۵ آذر ۱۴۰۱، ۱۳:۱۷

توسط انتشارات مایا؛

ترجمه داستان‌های برگزیده عمر سیف‌الدین منتشر شد

ترجمه داستان‌های برگزیده عمر سیف‌الدین منتشر شد

کتاب «لاله سفید» نوشته عمر سیف الدین با ترجمه سهیلا وکیلی توسط انتشارات مایا منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «لاله سفید» نوشته عمر سیف الدین به‌تازگی با ترجمه سهیلا وکیلی توسط انتشارات مایا منتشر شده است. این کتاب مجموعه داستان‌های برگزیده‌ای از آثار عمر سیف الدین است که یکی از نویسندگان ترکیه است.

عمر سیف الدین از جمله بنیان گذاران در ادبیات معاصر ترک است که توانسته در ساده‌تر کردن کلمات و لغات ناآشنا در ادبیات ترکی تأثیرگذار باشد. او در زبان و ادبیات ترکی_ استانبولی نوشته‌های بسیاری دارد که در برابر آثار قدیمی و سنتی زبان و ادبیات ترکی، از جمله افراد پیشگام در عرصه ادبیات معاصر محسوب می‌شود. همچنین به دلیل فعالیت‌هایی که در عرصه نویسندگی داشته مورد حمایت و تشویق طرفداران آتاتورک بوده است چراکه او آینده تغییر و تحولات زبان و ادبیات ترکیه را روشن می دیده و همواره نیز در این راستا تلاش کرده است.

این نویسنده ترک در حین انجام مأموریت به دست نیروهای بالیکان و متجاوز بلغاری اسیر می‌شود. خوی نوشتن و مهارت خلق آثار ادبی که در جان و روح او ریشه داشته است در طول دوران اسارت نیز به او اجازه سکوت را نمی‌دهد و در نهایت این نویسنده جوان در طول دوران اسارت تجربیات، روایات و مشاهدات تلخ خودش و سایرین از جنگ را در غالب مجموعه داستانی‌های مختلف از جمله لاله سفید به تصویر می‌کشد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«ستوان با انگشتانش چیزی نزدیک به هزار متر آن سو تر را نشان می‌داد. هزار متر آن سوتر روستای کوچک بلغاری! روستایی سیاه و رانده شده همچون تبعیدی‌ها در کنار کشتزاری که در میان انبوهی از آشغال و خاکروبه قرار داشت و چند درختی که تک و توک هنوز در میان این ویرانگی باقی مانده بود.

با بی دقتی نگاه کردم.

ستوان از فرط خوشحالی دستانش را همچون دو دستی که مشابه شلاق زدن به هم تلاقی می‌کنند، به هم می‌زد و فریاد می‌زد: می‌بینی؟

باز با فریاد ادامه داد: مگر نمی‌بینی؟ آنجا در آن روستا پرچم‌های قرمز رنگ آزادی را نمی‌بینی؟

دقت کردم و باز دقت، هر بار بیشتر رو به جلو خیره می‌شدم و بیشتر از قبل دقت می‌کردم.

وسط یک روستا و روی یک مناره، پرچم‌های قرمز رنگ آویزان بود، دیگر به چشمانم ایمان نداشتم.

یعنی این پرچم‌های قرمز رنگ، سمبل آزادی است؟!

ستوان از فرص خوشحالی به یکباره لبریز و سر ریز شد، سرریز که نه، بیشتر به یکباره منفجر شد. سپس فریاد زد؛ مکان نمایتان عزیزم، مکان نمایتان را نگاه کنید. درست است. همین جاست.

سپس با تحقیر ادامه داد؛ بی جهت تلاش نکن، برای دیدنش زحمت نکش، گویا توانایی دیدن حقیقت در وجود شما نیست. هنوز هم شک دارید؟ بله، ببینید، اینها پرچم آزادی است و آنجا روی کوه‌ها در روستایی بین بلغار و عثمان‌ها روز دهم تموز، جشن روز مقدس برگزار شده است، باور ندارید؟ آیا آنان عثمانی نیستند؟»

این‌کتاب با ۸۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۵ هزارتومان عرضه شده است.

کد خبر 5640278

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha