خبرگزاری مهر - گروه دانش و فناوری، میترا سعیدی کیا؛ یکی از موضوعاتی که همواره در اسناد کلان بالادستی کشور مورد تاکید ویژه قرار گرفته مقوله امنیت غذایی است. امنیت غذایی از جهات مختلفی برای کشور حائز اهمیت است. امروزه صرفاً تحرکات نظامی برای کشورها تهدید به شمار نمیرود بلکه عواملی مانند فقر، گرسنگی و … میتواند به شدت آسیب پذیری کشور را در مقابل دشمنان خارجی افزایش دهد.
در همین رابطه ارتقای سطح امنیت غذایی همواره به عنوان یک راهبرد استراتژیک امنیت ملی در کشور مطرح است. از سوی دیگر داشتن جامعه سالم و با نشاط از ضروریاتی است که میتوان گفت آینده کشور نیازمند توجه ویژه امروز دست اندرکاران و سازمانهای ذیربط به آن است. از این روست که در جمهوری اسلامی ایران ایجاد و ارتقای سطح امنیت غذایی همواره در دستور کار قوای سه گانه کشور بوده است.
در سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران به صراحت برخورداری از سلامت و امنیت غذایی از ویژگیهای جامعه ایران در افق ۱۴۰۴ یاد میشود. همچنین توجه بر این موضوع در سیاستهای کلی جمعیت، سیاستهای کلی سلامت، سیاستهای کلی بخش کشاورزی، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، همواره امنیت غذایی از موارد مورد تاکید در برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
این تأکیدات باعث شده که شرکتهای نوپای دانش بنیان، استارت آپها، تیمهای تحقیقات و پژوهشی به کشاورزی که منتهی به مقوله امنیت غذایی میشود ورود کنند. اکنون بسیاری از محققان این حوزه در تلاشند تا با ایدههای خود امنیت غذایی کشور را مبتنی بر دانش و فناوری حفظ کنند.
دکتر محمدعلی ملبوبی، پژوهشگر پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، استاد تمام و رئیس کارگروه کشاورزی ستاد توسعه زیست فناوری معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان ریاست جمهوری است و در گفتگویی که با خبرنگار مهر داشته چگونگی بهره مندی از فناوری در مسیر رسیدن به امنیت غذایی را مورد بررسی قرار داده است.
وی مدیرعامل شرکت دانش بنیان فعال در عرصه کشاورزی است و تاکنون ۱۱ ثبت اختراع داشته و ۸۰ مقاله در ISI به ثبت رسانده است.
مشروح گفتگوی خبرنگار مهر با ملبوبی به شرح زیر است:
* «امنیت غذایی» در سالهای اخیر بیشتر از قبل مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و در حکمرانی نوین جهانی نیز به عنوان یکی از ارکان مهم استقلال کشورها مطرح میشود. ابعاد و شاخصهای این مقوله چیست و چگونه سرنوشت استقلال کشورها با امنیت غذایی گره میخورد؟
«کفایت یا کافی بودن غذا»، «سلامت» و «در دسترس بودن» از بُعدهای امنیت غذایی به شمار میروند. سلامت در امنیت غذایی به این معنی است که علاوه بر کفایت باید سالم هم باشد و فرد به محض استفاده از یک مواد غذایی به سلامتش افزوده شود؛ همچنین در دسترس بودن نیز افزون بر به موقع رسیدن به دست مردم، باید به موقع در دسترس سلولهای بدن قرار بگیرد. ممکن است ما غذایی استفاده کنیم که در دسترس سلول قرار نمیگیرد و هضم و جذب نمیشود که این موضوع هم به در دسترس بودن ارتباط دارد.
به هر حال مجموع کفایت، سلامت و در دسترس بودن به عنوان امنیت غذایی از شاخصهای کشورهای توسعه یافته محسوب میشود که ما هم باید سعی کنیم در این زمینه موفق باشیم وگرنه مسائل مختلفی پیش خواهد آمد که با استقلال کشور رابطه برقرار میکند. اگر کشور ما به هر دلیلی از نظر امنیت غذایی کمبود داشته باشد مجبور میشویم به واردات روی بیاوریم و در موقع واردات هم بالاجبار باید در مذاکرات سیاسی، اقتصادی و… کوتاه بیاییم و به اصطلاح استقلال بی معنی میشود.
کشور ما در زمینه امینت غذایی، خیلی نسبت به بسیاری از کشورها وضع بهتری دارد؛ بخصوص اینکه ایرا ۷ اقلیم مختلف دارد و در ۴ فصل سال میتواند مواد غذایی متنوعی را تولید کند.
*چندسالی میشود که هشدارهایی درباره به خطر افتادن امنیت غذایی از سوی بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی، صندوق بین المللی پول و برنامه جهانی غذا، نهادهای زیرمجموعه سازمان ملل و … به کشورها داده شده است؛ این نهادها خواستهاند که کشورها اقدامات و تدابیری درخصوص امنیت غذایی بیاندیشند؛ به نظر شما چه عواملی باعث شده امنیت غذایی به مرحله هشدار برسد؟ وضعیت کشور ما نسبت به سایر کشورها چیست؟
مشکلی که وجود دارد این است که در کشور ما هم مانند بسیاری از کشورهای دیگر زمینهای زراعی و باغی کافی نیست و به درستی از تکنولوژی بهره برداری نمیشود؛ برای حل این مشکل هم باید در فناوری و بهره وری از آن در کشاورزی بیشتر تلاش کنیم تا بتوانیم به امنیت غذایی با اقتدار برسیم.
کشور ما نسبت به کشورهای آفریقایی و آسیایی جلوتر است اما به دلیل اینکه بخش عمدهای از کشورمان کویری است و کم آبی داریم مانند اروپا و آمریکا نیستیم. در حال حاضر صادرات عمده آمریکا، محصولات کشاورزی است. آمریکا به همین وسیله خیلی از کشورها را تحت فشار میگذارد و تحریم میکند؛ آنها سعی کردهاند ما هم در این زمینهها آسیب ببینیم.
جمعیت ایران حدود ۸۵ میلیون نفر است و اگر بتوانیم از امکانات موجود یا منابع پایه (نور، آب و زمین) به درستی استفاده کنیم وضعیت بهتری خواهیم داشت.
کشورهای اروپایی و امریکایی یا جهان غرب از بذرهای بهتر و پیشرفتهتری اعم از بذرهای تراریخت یا بذرهایی که از اصلاح نباتات کلاسیک به دست آمده استفاده میکنند که اقلام پر محصول تر و با کیفیت تری را به دنبال دارند.
در کشور ما از کودهای ازُته و سموم و آفت استفاده میشود همچنین کود اوره به وفور در کشور موجود است و در بحث فسفاته کودهای پتاسه ما عمدتاً (۹۵ درصد) وارداتی و آن ۵ درصد هم ممکن است به واردات مواد خام اختصاص پیدا کند. این برای کشاورزی کشور ضعف محسوب میشود.
*آیا راهکاری وجود دارد که بتوان از تمام ظرفیت کشاورزی که در کشور وجود دارد، بهره برد؟
راههای جدیدی وجود دارد اما ما خیلی کم از آنها استفاده میکنیم. به عنوان مثال برای افزایش بهره وری لازم است از تغذیه تلفیقی شامل (کودهای زیستی به اضافه کودهای شیمیایی و کودهای عالی) استفاده کنیم و آن را به میزان متناسب با وضعیت منطقه خاک و آب بکار ببریم تا منجر به افزایش بهره وری شود.
اینها موضوعاتی است که در کشور ما غفلت شده است و از طرفی هم کشاورزان آموزش ندیدهاند برای اینکه از این محصولات بهره ببرند. در سالهای اخیر به دلیل برخی کمبودها کشاورزان مجبور به استفاده از منابع جدید شدند و این یک مقدار وضعیت را بهبود بخشید اما هنوز تا شرایط مطلوب فاصله زیادی داریم.
بر اساس آمار تخمینی که داریم حداکثر ۸ درصد از زمینهای زراعی کشور ما از کودهای زیستی استفاده میکنند؛ شاید دقیقتر ۲ درصد باشد زیرا در دیم از کود استفاده نمیکنند و این میزان خیلی کم است. اینها باعث میشود که بهره وری ما از زمین کم شود. مکانیزه شدن آبیاری، کاشت، داشت و برداشت در کشور ما جای رشد بیشتری دارد.
*چه مزایایی در این زمینه در مقایسه با کشورهای اروپایی داریم؟
کشور ما از نظر منابع پایه به غیر از منابع آبی از اروپاییها جلوتر است؛ از نظر نور و خاک ما خیلی وضعیت بهتری نسبت به اروپاییها داریم. آنها کلاً در طول سال ۴ ماه کشت دارند در حالی که ما تا ۸-۹ ماه میتوانیم کشت کنیم زیرا از نظر دمایی وضعیت مناسبی داریم اما ما واقعاً بهره وری پایینی در کشاورزی داریم و باید دولت، ملت، خود کشاورزان به فکر باشند که بهره وری بالا برود. با بهره وری بالا درآمد کشاورز افزایش مییابد، درآمد کشاورز بالاتر برود هزینه بهتری میکند. اینها یک دوره تسلسل هایی است که به هم ارتباط دارد ام ما از آن غافل هستیم.
*در صحبتهایتان به مکانیزه بودن کشاورزی در کشورهای اروپایی و امریکایی اشاره کردید؛ قطعاً این مکانیزه بودن به استفاده از تکنولوژی ارتباط دارد؛ ما چقدر توانستیم از فناوری در راستای مکانیزاسیون کشاورزی بهره ببریم؟
در حال حاضر کشور عمده توان خود را در مکانیزاسیون تولید خودرو صرف کرده است. در حالی که باید به زمینه کشاورزی ورود میکردیم. ۱۰ سال قبل سوئد از روشهای کاشت مکانیزه بهره برد و با دستگاههای مکانیزه و هدایت ماهوارهای با سرعت ۲۰ و ۴۰ کیلومتر بر ساعت، ۶ عملیات کشاورزی را همزمان انجام میدهد که همین موضوع باعث کشاورزی یکنواخت شده و در نهایت داشت و برداشت آنها نتیجه بهتری خواهد داشت.
با وجود اینکه اروپا آب ندارد و بیشتر دیم بارانی دارند اما مکانیزه کار میکنند در حالی که ما با کمبود آب مواجه هستیم و به مکانیزاسیون هم نیاز داریم.
استفاده از دستاوردهای تکنولوژی در میان کشاورزان محدود است. کشاورزان عادت دارند با روش قبلی خودشان کار کنند و حاضر به سرمایه گذاری جدید نیستند
در این زمینه خیلی کار شده و شرکتهای دانش بنیان خیلی تلاش کردهاند؛ اما دستاوردهای آنها در استفاده محدود است. چون کشاورزان عادت دارند با آن روش قبلی خودشان کار کنند و حاضر به سرمایه گذاری روی تکنولوژیهای جدید نیستند. از طرف هم کشاورزی ما به نوعی اقتصادی نیست و فرار سرمایه دارد. در چند سال اخیر هم به خاطر افزایش قیمتها یک مقدار ضعیفتر شده است.
همچنین اگر کسی پولی هم دارد در این حوزه سرمایه گذاری نمیکند و زمینهای کشاورزی در حال تبدیل به مسکن و … هستند؛ اینها سرمایهای است که در حال از بین رفتن است.
در کشاورزی ما بهره وری پایین است همچنین ما افراد متخصص رشته کشاورزی داریم که در حیطه دیگری فعالیت میکنند. چرا؟ چون شاهد بهره وری پایین هستند و اقتصاد آن نمی چرخد یا اینکه در طولانی مدت جواب میدهد؛ ریسک سرمایه گذاری در این حوزه بالا است از این رو در شغلهای دیگری سرمایه گذاری میکنند که به امنیت غذایی ارتباط کمتری دارد.
یکی از دلایل بهره وری پایین در کشور ما نفوذ پایین فناوری است. ما در زیست فناوری از چند جنبه میتوانیم به کشاورزی و امنیت غذایی خیلی کمک کنیم. یکی از آنها کشت بافت است. کشت بافت در باغات باعث میشود که ما باغهای یکنواختی داشته باشیم.
اکنون ما در دنیا دیگر، باغ بذری نداریم. در کشورهای پیشرفته باغ رویشی وجود دارد. یعنی از قلمه یا کشت بافتی استفاده میکنند. به عنوان مثال در یک انگور مزیتهای ۵ رقم انگور را تکثیر میکنند این اقدام به روش کشت بافت یا قلمه امکان پذیر است.
ما در این زمینه خیلی رشد نکردیم در حالی که آمار یک الی دو سال گذشته نشان میدهد که حدوداً ۶۰ شرکت دانش بنیان در زمینه کشت بافت فعالیت میکردند که همگی جوان و پرانرژی بودند اما کشاورزان یا اینها را نمیشناختند، یا کمتر از توانشان استفاده میکردند.
*راه حل ترغیب کشاورز به استفاده از تکنولوژی چیست؟ چطور میتوان کشاورزان را با شرکتهای دانش بنیان مرتبط کرد؟
ابتدا کشاورز باید متوجه تفاوت کشت بشود.
پیش از این شرکتهای دانش بنیان شرایط پایلوت را برای کشاورزان اجرایی میکردند؛ به عنوان مثال در یک منطقه کشت بافت انجام میدادند تا تفاوت آن با کشت معمولی برای کشاورزان روشن شود. ولی این اقدام نقطهای است. یعنی مثلاً یک شرکت چقدر قرار است نقطهای کار کند تا کشاورز متوجه تفاوت روش سنتی با فناوری شود؟ دولت و وزارت جهاد کشاورزی چندین هزار مرکز خدمات دارند این مراکز میتوانند به عنوان یک منبع معتبر در بخش ترویج کمک کنند؛ اما در آنجا هم مروجان آموزش ندیدهاند و نمیتوان گفت همه آنها تعامدی یا غفلت است چون آموزش ندیده و نمیدانند که چنین چیزی وجود دارد و این به اصطلاح جهل مرکب است. نمیداند که نمیداند وگرنه میرفت یک اقدامی انجام میداد.
*یکی از راههای رسیدن به اهداف کشور در حوزه امنیت غذایی دستیابی به کشاورزی زیستی است. کشاورزی زیستی و بهره برداری از دستاوردهای آن چگونه میتوانند به کشاورز و در نهایت تأمین امنیت غذایی مؤثر واقع شوند.
بله. کشاورزی زیستی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ باید کشاورزی زیستی در کشاورزی صنعتی بروز پیدا کند؛ باید از کود زیستی استفاده کنیم و در صورت کمبود و نیاز از کود شیمیایی بهره ببریم. ابتدا وقتی میخواهیم از کود زیستی استفاده میکنیم ۴ تا ۶ هفته طول میکشد تا باکتریها فعال بشوند چون ماده موثره کود زیستی باکتریها هستند. در این میان میتوان از کود شیمیایی به عنوان استارتر استفاده کرد؛ اما لازم است از مواد آلی هم بهره ببریم. ما میتوانیم به تناسب بافت خاک و ترکیبات موجود در خاک و اقلیم، از تلفیقهای مختلفی بهره ببریم.
برنامه مدیریت تغذیه تلفیقی در ستاد توسعه زیست فناوری معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان تدوین شده است. متأسفانه قبل از ارسال به هیئت دولت بخشهای اجرایی آن حذف شد و زمانی که این طرح به هیئت دولت در کمیسیون فناوری رسید اعلام شد که این قابلیت اجرایی ندارد. این برنامه طی دو سال در ستاد تهیه و تنظیم شد و به دلیل یک مخالفت غیر قابل بخشش، چنین طرحی مورد قبول واقع نشد.
برنامه اجرایی تغذیه تلفیقی به این ترتیب بود که کشاورزان به مراکز مشاوره و شرکتهای مشاوره فنی تخصصی مراجعه میکنند. این شرکتها با نمونه گیری از عناصر خاک و آب، شرایط فیزیکی، شیمیایی خاک را بررسی میکنند و بر اساس آن توصیه تغذیه تلفیقی بر مبنای تناسبی از کودهای زیستی به اضافه کودهای شیمیایی-آلی به کشاورز ارائه میشود.
بر اساس این توصیهها تغذیه تلفیقی صورت میگیرد و این راهکار باعث افزایش محصول شده که اهداف امنیت غذایی را تأمین میکند و هم برای کشاورز هزینه کمتری خواهد داشت و به مراتب سلامت غذا تأمین میشود. چون ورودی مواد شیمیایی زمین به این ترتیب کم خواهد شد.
مبنای این برنامه استفاده از کودهای زیستی و کشاورزی زیستی است؛ در واقع با این روش مبنا را کود زیستی قرار میدهیم و کمبودها را با کود آلی و کود شیمیایی تأمین میکنیم؛ در این صورت بهره وری از زمین بالا میرود و از نظر اقتصادی هم به صذفه تر میشود.
*در بحث کشاورزی زیستی بعد از کشت بافت و کود چه موضوعی امنیت غذایی در کشور را تأمین میکند؟
وقتی کود شیمیایی خارج از حد استفاده میکنیم نیتراتها مطرح هستند و در کودهای فسفاته هم فلزات سنگین همچون سرب، کادمیوم و… مهم است که همراه کود به زمین منتقل میشود؛ هر چقدر ما کود شیمیایی کمتری استفاده کنیم سلامت غذا هم از بیشتر میشود.
۱۵ درصد محصولات کشاورزی آزمایش شده، بیش از حد مجاز سم دارند. یکی از تهدیدکنندگان اصلی امنیت غذایی و سلامت، استفاده از سموم است. با وجود اینکه سموم گران قیمت و بدون سوبسید شدهاند و تا حد زیادی سازمان حفظ نباتات استفاده از سموم را کنترل میکند، اما کشاورز کماکان از این مواد استفاده میکند تا در هر صورت محصول خود را به بازار برساند.
در اینجاست که استفاده از زیست مهارگرها به استفاده از سموم ارجحیت دارد؛ زیست مهارگرها از سموم ارزانتر اند و در بعضی از موارد مصرف سم را به صفر میرسانند. در راستای کشاورزی زیستی ما باید بتوانیم از زیست مهارگرها استفاده کنیم که معمولاً هم شرکتهای دانش بنیان در این خصوص فعال هستند اما این موضوع توسعه کمی پیدا کرده چرا که مجوز گرفتن برای محصولات زیست مهارگر با چالشهایی رو به رو است!
*یعنی چالش اخذ مجوز طوری شده که زیست مهارگرها در شرکتهای دانش بنیان تولید و عرضه نشود؟
ما برای هر آفت یا گروه آفتها باید یک زیست مهارگر تولید کنیم که این نشان میدهد به تعداد آفت ها و عوامل بیماری زا مانند قارچها و… باید زیست مهارگر تولید شود به این صورت تعداد مهارگرها افزایش مییابد؛ بنابراین شرکتهای دانش بنیان که اکثر آنها استارت آپی هستند میتوانند به تولید هر یک از اینها ورود کنند.
سازمان حفظ نباتات برای کود شیمیایی تنظیم شده که بیشتر هم نقش خود را در زمینه واردات ایفا میکند!
اصلاً هیأت علمی را در این راستا به کار میگیرند که سم یک شرکتی را بگیر، آزمایش کن که تبدیل به طرح، پایان نامه و مقاله شود.
سخت گیری ها و آزمایشهای زیاد در زمینه تولید و عرضه زیست مهارگرها و کشاورزی زیستی به چالشی تبدیل شده است. مکانیزم قدیمی جهاد کشاورزی، سازمان حفظ نباتات و … باعث شده تعداد کمی از شرکتهای فعال در عرصه تکنولوژیهای مرتبط با کشاورزی و امنیت غذایی مجوز بگیرند که حتی به ۱۰ مورد هم نمیرسد.
این در حالی است که ما انواع حشرات، قارچها و باکتریها و ویروسها داریم که باید برای مقابله با آنها در کشاورزی به تولید زیست مهارگر روی بیاوریم. راه مشخص است روش هم این است که باید استانداردها تعریف شود. ستاد توسعه زیست فناوری استانداردها را تدوین کرد اما سازمان حفظ نباتات آن زمان همکاری نکرد.
*آیا این استانداردها با استانداردهای بین المللی مطابقت دارد؟
استاندارد بین المللی در این زمینه وجود ندارد، چون موضوع در جهان جدید است ولی ما ضوابط بین المللی داریم که به استاندارد تبدیل کردهایم چون در کشورهای پیشرفته معمولاً ضوابط حاکم هستند تا استانداردها.
استاندارد برای محصول نهایی است نه نهادهها.
در هر صورت این استانداردها تدوین شده ولی مورد استفاده قرار نمیگیرد تا مجوزها بر اساس آن به شرکتها ارائه شود.
*به غیر از زیست مهارگرها چه عوامل دیگری میتواند تأثیری در امنیت غذایی کشور داشته باشد؟
استفاده از گیاهانی که تغییر ژنتیک دادهاند نیز در امنیت غذایی مؤثر است؛ در گیاهان تراریخت، ژنهای مفید با مهندسی ژنتیک شناسایی میشوند که در یک زمان خاصی آن ژن بیان شود. با ارزیابی مخاطرات برای انسان، گیاه و محیط زیست از رقم برتر گیاه استفاده میکنیم. در مهندسی ژنتیک میتوانیم ژن را از هر منبعی همچون باکتری، جانور، خود گیاه، یک گیاه دیگر و… وارد کنیم. متأسفانه این روش در کشور به خوبی بکار گرفته نشده و جوسازیهای کاذبی نیز در این باره شده است.
نکته جالب این است که ما سالانه ۱۰ تا ۱۲ میلیون تن محصولات تراریخته وارد کشور میکنیم اما خودمان یک هکتار هم نمیکاریم.
*از نظر فناوری توانایی اش را داریم؟
بله. دولت هزینه کرده بورسیه فرستاده. خود من یکی از آنها هستم. همچنین آزمایشگاههایی برای این منظور تجهیز شده که پژوهشگاه مهندسی ژنتیک و زیست فناوری یکی از آنهاست. اکثر دانشگاهها از این نظر تجهیز هستند. پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی کاملاً برای این موضوع تجهیز شده وطرحهای زیادی برای این منظور تأمین هزینه شدهاند، ولی به دلیل جوسازی کاذب و فضای نادرستی که ایجاد شده، اخبار کذب محضی که در رسانهها منتشر شده ما در تولید متوقف شدهایم. این در حالی است که در واردات همچنان ادامه میدهیم. حتی تحریمها را هم دور می زنیم و باز وارد میکنیم!
قیمت ذرت در بازار جهانی افزایش مییابد، گوشت سفید در ایران گران میشود چرا که خوراک طیور ما ۷۰ درصد وارداتی است. بنابراین قیمت مرغی که مردم می خرند تابع قیمت دلار است.
عمدتاً ۷۰ درصد خوراک طیور ذرت است و مکملهای آنها مانند کنجاله، سویا و مکملهای وارداتی هم تراریخته هستند که وارد کشور میشوند.
بله. قانون و توانمندی آن را داریم گیاه در نوبت داریم اما اصلاً بررسی نمیشود، اما برای واردات اگر لازم باشد هفتگی هم جلسه برگزار میشود. آزمایشگاه ۳ روزه باید جواب بدهد تا بتوانیم سریع واردات انجام دهیم چون مردم مرغ نیاز دارند و امنیت غذایی در خطر است. پاشنه آشیل شده است. گوشت قرمز همین داستان را دارد، علوفه را عمدتاً تولید میکنیم ولی آنجا هم ذرت و سویا را وارد میکنیم وقتی مرغ گران میشود گوشت قرمز هم گران میشود اینها بر هم اثر دارند، در بازار مکمل هم هستند. در نهایت در دسترس بودن که یک ستون امنیت غذایی است آسیب می بیند.
راه رونق این نیست که برای طرحهای پژوهشی هزینه کنیم. چون از مسئولین امر می شنوم که هر پژوهشی که باشد موافقیم. پژوهش برای چی؟ وقتی مجوز برای ورود محصول به بازار را نمیدهیم چرا باید پژوهش کنیم؟ پژوهشگر ما بعد از مدتی سرخورده و ضعیف میشود و کار را رها میکند، بازنشسته میشود و میرود. اگر راههای مجوز گیری را باز و تسهیل نکنیم، پژوهشها فایده ندارد. راه رونق این نیست که برای طرحهای پژوهشی هزینه کنیم. چون از مسئولین امر می شنوم که هر پژوهشی که باشد موافقیم. پژوهش برای چی؟ وقتی مجوز برای ورود محصول به بازار را نمیدهیم چرا باید پژوهش کنیم؟ پژوهشگر ما بعد از مدتی سرخورده و ضعیف میشود و کار را رها میکند، بازنشسته میشود و میرود. اگر راههای مجوز گیری را باز و تسهیل نکنیم، پژوهشها فایده ندارد
* در زمینه روشهای جدید کشت وضعیت ما چگونه است آیا از ابداعات جدید استقبال شده است؟
بله ورود شرکتهای دانش بنیان به حوزه مکانیزاسیون کشاورزی بسیار تأثیرگذار است. روشهای کشت ما زراعی (دیم، گلخانهای و آبی) است و در حالی که ما روشهای هیدروپونیک به خصوص در زمینه علوفه، سبزی و صیفی را داریم که میتواند کمک کننده باشد. ما میتوانیم کشتهای عمودی راه اندازی کنیم اما در اینها عقب هستیم. خیلی پیچیده نیست.
مهندسی ژنتیک و زیست فناوری پیچیدگی دارد که به آن مسلط هستیم. بحثهای هیدروپونیک و … به سیستمهای کنترلی نیاز دارد که ما در کشور مهندسان خوبی داریم و باید توسعه یابند و کشاورزان و دامداران ما بفهمند که میتوانند از این روشها بهره ببرند. شرایط بهینه میخواهد. کنترل الکترونیکی و پهپاد میخواهد که موجود است.
واقعاً از لحاظ توانمندی تمام ابعاد توانمندی را داریم. سختترین آن کریسپر و مهندسی ژنتیک است و گرنه کشت بافت و..از نظر توانمندی فناوری چندان پیچیدگی ندارد و کشور ما کاملاً مسلط است.
چیزی که کم داریم این است که این کار تشویق نمیشود. مثلاً در هوا و فضا تشویق میشود. دوم اینکه سیستم جواب دهی نمیشود. کلاً سیستم ما درکی از این روشهای جدید ندارد و در کشاورزی به همان روشهای قدیم مجوز میدهد.
*وظیفه وزارت جهاد کشاورزی در تسیهل ورود فناوریهای جدید به عرصه کشاورزی چیست؟
وزارت جهاد کشاورزی باید برای فناوریهای نو حساب ویژه ای باز کند. در حال حاضر فکر نو در بخش کشاورزی غریب است. ما خیلی سعی کردیم این تفکرات نو را در وزارت جهاد کشاورزی نفوذ بدهیم. چون کشاورز گناهی ندارد و نمیتوانیم بگوییم کشاورز استفاده نکرد. کشاورز نمیدانست چنین محصولی هم وجود دارد. اما وقتی کشاورز فهمید که چنین چیزی وجود دارد به مدیران مربوطه رجوع کرد و مدیران مجموعه تکذیب کردند، جالی نگرانی دارد. افرادی هستند که مدیران جهاد کشاورزی را جمع کرده و در سمت مشاور وزیر دستور دادهاند که حق ندارید ترویج کنید. آنها هیچ وقت برای کاری که کردند توبیخ نشدند.
*چرا چنین مقاومتی وجود دارد که برخی فناوریها بین کشاورزان ترویج نشود؟
اینها استثمار است. این موضوع کاملاً خارجی است. ما غذا نیاز داریم و نمیتوانیم بدون غذا بمانیم. شما میدانید که چه بلایی میتواند بر سر یک کشور آورد اگر غذا نداشته باشد.
حرف پایانی...
باید هوشیاری مان بالا برود. رسانهها نقش زیادی دارند. شاید دشمن نخواهد ما پیشرفت کنیم، ما هم نباید پیشرفت کنیم؟ ما فناوری، شرکتهای دانش بنیان، مهندسان و امکانات را در کشور داریم اما راه بسته است و راه به اندازه کافی باز نیست.
در تمام حوزههای کشاورزی و فناوریهای نوینی داریم که میتواند به کشاورزی ما رونق بدهد و بهره وری، کفایت، سلامت غذا و در دسترس بودن غذا را بهبود بدهد و بالا ببرد. توانمندی کافی داریم. شرکتهای دانش بنیان قوی داریم و مهندسان کشاورزی بسیار قوی و مهندسین فنی بسیار قوی در بحث کنترل و … داریم.
اما مشکل ما این است که کار تشویق نمیشود و راه باز نیست. سیستم بررسی کننده ما به روش قدیم خود، فناوریهای جدید را بررسی میکند. در این بخشها ما ضعیف هستیم و نتوانستیم آنطور که باید راه را برای جوانان باز کنیم تا به عرصه کشاورزی بیایند و نتیجه آن فرار سرمایههای انسانی از بخش کشاورزی نباشد.
نظر شما