستگذاری و آسیبهای مترتب از آن را می بی نم پس وظیفه دارم از جایگاهی که مردم با اعتماد به من سپرده اند مراقبت کنم. درواقع باید تلاش کنیم تا در خودآگاهی کامل تمام این نقشها را حفظ کنیم.
پیش تر به بنیادهای برانداز اشاره کردم چون مطالعه عمیقی بر این موضوع داشته ام. در این پژوهش دیدم گزینش سوژهها چقدر دقیق و عالمانه است و در مقابل ما چقدر غفلت داریم. به عنوان مثال جریاناتی با نام توانمندسازی زنان، استقلال زنان یا دخترانی که رهبران آینده هستند شکل میگیرد که کلیدواژههای آن در ظاهر برای ارزش گذاری زن است اما در حقیقت آنها راهبردها را تعیین میکنند و کاملاً برای آن برنامهریزی دارند و متأسفانه ما دچار یک غفلت راهبردی عمیق شدیم.
به گزارش خبرگزاری مهر، مجموعه برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه»، به تهیه کنندگی نوشین رهگذر، سردبیری علیرضا داودی، اجرای کارشناسی معصومه نصیری، گویندگی سعید بارانی و هماهنگی مهدی تاجیک روزهای دوشنبه و چهارشنبه ساعت ۱۶ از طریق امواج رادیو موج fm ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز تقدیم علاقهمندان به حوزه علوم شناختی میشود.
برنامه ساعت بیست و چهار و یک دقیقه با هدف معرفی و آگاهی بخشی علوم شناختی در قالب نبردها، دیپلماسی و نهایتاً جنگهای شناختی، رادیو گفتوگو هم در قالبهای صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملکرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفت و گو رفته است. این میزگرد با استفاده از تکنیکهای علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تکنیکهای رسانهای در حوزهی شناختی میپردازد.
نظر شما