به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا در حوزه علمیه رسول اکرم (ص) بیروت به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: حقیقتجویی و موانست با حقیقت، یکی از مختصات اصلی انسان تلقی میشود و هیچ انسان بیدار و هوشیاری را نمیتوان یافت که در پی حقیقت نباشد. یکی از ترفندهای نظام طاغوت در طول تاریخ، حتی در مواردی در لباس دین، این است که با تخدیر و ناهوشیار سازی مردم، و خار و خفیف سازی انسانها، حقیقتجویی در انسان متوقف کند. قرآن مجید درباره کاری که فرعون با قوم خود میکرد میفرماید: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ».
وی افزود: کرامت انسانی و حق مسلم او، ایجاب میکند تا فرصت دست یابی به حقیقت برای انسان فراهم شود و طبیعی است هرگونه مخفیکاری و سانسور و یا جهت دهی به اطلاعات برای دور شدن از حقیقت، یکی از مظالم بارز علیه بشریت محسوب میشود. نظام سلطه از قدیم، با در اختیار داشتن عمده دستگاههای تبلیغی و اطلاع رسانیِ جهان، و امروز با تحت اختیار گرفتن عظیمترین پیام رسان ها و شبکههای اجتماعی در فضای مجازی، نزدیک به دو سده است که افکار عمومی در دنیا را بر اساس سرکوب حقیقت و ترویج انواع دروغها در قبضه خود قرار داده و افکار عمومی بخش مهمی از مردم جهان را به گروگان گرفته است.
پیچیدهترین و رذیلانه ترین پنهان کاریهای تاریخ رسانههای غربی
غلامی اضافه کرد: نکته جالب این است که همین دستگاههای تبلیغی وابسته به نظام سلطه به ویژه دستگاههای درون فضای مجازی، با وقاحت دیگران را به پنهان سازی حقیقت متهم میکنند این در حالی است که پیچیدهترین و رذیلانه ترین پنهان کاریهای تاریخ توسط همین دستگاههای تبلیغاتی صورت گرفته است. باید توجه داشت که سرکوب سازی گرایش ذاتی انسان به حقیقتجویی، مقدمه بازی با افکار او و القا انواعی از دروغهای زنجیرهای است. به مثابه یک روش، آنقدر دروغها را تکرار و به پاسخهایی که به دروغها داده میشود بی اعتنایی میکنند که انسان پس از مدتی به این دروغها باور کرده و شاکله شخصیت انسانها بر اساس این دروغها تغییر کند.
وی گفت: آن دروغی که در دروغهای زنجیرهای نقش کلیدی تر دارد، دروغی است که اطمینان انسانها را به باورهای حقیقیشان با خدشه روبرو میسازد.مثلاً فرض کنید، کسی بیاید برخی از آیات قرآن مجید یا مجموعهای از روایات یا وقایع تاریخی صدر اسلام را از سندیت بیندازد، در این صورت کاملاً طبیعی است که بستر مساعدی برای رسوخ دروغهای بعدی علیه اسلام فراهم میشود. دروغ دیگری که در دروغهای زنجیرهای نقش کلیدی تر دارد، دروغی است که اعتماد را از شما به عنوان فردی که برای خود رسالت روشنگری قائل است زائل میکند. مثلاً گفته میشود که فلانی صادق نیست، فلانی مزدور است، فلانی قدرت طلب است، فلانی دنبال منافع شخصی خود است و امثال اینها. طبیعی که اگر تصویر ذهنی مردم از شمای نوعی، به عنوان فردی روشنگر تغییر کند، دیگر به سختی از شما اثرپذیری خواهند داشت و چه بسا کُنش های فرهنگی شما تأثیری برعکس هم داشته باشد.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا بیان کرد: قابل توجه است که شبکههای اجتماعی قادرند حتی تصویر ذهنی از خودمان را دگرگون کنند و هویت و کیستی ما را با چالش روبرو نمایند. در چنین شرایطی، بسیاری از انتخابهای فرهنگی توسط مردم انجام نمیگیرد و ما صرفاً مصرف کننده چیزهایی هستیم که به ما با زیرکی تحمیل شده است. باید پذیرفت که بخش قابل توجهی از مردم در اقصی نقاط جهان تا حد زیادی آزادی فرهنگی خودشان را از دست دادهاند. یعنی فکر میکنند که آزادند اما آزادی آنها مدتهاست که سلب شده است. در این میان، گسترش علوم شناختی یا همان Cognitive science میتواند مسیر بسیار همواری را در جهت مدیریت افکار عمومی در اختیار نظام طاغوت قرار دهد.
غلامی ادامه داد: علوم شناختی که کارکرد اصلی اش بررسی و تبیین ماهیت، وظایف، و شیوه شناخت توسط مغز و ذهن میباشد، مطالعهای است علمی و بین رشتهای ذهن و فرآیندهای آن با هم افزاییِ زبان شناسی، روانشناسی، علوم اعصاب، فلسفه، هوش مصنوعی و انسان شناسی، که توانسته عملیاتهای رسانهای را در جهت اثربخشی بر روی مخاطب با تحول روبرو کند. در واقع، رسانهها میتوانند با تسلط بر جزئیات ساختمان ذهن انسانها و فعل و انفعالات طبیعیای که در این ساختمان رخ میدهد، کار خود را در جهت سلطه بر افکار انسانها به مراتب دقیقتر جلو ببرند.
تناقضات گفتاری یا رفتاری عاملی برای سوءاستفاده نظام سلطه
وی افزود: جدای از اینها، نباید از نظر دور داشت که گاهی خطاهای ما نیز فرصت شکلگیری دروغهای زنجیرهای حول یک واقعیت را فراهم میکند. این سخن دقیقی است که حشرات آلوده خوار، روی زخمهای عفونی یا آلودگیها مینشینند و کافی است ما خودمان با عملکرد ناشیانه، این زخم یا آلودگی را برای این حشرات آلوده خوار فراهم کنیم. یکی از خطاهای بزرگ که میتواند بهانه خوبی را در اختیار دستگاههای نظام سلطه قرار دهد، تناقضات گفتاری یا رفتاری توسط ماست. اینکه در سخن با قاطعیت چیزی بگوییم که بعدها معلوم شود همه و حتی بخشی از آن سخن صحیح نبوده یا حرفهایی بزنیم لکن در عمل خلاف آن عمل کنیم. مانند کسی که بر ضد اشرافیت سخن میگوید اما خود مبتلا به اشرافیت است. البته این جنس خطاها اگر عامدانه باشد، بیشتر از ناحیه کسانی اتفاق میافتد که قائل به این اصل غلط و غیر اسلامی هستند که هدف، وسیله را توجیه میکند. خیر؛ در منطق اسلام هدف حتی اگر صد در صد مقدس باشد، وسیله را توجیه نمیکند و اسلام با بکارگیری ابزار آلوده و غیر شرعی و غیر اخلاقی برای رسیدن به هدف، کاملاً مخالف است.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا بیان کرد: با این وصف. باید بدانیم که تمامی حرکات ما حتی کوچکترین آنها زیر ذره بین قرار داشته و خطاهایمان بهترین فرصتها را برای عملیات روانی در اختیار دشمن قرار خواهد داد. یکی از حوادث مهمی که طی چند دهه اخیر، جوامع اسلامی را با مسائل عدیده روبرو ساخته است، پدیده جابجایی ارزشهاست که در جامعه شناسی به آن آنومی (anomie) هم گفته میشود. در جامعه شناسی، آنومی یک وضعیت اجتماعی است که با ریشه کن کردن یا از بین رفتن هر گونه ارزش اخلاقیِ حقیقی، زمینه شکلگیری تضاد در درون سیستم اعتقادی را به وجود آورده و باعث چندپاره شدن جامعه میشود. به بیان دیگر، آنومی یعنی جابجایی ارزشها یعنی نشستن ضدارزش به جای ارزش و تبدیل ارزش به ضد ارزش؛ یا نشستن منکر به جای معروف و تبدیل معروف به منکر. شما میدانید که تشخیص ارزش و ضد ارزش یا معروف و منکر بر عهده عقل فطری انسان است؛ اما سوال اینجاست که چه اتفاقی میافتد که این جابجایی رخ میدهد؟ عوامل گوناگونی برای این رخداد میتوان برشمرد اما مهمترین آنها وجود اختلال در فرایند تعقل یا پدیده کم بینایی در عقل فطری از طریق غلبه طبیعت بر فطرت و ایجاد نوعی مستی و ناهوشیاری در انسان است. بر خلاف تصور، این مستی و ناهوشیاری لزوماً از طریق استدلال رخ نمیدهد بلکه سبک زندگی حاکم و الزامات تحمیلی آن این مستی و نا هوشیاری را ایجاد میکند.
غلامی اظهار داشت: در این موقعیت، تبلیغ ارزشها یا امر به معروف و نهی از منکر جواب نمیدهد چراکه برای عقل عرفی ارزشها شناخته شده و ضد ارزشها ناشناخته نیست. به بیان دیگر، هر قدر هم که به وعظ و خطابه روی بیاوریم، و هر قدر هم که به ساز و برگ فرهنگی درست کنیم، در جلب نظر مخاطب خود توفیق چندانی نخواهیم داشت. به همین خاطر است که در این مواقع، ابتدا باید بر روی تغییر سبک زندگی از طریق به رخ کشاندن جذابیتها و مزیتهای آن و در نقطه مقابل، تخریب سبک زندگی مهاجم و آشکار نمودن عیوب و مضرات آن تمرکز نمود. من این تحول اجتماعی که در دوره بعثت پیامبر اکرم (ص) رقم خورد را کار بسیار سخت، پیچیده و ظریفی میدانم که بدون محاسبات دقیق علمی و هوشمندی فراوان اتفاق نمیافتد. البته وقتی از سبک زندگی اسلامی سخن به میان میآید، بحث بر سر رقیبتراشی برای سبک زندگی غربی نیست بلکه بحث بر سر دنیایی متفاوت با گفتمانی متفاوت است که برای افراد فاقد تجربه ایمانی و دینی چندان مأنوس نیست. با این ملاحظه، انتقال انسانها از دنیایی که با طبیعت آنها هماهنگ بوده و به گرایشات حرصآمیز طبیعی انسان پاسخ میدهد به دنیایی که بر لزوم بهرهگیری معقول از طبیعت و سپس عبور از آن تاکید دارد، کار آسانی نیست.
وی افزود: با این حال، نباید تصور نمود که امکان خروج از دنیای مادی به دنیای معنوی وجود ندارد لکن رمز آن ایجاد یک انقلاب درونی و خارج سازی دفینههای عقلی از وجود انسان است تا از طریق ظهور یک بیداری بزرگ و احیا فطرت الهی، اتفاقی خارج از محاسبات مادی رقم بخورد. هنگامی که از امیرالمؤمنین علی (ع) درباب علت بعثت پیامبران الهی پرسش شد، حضرت در پاسخ فرمودند: لیثیروا لهم دفائن العقول، نسخه عظیمی که امام خمینی نیز در انقلاب اسلامی از آن بهره جست و بسیاری از صاحب نظران جامعه شناسی سیاسی در جهان را شوکه کرد.
من همیشه به این نکته مهم و درسآموز اشاره میکنم که امام خمینی نه یک سازمان عظیم و پیچیده فرهنگی داشت و نه سرمایهای که بخواهد از فناوریها و صنایع فرهنگی آن روزگار استفاده کند؛ اما چه شد که صدها هزار جوان ایرانی که چندین دهه متأثر از فساد عصر طاغوت بودند، مرید امام خمینی شده و در جریان دفاع مقدس عاشقانه جانشان را برای دفاع از انقلاب نثار کردند؟ آیا جز این بود که امام با پا گذاشتن در راه پیامبران، و با ایجاد یک شورش درونی، زلزلهای در قلب این جوانان به راه انداخت و ره صدساله را یک شبه پیمود؟ ممکن است کسی بگوید، در حوادثی از این جنس، عواطف و احساسات بر تعقل و خردورزی غلبه دارد اما واقعیت این است که احساس و تعقل را میتوان دو روی یک سکه دانست. به بیان دیگر در صورتیکه احساسات و عواطف به نحو متوازن به یکدیگر پیوند بخورند امکان شکلگیری انگیزه و اراده و شکلگیری تحولات فردی و اجتماعی بزرگ فراهم میشود. در واقع عقلانیت بدون احساسات تحرک بخش نیست و احساسات بدون عقلانیت نیز انسان را وارد دایره خرافهزدگی و موهومات میکند.
ضرورت ایجاد قدرت تشخیص اطلاعات درست و غلط از هم در مردم
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا اضافه کرد: متأسفانه جامعه شناسی سکولار نه تنها قادر به درک این حقایق نیست بلکه روایت آن را نیز جزو روایات ناموجه بر میشمرد اما اینها تجارب عظیمی است که لااقل در ماجرای پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ما با چشمان خودمان دیدیم. صرف نظر از ضرورت بیدارسازی عقل فطری و انتقال انسانها به جهانی متفاوت که به آن اشاره شد، پس از آن، هنر ما این است که قدرت تشخیص اطلاعات درست و غلط از هم را در مردم ایجاد کنیم. یکی از شاخصهای مهم در بلوغ فکری همین است که مردم بتوانند در مواجهه با انبوه اطلاعات و تحلیلهای عمدتاً بزک شده، اطلاعات صحیح از ناصحیح را تشخیص دهند. البته به طور طبیعی از مردم عادی این انتظار وجود ندارد که همه جزئیات را درک کنند، اما میتوان انتظار داشت که در برابر اصول و محکمات و خدشهدار شدن آنها از خود حساسیت بهجا نشان دهند.
غلامی ادامه داد: قدم بعدی، این خواهد بود که موانع جدی در ذهن افراد برای ته نشین شدن دروغهای زنجیرهای و پرتکرار مثلاً در باب منابع یا افراد خاص و غیره به وجود آوریم. البته دقت داشته باشید که موانع نباید ذهنی محض باشند بلکه باید ما به ازای عینی هم داشته باشند. پس جهاد تبیین در فرهنگ به معنای پشت تریبون رفتن و ارائه مسلسل اطلاعاتی که به نظر ما درست است؛ یا انجام یک سری فعالیتهای فرهنگی تصنعی و کلیشهای نیست، بلکه به معنای ایجاد قدرت فهم و مانع سازی به منظور صیانت از ذهن در برابر هجمههایی است که میتواند فرصت تبیین حقیقت را از شما بگیرد. در اینجا لازم میدانم تاکید کنم که تبیین حقیقت، امروز یک کار علمی دشوار، ظریف و پیچیده است و نباید به هیچ وجه دست کم گرفته شود، ضمن آنکه اقدامات ناشیانه در این عرصه میتواند مسیر تبیین حقیقت را به شدت ناهموار کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین در این بحث مهم، لااقل روی سیزده نکته کلیدی تاکید داشتم یکم، انسان بالفطره موجودی حقیقتجو میباشد. دوم، نظام طاغوت در طول تاریخ به دنبال سد کردن مسیر حقیقتجویی بوده است. سوم، کرامت انسان و حق مسلم او ایجاب میکند که موانع حقیقتجویی از جلوی او برداشته شود. چهارم، مهمترین ترفند نظام طاغوت در بستن باب حقیقتجویی، شکل دهی به دروغهای زنجیرهای به همراه تکرار و باور پذیر سازی آنهاست. پنجم. با گسترش علوم شناختی قدرت دشمن برای سلطه بر افکار عمومی دهها برابر افزایش یافته است. ششم، دشمن از خطاهای سهوی و عمدی ما به مثابه فرصت در جهت شکل دهی به دروغهای زنجیرهای و باورپذیر کردن آنها حداکثر استفاده را میکند. هفتم، یکی از پدیدههای اجتماعی تلخ در چند دهه اخیر، جابجایی ارزشها یا آنومی در جوامع اسلامی است. هشتم، مهمترین عامل در جابجایی ارزشها، فلج سازی عقل فطری در انسانها از طریق غلبه طبیعت بر فطرت میباشد.نهم، انتقال انسان از جهان طبیعت به جهان فطرت کار سادهای نیست و به یک شورش درونی نیازمند است. دهم، کار اصلی پیامبران الهی، ایجاد یک انقلاب درونی و استخراج دفینههای عقلی از وجود انسان در جهت زنده کردن فطرت انسانی است.
یازدهم، هر چند در دعوتهای دینی احساسات نقش مهمی دارد لکن احساسات و خردورزی دو روی یک سکه هستند و در صورت رعایت توازن میان آنها زمینه خلق حرکتهای فردی و اجتماعی را به وجود میآورند.دوازدهم. در جهاد تبیین، ایجاد قدرت درک در بین مردم لااقل در حد اصول و محکمات و توانایی تشخیص اطلاعات درست از غلط اهمیت فراوانی دارد. سیزدهم. علاوه بر ایجاد قدرت درک در بین مردم، لازم است موانعی در ذهن در جهت کم اثر سازی هجمههای ذهنی به وجود بیاید. از توجه شما عزیزان سپاسگزارم و برایتان آرزوی سلامتی و مزید توفیق دارم.
نظر شما