مهدی ایلبیگی فیلمبردار سینما درباره تجربه حضور خود در فیلمهای کوتاه و تفاوت آن با فیلمبرداری در سینمای بلند به خبرنگار مهر گفت: حتماً این دو حوزه بیتفاوت با هم نیستند. هر دو حوزه شاید در ظاهر سینما باشند اما شما در فیلم کوتاه محدودیتهایی مانند محدودیت زمان، محدودیت مالی، محدودیت ابزار و محدودیتهای دیگر دارید. گاهی برای ساخت فیلم کوتاه، مجبورید آن فیلم را بسازید. یا دانشجو هستید، یا مجبورید کار را به جشنوارهای برسانید، یا فیلمنامهای دارید که اگر همین الان آن را نسازید، بیات میشود. این شرایط قطعاً متفاوت از سینمای بلند است. تفاوتها در این دو حوزه از تفاوت در انتخاب ابزار همچون دوربین و لنز آغاز میشود تا تفاوت در کوچکترین امکانات حرفهای.
این فیلمبردار درباره تأثیر زمان اندک یک فیلم کوتاه بر فرآیند کار فیلمبرداری هم گفت: این مسئله بهشدت روی کار فیلمبردار تأثیرگذار است. من با این چالش مواجه شدهام. تصور کنید شما فیلمنامهای در دست دارید و میخواهید روی آن کار کنید اما به دلیل مسئلهای مانند کمبود بودجه، در موقعیتی قرار میگیرید که مثلاً بهجای ۶ روز کار، فیلمبرداری را در ۴ روز تمام کنید. طبیعتاً این دو روز برای یک پروژه کوتاه، هزینهبر است و شما مجبورید کار را در ۴ روز تمام کنید، پس طبیعتاً از کیفیت کار خود زدهاید. بخواهید یا نخواهید در این شرایط هم فیلمبردار از کیفیت کار خود زده است و هم کارگردان.
وی تأکید کرد: در همین شرایط فیلمهایی هم داریم که با تأمین بودجه در همان زمانبندی استاندارد، فرآیند تولید را طی کردهاند و به آثار با کیفیتی هم تبدیل شدهاند.
ایلبیگی درباره تنوع ژانر در سینمای کوتاه و تأثیر آن بر حوزه فیلمبرداری هم بیان کرد: وقتی اسم ژانر به میان میآید، چیزی به نام «تجربه» دنبال آن میآید. برای یک فیلمبردار هم جذاب است که مثلاً فیلمبرداری فیلمی در ژانر جادهای را برعهده داشته باشد. من امسال این تجربه را داشتم و امیدوارم کار به جشنواره برسد و زحمات دوستانم دیده شود. این فیلم، فیلمی در ژانر جادهای بود و برای آن مروری بر فیلمهای ژانر جادهای داشتیم تا بتوانیم از آنها ایده بگیریم. گاهی هم دوست داریم خودمان دست به تجربه جدید بزنیم. از مدل انتخاب لنز گرفته تا زوایایی که میتوانی برای داخل ماشین انتخاب کنی، همه اینها تبدیل به تجربه جدیدی در حوزه ژانر میشود.
وی افزود: البته در حوزه ژانر، تجربه کردن کار سختی است چراکه تجربهها پیشتر صورت گرفته و ما باید همان تجربهها را به نحو احسن اجرایی کنیم.
این فیلمبردار سینما درباره انجام همزمان چند مسئولیت فنی در یک فیلم کوتاه توسط یک نفر هم گفت: شما فرض کنید من میخواهم فیلم کوتاه بسازم. با خودم میگویم من فیلمبرداری بلد هستم. کارگردانی هم بلدم، طراحی صحنه هم بلدم اما برای طراح لباس یک دستیار میآوردم که به من کمک کند. بعد احساس میکنم خودم میتوانم مجری طرح فیلم هم باشم چراکه روابط آن را هم دارم. بچههای جوان گاهی همین مدلی فیلم میسازند. وقتی طرف میبیند همه این کارها را خودش بلد است، با خودش میگوید چرا دورم را شلوغ کنم. بهویژه که برای فیلم کوتاه نیازی نیست این همه عوامل دور هم جمع شوند و این کار فرآیند تولید را هم اقتصادیتر میکند.
وی افزود: برای فیلم کوتاهی که بودجه دولتی در نظر گرفته شده بودجه آن تنها ۷۰ میلیون تومان است اما گردآوری عوامل و تأمین تجهیزات آن ۳۰۰ میلیون تومان آب میخورد، طبیعتاً اگر آدم اضافه در تیم نداشته باشی، خیلی بهتر است. در عین اینکه تلاش میکنی کیفیت لازم را حفظ کنی اما از جذب عوامل اضافه جلوگیری میکنی. در این شرایط هم سینمای بچهها مستقلتر میشود و هم خروجی آن تألیفیتر میشود. فیلمساز در این شرایط خودش را محک میزند.
ایلبیگی در پایان مطرح کرد: من خودم دوست داشتم فیلمساز شوم و نمیدانم چرا فیلمبردار شدم! شاید دلیل عمدهاش این بود که حین کارگردانی فیلمم، خودم فیلمبرداری آن را برعهده گرفتم و دیدم در این کار بهترم و آن را بیشتر از کارگردانی دوست دارم.
نظر شما