به گزارش خبرنگار مهر، چاپ چهارم کتاب «درویش خان» نوشته حسن هدایت شامل روایتی از زندگی غلامحسین درویش خان استاد موسیقی ایرانی چندی است توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
غلامحسین درویش متولد ۱۲۵۱ از هنرمندان و استادان موسیقی سنتی ایرانی در اواخر دوره قاجاریان است که از افراد صاحب سبک و تأثیرگذار بر موسیقی ایرانی در این دوره به شمار میرود. وی آثار مشهوری مانند تصنیف «بهار دلکش»، تصنیف «ز من نگارم»، «چند رنگ» و «پیش درآمد» از خود به جای گذاشته است. درویش خان همچنین رهبر ارکستر کنسرتهای انجمن اخوت که به حمایت صفاعلی ظهیرالدوله انجام میشد بود.
از این استاد موسیقی دو صفحه با همکاری چند نوازنده و خواننده دیگر نیز به جا مانده است. وی را از ایجادکنندگان و گسترشدهندگان پیشدرآمد در موسیقی ایرانی میدانند. درویشخان در سال ۱۳۰۵ در یک سانحه رانندگی درگذشت.
حسن هدایت متولد ۱۳۳۴ در تهران تهیهکننده، کارگردان، فیلمنامهنویس و تدوینگر ایرانی است.وی فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۲ با فیلم پیک جنگل به عنوان نویسنده، کارگردان و طراح صحنه آغاز کرد.او چند فیلم خود را با الهام از داستانهای صادق هدایت ساخته است و البته هیچ نسبت فامیلیای با این نویسنده ندارد.
این کتاب در ۱۸ بخش مجزا از زبان قمر دختر درویش خان با بیانی رمان گونه به زندگی و زمانه وی میپردازد و به فراگیری موسیقی در مدرسه موزیک دارالفنون، اجرای موسیقی در دسته ملیجک مخصوص دربار ناصرالدین شاه قاجار، شاگردی آقا حسینقلی، فرار از دست شعاع السلطنه و آشنایی با عارف قزوینی، رهبری کنسرتهای انجمن اخوت و همچنین درگذشت درویش خان میپردازد و در جهت معرفی چهرههای اسطورهای البته کمتر شناخته شده تاریخ هنری این مرز و بوم مطالبی را ارائه میدهد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«روز جمعه بود که خبر را به درویش خان دادند. میانه دی ماه بود. چند روزی بود که هوا گرفته بود و آسمان ابرهای سنگین و تیره داشت، ولی باران و برف نمیبارید. حتی از وزیدن یک نسیم سرد زمستانی نیز خبری نبود. انگار همه چیز در یک سکوت وهم آور، ساکن و بی حرکت شده بود. درویش خان دو روز بود مریض احوال بود. سینه اش سنگین بود و به زحمت نفس میکشید. برایش پزشک آورده بودند، یک دکتر هندی به نام رام سینگه که در میدان بهارستان مطب داشت. صبحها در مریضخانه دولتی کار میکرد و عصرها به مطب خودش میآمد. همسرش که همیشه یک لباس ساری بلند میپوشید و خال قرمز رنگی بین ابروهایش جلب نظر میکرد امور اداری مطب و حساب و کتاب مشتریها را بر عهده داشت. سینگه پزشک حاذق و دقیقی بود، ولی مردم عادی چندان به او مراجعه نمیکردند، چون او غیر مسلمان بود و از نظر قوانین شریعت نباید با او مراوده برقرار میشد. به همین دلیل، مراجعان سینگه محدود به چند خارجی مقیم تهران و یهودیان و ارامنه ساکن در محله سرچشمه میگردید. سرچشمه در چند صد متری جنوب بهارستان واقع بود و سینگه نزدیک ترین پزشک برای مراجعین محله سرچشمه محسوب میشد.
مضافاً بر اینکه دکتر سینگه از بیمارانش حق ویزیت ارزانی میگرفت و این مزیت به ویژه برای یهودیان که عادت به صرفه جویی داشتند عامل مهمی در مراجعه به مطب سینگه شده بود. از مسلمانان نیز چند تنی مانند درویش خان که به دانش پزشکی و ادب دکتر سینگه احترام میگذاشتند و مذهب او برایشان ملاک نبود در زمان بیماری به مطب دکتر مراجعه میکردند.»
چاپ چهارم این کتاب با ۲۵۷ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۷ هزار تومان عرضه شده است.
نظر شما