به گزارش خبرگزاری مهر، در برنامه هفته گذشته سوفیا به مناسبت چهل و یکمین سالگرد درگذشت علامه طباطبایی به بررسی آرا و اندیشههای این عالم متاله پرداخته شد.
غلامحسین ابراهیمی دینانی با بیان اینکه فلسفه را نمیتوان به صورت مطلق اسلامی، زرتشتی، مسیحی، یهودی و شرقی دانست، اظهار کرد: فلسفه دارای زمان و مکان نیست ولی یک فرد مسیحی یا مسلمان یا یک یهودی میتواند به فلسفه بپردازد و فلسفه با جایی نسبت ندارد.
وی با بیان این مقدمه، علامه طباطبایی (ره) را اینگونه معرفی کرد: علامه طباطبایی (ره) مسلمانی بود که آزاد میاندیشید؛ لذا فلسفه او اسلامی نبود بلکه خود او مسلمان بود. آقای طباطبایی یک مسلمان تمام عیار بود ولی آزاد میاندیشید؛ بنابراین اگر فلسفه را در چارچوب اسلام بیاندیشیم، به حیطه علم کلام ورود کردهایم. حال فرق بین فلسفه و کلام چیست؟
دینانی با اشاره به جلسات درس و بحث علامه طباطبایی (ره) در شهرهای مذهبیِ نجف، قم و تبریز گفت: او بالذات فردی آزاد اندیش بود و لذا انسان میتواند برآمده از شهری مذهبی؛ ولی آزاداندیش باشد. تا جایی که هانری کربن که دنیا را زیر و رو کرده و تمام فلاسفه عالم را دیده و مکتبی یافت نمیشد که او سری به آن نزده باشد و به عنوان فردی آزاد اندیش شناخته میشد، در مقابل آقای طباطبایی (ره) کم میآورد. کربن میگفت آزاداندیش تر از علامه در عمرم ندیدهام؛ ایشان دارای فکری آزاد بود.
وی در پاسخ به اظهار نظر محمدجواد ادبی –کارشناس مجری رادیو گفتوگو- که خطاب به دینانی مدعی شد شما هم در مسیر علامه طباطبایی (ره) حرکت میکنید، گفت: من یک مسلمانِ شیعه هستم ولی فکرم را آزاد کردهام. اگر در همان مسیر باشم [که] آزاد نیستم؛ ولی از علامه طباطبایی (ره) بسیار استفاده کردهام.
دینانی در بخشی دیگر از این برنامه در رابطه با مخالفت حوزه علمیه با فلسفه در زمان علامه طباطبایی (ره) و حتی امروز گفت: ایشان در بین تعداد معینی از افرادِ فلسفه دوست، تأثیرگذار بودند و این افراد از ایشان استفادهها بردند ولی حوزه علمیه با ایشان مخالف و این مخالفت سرسختانه بود. ولی علامه (ره) به این بحثها گوش نمیداد. سهم امام (ره) نمیگرفت. زاهدانه و با وجه مختصری زندگی میکرد. او امام جماعت نبود و حتی منبر هم نمیرفت؛ او مخالفان زیادی داشت چون آزاد اندیش بود.
این استاد فلسفه با اشاره به کتابی که طیبی شبستری در رَد آیت الله طباطبایی نوشته بود، گفت: من همان زمان شاگرد اسفارِ ایشان بودم و آیت الله بروجردی هم رئیس حوزه بود و عدهای گفتند ایشان اسفار درس میدهد و طلبهها بی دین میشوند؛ لذا آقای بروجردی با صراحت دستور به ترک اسفار داد و ایشان هم درس را تعطیل کرد.
دینانی با بیان اینکه آیت الله بروجردی فقیه بودند و در زمره فلاسفه نمی گنجیدند، اظهار کرد: ما دوسه ماه سرگردان و بیچاره و بدبخت شدیم و بسیار ناراحت بودیم تا مرحوم آقای مرتضی جزایری نزد آیت الله بهبهانی رفت و او سفارش کرد که آقای طباطبایی به جای اسفار، شفا را تدریس کنند و ایشان درس شفای ابن سینا را شروع کرد و اتفاقاً [نتیجه کار] بهتر هم شد. هر دو درس برای علامه یکسان بود؛ ولی اسفار جنبه عرفانی و سوفیگری دارد ولی شفا این گونه نیست.
المیزان؛ تفسیری عقلانی از قرآن کریم
وی درباره شکل گیری "تفسیر المیزان" هم گفت: ایشان یک مؤمن تمام عیار و معتقد و البته فیلسوفی آزاد بود و از این جهت تفسیری بر قرآن نوشت و نام این تفسیر –المیزان- هم گویای درون مایهی تفسیری عقلانی بر قرآن کریم است و در زمان حیات ایشان، احمد طیبی شبستری کتاب «حول المیزان» را در رَد آقای طباطبایی نوشت.
دینانی در توضیح اینکه چرا علامه به محتوای آن کتاب پاسخی ندادند، گفت: شبستری آدم نادانی بود؛ شما این کتاب را پیدا کنید و بخوانید تا ببینید چه مزخرفاتی در آن گفته شده است.
وی در عین حال تاکید کرد که عرفان مقولهای غیر عقلانی نیست؛ ضمن اینکه علامه طباطبایی (ره) مردی عارف بود.
به گفته این استاد فلسفه، علامه طباطبایی (ره) در کتاب "بدایة و النهایة" خلاصهای از نظریات ملاصدرا را نوشته است ولی مقید به قید ملاصدرا نبود چون فردی آزاداندیش بود و در قید سخن دیگران نبود؛ حرفها را دریافت میکرد ولی خود، آزاد میاندیشید. معنای فلسفه هم همین است.
دینانی اضافه کرد: کسی که درس فلسفه میخواند فیلسوف نیست؛ حتی اگر اسفار و شفا را از حفظ باشد، چنان چه آزاداندیش نباشد، نمیتوان او را فیلسوف دانست.
وی در پاسخ به درخواست مجری برنامه که خواستار مقایسهای بین محمدرضا الهی قمشه ای –که بخشهای زیادی از اسفار را از حفظ بود- و علامه طباطبایی شد، اظهار کرد: شما چرا اسم آدمها را میآورید؟! ما به ندرت فیلسوف داریم و تاکید هم کردم اگر کسی تمام شفا و اسفار را از حفظ باشد، او فیلسوف نیست.
دینانی افزود: یک دهقان آزاداندیش که روی گاوآهن کار میکند، فیلسوف تر از کسی است که کل کتاب اسفار را از حفظ دارد ولی گویا شما معنای آزاداندیشی را دریافت نمیکنید.
من بارها گفتهام فهمیدن "شجاعت" میخواهد؛ مردم تصور میکنند این سخن بیخود است. فهمیدنِ تقلیدی و عوامانه را همه درک میکنند ولی [فهم آزادانه] شجاعتی به عظمت کوه نیاز دارد.
وی با بیان اینکه در طول تاریخ فیلسوفان اندک هستند، تاکید کرد که شخصاً ملاصدرا را به عنوان فیلسوف قبول ندارم و افزود: فیلسوف بزرگی که در تمام تاریخ بشر بعد از ارسطو و افلاطون [میشناسیم]، ابن سیناست.
دینانی همچنین با اشاره به اینکه علامه مجلسی روایاتی را در خلال بحارالانوار شرح کرده و موضوعاتی بی ربط در آن وارد شده چون او به علم فلسفه مجهز نبوده است، گفت: علامه طباطبایی (ره) در همان جا نوشتهاند این مؤلف که فلسفه بلد نبوده، مسائل بی ربطی گفته است.
وی همچنین به تدین علامه طباطبایی (ره) اشاره و تصریح کرد: ایشان در نهایت تدین و تعبد، آزاد فکر میکرد.
عرفان علامه طباطبایی (ره) عقلایی بود
حسین کلباسی اشتری، استاد تمام فلسفه دانشگاه علامه از دیگر میهمانان این برنامه با بیان اینکه شخصیتهای بزرگی نظیر علامه طبابایی (ره) متعلق به آینده هستند و در زمان خود شناخته نمیشوند، گفت: ایشان مورد توجه و اقبال بسیاری جویندگان حقیقت بودند و الگویی فکری و عملی میباشند.
وی علامه طباطبایی (ره) را محدث، فقیه، فیلسوف، متکلم، عارف و محقق معرفی کرد و گفت: وقتی نام عرفان به میان آید، شخصیتی با ذوق و اهل کشف و شهود و الهامات و واردات قلبیه به ذهن متبادر میشود؛ لذا با نگریستن در اندیشههای عرفانی علامه هم، با یک زندگی سراسر عقل مواجه هستیم و به جرأت میتوان گفت سیر و سلوک عرفانی و کشف و شهود اهل عرفان از دیدگاه علامه باید تابع منطقی عقلانی باشد.
هرچند طریق ذوق و باطن با آنچه به عنوان استدلال عقلانی میشناسیم تفاوت دارد اما علامه تاکید داشتند این مفروضات نباید با عقل مغایرت داشته باشد و ایشان مبنایی مستحکم در این زمینه در نظر داشتند.
کلباسی از طرفی به وجوه عرفان که از منظر برخی متفکران ورای عقلانیت است اشاره کرد و گفت: علامه به کرات فرمودهاند حقایق دینی از طریق ظواهر، عقل و استدلال و برهان و کشف و ذوق به ما منتقل میشود و این مهم را به عنوان مسیر معرفت شناسانه قبول داشتند.
وی حرکت فیلسوف و عارف را متفاوت دانست؛ لیکن تاکید کرد در نسبت سنجی فلسفه و عرفان، گفتههای فیلسوف و عارف با یکدیگر سازگار نیست ولی این دو دیدگاه از منظر علامه طباطبایی (ره) چون دارای نسبتِ طولی بود، سازگار مینمود و ایشان تصریح داشتند که عقل و شهود پشتیبان یکدیگرند.
برای درک علامه طباطبایی (ره) باید ملاصدرا را شناخت
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین مهدی عبداللهی، استادیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه اسلامی که به صورت تلفنی با رادیو گفتوگو همراه بود، به بیان دیدگاه خود در خصوص معرفت طولی عرفانی و فلسفی علامه طباطبایی (ره) پرداخت و گفت: نظام معرفتی ایشان برآمده از حکمت متعالیه –صدرایی- است. به عبارتی دیگر وقتی مکتب فلسفه مشایی، اشراقی و حکمت متعالیه را مقایسه میکنیم، یکی از پر رنگ ترین وجوهِ ممیزه بین این سه مکتب، نگرش معرفت شناختی میباشد و دیدگاه فلسفی علامه، ذیل مکتب اشراقی تعریف میشود؛ چنان چه از منظر ملاصدرا برای دستیابی به معرفت دینی نیازمند منابع و ابزارهایی هستیم و وجه اختلاف سه مکتب فلسفی مذکور در دستیابی به همین ابزارها، تعریف میشود.
عبداللهی در توضیح این مطلب گفت: برای فهم درستی از علامه، ابتدا باید ملاصدرا را درک کنیم و بدانیم او فلسفه را به عرش عرفان رسانده بود.
وی همچنین در واکنش به این گفته که عرفان را ورای عقل میداند، اظهار کرد: بنده با این سخن همراه نیستم؛ لذا از منظر عرفا، معرفت عرفانی یک پله بالاتر از معرفت فلسفی است و از طرفی فلسفه معرفت عرفانی را محصول کشف و شهود و از جنس علم حضوری میداند و به تعبیری، فیلسوف می کوشد تا بداند اما عارف تلاشی در جهتِ دیدن دارد.
عبداللهی محورها اصلی معرفت شناسی علامه را این گونه تشریح کرد: ایشان به صورت عام احیاگر فلسفه امروزی بودند و صاحب آرا و تألیفات بی شماری در این زمینه هستند، از طرفی نقش مهمی در دانش معرفت شناسی دارند.
وی اضافه کرد: معرفت شناسی با موضوع شناخت بشر از دوره مدرن وارد فلسفه غرب شد که یکی از وجوهِ تجدد آن به شمار میآید و در این زمانه علامه (ره) احساس ضرورت کردند که به صورت مستقل در جمع شاگردان، از معرفت شناسی سخن بگویند که به عنوان کتاب "اصول فلسفه رئالیسم" منتشر شد.
عبداللهی علامه طباطبایی (ره) را بنیان گذار دانش معرفت شناسی و فلسفه اسلامی معرفی کرد و افزود: پیش از ایشان با معرفت شناسی به عنوان یک دانش گردآورب شده مواجه نبودیم.
علامه طباطبایی (ره) شاگردان را رفقا صدا میزدند
در بخشی دیگر از این برنامه صمد اسماعیل زاده، رجال شناس و عرفان پژوه عرفان عقلایی را در زندگی افراد تأثیر گذار دانست و گفت: به قول استاد دینانی فلاسفه بسیاری آمده و رفتند ولی آزاد اندیش تر از علامه طباطبایی (ره) نیست.
وی با اشاره به خودنوشت علامه طباطبایی (ره) که شرح حالی بر زندگی ایشان است، افزود: علامه اهل جماعت –امام جماعت- نبودند و در پای همه نامهها نام شأن را "محمدحسین طباطبایی" درج میکردند. اینها در زمره عرفان عملی ایشان جای میگیرد و فقط یک مهر کنده کاری شده داشتند.
اسماعیل زاده گفت: ایشان به عنوان یکی از مدرسین تراز اول حوزه علمیه قم به تهران آمدند و در منزل مرحوم ذوالمجد طباطبایی تشکیل جلسه دادند و افرادی از حوزه و دانشگاه نظیر سیدحسین نصر، شهید مطهری، استاد محمد معین، دکتر عیسی سپهبدی و… حضور داشتند و بعد از گذشت ۶۰ سال هنوز مشابه آن دیده نشده است.
وی چنین جلساتی را یک ابتکار از سوی علامه طباطبایی (ره) دانست که به قول استاد دینانی وقتی شاگردان از آن منع شدند، برای شأن بسیار ناراحت کننده بوده است. در این رابطه دکتر شریعتی علامه را در آن جلسات به ارسطویی تشبیه کرده است که شاگردان دور تا دور او جمع شدهاند و بارها در آثار خود از جلساتی این چنین، یاد میکند.
اسماعیل زاده اضافه کرد که علامه طباطبایی (ره) در برنامههای سیاسی امر و نهی نمیفرمودند و از شاگردان خود با نام "رفقا" یاد میکردند؛ افرادی که در دورههایی به عنوان سران انقلاب بودند ولی ایشان هیچ تأکیدی در حوزه سیاسی برای آنها نداشتند.
این عرفانپژوه گفت: علامه زحمات بسیاری کشیده و همواره شاکر بودند نه شاکی؛ آیت الله میلانی ایشان را میان دو مرجع در قم حکم قرار داده بودند که نشانه هوش بالایی ایشان بوده است.
وی با ابراز تأسف از اینکه دو مصاحبه موجود از علامه طباطبایی (ره) بعد از ۴۰ سال، به صورت کامل پخش نشده است، اظهار کرد: یکی از این مصاحبهها به صورت ناقص در سال ۸۹ به چاپ رسید.
اسماعیل زاده اضافه کرد: در سیره ایشان حیا و نجابت بسیاری را شاهد هستیم؛ تا جایی که احدی [نشنید که نام استاد خود، آقای قاضی را ببرند که سیره عملی علامه را نشان میدهد]؛ ایشان فردی وارسته و شایسته بودند و به آنچه میفرمودند، عمل میکردند.
برنامه رادیویی سوفیا سهشنبه شبها به صورت زنده ساعت ۲۲ از رادیو گفتگو پخش میشود. این برنامه تخصصی هر هفته به یکی از موضوعات عرفانی و فلسفی میپردازد.
نظر شما